eitaa logo
محمد رضا
137 دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
24.6هزار ویدیو
570 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کیهان آنلاین
سالگرد انتخاب شهید محمد علی رجایی به ریاست جمهوری 🔰 از قدرت‌های بزرگ نمی‌ترسید برای چه بترسد؟ 🔸«... یادم هست اولین سفری که در هنگام نخست‌وزیری رفتم مشهد، آنجا برای مردم توی صحن سخنرانی کردم و شدید از اینکه ما مدافع مستضعفین هستیم، حرف زدم. ظهر بود... بعد رفتیم داخل مهمانسرا، سفره پهن کرده بودند که ناهار بدهند. وقتی آنجا پای سفره نشستم، دیدم که پلو و خورش و نوشابه و میوه و ماست و انواع خوراکی‌ها بود. آنجا از خودم پرسیدم که آیا تو آن حرف‌هایی که به آنها می‌گفتی (سخنرانی در صحن) را راست می‌گفتی یا این کاری که این جا داری می‌کنی؟ این بود که اصرار کردم سفره را از آن رنگین بودن، بیرون بیاورند. حقیقتش این است حالا که ما سِمَت داریم و پست داریم، چون می‌رویم با مردم صحبت می‌کنیم و می‌گوییم ان‌شاءالله درست می‌شود، اگر ندارید، صبر کنید و طاقت بیاورید... خب، این درست نیست که ما خودمان کمتر از همه طاقت داشته باشیم...» 🔻این جملات بخشی از خاطرات شهید محمد علی رجائی است از مسافرتی که در دوران نخست‌وزیری‌اش به مشهد انجام داد و در فیلم مستندی که از یک روز زندگی او در همان روزهای اول ریاست جمهوری‌اش از تلویزیون پخش گردید‌، بازگو شد. 🔸اما رجائی پس از دستفروشی، ادامه تحصیل داد و بعد از دریافت فوق لیسانس ریاضی به تدریس در مدارس پرداخت. در همان حال وارد میدان مبارزه شد، دورانی با فداییان اسلام همکاری کرد و دوران دیگر به مسجد هدایت رفت و آمد داشت و در محضر آیت‌الله طالقانی درس مبارزه تلمذ می‌نمود. 🔻با پیروان حضرت امام مانند دکتر محمد جواد باهنر و جلال الدین فارسی بازماندگان هیئت‌های موتلفه را تحت عنوان «موتلفه دوم» متشکل کرد و با تاسیس «بنیاد رفاه و تعاون اسلامی» با پوشش کمک‌های اجتماعی به سازماندهی مبارزان و انقلابیون پرداخت. 🔻به سوریه و ترکیه و اروپا ماموریت یافت و به ارتباط با مبارزان خارج کشور پرداخت. چندین بار به زندان افتاد و سخت‌ترین شکنجه‌ها را در کمیته مشترک به اصطلاح ضدخرابکاری متحمل گردید. بعد از زندان، در مدرسه رفاه و کمیته استقبال از امام حضور داشت و با پیروزی انقلاب، مشاور‌، کفیل و سپس وزیر آموزش و پرورش شد. 🔸در حالی که دولت شهید رجائی با میراث کمبود بودجه‌ای بالغ بر 420 هزار میلیارد ریال مواجه بود اما بنا به فرموده امام که امور جنگ را اولویت اول کشور می‌دانستند، علاوه ‌بر قراردادن همه امکانات کشور در خدمت دفاع مقدس، برای رسیدگی به وضع اقتصادی کشور و جلوگیری از سوءاستفاده‌های مالی و احتکار، «ستاد بسیج اقتصادی» را تشکیل داد و علاوه ‌بر تهیه و تدارک بسیاری از کالاهای اساسی، آنها و همچنین حامل‌های انرژی را سهمیه‌بندی کرد که این موضوع به تهیه و توزیع عادلانه این کالاها در شرایط جنگی و بهره‌مندی اکثریت مردم، بسیار کمک نمود. 🔸از اولین مصوبات دولت رجائی این بود که وزرا باید در کوچک‌ترین اتاق‌های مجموعه وزارتی مستقر شوند تا تدریجا خلقیات مسئولین تغییر نکرده و اسیر پست و مقام نشوند. همکاران ایشان در دولت آن دوران نقل می‌کنند وقتی شهید رجائی به نخست‌وزیری آمد، پس از بازبینی اتاق کار و اتاق‌های همجوار، دفتر نخست‌وزیری را به کارکنان اختصاص داد که اتاق بزرگی در ابعاد 5 در 8 متر بود و اتاق منشی نخست‌وزیری که یک اتاق کوچک بود را برای خودش انتخاب ‌کرد. زیرا اتاق ایشان به‌گونه‌ای قرار گرفته بود که جلوتر از اتاق منشی بود و هرکس قصد ملاقات با ایشان را داشت، مستقیما وارد اتاق نخست‌وزیر می‌گردید. 🔸به شهادت دوستان و آشنایان، شهید رجائی در مسافرت‌هایی که داشت بنا بر آن داشت که سفرها با حداقل امکانات و تشریفات صورت گیرد. او می‌گفت: «داخل مردم بودن و بی‌تشریفات مسافرت کردن می‌تواند به ما این کمک مهم را بکند که بفهمیم مسائل و مشکلات مردم چیست و بدانیم مردم چه می‌گویند.» https://kayhan.ir/001E2e @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
سالگرد مرگ رضا میرپنج 🔰 کسی را معرفی کنید که شیعه اثنی‌عشری نباشد 🔸اردشیر جی ریپورتر در خاطراتش که تاریخ نوامبر ۱۹۳۱ برخود دارد ولی سال‌ها بعد انتشار یافت، درباره آشناییش با رضاخان نوشته است: 🔻«... در اکتبر سال ۱۹۱۷ بود که حوادث روزگار مرا با رضاخان آشنا کرد... ملاقات‌های بعدی من با رضاخان در نقاط مختلف و پس از متجاوز از یک سال بیشتر در قزوین و تهران صورت می‌گرفت...به زبانی ساده، تاریخ و جغرافیا و اوضاع سیاسی اجتماعی ایران را برایش تشریح می‌کردم... اغلب تا دیرگاهان به صحبت من گوش می‌داد...» 🔸اردشیر ریپورتر در بخشی دیگر از خاطراتش در مورد نقش خود در کودتای ۱۲۹۹ به وضوح توضیح داده است: 🔻«... در این مرحله به دستور وزارت جنگ (وینستون چرچیل) در لندن و نایب‌السلطنه هند، همکاری نزدیک ژنرال آیرونساید (فرمانده نیروهای نظامی انگلیس در خاورمیانه) و من آغاز گردید. من برای... رضاخان... اعتبار فراوانی قائل بودم و سرانجام او را به آیرونساید معرفی کردم...» 🔸اما ۲۰ سال بعد که ارتش‌های انگلیس، شوروی و آمریکا به ایران حمله کردند، از رضاخان خواستند که ایران را ترک کند. بنا به نوشته برخی افسران و وزیران رضاخان، او بسیار متعجب بود که چگونه در طی ۲۰ سال قبل همه اوامر و دستورات آنها را انجام داده و به قول خودش به هر سازی زدند، رقصیده اما حالا می‌خواهند او را از کشورش خارج کنند! 🔸یکی از آن افسران، سپهبد امیر احمدی بود که در خاطراتش متذکر گشته، وی راه‌های مختلفی را که در برابر رضاخان قرار داشت برشمرده و تمامی این راه‌ها را به شاه پیشنهاد داده است. از جمله اینکه در برابر متجاوزان مقاومت کند تا نامش در تاریخ این مرز و بوم به عنوان کسی که سر تسلیم در مقابل بزرگ‌ترین نیروی نظامی جهان فرود نیاورد، ثبت شود. 🔸وقتی رضاخان به بندرعباس رسید. او را ظاهرا از بندرعباس با یک کشتی تجاری، عازم بمبئی نمودند ولی برخلاف انتظارش، کشتی به بمبئی نرفت و با حضور یک افسر انگلیسی به نام «کلارمونت اسکرین» در کشتی و با دستور صریح لندن، برخلاف قرار قبلی، مسیر جزیره موریس را در پیش گرفت. 🔻سرانجام رضاشاه به «ژوهانسبورگ» در آفریقای جنوبی فرستاده و در محیطی بسیار آلوده و بد آب و هوا نگهداری شد که به نوشته همراهانش از سخت‌ترین دوران‌های زندگیش به شمار رفته است و ۳ سال بعد در چهارم مرداد ۱۳۲۳ در همان جا بر اثر سکته مرد. 🔸نتیجه حکومت رضاخانی از قول نماینده یکی از دولت‌های خارجی آن زمان در ایران، قابل تامل بوده و هدف برقراری چنان حکومتی از سوی کانون‌های صهیونی را نشان می‌دهد. کاردار سفارت فرانسه در تهران در ۲۳ ارديبهشت ۱۳۱۷ و در هفدهمين سال حكومت رضاخانی گزارشي به وزارت خارجه كشورش ارسال نمود و در آن ديدگاه خود را نسبت به عملكرد وی بيان كرد. در بخشی از گزارش فوق آمده بود: 🔻«... در هفتاد و يك سالگي ممکن نيست كه مرد بتواند به اشتباهات خود پي ببرد، به‌خصوص اگر اين مرد يك بدوي واجد احساس «خود كم‌بيني» باشد كه... از هفده سال پيش قدرت نامحدود و اطرافيان متملق كه ميان آنها چند وزيرمختار خارجي هم هست، بيشتر به اين حالت كمك كرده است. ايران را به پنج بليه گرفتار ساخته است: مالاريا، سيفليس، ترياك، حصبه و شبه حصبه و اسهال... استعمال ترياك كه خود شاه نيز سرمشقي از اين بابت شد، طبقه كارگر و به ويژه زحمتكشان را فراگرفته و مشكل مهم در اين نيست كه هنرمندان و كارگران به استعمال آن مبتلا شده‌اند‌، بلكه اين آفت به كودكان و خردسالان نيز سرايت كرده كه نرخ فوق‌العاده مرگ‌هاي بچگي (۷۰ تا ۸۰ درصد به هنگام زايمان) ناشي از آن است...» 🔸اسناد وزارت امور خارجه آمريکا که شامل گزارش‌هاي مفصلي درباره اوضاع اقتصادي و اجتماعي ايران در اواخر حکومت رضاخان می‌گردد، حاکی است در سال ۱۹۴۱ (یعنی آخرین سال حکومت وی)، ايران به سرزميني ويران مبدل شده بود که مردمش حتي نان براي خوردن نداشتند. https://kayhan.ir/001E4C @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
سالگرد عملیات مرصاد 🔰 رؤیایی که در باتلاق مرصاد به کابوس بدل شد 🔸... براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم در حد توان و اِشِل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می‌تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... 🔻این جملات بخشی از سخنرانی مسعود رجوی (سرکرده منافقین) در ۳۱ تیرماه ۱۳۶۷ و در جمع نیروهای این گروهک تروریستی در سالن اجتماعات پایگاه موسوم به ‌اشرف است که در آن، آغاز «عملیات فروغ جاویدان» و «فتح تهران» را اعلام نمود. 🔸كمتر از یك ماه قبل از این، «مروین دایملی»، نماینده‌ كنگره‌ آمریكا در روز ۲۷ ژوئن ۱۹۸۸میلادی/ ۶ تیر ۱۳۶۷ در تظاهراتی كه منافقین در واشنگتن بر‌پا نموده بودند، طی سخنانی كه از یك شبكه‌ تلویزیونی آمریكا پخش می‌شد، اظهار داشت: 🔻«نباید دست از تلاش كشید، مطمئن باشید كه با كمی صبر و تلاش بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت.» 🔸ستون نظامی منافقین در ساعت ۱۵/۳۰ روز دوشنبه سوم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ با حمایت کامل ارتش صدام و با عبور از مرز در محور سرپل ذهاب‌، حمله خود را از گردنه پاتاق به سوی کرند آغاز کرد. در این شرایط ارتش بعث با توپخانه این گردنه را هدف قرار داد و از طرف دیگر هواپیماهای عراقی منطقة شمال گردنه موسوم به «ریجاب» و چند روستای پرجمعیت آن حوالی را بمباران شیمیایی نمودند‌، که عدة زیادی شهید و مصدوم بر جای گذاشت. 🔸پس از ورود نیروهای منافقین به کرند و اسلام‌آباد‌، درگیری تا چند ساعت در شهر ادامه داشت و شماری از نیروهای مردمی و سپاه با آنان درگیر شدند‌، اما تلاش آنها به دلیل نداشتن آمادگی بی‌ثمر بود و شهر به ‌اشغال درآمد. منافقین در اسلام آباد به کسی رحم نکردند و هر فردی که ته چهره بسیجی داشت را به رگبار گلوله بستند. حتی در بیمارستان امام خمینی اسلام آباد و در فجیع‌ترین جنایت‌، مجروحان را از روی تخت به محوطه بیمارستان برده و همه آنها را به رگبار گلوله بستند. 🔸سلاح‌ها و ادوات نظامی ارتش به اصطلاح آزادیبخش عمدا از روی جاده‌ حرکت می‌کردند تا اتومبیل‌های مردم را کنار زده و آنها را دچار هراس نمایند. 🔸با طلوع خورشید چهارشنبه پنجم مرداد ۱۳۶۷ عملیات «مرصاد» به فرماندهی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی با رمز مبارک یا علی ابن‌ ابی‌طالب‌(علیه‌السلام) و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلام آباد و کرند، در غرب استان کرمانشاه آغاز شد. 🔸نیروهای سپاه و ارتش و بسیج مردمی باز هم به سوی میادین نبرد سرازیر شدند‌، گویی در سال‌های ابتدائی دفاع مقدس به سر می‌بردیم‌، انگار نه انگار که هشت سال جنگ را پشت‌سر گذاشته بودند‌، همه باانگیزه و تازه‌نفس به منطقه عملیاتی مرصاد رسیده بودند و سرانجام روز ۶ مرداد و پس از دو روز درگیری عده بسیاری از نیروهای منافقین که در محاصره گرفتار شده بودند‌، به هلاکت رسیده و بقیه پا به فرار گذاشته یا در روستاهای اطراف مخفی شده که با اقدامات بعدی‌، تمامی آنها دستگیر و به مقامات قانونی تحویل داده شدند. https://kayhan.ir/001E5X @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
سالروز مرگ محمدرضا پهلوی 🔰 آخرین التماس شاه به آمریکا: حالا کجا باید برم؟! 🔸«... بعدازظهر یكی از روزهای نهم یا دهم شهریور‌(۱۳۲۰) ولیعهد به من گفت: همین امروز به سفارت انگلیس مراجعه كن. در آنجا فردی است به نام «ترات» كه رئیس ‌اطلاعات انگلیس در ایران و نفر دوم سفارت است. او در جریان است و درباره وضع من با او صحبت كند... نمی‌دانم نام «ترات» و تماس با او را چه كسی به محمدرضا توصیه كرده بود، شاید فروغی، شاید قوام شیرازی و شاید كس دیگر؟! من به سفارت انگلیس تلفن كردم و گفتم با مستر ترات كار دارم... از این موضوع استقبال كرد و گفت: همین امشب دقیقا راس ساعت ۸ به قلهك بیا در آنجا در مقابل در سفارت‌، جنگل كوچكی است در آنجا منتظر من باش...» 🔸این‌گونه بود که تلاش محمدرضا پهلوی برای جانشینی پدرش آغاز شد. علی‌رغم تاکید قانون اساسی آن زمان مبنی بر به تخت نشستن ولیعهد پس از مرگ یا کناره‌گیری پادشاه، اما محمدرضا به‌شدت تردید داشت که وی به همین راحتی و طبق قانون اساسی بتواند شاه ایران شود. چراکه هم قانون اساسی و هم شاه قبلی و هم شاه بعدی را کسانی تعیین می‌کردند که اینک محمدرضا برای کسب تکلیف‌، به حسین فردوست ماموریت ملاقات با آنان را محول کرده بود. 🔸ارتشبد سابق فردوست ضمن بیان جملات فوق، ضمن تشریح ماموریتی که محمدرضا برای ملاقات با آلن چارلز ترات، رئیس اداره اطلاعات انگلیس در ایران داده بود، نوشت که ترات را در یک شرایط بسیار مخفیانه و به‌گونه‌ای سرّی ملاقات کرد و در آن ملاقات ترات به او گفت: 🔻«... محمدرضا طرفدار شدید آلمان‌ها است و ما از درون كاخ‌، اطلاعات دقیق و مدارك مستند داریم كه او دائماً به رادیوهایی كه در ارتباط با جنگ است به زبان‌های انگلیسی‌، فارسی و فرانسه گوش می‌دهد و نقشه‌ای دارد كه خود تو پیشرفت آلمان در جبهه‌ها را برایش سنجاق می‌كنی!...» 🔸محمدرضا پهلوی با کرنش‌های فراوان در برابر انگلیس و آمریکا، اجازه گرفت که بر تخت سلطنت بنشیند و همان محمدعلی فروغی که رضاخان را در به سلطنت رسیدن همراهی کرده بود و در دوران دیکتاتوری و سرکوب باورها و اعتقادات مردم، افسارش را در دست داشت و زمان‌گریختنش از ایران نیز به دستور اربابان ماسونی، وسایل فرارش را آماده کرد، اینک نیز به دستور همان اربابان فراماسون، به عنوان نخستین نخست‌وزیر شاه جدید، مسئولیت پهن کردن فرش قرمز و راهبری محمدرضا را برعهده گرفت. 🔸اما پس از ۳۷ سال‌، شاه در موقعیتی قرار گرفته بود که نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی در پی ۱۶ سال مبارزه مستمر‌، زنگ نابودی سلطنت او و خاندانش و دودمان ۲۵۰۰ ساله ستمشاهی در ایران را به صدا درآورده بود. 🔸ویلیام شوکراس نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی که بعدا کتاب «آخرین سفر شاه» را درباره روزهای آوارگی محمدرضا پهلوی و فرح دیبا نوشت، از قول ویلیام سولیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران، روزهای آخر شاه را این‌گونه توصیف کرد: 🔻«... شاه در بعضی گفت‌و‌گوهایش با سولیوان، مأیوسانه در جست‌وجوی توصیه و نظر مشورتی بود. می‌گفت فقط به من بگویید واشنگتن چه می‌خواهد؟ این سؤال برای سولیوان بسیار سخت بود...» https://kayhan.ir/001E6V @Kayhan_online