هدایت شده از جهاد تبیین ۸
IMG_20240101_085657_866.jpg
حجم:
7.23M
#کتاب_جنایات_داعش
#ناصرکاوه
اگر شهید حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم نبودند!؟ اگر می خواهید متوجه قسمتی از خدمات و مجاهدت های شهید حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم شوید، فقط کافی است این کتاب را مطالعه کنید، تا به جنایت های داعش پی ببرید.
چندین بار مطالعه کنید!؟
💥در اولین حراج دختران ایزدی 👈 ۱۷ دختر و زن ایزدی در سنین مختلف فروخته شدند. آنها را در یک ردیف به صف کرده و به گردانشان پلاکهایی انداخته بودند که روی آنها شمارههایی نوشته شده بود. از شرم سرهایشان را به زیر انداخته بودند .. پنجاه و دو مرد از نقاط مختلف مناطق تحت اشغال داعش مثل گرگهای گرسنهای که در انتظار فرصت هستند تا شکار خود را تکه و پاره کنند، از آنها دیدن کردند. درخواست تعدادی از خریداران برای خرید مستقیم دو دختر ایزدی و عدم عرضه آنها و انجام تشریفات عرضه و فروش به دلیل زیبایی خیره کنندهای که داشتند و بیم از افزایش تقاضا و بالا رفتن قیمت و... ادامه داستان را در آدرس زیر ملاحضه کنید👇
https://b2n.ir/d74409
التماس دعا، ناصرکاوه
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
🎥 #موشن_گرافیک | خانم دباغ
📝 رهبر انقلاب: مرحوم خانم مرضیهی دبّاغ، یکی از کسانی است که میتواند نمایشگرِ حقیقتِ گرایشِ زن در جامعهی اسلامی باشد، نه فقط در جمهوری اسلامی ما؛ در نگاه اسلام، در منطق اسلام، در فرهنگ اسلام.
💢 نهایت شکنجه ساواک👈 و مقاومت فوق تصور👈 یک زن مسلمان و مبارز: #سوزنهای تهِگرد را زیر انگشتانش نهادند، چشمان زن بسته بود و جائی را نمیدید ناگهان دستانش را به دیوار کوبیدند و سوزنها را از زیر ناخنها تا ته فرو کردند درد، استخوانهای زن را میسوزاند اما لب از لب نمیگشود خاموش کردن ته سیگار روی بدن زنها از دوران جنگ ویتنام مُد شده بود و آمریکائیها کشف کرده بودند زنان ویت کُنگ تنها با این شیوه لب به سخن باز میکنند #ساواکیها زن را روی تخت خواباندند و پس از فحشهای تکان دهنده و سرگیجه آور حالا سیگارهای خود را روی بدن او خاموش میکردند اما بی فایده بود گویی ساواکیها باید به دنبال راه دیگری میبودند. زن، دیگر جای سالمی برای شکنجه شدن نداشت آن زن😰
🌹#مرضیه_حدیدچی 👈 بود، #دختر_انقلابِ ملت که برای آرمانش، تا پای جان ایستاد اما این پایان داستان او نیست ساواک برای آنکه مقاومت این زن را بشکند آخر کار رفتند #دخترانش را آوردند و جلوی چشم مادرشان، دردناکترین شکنجه ها را بر روی آنها شروع کردند. 😰
🌹راضیه و رضوان۱۳ و ۱۴ ساله بودند که جلوی چشم مادرشان، آنقدر آنها را زدند و با سیگار سوزاندند که زن دعا میکرد دخترکانش زودتر بمیرند تا اینقدر زجر نکشند اما زن مگر حرف میزد هرگز و همه میدانیم شکنجه فرزند جلو چشم #مادر چقدر وحشتناک است اما این کوه صبر لب از لب باز نکرد😰
🌹بعد از انقلاب مسئول تامین امنیت غرب کشور شد و #ضدانقلاب را شناسایی و تار و مار کرد سهم او از انقلاب تنها شکنجه و زندان و نبود، دباغ برای تامین مخارج چند خانواده که تکفل آنان را از دوران نمایندگی مجلس بر عهده گرفته بود بعد از دوران نمایندگی مجلس
#مسافرکشی می کرد هیچ وقت نه باندی داشت، نه به بیت المال دست درازی کرد نه بچه هایش آقازاده و اشراف شدند این روزها، بانوی قهرمان ملت ایران را نه در خیابان انقلاب و بر روی یک سکو در حال دهن کجی به مقدسات یک ملت، بلکه باید در آرامگاه امام خمینی یافت؛ مرضیه حدیدچی شخصیت کاریزماتیک و گمشده نسل ماست؛ نسلی که گویی قهرمان واقعیاش را گم کرده و در غیاب حدیدچیها، آرمانها #وارونه میشوند و قهرمانهای تقلبی جای قهرمانهای واقعی را گرفته اند...
#کتاب_خاطرات_دردناک #ناصرکاوه
برشی از زندگی #مرضیه_حدیدچی 👈 (#دباغ)
#بانوی_انقلابی
#السابقون
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
🔰 #معرفیشهید | #سالروز_شهادت
#شهید_مجید_شهریاری
🔅 تاریخ تولد: ۱۶ آذر ۱۳۴۵
📆 تاریخ شهادت: ۸ آذر ۱۳۸۹
📌مزار شهید: امام زاده صالح
🕊محل شهادت : تهران
🚩 اصلا شهید که باشی، شهادت خودش را به آب و آتش میزند که وجود عاشق تو را به آغوش بکشاند، وجودی که لبریز از عشق الهیست و پرورش یافته در مکتب ایزد لایزال است.
💎 برایش فرقی ندارد در چه نوع پوششی باشی، کلاه خود به سر داشته باشی یا کلاه ایمنی، نیزه به دست باشی یا قلم به دست. خلاصه کلام، اهل دلش را خوب میشناسد هر وقت پیدایش کند عطر پروازش به مشامشمیرساند و او را مست در خود میکند.
◼️ مجید شهریاری، فیزیکدان و دانشمند برجسته ی کشور که با علمش به جامعه علمی کشور عزت داده بود قلمش خاری شده بود در چشمان دشمن کوردل، درست ده سال پیش در چنین روزهایی دشمن که نمیتوانست پیشرفت های علمی #جمهوری_اسلامی_ایران را تاب بیاورد دست به جنایتی زد تا به گمان خام خودش مقابل پیشرفت های روز افزون علمی و هسته ای را بگیرد.
◻️ اما غافل از اینکه راه شهدا با شدت و سرعت بیشتر ادامه پیدا خواهد کرد.
✔️ آری، کافیست عاشق باشی
دستان نشسته به پینه قلم هم میتواند تو را به آسمان برساند
✍ #ناصرکاوه
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
111.pdf
حجم:
14.28M
#انتشار_رایگان
#کتاب_عنایات_حضرت_زهرا_(س)
به شهدا، تالیف #ناصرکاوه به مناسبت #ایام_شهادت_زهرای_مرضیه(س)،
لطفا ضمن مطالعه، با #باز_نشر آن ما را در راه #بازسازی_معنوی و
#زنده_نگه_داشتن_یاد و خاطره
#امام_وشهدا یاری فرمائید. التماس دعا
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
21.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایام رحلت جانگداز ام البنین(س) را تسلیت عرض می کنیم
🍃🥀 ماجرای خودرویی که شهید شیروانیان برای خانواده فرستاد
🔹️ بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشینها.
◇ همانطور که پیاده میآمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.»
◇ حاج آقا گفت: «خانم چه میگویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.»
◇ همانطور که سه تایی میخندیدیم، یک ماشین که داشت میرفت برای تعویض خادمها نگه داشت جلوی پایمان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه میکردیم.
◇ حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ماها دقت نمیکنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.»
#کتاب_مدافعان_حرم
#ناصرکاوه
🍃🥀شهید مدافع حرم #ابوالفضل_شیروانیان
تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
🔻مادر شهیدان والامقام «جوادنیا» آسمانی شد👇
🌟در دیداری حضوری با امام خمینی (ره)، فاطمه عباسی ورده، مادر مكرمه شهيدان احمد، علی، یونس و محمد جوادنيا عکس فرزندان شهیدش را با خود آورده بود. عکس اول را درآورد و گفت: این پسر اولم محسن است. عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن و گفت: این پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سنی داشت. عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سومم …، سرش را بالا آورد، دید شانههای امام (ره) دارد میلرزد. امام (ره) گریهاش گرفته بود. فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: چهار تا پسرم رو دادم که اشکت را نبینم.
سیده فاطمه موسوی این خاطره را این گونه در غزلی زیبا روایت کرده است:
چادرش را پیرزن با کنج دندان میگرفت
با امید دیدن روح خدا جان میگرفت
توی دستش سبحه رنگینی از امالبنین
چادرش هی ابر میشد شکل باران میگرفت
از حیاط پشتی آمد داخل بیت امام
زندگی را واقعا هم، سخت آسان میگرفت
عکس چار آیینه سرخ شهید آورده بود
شور عزم و غیرت از شاه شهیدان میگرفت
کاش با نام علی آرامشی در راه بود
کاش راه بغض او را حتیالامکان میگرفت
گفت آن مادر نلرزد تا که پشت رهبرم
چشمه اشک امام ای کاش پایان میگرفت
#کتاب_به_رنگ_عشق
#ناصرکاوه
┄┅┅┅┅❀ 💠💠 ❀┅┅┅┅┄
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#من_از_شهید_حمایت_میکنم!؟
امام خامنه ای
#دلم_برای_رئیسی_سوخت!؟
من با #روشنگری و #جهاد_تبیین، از شهید حمایت میکنم.
#اگر شما هم موافق هستید👇
#لطفا_نشر_دهید
#ناصرکاوه.
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
کتاب عنایات حضرت زهرا (س) به شهداء.pdf
حجم:
14.28M
#انتشار_رایگان
#کتاب_عنایات_حضرت_زهرا(س)
تالیف
#ناصرکاوه
به مناسبت #میلاد_زهرای_مرضیه(س)
لطفا ضمن مطالعه، با
#باز_نشر
آن ما را در راه
#بازسازی_معنوی
و
#زنده_نگه_داشتن_یاد
و خاطره
#امام_و_شهدا
یاری فرمائید.
التماس دعا
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
از امروز تا ۱۳ دیماه، بمناسبت فرارسیدن ایام شهادت
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
هر روز با قسمت هایی از کتاب
#کتاب_خاطرات_حاج_قاسم
تالیف #ناصرکاوه
درخدمت شما سروران و عزیران می باشیم👌
لطفا ضمن مطالعه با باز #نشر آن در ثواب این #جهاد_تبیین با ما شریک باشید...
قسمت: یکم
التماس دعا
@jahadetabeen8
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
از امروز تا ۱۳ دیماه، بمناسبت فرارسیدن ایام شهادت
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
هر روز با قسمت هایی از کتاب
#کتاب_خاطرات_حاج_قاسم
تالیف #ناصرکاوه
درخدمت شما سروران و عزیران می باشیم👌
لطفا ضمن مطالعه با باز #نشر آن در ثواب این #جهاد_تبیین با ما شریک باشید...
قسمت: دوم
التماس دعا💐
@jahadetabeen8
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
🌟دهم دیماه، سالروز #اعدام_صدام یزید کافر است، که ما به اختصار قسمتی از جناباتی که به دستور این ملعون انجام شده برای شما بیان می کنیم👇
♥️علی شیمیایی که بود؟... علی حسن المجید پسر عموی صدام و مسئول استفاده از بمب های شیمیایی علیه کردهای عراق و رزمندگان ایرانی در دهه هشتاد میلادی بود که به همین دلیل به لقب علی شیمیایی معروف شد... او در کشتار و آواره کردن و سرکوب خونین قیام شیعیان عراق در پی حمله ارتش بعثی به کویت, دست داشتن در قتل آیت الله محمد صادق الصدر و دو پسرش, کشتار صدها نفر از شیعیان معترض به این جنایت و جنایت وحشیانه 5000 هزار کرد در حلبچه, او را به سنگدل ترین همدست صدام معدوم تبدیل کرده بود... او حاضر بود برای بقای رژیم دست به هر جنایتی بزند... او نخستین بار به عنوان مسئول حمله شیمیایی به روستای کردنشین حلبچه که به کشته شدن پنج هزار نفر انجامید, به اعدام محکوم شد... سپس دو بار به اتهام سرکوب قیام شیعیان پس از حمله ی عراق به کویت و نیز به اتهام شرکت در کشتار و آواره کردن شیعیان, به اعدام محکوم شد و نهایتا" در پنجم بهمن ماه 1388 (25 ژانویه 2010) اعدام شد...
♥️بعد از جنگ برای اطلاع پیدا کردن از محل دفن شهدا در کشور عراق در این کشور حضور یافتم و در هتل شرایتون بغداد با یک ژنرال عراقی ملاقات کردم و یه خاطره برام گفت... ژنرال عراقی میگفت که در منطقه میسان(فکه) پنج نفر از نیروهای ایرانی را که یقین داشتند از نیروهای اطلاعاتی هستند به اسارت گرفتند و با این حال برای اینکه بتوانند آنها را تخلیه اطلاعاتی کنند، تصمیم گرفته بودند که پس از ناکامی در کسب اطلاعات از این اسراء یکی از آنها را که از بقیه اندام کوچکتری داشته است را شکنجه کنند تا که شاید زودتر به هدف شان برسند. این ژنرال گفت که تصور ما بر این بود، چون این اسیر از مابقی اسراء جثه کوچکتری دارد، زودتر به حرف میآید به همین دلیل او را با دستهای بسته در مقابل آن چهار نفر خواباندیم و در حالی که اسلحه را به سمت او گرفته بودیم، یک میخ را در داخل چشم او فرو میکردیم و در میآوردیم، اما تنها چیزی که این اسیر میگفت این بود که میگفت یا حسین(ع)... یا حسین(ع)... یا حسین(ع)...راوی: محمد احمدیان
♥️داخل خاک عراق مشغول جستجو بودیم؛ یکی از افسران عراقی خبر آورد که در منطقه ای جلوتر از اینجا یک گورستان دسته جمعی از شهدای ایرانی است؛ اما عراقی ها اجازه عبور نمی دادند. با تلاش بسیار وپس از مدتها پیگیری به آن منطقه رفتیم؛ آنروز تلخ ترین روز دوران تفحص من بود. ۴۶ شهداى غواص آنجا بودند، دست و پا و چشم های همگی آنها بسته شده بود؛ آنچه می دیدم باور کردنی نبود؛ بعثی ها این اسیران جنگی را زنده به گور کرده بودند. پلاک همه آنها را هم جدا کرده بودند تا شناسایی نشوند. آنها ۴۶ شهید گمنام بودند. در کنار همه پیکرها که سالم و کامل بود یک دست قطع شده قرار داشت؛ این دست متعلق به هیچ کدام از پیکرها نبود؛ انگشتر فیروزه زیبایی هم بر دست داشت؛ این دست مدتهای طولانی مونس من شده بود؛ هر وقت کار ما گره می خورد به سراغ این دست می آمدیم؛ گویی این دست آمده بود تا دستگیر همه ما باشد.
راوى: شهید تفحص, علی محمودوند
#کتاب_جنایات_ژنرال_های_صدام
#ناصرکاوه
@jahadetabeen8
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
از امروز تا ۱۳ دیماه، بمناسبت فرارسیدن ایام شهادت
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی
هر روز با قسمت هایی از کتاب
#کتاب_خاطرات_حاج_قاسم
تالیف #ناصرکاوه
درخدمت شما سروران و عزیران می باشیم👌
لطفا ضمن مطالعه با باز #نشر آن در ثواب این #جهاد_تبیین با ما شریک باشید...
قسمت: پنجم
التماس دعا
@jahadetabeen8