هدایت شده از معارف اسلامی
💢توییت جالب گیلدا مارکرت فعال ضد جنگ آمریکایی درباره رهبر معظم انقلاب
@javaan_enghelabi🇮🇷
هدایت شده از معارف اسلامی
https://kayhan.ir/fa/news/251620/ راهکار نشریه معروف «نیچر» در سال 2005 :
باید با تحریم و اغتشاش جلوی رشد علمی ایران گرفته شود
هدایت شده از معارف اسلامی
📸 آثار مخرب شایعه پراکنی از نگاه قرآن
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
توجه به حرفه نویسندگی مایکل کرایتون
The Andromeda Strain اولین کتابی بود که کرایتون به نام خود نوشت و از آن زمان تاکنون همچنان بر فهرست پرفروشترینها در سراسر جهان تسلط داشته است. تخیل ناآرام مایکل کرایتون و روایتهای جذاب مایکل کرایتون، کار او را متحرک میسازد و خوانندگانش را دائماً کنجکاو و بیشتر میخواهد. داستان سرایی قانع کننده او در رسانه های مختلف از جمله رمان، کتاب غیرداستانی، فیلمنامه، مقاله، سخنرانی و موارد دیگر گسترش می یابد. دیدگاه های مایکل کرایتون در مورد اسرار فناوری پزشکی، مهندسی ژنتیک، نظریه آشوب و علوم کامپیوتر، همچنان خوانندگان را متحیر می کند. مایکل کرایتون با فروش بیش از 200 میلیون کتاب، یکی از پرکارترین نویسندگان دو قرن اخیر و یک نام تجاری است.
هدایت شده از معارف اسلامی
نشر مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما
مطالعه این مجموعه کتاب ها را به دوستان توصیه می کنم. برای افزایش سواد رسانه ای به صورت مبنایی مفید است.
موقع خوندن خوابم میبره...
😴📖‼️
📰#کانال: قدرت مغز🧠حافظه و تمرکز
📓🆔 @bookmemory
هدایت شده از معارف اسلامی
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اظهارات شنیدنی تحلیلگر انگلیسی از اتفاقات ایران: فکر میکنید چه کسی از تغییر رژیم ایران سود خواهد برد؟ نه زنان، نه کودکان و نه ایران کوچکترین اهمیتی برای غربیها ندارد!
💢"ریچارد مدهرست" تحلیلگر انگلیسی:
🔺اگر فکر میکنید که غربیها نگران حقوق زنان ایرانی هستند، احمق هستید؛ از سال 1979 به دنبال خلاص شدن از دست ایران هستند چون قبل از آن آمریکاییها و انگلیسیها منابع ایران را غارت میکردند!
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
دوستان خود را به خانواده *" ۶۰ هزار نفری جبهه انقلابی جنوب"* دعوت کنید!
https://eitaa.com/jejonoob
#ایتا
#ضرب_المثل
ما همه کردیم کار خویش را
ای بقربانت بجنبان ریش را
سلطان محمود به طور ناشناس از کاخش بیرون آمده تا در شهر بگردد و ببیند اوضاع و احوال مملکت از چه قرار است که با گروهی از دزدان برخورد می کند و به آنها می گوید من هم مثل شما دزد هستم.
آن دزدان هریک هنری دارند و از شاه می پرسند که هنر تو چیست؟
شاه می گوید هنر من درریش من است.
سلطان محمود با علاقه پرسید: خیلی دلم میخواهد هنرهای شما را بدانم. مثلاً خود تو بگو ببینم چه هنری داری؟
مرد قوی هیکل لبخندی زد وبا غرور گفت: هنر من در زور و بازوی من است! من میتوانم بدون هیچ وسیله ای در هر کجا که بخواهم تونلی حفرکنم و از هر کجا که بخواهم سر در بیاورم!
دزد دیگری که کنار مرد قوی هکیل نشسته بود گفت: هنر من در گوش های من نهفته است!
سلطان محمود با تعجب گفت: گوش که جز شنیدن کار دیگری نمیتواند بکند! مرد لبخندی زد و گفت: گوشهای من میتوانند بفهمند که سگها در موقع پارس کردن چه میگویند؟!
دزد دیگر رو به سلطان کرد و گفت: هنر من در چشمهای من است. اگر من کسی را در سیاهی شب ببینم، در روز هم میتوانم او را بشناسم.
دزد دیگر در حالی که به بینی اش اشاره میکرد گفت:
من هم میتوانم بوی طلا و جواهر را از روی خاک تشخیص دهم.
سلطان محمود لبخندی زد و گفت: هنر من در ریش من است!
که اگر آنرا از روی رحمت بجنبانم، مجرمان از زندان آزاد می شوند.
رئیس دزدها گفت: عجب هنر خوبی داری! ما دزد هستیم و بالاخره روزی سر و کارمان به زندان و جلاد خواهد افتاد.
این خاصیت ریش تو خیلی به درد خواهد خورد. سپس همگی به سوی قصر سلطان به راه افتادند.
وقتی به نزدیکی آنجا رسیدند. سگهای قصر شروع به پارس کردند. دزدی که گوشهای حساسی داشت، ایستاد و با خنده گفت "سلطان" با ماست.
سلطان گفت:شاید راست میگوید!
رئیس دزدها خنده ی بلندی کرد و گفت: حتماً سلطان محمود هم خود تو هستی؟!
دزدی که بینی حساسی داشت به نقطه ای در روی زمین اشاره کرد و به رئیسشان گفت: بوی طلاهای خزانه به مشامم میرسد. اگر اینجا را بکنی یک راست از خزانه ی قصر سر در میآوریم.
رئیس دزدها با سرعتی باور نکردنی شروع به کندن زمین کرد. دزدی که با بینی بوی طلاها را حس می کرد، او را راهنمایی میکرد تا از کدام سو حفر کنند.
بالاخره پس از مدتی کندن و جلو رفتن، از خزانه ی قصر سر در آوردند.
برق طلا و جواهرات خزانه، چشم همه شان را خیره کرده بود.
سلطان محمود گفت: بگذارید من بیرون بروم و نگهبانی بدهم. اگر ماموری به اینجا نزدیک شد، شما را خبر میکنم .
سلطان محمود از خزانه بیرون رفت. به سرعت لباسهایش را عوض کرد و به نگهبانان خزانه گفت که چند دزد در آنجا هستند. نگهبانها هم آمدند و دزدها را دستگیر کردند.
صبح روز بعد، گروه دزدها را به محضر سلطان آوردند تا در آنجا محاکمه شوند.
دزدی که چشمهایی تیزبین داشت. تا چشمش به سلطان افتاد، او را شناخت. رو به دوستانش کرد و گفت: این همان مردی است که دیشب با ما همراه شد. خدای من! او سلطان محمود بوده است!
همه ی دزدها با تعجب و حیرت به چهره ی سلطان خیره شدند. سلطان فقط لبخندی میزد و چیزی نمی گفت.
قاضی، محاکمه را آغاز کرد و سرانجام حکم داد که گردن هر چهار دزد باید زده شود .
رییس دزدها رو به سلطان کرد و گفت:
ما همه کردیم کار خویش را
ای بقربانت بجنبان ریش را
یعنی وقت آن است که شما هنرت را نشان دهی و ریشت را بجنبانی. سلطان محمود چنین کرد و بخشیده شدند.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از معارف اسلامی
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 محتواهای #دروغ چطور ساخته میشوند؟
⭕️ برشی از #فیلم سینمایی #سگ_را_بجنبان» محصول سال ۱۹۹۷ #آمریکا که در آن به ساخت #روایتهای_جعلی علیه کشورها توسط آمریکا اشاره میشود.
https://rubika.ir/fazamajaziizeh