ادامه قبلی👆👆
🔰تربیت سیاسی در اسلام و ملحقّات آن
✅1- محور مباحثی که پیرامون اندیشهء سیاسی در اسلام، تاریخ اسلام، تمدّن اسلامی و امثال آن، «اسلام» است. تعریف رایج اسلام، عقد و پیوند قلبی به باورهای دین مبین، ابراز آن با زبان و عمل کردن به آن با ارکان و اعضای بدن است. در تعریف خلاصهتری، اسلام مترادف تسلیم است: الإسلامُ هُوَ التَّسلِیمُ. مسلمان کسی است که تسلیم محض و مطلق در برابر اوامر و نواهی خدا و رسولش باشد. میتوان هم گفت که اسلام، همان عبودیّت و اطاعت و فرمانپذیری محض و معادل «صراط مستقیم» است. اما اگر بخواهیم دقیقتر به بیان مفهوم اسلام بپردازیم، باید رابطهء آن با سلامت را ببینیم که قرآن کریم آنرا به وضوح بیان فرموده است: «...قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ* يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْديهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ*» (مائده/ 15- 16). پس اسلام به معنای راه مستقیم هدایت توسّط پیامبر خدا و کتاب خدا و خارج شدن از تاریکیها به نور و رسیدن به سلامت همهجانبه (فردی، اجتماعی، جسمی، روانی، عقلی، قلبی، سیاسی، اقتصادی، امنیّتی، علمی، تکنیکی، آموزشی، بهداشتی و ...) است. زیرا وقتی لفظ جمع «سُبُل» (راهها) با صفت «السّلام» (سلامتی) به صورت اضافه بیاید، افادهء عموم (در مورد سلامتی) یعنی همهء انواع سلامتی را میکند. سلامتی نیز به معنای دور بودن از گزند و آسیب است (مثلاً: المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمُونَ مِن یَدِهِ وَ لِسانِهِ). اسلام، شامل باورها (معارف/ اعتقادات)، ارزشها (مکارم و فضائل اخلاقی) و احکام (الگوهای رفتار/ شریعت) است. پس مسلمان مؤمن (نه منافق یا بیماردل) کسی است که نه از ناحیهء اعتقادات و معارف، نه از جهت خویها و نه از نظر عملی به مسلمانان آسیب نرساند. در مورد ربط این بحث با همهء دامنههای فکری، تاریخی و تمدّنی جوامع اسلامی در قسمتهای بعد سخن خواهیم گفت.
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰جلسه گروه تخصصی تاریخ و اندیشه معاصر - قم - موسسه امام خمینی - ۲۲ شهریور ۹۹
✅ اصول استعمار شناسی غرب در تاریخ و سیاست ایران - جلسه دوم
🔴در این جلسه پژوهشگران قسمتی از اسناد لانه جاسوسی و یا سفارت امریکا را بررسی و گزارشی از برخی جلدهای منتشره داده شد ۰
آقای کاظمی یکی از محققین با دقت نظر در اسناد گزارش داد که سبک و سیاق امریکاییان در این مجموعه ماهیت جامعه شناسی سیاسی دارد و اکثر تحلیل ها از این منظر می باشد ۰
سایر محققین نیز نکات خود را درباره اسناد امریکاییان در ایران بیان داشتند
🔵در این جلسه با بحث درباره جزیره گوره در کشور سنگال در مورد تجارت بیست میلیون برده سیاه که توسط استعمارگران اروپایی از افریقا صورت گرفته نکاتی گفته شد ۰ همچنین پیشنهاد شد چقدر مناسب است در هر یک از شهرهای ایران نمادی از مبارزه با استعمار درست شود تا مردم ما هر چه بیشتر نسبت به ماهیت استعمار و سلطه آن آگاهی بیشتری به دست آورند ۰
ادامه 👇👇👇
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰جزیره گوره نماد استعمار اروپایی در صدور بیست میلیون برده سیاه افریقایی
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
34.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰جزیره گوره نماد استعمار اروپایی در صدور بیست میلیون برده سیاه افریقایی و کشته شدن شش میلیون برده
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰معرفی یک منبع از یکی از اعضای محترم
✅با سلام خدمت استاد نجفی عزیز و سایر همراهان فرهیخته کانال
🔵اخیرا مطلبی را مطالعه می کردم که به نظرم جهت آگاهی در این کانال علمی و تخصصی می توان از آن استفاده نمود ۰ مهمترین نکته در این پزوهش علمی همان نکته ای است که دکتر نجفی با دقت و تعمق زیاد قبلا بیان کرده اند و آن این است که ما نباید سقوط نظام شاهنشاهی و پدیده عظیم و بین المللی انقلاب اسلامی را یکی دانسته و مساوی تحلیل نماییم ۰جای شکر دارد که در ایران اسلامی خودمان اساتیدی و کانال هایی همچون اینجا وجود دارند که در اینگونه زمینه های مهم نظریه پردازی نمایند۰ برای استناد به این مطلب که از ابعاد مختلف توطئه و هوشیاری دشمنان ما نیز حکایت دارد به بخشی از این تحقیق که چند سال قبل توسط یکی از مراکز خارجی و از منظر یک کارشناس بخش شیعه شناسی سازمان سیا در امریکا گفته شده و در یکی از رسانه های داخلی آمده است ، با ذکر منبع اشاره می کنم :
🔴، اخیرا در آمریکا کتابی با عنوان «طرح تفرقه و منزوی کردن دین» به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب، مصاحبه ای از دکتر مایکل برانت (Michael Brant) به چاپ رسیده است. وی در این مصاحبه از اقدامات سازمان سیا برای مبارزه با تشیّع پرده برداشته است.
مایکل برانت از کارشناسان برجسته دفتر شیعه شناسی سازمان سیا و معاون باب وودواردز (Bob Woodwords) از مقامات سابق سیا است.
🔶در بخش دیگری از این مصاحبه آمده است: با ماجرای گروگان گیری در سفارت آمریکا در ایران، حادثه طبس، رشد فزاینده انقلاب اسلامی و نمود آثار و پیامدهای آن در کشورهایی از قبیل: عراق، کویت، لبنان و پاکستان، مقامات سیا به این نتیجه رسیدند که انقلاب اسلامی ایران فقط نتیجه واکنش طبیعی ایرانیها به سیاستهای شاه نبوده است، بلکه عوامل و واقعیتهای دیگری نیز در این زمینه مطرح هستند. مهم ترین عواملی که در این میان ایفای نقش می کند، عنصر رهبری سیاسی ایران و مرجعیت دینی و شهادت [امام] حسین، نوه پیامبر اسلام، در 1400 سال پیش است که شیعیان از قرنها پیش با اقامه عزا و ذکر مصیبت، با غم و اندوه یاد میکنند۰
🔷برای اطلاع از متن کامل مطلب به منبع زیر رجوع شود :
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/6603/77091/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D8%B9
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰پرسش یکی از مخاطبین محترم
✅با سلام. سوالی از خدمت استاد محترم داشتم. اینکه نظرتان درباره آقای صادق خلخالی چیست؟ خیلی ها میگویند که ایشان در اعدام ها افراط میکرده و مثلا اشخاص بیگناه را اعدام میکرده است. اگر اینگونه است چرا با ایشان برخورد نشد و در نهایت فقط از سمتشان عزل شدند؟ حتی گفته شده ایشان مورد حمایت امام بوده اند. درحالی که اگر آنچه گفته میشود راست باشد باید برخورد خیلی شدید تری انجام میگرفت و باید پاسخگوی اقداماتشان میبودند.
🔵جواب :
🔴نجفی :
🔶با تشکر از شما دوست عزیز و دغدغه مند و احتمالا جوان عضو کانال ؛ من به شما و سایر دوستانی که این پرسش و پرسش های مشابه این را می پرسید کاملا حق می دهم ، چرا که میدانم و می بینم در فضای مجازی برای نسل جوانی که دهه های اول انقلاب را ندیده اند چقدر شبهه و انتقاد نسبت به زمان مذکور ایجاد شده است ۰ در ابتدا بگویم در مورد این پرسش بخصوص یعنی اعدام های آقای خلخالی من هیچ توجیه و یا نکته خاصی ندارم ، چون کسی باید در این مورد سخن دقیق بگوید که مثلا فلان اعدام شتابزده و یا اشتباه بوده و یا نبوده که به مدارک و یا پرونده های دادگاههای انقلاب آنزمان دسترسی داشته باشد ؛ لذا این مسئله از نظر من از زاویه جزئیات و افراد خاص جواب روشنی نمی تواند داشته باشد؛ همچنین کسی هم نمی خواهد ادعا کند آنچه در سالیان اول انقلاب اتفاق افتاده است تماما درست بوده ، چه بسا بسیاری از افراد تندرو و حتی گروهکهای التقاطی و نفوذی و یا حتی افراد بی تجربه و افراطی ، کارهای ناپسند و غیر قابل توجیهی کرده باشند که البته به اصل و ذات هویتی انقلاب اسلامی ربطی نداشته و ندارد ۰ مگر همین الان اشتباهات مکرر رییس دولت و یا برخی وزرا و یا مدیران سیاسی و اقتصادی مستقیما از هویت اصلی انقلاب اسلامی نشئت می گیرد !؟ لذا برخی از اعمال بخصوص در اول انقلاب ، سلیقه ای و یا از روی جهل و افراط صورت گرفته است۰
🔶اما این مطلب روی دیگر سکه هم دارد چرا که از نظر کلی و فضای اول انقلاب اسلامی ، این انقلاب هم مثل هر انقلابی نوعی به هم ریختگی و توطئه از سوی عناصر رژیم قبلی و بخصوص خارجیان و در راس شان امریکاییان صورت می گرفت که اصل ثبات و استقرار نظام نوپا و جدید جمهوری اسلامی را هدف قرار داده بود و لذا در مقابله با آن چاره ای جز جراحی و شدت عمل وجود نداشت۰ شما به این فضای متشنج و بی ثبات اول انقلاب می توانید تحریک اقلیت های قومی و زمزمه جدا شدن کردستان و خوزستان را هم اضافه کنید و آنگاه به سرنخ همه این ماجراها که توسط گرگ خونخوار و توسعه طلبی مثل صدام انجام می یافت نظری بیندازید تا بفهمید پشت سر این ماجراها چه خبر بوده و به کجاها ختم می شده است ؟!
🔷 امروزه منافقین و سلطنت طلب ها و برخی مارکسیست های آن زمان که همان اتش بیارهای معرکه دهه اول بودند ، لباس میش و بره پوشیده با ذکر جزئیات غیر مستند و معمولا جعلی بدون زمینه های گفته شده نسبت به اصل انقلاب ادعای خشونت و بی عدالتی و مظلومیت می نمایند ۰ به نظرم منصفانه ترین و معتدل ترین راه تحلیل آن شرایط این است که ذکر این جزئیات ( ولو راست و مستند) بایستی با ذکر آن کلیات و شرایط مذکور توامان بررسی و سنجیده شوند و آنگاه قضاوت نهایی( نه در مورد اصل انقلاب) در مورد عملکرد برخی انقلابیون اول انقلاب انجام گردد ۰
🔴موفق باشید
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰اصولگرایی : با اصول یا بی اصول ؟!
✅موسی نجفی :
🔴جمله مهمی از آیت الله میرزا حسن شیرازی صاحب حکم تحریم تنباکو در تاریخ به این مضمون ثبت است :
"تا قطع ید فرنگی از کشور "
این خط از اصول و آرمانهای اولیه نهضت اسلامی است؛ اما اگر در امور غیر ضروری و بدون توجه به رشد توانمندیهای داخل صورت پذیرد صورت مسئله چطور می شود؟
🔵کشوری که در صنعت هسته ای و موشکی و تکنولوژیهای پیچیده راهبردی چنان پیشرفت نموده که غربیها وحشت و نگرانی خود را از آن نمی توانند پنهان نمایند ، چگونه مدیرانش از کنترل امکانات و برنامه ریزی ملی برای یک مطلب عمومی ولی غیر ضروری مثل توپ فوتبال و زمین بازی عاجزند ! ؟
تعجب از مسئولینی است که از درک این مسئله ساده غافلند که ابعاد "بحران هویتی" این موضوع برای جوانان از خسارت مالی و ارزبری آن بسیار بیشتر و فراتر است !
🔶 بی توجهی نسبت به حضور بیگانگان در امور اجتماعی غیر مهم زمینه ساز حضور عادی آنان در افکار عمومی در همه عرصه های فرهنگی و سیاسی دیگر شده و صد البته نافی شعار راهبردی "ما می توانیم" می باشد ۰سخنان آقای بذرپاش بیان واقعیت دردناکی است که در قوانین ما هنوز حساسیت لازم برای ابعاد حضور غیر ضروری خارجیان به وجود نیامده است ۰
🔵یادآوری مقاله قبلی هشدار نویسنده در این باره : 👇👇
https://www.mashreghnews.ir/news/1023949/%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B1%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
دکتر موسی نجفی
🔰اصولگرایی : با اصول یا بی اصول ؟! ✅موسی نجفی : 🔴جمله مهمی از آیت الله میرزا حسن شیرازی صاحب حکم
🔰توضیح و جوابیه :
مطلب اصولگرایی : با اصول یا بدون اصول
✅با توجه به مطلب مربوط به بحث مربی خارجی که در این کانال انتشار یافت ، و انتقادی که از بی توجهی برخی مسئولین و مدیران نسبت به این موضوع شده بود ، آقای مهرداد بذر پاش توضیحاتی درباره مصاحبه اخیرشان داده اند که عینا آورده می شود :
🔴استاد ارجمند جناب آقای دکتر موسی نجفی
با سلام
امروز مطلبی با عنوان ( اصولگرایی : با اصول یا بی اصول) در کانال جنابعالی منتشر شده که ظاهرا به نقل از مصاحبه مختصر اینجانب درباره مربی خارجی بوده است؛ ضمن تشکر از جنابعالی بابت حساسیت درست تان و همچنین تذکر شایسته به جبهه بزرگ انقلابی در رعایت ضوابط و معیارهای هویتی و استفاده از ظرفیت های داخلی، در اینجا تاکید می کنم ، دیدگاه و آرمان بنده به عنوان یک سرباز کوچک در اردوگاه بزرگ انقلاب، تحقق شعار "ما میتوانیم" است ۰ متاسفانه مطلبی که به نقل از من در رسانه ها انعکاس یافته ، ناقص بوده (و همانطور که شما نیز در آخر مطلب اشاره نمودید) و فقط بیانگر نوعی خلاء قانونی در این زمینه می باشد؛ بنده اعتقاد راسخ به تحقق استفاده بهینه از دانش داخلی داشته و رشد استعداهای ملی و بومی را در همه عرصه ها عامل توسعه واقعی می دانم۰ در مورد مذکور ( بحث تخلفات قرارداد مربی خارجی فوتبال ) نیز پیگیری و حساسیت بیشتر به خرج خواهم داد، تا انشاالله ضمن عدم تکرار اینگونه اعمال خسارت بار مادی و البته فرهنگی ، زمینه برای رشد استعداهای داخلی بخصوص در نسل جوان فراهم گردد.
با تشکر
مهرداد بذرپاش رئیس دیوان محاسبات کشور
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
🔰درس دیروز برای سیاست امروز
✅پیش بینی شهید مدرس در مورد عدم فهم قرادادها و معاهدات و عواقب سوء آن برای ملتی که این موارد را نفهمند ۰
🔴درسی که امروز با همه وجود در مورد فرجام برجام به اثبات رسید ۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
بسمه تعالی
🔰 پرسش های محوری در مورد تجدد و پیشرفت ایران
✅یکی از دوستان تلاشگر و محقق بعد از مطالعه کتب و نظریات اینجانب و همچنین مطالب این کانال تخصصی ، چند پرسش اساسی از دل این آثار در آورده است ۰ به نظرم مناسب آمد تا این پرسش ها را با دوستان کانال مطرح کرده ، تا آنها نیز بدانند مجموعه کلی و به هم پیوسته این نوشته ها در نهایت چگونه می توانند در قالب این سوالات خودشان را نشان دهند ؟ البته جواب دقیق به این پرسش ها در قالب خواندن خود همان کتب و یا مصاحبه ها و آثار مختلف میسر می شود؛ در اینجا فقط این جمع بندی و طرح اولیه که به صورت پرسش های تخصصی و بین رشته ای در آمده ، آورده می شود۰
با تشکر از جناب آقای حمید ابدی برای دقت نظرشان و طرح درست و موشکافانه ای که برای ارائه این پرسشها انجام داده اند :
🔴1 - بحث از «توسعه» در کشور ما عمدتا به عنوان یکی گرایش های رشته ی تخصصی «اقتصاد» مطرح شده است. تاثیر و تاثر مقوله ی توسعه با سایر مقولات، موجب شده است تا حدودی رشته هایی همچون علوم سیاسی و جامعه شناسی نیز در این موضوع ورود کنند. این امر موجب شده تا حدی زمینه های نگاه میان رشته ای به توسعه تقویت شود. واقعیت آن است که در غرب جدید، مفاهیم توسعه و پیشرفت، در پیوند با مفاهیمی همچون «تمدن» و «مدرنیته» متولد شده اند و بستر تولد مفهوم توسعه مطالعات اقتصادی صرف نبوده است. با توجه به اعوجاجها و چالش هایی که به تبع توسعه ی غربی در ایران معاصر به وجود آمده است، جا دارد ما ایرانیان نیز مفهوم توسعه را نیز در پیوند با مفاهیمی همچون «هویت»، «تجدد» و «تمدن» مطالعه کنیم. به طور خاص، مفهوم توسعه با مفهوم تجدد پیوند وثیقی دارد و این امر می تواند زمینه ای باشد که اندیشمندانی که به تجدد در ایران معاصر اندیشیده اند، تامل در موضوعاتی همچون توسعه و پیشرفت از سطح مباحث اقتصادی و تکنیکی به سطح عمیق تر هویتی و تمدنی ارتقا دهند.
در پژوهش های حضرتعالی، واژگانی همچون «مدرنیته»، «مدرنیزاسیون» و «تجدد» هر یک معنای خاص را دارند و دقت نظری دارید که این واژه ها از هم تمیز داده شوند. همچنین در ادبیات نظری شما، دو نوع تجدد از هم تمیز داده می شوند: «تجدد ظلی» و «تجدد ملی». در ابتدای گفتگو، تفاوت معانی این واژگان در ادبیات نظری خود را توضیح فرمایید تا در ادامه ی گفتگو با تکیه بر این معانی بحث پیگیری شود.
🔵2- حضرتعالی صورتبندی خاصی در مورد ادوار تاریخی تعامل و تلاقی اسلام و غرب را در مقاله ی «فلسفه تکامل بیداری اسلامی و جوهر افول یابنده تمدن غرب» مطرح کرده اید که شامل سه دوره است: 1- دوره تعامل علمی و فرهنگی، 2دوره تخاصم و برخورد سیاسی و 3 دوره مدرنیته غربی. مواجهه ی جهان اسلام با مدرنیته غربی را نیز در نظریه ی «چهار موج بیداری اسلامی» صورتبندی کرده اید. طبق نظریه ی شما موج سوم و چهارم از امواج بیداری اسلامی، واکنشی در برابر توسعه و تجدد عصر پهلوی بود. دستگاه پهلوی از نخستین حکومت ها و کشورهای پیشرویی بود که بعد از جنگ جهانی، توسعه هماهنگ با توسعه جهانی را پیگیری کرد. مشاوران یکی از بهترین دانشگاه های آمریکا (دانشگاه هاروارد) از برنامه های توسعه در عصر پهلوی، پشتیبانی نظری می کردند. تحصیلکرده های ایرانی در بهترین دانشگاه های دنیا، به همراه مجموعه ای از افراد خبره ای از دیگر کشورها، در سازمان های مختلف اداره ی کشور در عصر پهلوی حضور داشتند. با این وجود، توسعه در ایران عصر پهلوی نهادینه نشد. چرا تجدد و توسعه مورد نظر دستگاه پهلوی در ایران ریشه گرفت و انقلاب اسلامی به مثابه واکنشی در برابر آن به وقوع پیوست؟
🔴3۔ حضرتعالی بر اساس نظریه ای که در مورد هویت ملی ایرانیان دارید، «ذات و پیرامون» هویت ملی را از هم تفکیک می کنید و معتقدید مولفه های دینی در ذات هویت ملی ایران جای دارند. نسبت سنجی میان هویت ایرانی با تجدد و توسعه، از مساله هایی بوده است که اندیشمندان نظرات مختلفی را در مورد آن ابراز داشته اند. برخی با استناد به واکنش های برخی علما و نهاد دین نسبت به تجدد، دین را مانعی در برابر تجدد می دانند و برخی نیز معتقدند دین کاتالیزور تجدد است. بر اساس تحلیلی که از هویت ملی و نسبت آن با تجدد دارید، نسبت دین و تجدد را چگونه ارزیابی می کنید؟
ادامه 👇👇👇
ادامه قبلی👆👆👆
🔵4 - حضرتعالی انقلاب اسلامی را موج چهارم بیداری اسلامی می دانید که در آن، عمق و گستره ی مواجهه با مدرنیته غربی ارتقا یافته است. همچنین سه سطح نهضت، نظام و تمدن را برای انقلاب اسلامی بر می شمارید. بر اساس تحلیلی که از انقلاب اسلامی دارید، وضعیت تجدد و توسعه در چهار دهه ی گذشته را چطور ارزیابی می کنید؟ آیا انقلاب اسلامی در تحقق عملی «تجدد ملی» موفق بوده است؟
🔴5- حضرتعالی در سخنرانی ها و مصاحبه های متعددی، ضرورت ارتقای گفتگوها و مباحث از سطح «سیاسی» به سطح «تمدنی» را گوشزد کرده اید. میدان سیاست در جمهوری اسلامی طی چهار دهه ی گذشته، عرصه ی مناقشات و چالش های زیادی بوده است. همین امر موجب حرکت های نوسانی در ادوار تاریخی مختلف انقلاب اسلامی شده است و کلان روایت های متعارضی در عرصدی اداره ی کشور تجربه شده اند. بخشی از این چالش ها بر سر اموری شخصی و سطحی بوده است، اما برخی منازعات از اختلاف نظر در مسائل بنیادی و دیدگاه تمدنی برخاسته است.
پس از سالها پژوهش در زمینه ی فلسفه ی سیاسی، تاریخ اندیشه ی سیاسی، انقلاب اسلامی و مطالعات تمدنی، اگر در صدد دسته بندی و اولویت بندی مسائل و چالش های انقلاب اسلامی باشید، کدام موضوعات را محوری ترین مسائل انقلاب در چهار دهه ی گذشته میدانید؟ به عنوان استاد علوم سیاسی، تمرکز بر چه مساله ای را برای تداوم حرکت تمدنی انقلاب اسلامی حیاتی می دانید؟
🔴۶ - در مطالعات اخیرتان که در صفحات مربوط به شما در شبکه های اجتماعی انعکاس یافته، توجه ویژه ای به کتاب نظم جهانی» هنری کسینجر داشته اید. همچنین در نوشته ها و آثار شما به مقوله ی «جهانی شدن» توجه داشته اید. یکی از مسائل چالش برانگیز در چهار دهه ی گذشته ی انقلاب اسلامی که کماکان نیز پابرجاست، نسبت سنجی جمهوری اسلامی با نظم جهانی کنونی است. جمهوری اسلامی از یک سو، در صدد توسعه ی ارتباطات جهانی و از سوی دیگر منتقد نظم سیاسی کنونی جهان - به رهبری آمریکا است. از طرفی، توسعه ارتباطات جهانی ملازم با رعایت قواعد نظم سیاسی کنونی جهان است و از طرف دیگر، درگیری سیاسی با آمریکا، نظم سیاسی کنونی جهان را به چالش می کشد. این امر، اختلافات و اعوجاج هایی را هم در عرصه ی سیاسی و هم در عرصه ی فکری کشور، برانگیخته است. برخی اندیشمندان و سیاسیون، همه ی چالش های انقلاب اسلامی را ناشی از عدم پذیرش نظم جهانی می دانند و برخی بالعكس، با طرح اندیشه ی مقاومت، نوعی مرزبندی با نظم جهانی مستقر را دنبال می کنند.
در دیدگاه شما، جمهوری اسلامی می بایست با نظم جهانی کنونی چه نسبتی را برقرار نماید و با چه ایده و طرحی، جهانی شدن را دنبال نماید؟ آیا اساسا در جهان امروز و تضعیف مرزهای جعرفیایی به واسطه ی شبکه های ارتباطی و فضای مجازی، امکان پیگیری نوعی تجدد ملی در مرزبندی با نظم جهانی وجود دارد؟ |
🔵7- سنت دینی ما با تاکید بر مفاهیم «ولایت و امامت»، تداعی گر نوعی «همگرایی» و «قدرت متمرکز» است و دموکراسی» و ساختارهای سیاسی که رهاورد تجدد غربی است، ظاهرا با نوعی «واگرایی» و «قدرت غیر متمرکز» همراه است. این امر، اختلافاتی را بر سر نحوه ی توزیع قدرت در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی برانگیخته است.
در دیدگاه شما، ریشه ی اختلافات در مورد «ساختار سیاسی جمهوری اسلامی و نحوه ی توزیع قدرت» در آن، به کجا برمی گردد؟
رهبر معظم انقلاب، در برابر واژه ی توسعه، پیشنهاد کرده اند که از مفهوم «پیشرفت» استفاده شود، زیرا مفهوم توسعه حاوی بار معنایی متناسب با تجدد غربی است. در ادبیات جهانی توسعه، شاخص هایی برای ارزیابی و سنجش توسعه کشورها وجود دارد. به عنوان مثال در عرصه ی سیاسی، شاخص هایی برای ارزیابی میزان توسعه سیاسی» مطرح
می شود. برای پیگیری دغدغهی رهبری در تمایزگذاری مفهوم پیشرفت از مفهوم توسعه، ضروری است که شاخص های پیشرفت از شاخص های توسعه تمیز داده شود.
حضرتعالی به عنوان استاد علوم سیاسی، چه شاخص هایی را برای پیشرفت سیاسی» مطرح می نمایید که متمایز از «توسعه سیاسی» در علوم سیاسی مدرن باشد؟
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔸آیة الله آقانجفی اصفهانی (از شاگردان آقا سید علی شوشتری):
🔹مرحوم حاجی سید علی شوشتری رحمه الله نقل فرمود که حضرت صدّیقه طاهره فاطمه زهرا صلوات الله علیها این ختم را تعلیم فرمود و بسیار مجرّب است؛
🔸چون به شدّت و بلیّه ای مبتلا شوی، با حضور قلب هزار و یک مرتبه آیه کریمه «أنّی مَسَّنیَ الضُرُّ وأنت أرحمُ الراحمین» را با خضوع و خضوع و تضرّع و زاری بخوان از بلیّه و مهلکه نجات خواهی یافت.
@bazmeghodsian
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
50.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰موشن گرافی کوتاه و آموزنده درباره :
✅ماجرای تاریخی قیام تحریم تنباکو
🔴اولین حرکت بیداری اسلامی در ایران
🆔 @drmousanajafi
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰اظهار نظر و پرسش یکی از مخاطبین محترم
✅سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی
در برخی از کتب حضرتعالی متنی را مطالعه کرده بودم که عینا نقل می کنم:
" هرکس که در ظل اندیشه ترقی یا مدرنیزاسیون قرار گرفته است، در برابر تاریخِ حتی اسلامی خودش هم بی هویت شده و با مفاهیم مذهبی هم نمی تواند ارتباط برقرار کند، چون وقتی گذشته را گم کنی، نمیتوانی آینده را هم پیدا کنی"
تا کنون با تبعات بعدی این جملات به طور شفاف برخورد نکرده بودم. لکن امروز با کتابی مواجه شدم که دقیقا اینگونه تالیف شده و نویسنده آن تمام قامت تمدن اسلامی را به آغوش تمدن غرب برده و این را به آن عرضه می کند و عینا جملات شما نتیجه گیری می شود.
( نکته بغرنج این بود که صاحب این کتاب منصب اجرایی بسیار مهمی داشته و شاهراه کنترلی کشور را در اختیار داشته است)
این شرح درد بود؛
🔶 اما سوال اینست که وقتی با این آقایان صحبت می کنیم دلایلی بیان می کنند.
مثلا به عزیزی که در عرصه "اقتصاد" بودند تذکر دادم، گفت که هرچه از اقتصاد هست در غرب است و ما نمیتوانیم خارج از اصول علمیی که تعریف شده صحبت کنیم و گرنه غیر علمی می شود!
یا اینکه مهد اقتصاد در غرب است، همچنانکه مهد علوم حوزوی در قم است و اگر نظریه ای مقبول باشد باید در قم مطرح شده و دانشمندان قم بررسی کنند، در اقتصاد هم اگر نظری هست باید به تایید دانشمندانی برسد که در مهد آن هستند و مهد اقتصاد غرب است!
و مانند این جملات که فراوان است
با عرض معذرت از اطاله کلام
پاسخ چه می فرمایید استاد عزیز، چگونه با این پاسخ ها برخورد کنیم؟
🔴جواب :
🔵نجفی :
با تشکر از شما و دقت نظرتان ، به نظرم پاسخ شما در یک صفحه و یا چند صفحه نگنجد و شاید جواب این پرسش به نزاعی آشکار و پنهان در چهل سال عمر نظام جمهوری اسلامی و حتی به قبل از آن باز می گردد ۰ البته قسمتی از پاسخ در متن سوال شما و نوعی شیفتگی متعصبانه در اذهان برخی نهفته است ولی شاید راه عقلانی و معتدل این باشد که سهم هر کدام از این دو مقوله را در جایگاه خودشان درست و عالمانه در نظر بگیریم ؛ با وصف این از تقابل بی مورد علم با دین و تداخل بی جا در این دو حوزه مهم تا جایی که ممکن است می توان اجتناب نمود۰ تحقیق و پژوهش در جاهایی که موضوع مشترک است می تواند از هر دو زاویه و هر دو روش استفاده نماید و اینها در صورت استفاده درست و تسلط پژوهشگر مکمل عمل خواهند نمود ؛ البته این مورد را در نظر داشته باشید بحث علم با مکتب را خلط ننمایید ؛ مثلا علم اقتصاد با مکتب اقتصادی در دو سطح و با دو روش به مقوله اقتصاد نگاه می کنند و حتی زاویه دید جزیی و کلی در هر یک از این دو غلبه خاص خود را دارند و شاید بتوان گفت از این زاویه و نگاه علمی نسبت به این دو سطح علم ، به اصطلاح منطقیین نسبت عموم و خصوص من وجه می تواند در نظر گرفته شود ۰
🔵موفق باشید
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
دکتر موسی نجفی
🔰پیشنهاد علمی و تحقیقی یکی از مخاطبین محترم ✅برادر ارجمند جناب استاد آقای دکتر موسی نجفی؛ سلامٌ عل
🔰تربیت سیاسی در اسلام (۲ و ۳ )
🔴۲- واژهء دیگری که باید تعریف شود تا بتوانیم تربیت سیاسی انسانها توسّط انبیاء و ائمّه (علیهمالسّلام) را درست ادراک و تبیین کنیم، «سیاست» است. این واژه را از دو منظر میتوان تعریف نمود: 1- علوم سیاسی (و جامعهشناسی سیاسی) که مانند سایر علوم تجربی جدید، دارای رویکردی اثباتی (پوزیتیویستی) و جزئی نگر؛ فاقد گرایشهای آشکار ایدئولوژیک و فلسفی؛ خالی از عنصر تجویز و عمل؛ و معطوف به تحلیل و تبیین (توصیف) محض است و علل، زمینهها و پیامدهای پدیدههای سیاسی و چگونگی آن پدیده ها را تبیین و توصیف مینماید؛ و دارای ماهیّتی بیتفاوت نسبت به وضعیّت بشر است. نظریّهپرداز سیاسی بیشتر بر نسبیّت ارزشی (اخلاقی) تأکید میکند و در پی سرزنش یا تأیید نیست و از واژههای دارای بار ارزشی مانند حق و باطل و شرارت و حقّانیّت استفاده نمیکند و گرچه ممکن است با تکیه بر قانونمندی پدیدهها و با استفاده از قواعد پوزیتیویستی (اثباتی) علم، دردها را بشناسد، اما درمانگر نیست. 2- عمل سیاسی که محور آن «قدرت» است؛ و به معنای اقدام به تصمیمگیری و اجرای آن برای تمامی جامعه است؛ و دو طرف دارد: سیاستکننده یعنی حکومت و نهادهای تصمیمگیرنده و اجرایی دولت؛ و سیاستشونده یعنی افراد، گروهها و بخشهای مختلف جامعه و یا کلّ جامعهای که هر دولت در بارهء آنها تصمیمگیری میکند و از طریق قدرت (اجبار) و توجیه قدرت (اقتدار، مشروعیّت و ایدئولوژی) آنها را وادار به اطاعت از خود مینماید.
با بررسی نصوص دینی شیعه میتوان دریافت که «عمل سیاسی یعنی اداره و تدبیر اجزای یک مجموعه در جهت حفظ تعادل و سلامت آن تا رسیدن به غایت مطلوب». چنانکه در «طبّ الرّضا» (علیهالسّلام) از «سیاست بدن» یاد فرموده است؛ در زیارت جامعه کبیره، ائمهء اطهار (علیهمالسّلام) «ساسَۀُالعِباد» نام دارند؛ و اقدامات تنبیهی قوهء قضائیّه را «سیاست» مینامیم؛ و... البته سیاست، نیاز به قدرت و توجیه قدرت هم دارد؛ اما بیش از آن، نیازمند تعلیم و تربیت افراد جامعه بر مبنای نصوص (تعالیم ثقلین) است تا اکثریّت مؤمنان بر اساس تشخیص تکلیف خود در هر مکان- زمان، به عمل صالح بپردازند. بر اساس این تعریف، باید علم سیاست را نیز دانش بررسی علمی همین تدابیر دولتی- حکومتی در جهت سلامت گروهها و مؤسّسات اجتماعی و در نتیجه، کلّ جامعه دانست. این کار را باید با روش توأم تجربی- وحیانی انجام داد؛ نمیتوان با نسبیّتگرایی اخلاقی به علم سیاست پرداخت؛ و میتوان و باید با نگاه درمانگرانه به عمل سیاسی پرداخت؛ و محور سیاست نیز «سلامت کلّ با اصلاح ساختار و کارکرد اجزاء» است. .
🔵۳- واژهء دیگری که باید تعریف شود، «تربیت» است. این واژه در علم جدید تعلیم و تربیت، با توجه به فرایند مدرنیته و سکولاریزه شدن جوامع غربی و در واقع، بر اساس تحوّلات تاریخی غرب تعریفی حدّاقلّی (متناسب با دین حدّاقلّی) یافته است و در جمهوری اسلامی ایران برای آنکه محتوای حدّاقلّی آن حفظ شود، آن را با ریشهء «ر ب و) تعریف نمودهاند. اما این تعریف با دین اسلام، تاریخ اسلام و تاریخ تمدّن اسلامی سازگاری ندارد. به نظر نگارنده، باید در تعریف «تربیت» به چهار مادهء «ربو»، «ربأ»، «رأب» و «ربب» توجه نمود. بر مبنای نظریّهء اشتقاق ثنائی، این چهار ماده در دو حرف «رب» مشترک هستند. با پرهیز از تفصیل مطالب، میتوان گفت که تربیت و ربّ از یک ریشهاند و از این رو گفته میشود: «أَنَا رَبِیبُ مُحَمَّدٍ» یعنی من تربیتیافتهء محمّد (ص) هستم. در واژهء رَبّ معانی بسیار متعدد و مهمّی وجود دارند. مرحوم شیخ حسن مصطفوی پس از توضیحاتی که درباره¬ی معنای حقیقی ماده¬ی «ربب» (سوقُ شَیءٍ إلی جَهَتِ الکمالِ و رَفعِ النَّقائِصِ بِالتَّخلِیَۀِ وَ التَّحلِیَۀِ سَواءً کانَ مِن جَهَتِ الذّاتِیّاتِ أوِ العَوارِضِ) داده است، در مورد معانی مجازی مشتقات این ماده می¬نویسد: «و اما مالکیّت و مصاحبت (همدمی که مستلزم حضور و شهادت و نظارت نسبت به یکدیگر است) و سیادت و قیمومیّت و زیادت و نموّ و علوّ (برتر شدن یا بالاتر بردن) و ملازمت (همراهی و پیوستگی) و اقامت (ماندگاری در یک¬جا) و ادامه (دوام و همواره¬گی) و جمع (گرد هم آمدن یا گرد آوردن) و رفع نیاز و تعلّم و تغذیه و آنچه که شبیه این¬هاست، هر یک از آن¬ها در موردی خاص و به حسب اقتضای آن مقام و موقعیت و مناسب آن موضوع به کار می¬روند»
با توجه به معانی بالا، میتوان به تعریفی حدّاکثری از «تربیت» دست یافت که ارتباط تنگاتنگی با قدرت، سلطنت، ولایت، سیاست و امثال آن دارد و میتواند مبنای نظریّهپردازی متفکّران و محقّقان مسلمان قرار گیرد
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
روز شنبه ۱۲ مهر ماه استاد فرزانه و متفکر عالیقدر جناب آقای دکتر رضا داوری در شرایط سخت کرونا قبول زحمت نموده و دعوت مرا پذیرفته و به پژوهشکده اندیشه سیاسی تشریف آوردند ۰ البته همچون گذشته نکات بدیع خود را در زمینه اندیشه در ایران معاصر بیان کردند ؛ آنچه در سخنان ایشان جالب به نظر می رسید مطالبی بود که ( به مناسبت یک رساله بدیع دکتری ) در زمینه نسبت فلسفه سیاسی با هنر بیان نمودند۰ ایشان ضمن بحث پیرامون این موضوع اظهار داشتند: هرچند ارتباط فلسفه و هنر ، بخصوص هنر سینما نتیجه اش به طور طبیعی ، سیاست خواهد شد ولی تلفیق فلسفه سیاسی و هنر سینما موضوع جدید و جالبی است که کمتر روی آن کار تحقیقی انجام شده است و باز شدن باب این نگاه افق های جدیدی را در شناخت سیاست امروز و یک سده گذشته ایران مفتوح خواهد نمود ۰
انشاالله خداوند وجود این اندیشمند اصیل و متعهد را برای آینده کشور و تعمیق دادن به تفکر معاصر محفوظ دارد۰ همچنین جوانان ما بتوانند در زمینه دو جهان متفاوت ولی مرتبط به نام "ما و غرب" بیشتر و دقیق تر اندیشه نمایند تا این راه دشوار را که این استاد برجسته فلسفه بیش از نیم قرن در موردش تفکر نموده ، در سایر رشته ها نیز بسط و تعمق داد۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از خبرگزاری فارس
🎙 #تبیین_و_تحلیل | ظرفیتسازی تمدنی در راهپیمایی اربعین
گفتاری از دکتر موسی نجفی:
🔹تمدن اسلامی، یک مرکز قُدسی دارد. در راهپیمایی اربعین، مرکز قُدسی همان امام حسین(علیهالسلام) است. مردم به سویی روان هستند که امام حسین(علیهالسلام) است. مطلب دیگری که در تمدن دیده میشود و خیلی مهم است، گسترش جغرافیایی است. راهپیمایی اربعین، راهپیمایی ملی نیست؛ برای کشور خاصی نیست و جنبهای فراملی دارد. این خود، نشاندهنده یک زیست تمدنی است.
🔸در راهپیمایی اربعین هم، ممکن است همه خیلی مقید به احکام نباشند؛ اما آنجا زندگی مؤمنانه و نظمی مؤمنانه را تجربه میکنند. پس اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوههای امروزش در جامعهی مدرن، راهپیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد. به نظرم مهمترین بحث راهپیمایی اربعین جلوهای است از نظریه پیوستگی که توانسته یک امر سنتی را از گذشته آورده و با عبور از عالم مدرن، کاملاً در یک ظهور اجتماعی به این گستردگی و با این ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان دهد.
🔍 مطالعه متن کامل👇
http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=43702
@Farsna
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبلی👆👆
🔰دکتر نجفی :
ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین
✅قسمت اول
🔴 بحث اینجانب درباره ظرفیتسازی تمدنی راهپیمایی اربعین است. پیش از ورود به بحث لازم است به این شُبهه پاسخ داد که بعضی میگویند: «شما هر چیزی را به هر چیز دیگر نسبت میدهید و میچسبانید. مردم راهپیمایی میکنند، این چه ربطی به تمدن دارد؟ و چگونه میتوان آنها را به هم مرتبط ساخت؟» این در حالی است که اربعین یکی از نمادهای تمدن نوین اسلامی است. برای پاسخ، باید مقدمتاً به دو سؤال دیگر پاسخ داد:
✅ نخست آنکه، تمدن چیست؟
✅ دیگر آنکه، مراد و منظور از تمدن نوین اسلامی چیست؟
🔴این دو بحث را باید حل کنیم. وقتی صحبت از تمدن میشود، نزدیکترین واژه به آن، فرهنگ است. این دو با یکدیگر سنخیت و هماهنگی دارند. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم که «چگونه فرهنگ به تمدن تبدیل میشود؟»، باید گفت که اگر راهی را در نظر بگیریم، فرهنگ ابتدای آن و تمدن انتهای آن است. در حقیقت تمدن نمونهی عالی فرهنگ است. شهید مطهری تعبیری دارند که تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، این تعبیر شهید مطهری است. اگر بخواهیم جمله ایشان را تفسیر نموده و بسط دهیم، میتوان گفت: وقتی فرهنگ ظهور و جلوهی اجتماعی پیدا میکند، تمدن میشود.
🔴تمدن نمونهی عالی فرهنگ است. تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، وقتی فرهنگ ظهور و جلوهی اجتماعی پیدا میکند، تمدن میشود.
ما در مناسبات اجتماعی هم میتوانیم معنای این کلام را جستجو کنیم؛ مثلاً در فرهنگ خانواده فرهنگ «مَحرم و نامحرم» داریم که این جلوهی تمدنی خود را در شهرسازی نشان میدهد، به گونهای که وقتی ما در خانهسازی و شهرسازی همین فرهنگ را نشان دهیم، خانههای ما به سبک خاصی ساخته میشود یا مثلاً یکی از مسائل فرهنگی ما، پاکیزگی و طهارت است، این وقتی در شهرسازی وارد میشود و میخواهد شهر اسلامی بنا بشود، حمام ساخته میشود که محلی برای غسل و پاکی است. همان فرهنگ است ولی ظهور اجتماعی پیدا کرده است. یعنی، همان فرهنگ در روابط اجتماعی و زندگی اجتماعی دیده میشود. بنابراین فرهنگ ظهور اجتماعی پیدا میکند، این، تمدن میشود.
تمدن ویژگیهای زیادی دارد؛ نظم، قانون و غیره. 🔶اما، سه ویژگی در تمدن خیلی برجستهتر است:
🔶اولین ویژگی تمدن، ساخت ابزار متناسب با آن است. این، بیشتر در میان غربیها ظهور و بروز پیدا کرده و به آن افتخار میکنند. جلوهی آن در غرب، رفاه و ابزار پیشرفته ساختن است. البته در تمدن اسلامی نیز ساخت ابزار وجود داشته است. بهعنوان مثال، در اسلام نماز خواندن را داریم. برای خواندن نماز میبایست قبله را تشخیص داد. در قدیم، ابزارهای پیشرفته برای تعیین قبله وجود نداشت؛ بنابراین، اُسطرلاب و وسایل نجومی ساخته شد. این، همان ابزارِ لازم برای این کار بوده است، این ابزارسازی است که مثالهای زیادی میتوان برای آن پیدا کرد. اینها ابزارهایِ ظهور و بروز اجتماعیِ تمدن است.
🔶دومین ویژگی تمدن، عقلانیت است. یعنی، جایی که فرهنگ و تمدن وجود دارد، عقلانیت رشد میکند. بر سر هر موضوعی که به رشد عقلی میرسیم، یکسری مطالب را بهتر درک میکنیم. وقتی رشد عقلی پیدا کنیم، دیگر قانونگریز نمیشویم و رفتارهایمان، رفتارهای متمدنانه میشود. حد و حدود خودمان را میدانیم. عقلانیت برکات زیادی دارد. جایی که وحشیگری، ناامنی و تجاوز به حقوق دیگران باشد تمدن شکل نمی گیرد۰
🔴سومین جلوهی تمدن فضائل اخلاقی است، همان نقطهای که ما به تمدن غربی نقد جدی داریم. بدین معنا که اگرچه غرب در رشد ابزار و تکنیک، پیشرفت نموده است و در عقلانیت هم -به زعم خود- عقل پیشرفتهای دارد، ولی در فضائل اخلاقی حرفی برای گفتن ندارند.
رشد ابزار، عقلانیت و فضائل معنوی به عنوان سه رُکن مهم همهی تمدنها در نظر گرفته میشود. اینها، جلوههای تمدن هستند.
🔴ادامه 👇👇
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبلی 👆👆
🔰دکتر نجفی :
ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین
✅قسمت دوم
🔴نظریهی پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سربرآورده است. در بیانِ چیستیِ مفهوم تمدن نوین اسلامی، نظری دارم که پس از بیانِ مقدمهای در رابطه با انقلاب اسلامی آن را عرض خواهم کرد. در انقلاب اسلامی میتوان دو نظریه را مقابل هم قرار داد: نظریهی پیوستگی و نظریهی گسستگی. نظریهی پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سربرآورده است. انقلاب اسلامی، مدرن نیست، حتی پست مدرن -آنگونه که میشل فوکو میگوید- هم نیست، انقلاب اسلامی یک انقلاب سنتی است. اما اگر سنتی است پس در عالم مدرن چه کار میکند؟ از نظرگاه تاریخ غربی قرار نبود سنت در عصر مدرن احیا شود!
🔴نظریهی پیوستگی را با انقلاب اسلامی توضیح میدهیم. انقلاب اسلامی گسستگی در میراث اسلامی نیست. همان مقدار که خودش را به میراث گذشته متصل میکند، با میراث آینده نیز ارتباط برقرار میکند و این دو حلقه را به هم وصل میکند. بنابراین، در انقلاب اسلامی همان مقدار که به میراث گذشته و انسان ۲۵۰ ساله -به تعبیر حضرت آقا- برمیگردیم، آینده را نیز در مهدویت میبینیم. در نظر برادران اهل تسنن، این پیوستگی وجود ندارد. آنها به سَلَفِ صالح و گذشته برمیگردند اما برای آینده حرفی ندارند. انقلاب اسلامی، پیوستگیِ این دو سر تمدن است، این دو را به هم وصل میکند.
اگر انقلاب میراث گذشته است، پس نوین بودنِ تمدن کجا است؟ به نظر من تمدن اسلامی نه موافق تمدن غربی و نه مخالف با آن است؛ بلکه از آن برتر است. وقتی برتر باشد، از آن استفاده میکند.
حال اگر انقلاب این میراث گذشته است، پس نوین بودنِ تمدن کجا است؟ احیای گذشته که نوین نمیشود! امری از گذشته آوردهاید، نوین بودن آن کجاست؟ من تعبیر خودم را بیان میکنم، نظر من با خیلیها اختلاف دارد. بنابراین، قرائت خود را -که البته آن را هم قبول دارم- بیان میکنم.
تمدن گذشتهی اسلامی همینطور راحت نمیتواند به آینده متصل شود. تمدنِ گردن کُلفتی بنام تمدن غربی این وسط است. از اینرو نمیتوان تمدن غرب را نادیده گرفت و مدام این حرف را تکرار کرد که ما با آن تقابل داریم. بالاخره باید نسبتسنجی با این تمدن بکنیم. به نظر من تمدن اسلامی نه موافق تمدن غربی و نه مخالف با آن است؛ بلکه از آن برتر است. وقتی برتر باشد، از آن استفاده میکند.
امروزه، تمدن غربی به حالتی ایدئولوژیک تبدیل شده است. تمدن اسلامی، آن را به ابزاری که بوده است، برمیگرداند. در زندگی خودمان از برخی ابزارهای تمدن غرب استفاده میکنیم؛ اما ابزار است، ایدئولوژی برای ما نیست. تمدن اسلامی میراث گذشته را میآورد، تمدن غرب را میبیند و از آن عبور میکند. در نهایت، یک تمدن نوین ایجاد میکند. اگر بخواهیم مثالی طرح نماییم، میتوان به نظریهی ولایت فقیه اشاره کرد. این نظریه، نظریهای در سنت گذشتهی ما و در فقه بوده است، با تمدن جدید، که جمهوری است، برخورد میکند و جمهوری اسلامی میشود. البته، اینجا منظور من التقاط نیست. نظریهی ولایت فقیه، امر سنتی است اما با برتری تمدن اسلامی با امر مدرن برخورد میکند، آن را سر جایش مینشاند و با آن نسبت جدید برقرار میکند. حالا در قضیهی اربعین ما این را چطور میتوانیم نگاه کنیم؟
🔵ادامه👇👇
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبل👆👆
🔰دکتر نجفی
ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین
✅قسمت سوم
🔴اربعین دو قسمت دارد:
یک قسمت زیارت اربعین است که چیز جدیدی نیست و مربوط به گذشته است. زیارت اربعین را از گذشته داشتهایم. چه بسا، زیارت عاشورا و زیارت عرفه در متون اسلامی اهمیت بیشتری هم از آن داشته باشد.
قسمت دیگر، راهپیمایی است که این نیز از گذشته وجود داشته است. عکسهای تاریخیای موجود است که بزرگان و علما را در میانهی راه نجف تا کربلا در حالی که پیاده میرفتند، نشان میدهد. البته این پیادهروی منحصر در اربعین نبوده است. امری سنتی بوده است که در اربعین پُررنگتر شده است.
اینکه راهپیمایی اربعین ناگهان بعد از سقوط صدام گستردگی مییابد، امری جدید است و به این صورت، سابقه نداشته است، پیداست که نفحات انقلاب اسلامی تأثیر گذاشته است. پیداست که این تأثیرگذاری را
در احیاگری آن سنت -به شکلی که فرهنگ، ظهور اجتماعی پیدا کرده است- داشته است.
🔶تمدنها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی. تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بُعدی است، بزرگترین شعار آن هم، قدسیتزدایی از عالَم بوده است، منتها راهپیمایی اربعین، قُدسی است. نقطهی آخر و مرکزیِ آن، زیارت امام حسین(علیهالسلام) است.
حالا فرهنگ اربعین در شکل اجتماعی و سیاسی، خود را نشان میدهد. اول، ناقصتر بود ولی هر سال که گذشت، کاملتر شد. اربعین بهعنوان امری که هنوز احیای سنت است رگههایی از جنبههای جدید را در آن میتوانیم ببینیم.
به این نکته باید توجه داشت که تمدن اسلامی ویژگیای دارد که در تمدن غربی نیست. بیان شد که تمدنها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی. تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بُعدی است، تمدنی مادی و ناسوتی است. بزرگترین شعار آن هم، قدسیتزدایی از عالَم بوده است، منتها راهپیمایی اربعین، قُدسی است. نقطهی آخر و مرکزیِ آن، زیارت امام حسین(علیهالسلام) است و خودِ این زیارت، یک کانون قُدسی است.
🔵ببینید فَرق شهر اسلامی و غیر اسلامی در چیست؟ همان فرق تمدن اسلامی با تمدن غیر اسلامی است. در شهر اسلامیای مثل مشهد، اولین سؤالی که هرکس وقتی میخواهد جایی را اجاره کند میپرسد این است که آن محل چقدر تا حرم فاصله دارد؟ یعنی مرکز مشهد حرم امام رضا(علیهالسلام) است. اما در تهران اینگونه نیست که اگر کسی بخواهد خانه اجاره کند، بپرسد که مثلاً تا مُصلی چقدر راه است؟ چرا که تهران، شهری اسلامی نیست، مرکزش هم، مکان مقدس نیست. لکن کربلا، نجف، مکه، مدینه و قم شهرهایی هستند که یک قلبِ قدسی در آن شهر زده میشود و همه را با آن میسنجند. ممکن است حاشیهها، حاشیههای مدرن باشد -شاید بازارهای مشهد حتی از بازارهای تهران هم مُدرنتر باشد- اما یک کانون قدسی در این شهرها دیده میشود. در شهر اسلامی، این وجود دارد، در تمدن اسلامی هم همینطور است.
🔴تمدن اسلامی، یک مرکز قُدسی دارد. در راهپیمایی اربعین، مرکز قُدسی همان امام حسین(علیهالسلام) است. مردم به سویی روان هستند که امام حسین(علیهالسلام) است. میروند که وارد شهر کربلا بشوند، زیارت بخوانند و سلام بدهند. راهپیمایی نمیکنند که کوهنوردی و یا پیادهروی کرده باشند. انتهای راهپیمایی محلی قُدسی است. لذا در طول مسیر نیز، اگر آب و غذا میدهند برای امام حسین(علیهالسلام) است، هر کاری که میکنند، به خاطر امام حسین(علیهالسلام) است. این قُدسیت در همهی آن دیده میشود. پس، اینجا دقیقاً مقابلِ تمدن غرب قرار میگیرد، آن، قُدسیتزدایی از عالم میکند و این، نه به شکل یک فرهنگِ فردیِ بسته بلکه به شکل یک فرهنگِ اجتماعیِ عظیم در قالب راهپیمایی و تظاهرات -که خودش امر جدیدی است- بروز قُدسی پیدا میکند.
🔵این، حرف جدیدی در عالَم است. ما به ماهیت آن که مدرن هست یا نیست، کاری نداریم. این سبک راهپیمایی قبل از انقلاب اسلامی نبوده است. این راهپیمایی، قُدسی است. خود این قُدسیت نشان میدهد که راهپیمایی اربعین، فرهنگی چند ساحتی دارد. این، در مقابل تمدنِ تکساحتی غرب قرار میگیرد. این جلوههای مختلفی است که نشان میدهد علیرغم اینکه تمدن غربی قُدسیتزدایی کرده و سُنت را تمام شده میدانسته است، این سُنت –راهپیمایی اربعین- بعد از مدرن دوباره زنده شده است. جلوههای تمدنی آن در حوزهی فضائل اخلاقی خیلی شدید است: عدالت، معنویت و محبت خیلی زیاد است.
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
.
ادامه قبل👆👆
🔰دکتر نجفی :
ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین
✅قسمت پایانی
🔴راهپیمایی اربعین، راهپیمایی ملی نیست؛ نه برای عراقیهاست، نه برای ایرانیها و نه برای لبنانیها. در واقع، برای کشور خاصی نیست و جنبهای فراملی دارد. این خود، نشاندهنده یک زیست تمدنی است.
مطلب دیگری که در تمدن دیده میشود و خیلی مهم است، گسترش جغرافیایی است. راهپیمایی اربعین، راهپیمایی ملی نیست؛ نه برای عراقیهاست، نه برای ایرانیها و نه برای لبنانیها. در واقع، برای کشور خاصی نیست و جنبهای فراملی دارد. این خود، نشاندهنده یک زیست تمدنی است. در تمدن غرب هم، این را میبینیم. تمدن غرب متعلق به یک ملت نیست، آلمانیها، انگلیسیها، آمریکاییها، فرانسویها و دیگران همه مدعی آن هستند. تمدن اسلامی هم، اینگونه است. تمدن اسلامی هم، زیست جغرافیایی محدود ندارد و خیلی وسیع است. این زیست، در راهپیمایی اربعین دیده میشود؛ زبانهای متنوع، نژادهای متعدد و غیره.
🔵در تمدنها یک امر مهم دیگری نیز هست. از آقای کسینجر در کتاب «نظم جهانی»اش خواندم که میگوید: «دلیلی که اسلام میتواند نظم جهانی حاصل از قرارداد وستفالیا -که نظم اروپایی و غربی تحت تأثیر آن شکل گرفته است- را تحت تأثیر قرار داده و به هم بزند، قضیه دارالاسلام و دارالکفر و دارالحرب است که مسلمانها به این قائل هستند». تمامِ حرفِ کسینجر این است که مسلمانان میتوانند با این تقسیمبندیها، با همه نسبت برقرار کنند؛
مومنین با غیر مؤمنین و با کسانی که داخل جامعهی اسلامی زندگی میکنند اما مسلمان نیستند. تکلیف همه را مشخص میکنند. البته این را با صراحت نمیگوید و این برداشت من از متن ایشان است.
🔶راهپیمایی اربعین میتواند با فرهنگهای دیگر نسبت برقرار کند. اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوههای امروزش در جامعهی مدرن، راهپیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد.
در راهپیمایی اربعین هم، ممکن است همه خیلی مقید به احکام نباشند؛ اما آنجا زندگی مؤمنانه و نظمی مؤمنانه را تجربه میکنند. آنجا فضای سکولار نیست و تکلیف همه معلوم است. سبک زندگی مقدس دیده میشود و همه با آن نسبت دارند. برادران اهل تسنن و حتی از مذاهب دیگر مثل ارتدوکسها و کاتولیکهای مسیحی هم به این مراسم میآیند و منعی برای ایشان جهت شرکت در این راهپیمایی نیست. این نشاندهندهی آن است که راهپیمایی اربعین میتواند با فرهنگهای دیگر نسبت برقرار کند. پس اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوههای امروزش در جامعهی مدرن، راهپیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد. البته با برتری سبک زندگی اسلامی، نظم مؤمنانه و آن کانون مقدسی که در آن وجود دارد.
🔷به نظرم مهمترین بحث راهپیمایی اربعین جلوهای است از نظریه پیوستگی که توانسته یک امر سنتی را از گذشته آورده و با عبور از عالم مدرن، کاملاً در یک ظهور اجتماعی به این گستردگی و با این ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان دهد. به طوری که برخی از محققین در آمریکا بحث کرده بودند که راهپیمایی اربعین، طرح خاورمیانهی جدید آمریکا را کاملاً به هم زد و ملتهای ایران، عراق، لبنان، سوریه و غیره را در یک ترکیب جدید قرار داد. نه تنها این کشورها تجزیه نشدند بلکه وحدتی مؤمنانه را در راهپیمایی اربعین تجربه کردند.
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
✳️ظهور ابعاد اربعین در آینه انقلاب اسلامی✳️
📚📚طلیعه تمدن جدید! ؟ یا تحول و "عهد آخرالزمانی"
(یک حقیقت با دو تعبیر از دو نظریه پرداز امریکایی و روسی)
🔴🔵🔴دو اظهار نظر از دو متفکر و نظریه پرداز متفاوت یکی هنری کیسنجر امریکایی و دیگری الکساندر دوگین روسی وجود دارد که علیرغم زاویه نگاه متفاوت از یک حقیقت واحد و مهم درباره انقلاب اسلامی و احیای سنت دینی در عصر جدید پرده بر می دارد :
اول به نظر هنری کیسنجر درباره تاثیر انقلاب اسلامی که از ایران آغاز شده ، می پردازیم ؛ وی چندین بار از تعبیر "امپراتوری پارس" یا امپراتوری ایران سخن گفته ، و در سال ۱۳۹۳ در مصاحبه با رادیو ان پی آر نکته مهمی را می گوید :
نوعی کمربند شیعی از تهران تا بغداد و از آنجا تا بیروت شکل گرفته است این وضعیت این فرصت را به ایران می دهد تا امپراتوری پارس باستان را این بار با عنوان شیعی احیا کند .
🔴🔵🔴این سیاستمدار ۹۴ ساله یهودی بار دیگر این اظهارات را خطاب به ترامپ در مهر ۱۳۹۶ تکرار می کند ۰ صرف نظر از میزان دقیق بودن الفاظ بکار رفته در سخن وی ، ساخت یک امپراتوری ( چه پارسی ،ایرانی ، اسلامی و یا شیعی ) علاوه بر بستر تاریخی و امکانات مادی ، به نوعی نیروی" برتر فرهنگی و فکری" محتاج است که بتواند بیرون از قدرت تکنیکی و تبلیغی و سیاسی و فکری غرب مدرن عرض اندام کند و در اعتراف کیسنجر، ایران به چنین شرایطی دست یافته است ۰ در فرض مذکور ایجاد چنین امپراتوری در جهانی که تحت سلطه تمدن غرب است فقط با یک تمدن رقیب و جدید و پر انرژی ممکن است ؛ تمدنی که نوعی بستر جدید برای نظمی نو و یا به تعبیری تمدنی متفاوت را در چشم انداز دین نشان می دهد۰ اربعین می تواند طلیعه این نگاه جهانی و فرا ملی باشد۰
🔴🔵🔴برای تکمیل این سخن و اثبات آنچه گفته شد با یک چرخش به نیمکره دیگر زمین رفته و به اظهار نظر متفکر روسی که یک مسیحی ارتدوکس است و در راهپیمایی اربعین شرکت کرده توجه می کنیم ؛ پروفسور الکساندر دوگین می گوید:
«این پیاده روی نشانه ای مهم از آمادگی برای یک تحول معنوی جهانی و آخرالزمانی است. من به عنوان یک مسیحی ارتدوکس با رویکرد آخرالزمانی انقلاب اسلامی که خود را حرکتی آماده گر برای ظهور مسیح و مهدی می داند، موافقم و امیدوارم با آن حادثه عظیم که پیروان همه ادیان منتظر آن هستند، فاصله زیادی نداشته باشیم. پیاده روی اربعین به یک حادثه آخرالزمانی شباهت بیشتری دارد تا یک حادثه عادی و معمولی ۰ ما و همه کسانی که در جستجوی عدالت و معنویت در دنیای ظلمت و ستم زده مدرن هستیم باید با همدیگر متحد شویم و این پیاده روی جلوه ای از این اتحاد است.»
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
🔰شاردن جواهر فروش ماجراجوی فرانسوی و نویسنده سفرنامه مشهور شاردن در تاریخ فکری و فرهنگی اروپا از جایگاه ویژه ای،برخوردار است ؛ او که با نوشتن سفرنامه چند جلدی شهرت به سزایی نزد متفکران بزرگ غربی امثال متسکیو پیدا نمود ، در مورد پیشرفت دوره صفوی به نکته مهمی اشاره می نماید و معتقد است که ؛
🔴ایران نه از هر لحاظ اما در اغلب موارد پیشرفته تر از اروپا است ۰
همچنانکه در جای دیگر از سفرنامه اش اصفهان پایتخت صفویه را بزرگتر و باشکوه تر از لندن پایتخت انگلیس توصیف می کند ۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴برنامه ضیافت رضوی ۲ - شبکه ۴ سیما -
✅دکتر نجفی : شرایط سیاسی و فرهنگی حضرت امام رضا علیه السلام و ضرورت بحث "تمدن رضوی " به دنبال دو موضوع "نهضت حسینی" و" نظام علوی"
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴برنامه ضیافت رضوی ۲ - شبکه ۴ سیما -
✅دکتر نجفی : بررسی راهبرد حضرت امام رضا علیه السلام در قبولی ولایتعهدی و شباهت آن با خلیفه چهارم شدن امام علی علیه السلام
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi