🔰اظهار نظر یکی از مخاطبین محترم ✅باسمه تعالی استاد گرانقدر جناب آقای دکتر نجفی با سلام و احترام سوال و اظهار نظر یکی از خوانندگان کانال را در اعتراض به آخوند خراسانی مطالعه و پاسخ شما را نیز شنیدم و استفاده کردم. چند نکته نیز به ذهنم رسید که تقدیم می کنم 🔴1ـ جنبش و انقلاب مشروطه نقطه عطفی در تاریخ ایران است برای تحلیل درست آن باید همة ابعاد تاریخی این حرکت را مورد توجه قرار داد. شخصیت‌های مؤثر این دوره از تاریخ باید در چارچوب کلی این حرکت مورد ارزیابی و قضاوت قرار گیرند. نمی توان تحولات مثبت این نهضت را نتیجه عملکرد گروهی از رهبران و بالعکس تحولات منفی را نتیجه عملکرد گروهی دیگر قلمداد کرد 🔵2ـ نفوذ در بیت مرجعیت یا به عبارت دیگر تأثیرگذاری بر اطلاعات، تحلیل و تصمیم رهبران اعم از دینی و غیردینی همواره در تاریخ، نمونه‌های فراوانی داشته، دارد و خواهد داشت. در تاریخ مشروطه به شکل مستقیم و با حضور افراد در بیت مراجع این اتفاق رخ داده است فقط منحصر به آخوند خراسانی هم نیست جالب اینکه در بیت شیخ فضل‌الله هم شخصی نفوذ کرده امّا نتوانسته او را بطور جدّی تحت تأثیر قرار دهد. اکنون بصیرت سیاسی مبتنی بر تاریخ در یک‌سو وابسته به هوشیاری مراجع است که دچار تکرار تاریخ نشوند و سوی دیگر به مردم که اگر کسانی خواسته یا ناخواسته به تکرار تاریخ قدم گذاشتند آنها مانع شوند. 🔴3ـ برای تحلیل شخصیت‌های بزرگ و حتی دوره‌ای از تاریخ نمی‌توان با رویکرد اخباری قضاوت کرد. رویکرد اخباری یعنی با استفاده از چند داده یا خبر تاریخی کل شخصیت یک فرد یا یک دوره تاریخی را تحلیل کنیم. یکی از نقطه ضعف‌های آخوند خراسانی در جریان مشروطه نفوذ در بیت ایشان است این شخصیت بزرگ اگر در تاریخ دقیق شویم نقطه ضعف‌های دیگری هم داشته امّا باید نقطه ضعف‌ها را در کنار نقاط قوت و تأثیر این موضوع بر تاریخ مشروطه مورد بررسی و تحلیل قرار داد. بالاخره با تمام اشکالات، آخوند و حلقه اطرافیانش یکی از مهمترین موتورهای محرکه جنبش مشروطه هستند. نهضت مشروطه هم با تمام کاستی ها ، تجربه آزموده ای در اختیار رهبران دینی بعد از خودش بخصوص حضرت امام قرار داد تا اشتباهات یا به حداقل برسد یا تکرار نشود. البته شایسته است نقاط ضعف هم در جای خود بطور منصفانه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و نقش آنها در انحراف نهضت مشروطه آشکار شود امّا باز هم این موضوع به معنای تخطئه شخصیت بزرگ آخوند و حلقه اطرافیانش نخواهد بود. اگر کسی فضای مشروطه را به درستی دریافته باشد به روشنی در می‌یابد که تجربه همکاری و همراهی و اعتماد به جریان روشنفکری در آن شرایط به‌عنوان اولین تجربه در ایجاد یک حرکت مردمی تصمیمی نابخردانه نیست چرا که شیخ‌ فضل‌الله هم در ابتدا با این تجربه همراهی کرد امّا به دلیل اینکه در بطن حوادث حضور داشت زودتر ماهیت این جریان به ظاهر دمکراتیک و در باطن به شدت مستبد و دیکتاتور و انحرافی را دریافت. امّا آخوند خراسانی به دلیل فاصله از حوادث و حضور در نجف دیرتر به این مسأله آگاه شد. 🔶دکتر سید رضا حسینی - دکترای علوم سیاسی و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

🔰اظهار نظر انتقادی یکی از مخاطبین محترم ✅باسلام، پیرو مطلب آن کاربر محترم در رابطه با معممین حامی جریان غربگرای مشروطه و جواب شفاهی جنابعالی به ایشان، ضمن تأیید نظر آن مخاطب، باید عرض کنم که، مشروطه یک نقشه منظم و دقیق و از قبل طراحی شده توسط استکبار انگلیس بود. استکبار انگلیس وقتی به جایگاه رفیع اسلام ومراجع در میان مردم و دربار پی برد، برای نابودی یا تضعیف آن از هیچ مکر و حیله و خباثتی دریغ نکرد. نهضت مشروطه برنامه از قبل تعیین شده (سالها قبل از مطرح شدن آن در ایران) توسط استکبار انگلیس بود که بدست مزدوران آموزش دیده (ماسونها)، نفوذیان، فرنگ رفته ها و معممین بی تقوای بازی خورده، پشتیبانی و به اجرا درآمد و کودتای سوم اسفند در واقع ثمره این فتنه مشروطه بود، نه غفلت تاریخی مردم، چراکه درخت خبیث، ثمره خبیثه بار می آورد و انتظاری جز این نیست. عبرتهای تاریخ اسلام و آموزه های دینی به ما می فهماند هرگاه لحظه ای از تقوی غفلت شده، همان دم انحراف صورت گرفته است. تشخیص ندادن به موقع علما و مردم از زمان سقیفه تا کنون، شاهد بر این مطلب است. 💠 مرحوم آیت الله بهجت(ره) نیز به این مطلب اشاره دارندکه: خدا کند انسان از اول کار، آخر آنرا ببیند، اگر، افراد را نشناسد و اغراضشان را نداند، ناخودآگاه همه چیز را بر باد میدهد، کسانیکه در مشروطه از مرحوم آخوند [محمدکاظم خراسانی] امضا گرفتند، واسطه انگلیس بودند که با ظاهر آراسته اینکار را کردند! درمحضر بهجت۳/۳۰۳ محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست از ما انتظار نمیرود که شرب خمر و زنا کنیم، گاهی یک امضای بی‌جا_که مقدمات آنرا دیگران فراهم میکنند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس میشود_ به مراتب از آن بالاتر است! زمزم عرفان، ص۱۹۲ هرچه بزرگان [همچون شیخ فضل الله] فرمودند با کفار معاشرت نکنید، گوش نکردیم و گرفتار شدیم؛ کفار درفریب دادن ماهرند و ما درفریب خوردن!...مرحوم شیخ فضل الله نوری از لحظه ای که دید انگلیس، مشروطه را تأیید می کند، مخالف مشروطه شد و گفت: مشروطه باید مشروعه باشد.در محضربهجت۱/۱۸۶و۲/۱۹۵ هنگامیکه آخوند[خراسانی] از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود و تمام فکرش در جمع‌آوری درس بود، اساسنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند.ایشان هم دید ظاهر قانون اساسی و مجلس قانون گذاری و وکلا و نمایندگان مورد وثوق و منتخب مردم و همه موافق اسلام و دین است و همه احکام و قوانین جاری مملکت، بر طبق قرآن و اسلام!و... است!، بی درنگ در همان جا امضا کرد! خدا میداند یک امضا از روی غفلت و فریب خوردن چقدر آثار زیانبار دارد! زمزم عرفان، ص۱۹٣ منبع:جهاد تبیینی 🔵خداوند سبحان نیز می فرمایند: ومن یتق الله یجعل له فرقانا. و این ختم کلام است. همواره بی تقوایی است که پدر مسلمانان را به دست خودشان درآوردهاست. حال اگر بخواهیم نهضت امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران به انحراف کشیده نشود باید آفتهای آن را که اولین آنها بی تقوایی علما و مسؤولین است را شناخت و شناساند. غفلت تاریخی مردم در زمانه حال است که خطرناک است و از آفتهای این شجره طیبه است. شناخت دقیق و نعل به نعل عوامل داخلی استکبار زمان (که جا پای عوامل اجراء کنندگان مشروطه گذاشته اند) و نمونه های آن در طول تاریخ، می تواند انقلاب را از آفتها دور نگه دارد. تطهیر کردن مسببین اعدام مرجع شهید نوری (یا به قول شما، همان جریان مذهبی مشروطه خواه) و توجیه عملکرد آنان، نه تنها فایده ای ندارد بلکه بیشتر، گمراه کردن افراد را درپی داشته و برای احوالات این زمانه ما راه گشا نخواهد بود والعاقبه للمتقین والسلام 🔴جواب 🔵نجفی : این کانال طبق شواهد از اعضای نخبه و فکور زیادی برخوردار است و باب محاوره در آن مفتوح است ؛ البته همانطور که دوستان در ابراز نظراتشان در مورد مطلب مربوط به مشروطه آزاد هستند ، بنده هم در اظهار نظر خودم ( ولو بزعم شما گمراه کننده است ) آزاد و مختار هستم ؛ البته من نمیدانم جنابعالی چند سال دارید! ولی برادرانه و شاید هم پدرانه به شما نصیحت می کنم ، گاهی هم فکر کنید ، مرغ یک پا نداشته باشد و شاید نکته و یا دقت و یا ظرافتی در تاریخ از چشم شما پنهان شده و ممکن است روزی همان نکته ، درک و فهم شما را در موضوع مذکور عمیق تر کند ۰ فعلا با همان شدت و حرارت بر عقیده خود باشید ولی مسائل تاریخی و سیاسی و فرهنگی هر چند حساب و کتاب دارد ولی آنقدرها که شما فکر می کنید ریاضی وار و شبیه خطوط هندسی نیستند؛ استدلال بیشتر را به تجربه چند دهه ای و مطالعات بیشتر برای آینده حواله می دهم ۰ زمانه را چه دیدی ! شاید کسانی که توسط من به انحراف کشیده شده اند ، توسط شما و امثال شما با بصیرتی که کسب می کنید به راه راست هدایت شوند ۰ موفق باشید http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

🔰اظهار نظر و جواب یکی از مخاطبین محترم ✅سلام عليکم. ضمن تشکر از توضيحات و اطلاع‌رساني دوستان، درباره مطالب و تحليل نويسنده فوق، سه نکته را به اختصار ذکر مي‌کنم: 🔴1. سندي که به نقل از کتاب خانه بر دامنه آتشفشان (نوشته مرحوم استاد منذر) آورده شده، به صورت ناقص و بريده است. طبق بخشي از نقل،آخوند بعد از مطالعه تلگراف شهادت شيخ فضل‌‌الله،‌ به شدت متأثر و عصباني شد و جلسه را ترک کرد (خانه بر دامنه آتشفشان، ص 252ـ253). 🔵2. بررسي و تفسير مواضع و انديشه‌هاي حوزة مشروطه‌خواه نجف به صورت عام و آخوند خراساني به صورت خاص، نيازمند مجال وسيعي است. در اين زمينه، هم رويکردها و تفاسير شبه‌سکولار (از سوي افرادي مانند دکتر کديور، دکتر فيرحي و آقاي ثبوت) که آخوند و همراهانش را مخالف نظام مبتني بر ولايت فقيه معرفي کرده و در مقام ترويج آن هستند وجود دارد، و هم رويکردهايي مانند رويکرد نويسنده متن فوق که با توجه به عدم همراهي آخوند با شيخ‌فضل‌الله نوري در انتقاد و سپس تحريم مشروطه، وي را آماج نقد قرار مي‌دهند، وجود دارد. حقير، نظر خويش را در کتاب «مشروطه اسلامي: زندگي و انديشه سياسي آخوند خراساني» که به زودي منتشر خواهد شدـ به تفصيل آورده‌ام. بخشي از جمع‌بندي کتاب که ناظر به مطالب نويسنده محترم متن فوق است را ذکر مي‌کنم: 🔶«آخوند خراساني که در انديشه سياسي ثابت خويش، همچون اکثريت فقهاي شيعه، مراتب چهارگانة مشروعيت را به‌ترتيبْ حاکميت معصوم، فقيه جامع‌الشرايط، عدول مؤمنين و فساق مسلمين دانسته بود، با نظر به جامعة ايرانِ عصر مشروطيت و محيط سياسي آن، چنين تشخيص داد که امکان عملي حاکميت فقهاي جامع‌الشرايط در آن زمانه وجود ندارد. ايشان با برداشت و تفسيري اسلامي، به حمايت و سپس رهبري نظام مشروطه عيني (در قالب مجلس شوراي ملي در تهران و قانون اساسي و متمم آن)، اقدام کرد. اين تفسير وي و ديگر علماي مشروطه‌خواه موجب تولد الگوي سياسي «مشروطة اسلامي» شد. 🔷اين الگو ظرفيت آن را داشت تا در پرتو قوانين اسلامي، بر تصرفات ظالمانه و خودسرانه پادشاه و حاکمان لگام زند و زمينه‌هاي استقلال و آباداني جامعة اسلامي، تحقق عدالت اجتماعي و عملي شدن احکام اسلامي را فراهم ‌آورد؛ اما «ضعف اطلاعات درباره وضعيت ايران» و نيز «عدم شناخت صحيح از غرب و مشروطه غربي»، از جمله علل عدم تحقق عملي اين الگو بود. در واقع، دو آسيب يادشده‌ ‌موجب شد الگوي مشروطه اسلامي، بر اساس محيط سياسي ذهني شکل گيرد، نه محيط سياسي عيني. تصور آخوند اين بود که واقعيت خارجي مشروطه (قانون اساسي و مجلس شوراي ملي)، بر پايه تصوير وي از مشروطه شکل گرفته است؛ درحالي‌که چنين نبود و مشروطه محقَق، اگر نه صبغه غربي، دست‌کم التقاطي از الگوي اسلامي و غربي بود؛ از سوي ديگر دو آسيب مذکور را مي‌توان از علل مهم اختلاف ميان علما (و به صورت خاص آخوند خراساني با شيخ‌فضل‌الله نوري) برشمرد؛ در نتيجه، عمده اختلاف علما در مشروطه، صغروي و در مقام تطبيق کليات بر خارج بود، نه آن که اختلاف، کبروي و در مقام انديشه‌ورزي بوده باشد. ادامه👇👇 http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

ادامه قبلی👆👆 به‌نظر مي‌رسد با گذشت مدتي از مشروطه دوم، هر دو آسيب يادشده («ضعف اطلاعات دربارة وضعيت ايران» و نيز «عدم شناخت صحيح از غرب و مشروطة غربي») به‌صورت نسبي کم‌رنگ شد: چراکه آخوند خراساني و حوزه مشروطه‌خواه نجف، هم آگاهي بهتري از وضعيت ايران و فعالان سياسي آن پيدا کردند و هم توانستند به مرتبه‌اى از شناخت فرهنگ و تمدن جديد غرب نايل شوند. بر اين اساس، آخوند در مشروطه دوم، تلاش‌هاي زيادي براي اصلاح مشروطه موجود انجام داد. وي به‌رغم انتقادات و اعتراض‌هاي بسيار به عملکرد مسئولان، از حمايت اساس نظام مشروطه دست نکشيد. 🔴شايد بتوان گفت: آگاهي آخوند از شرايط سخت نظام‌سازي بر مبناي الگوي سياسي، و لزوم پايداري در تطبيق الگوي ذهني بر نظام بيروني، وي را در موضع خويش استوار نگاه داشته بود. آخوند، از اين حيث برخلاف شيخ‌‌ شهيد فضل‌الله نوري بود: شيخ‌فضل‌الله و علماي هم‌طيف او، پس از آگاهي از تضاد مشروطه غربي با اسلام، و بعد از آنکه رويکرد انتقادي به مشروطة موجود را با طرح شعار «مشروطه مشروعه»‌ پي گرفتند تا بتوانند با تصرف آگاهانه در مشروطه غربي آن را بومي و اسلامي کنند، نهايتاً در موضع خود استوار نماندند و به تحريم و مقابله با مشروطه و بازگشت به نظام دوسويه‌اي حاکميت (هرچند با انجام اصلاحات) پرداختند؛ 🔵لکن عمل آخوند نشان مي‌دهد که با وجود تصحيح و رشد آگاهي وي دربارة مشروطه غربي و وضعيت ايران، و به‌رغم مشکلات و موانع زياد، همچنان بر الگوي مشروطه اسلامي وفادار ماند تا اين الگو را در خارج محقق کند. از اين زاويه، عدم تغيير موضع آخوند در مشروطه‌خواهي را مي‌توان ويژگي مثبتي به‌شمار آورد. بااين‌حال، در کنار فعاليت‌هاي مخرّب فرصت‌طلبان و غرب‌گرايان داخلي، دخالت‌هاي دو دولت استعمارگر روس و انگليس و اشغالگري آنان، مانع جدي در آرامش وضعيت ايران و تحقق الگوي مورد نظر بود. درگذشت ناگهاني و مشکوک آخوند (پس از اولتيماتوم روس و حکم جهاد آخوند و اعلام حرکت وي به ايران)، موجب کاسته شدن تأثيرگذاري حوزة نجف در حوادث ايران، و به‌نوعي تثبيت دوگانگي و التقاط اسلامي ـ غربي در نظام مشروطه گرديد». 3. مطلبي که از مقام معظم رهبري نقل شده، ناظر به دو آسيبي‌است که بيان کردم. 🔶دکتر علیرضا جواد زاده عضو هیات علمی موسسه امام خمینی - قم http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

📣 #پیشنهاد_شگفت_انگیز ⚠️ #قرنطینه_با_کتاب - و انتم الاعلون 📚 فلسفه انقلاب اسلامی و آینده ما 📚 مشروطه‌شناسی 📚 تاریخ معاصر ایران 📚 بصیرت تاریخی 📚 تمدن رضوی 📚 تمدن برتر 📚 درآمدی بر تمدن اسلامی ⛔️ با ۳۰% #تخفیف_های_کرونایی #چهارسوق #نشر_آرما #کرونا_کتاب 📚آنلاین از 4soooq.ir بخرید. @chaharsoooq

🔰 دوره امام و انقلاب- مرداد ۱۳۹۸ -تهران - حوزه علمیه راه زینب ✅دکتر نجفی : ✅چرا بیداری اسلامی در دهه اخیر در کشورهای اسلامی شکست خورد ؟ 🔴 فقدان نظریه سیاسی و یا تمدنی چه نقشی در این آسیب شناسی دارد؟ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

🔰اظهار نظر یکی از مخاطبین محترم ✅سلام خدمت استاد عزیز و تشکر بابت پاسخ به سوال بنده، منظورم از طرح سوال این بود که یه زمان هایی در تاریخ بوجود میاید که مردم از نظر فکری وحدت دارند ولی زمانی هم پیش میاید که فکر های متفاوت یا انحرافی بین مردم یه جامعه پیش میاید و اگر بخواهیم وحدت بین مردم را حفظ کنیم حق و باطل معلوم نمیشود، و بنابر این نیاز به قطب قطب کردن جامعه هست، یه فکر هم به ذهنم رسید که انگار قطب قطب کردن یه جامعه یه تاریخ مصرف دارد، مثلا قبل از انقلاب و بعد انقلاب یه سری فکر هایی بوجود آمد و بدست آوردن طرفدارانی، که هم کثرت تفکرهای مختلف زیاد بود و همواره بعد از انقلاب تا به الان، که الان یه تفکر داره مطرح میشه به نام تفکر انقلابی، خب قبل انقلاب و بعد انقلاب میشد که قطب قطب نشه جامعه؟ واینکه که اگر یه تفکر الهی(انقلابی) در جامعه نباشه میشود قطب قطب کردن جامعه خوب باشه؟ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

🔰 نقد و اشکال استاد رسول جعفریان به یکی از مطالب استاد نجفی و پرسش یکی از مخاطبین محترم ✅سلام آقای دکتر نجفی بنده به عنوان یک علاقمند و پژوهشگر به ارزیابی دیدگاه های مختلف می پردازم ، چندی قبل در این کانال مطلب و زاویه نگاه جدیدی درباره ارتباط تحقیر هویت ملی و مربی خارجی خواندم و استفاده کردم ؛ اما چند روز بعد درباره مطلب جنابعالی در کانال آقای استاد رسول جعفریان در نقد مطلب مذکور به نکاتی اشاره شده بود که بسیار مایلم جواب و دیدگاه شما را در جواب این اشکالات بدانم ؟ با تشکر 🔴متن اشکال آقای رسول جعفریان : از این می گذرم، دوستی که او هم کم و بیش تحت تأثیر این علائق هست، به مناسبت داستان تیم استقلال و مربی آن، نوشته بود که این رفتار، سبب تحقیر شخصیت و هویت ملی ایرانی می شود. من کاری به استدلال کسانی که آوردن مربی خارجی را درست می دانند ندارم، اما از این دوست مان که همانجا می گوید این امور مبتنی بر نگاه «برتری کاذب تمدن غربی» است، و به تمسخر آنها می پردازد، سوال می کنم، با تحقیر صنعت و فن و تخصص غرب، شما به کجا می رسید؟ در شرایطی که سراسر زندگی شما و دیگران و ما، از ماشین و موبایل و کامپیوتر و چاپ و غیره و غیره محصول دانش جدید است، فرض کنید، شما روزی هزار بار فریاد هویت ملی سر دهید، چه اثری و فایده ای دارد؟ اتفاقا بدانید، چون شماها این قبیل امور را با هویت ملی ایرانی بهم گره زده اید، طبعا به دیگران تعلیم می دهد که از این هویت ملی ادعایی شما فاصله بگیرند. شما که با این ایده ها و در شرایطی که دهها و صدها هزار جوان تحصیل کرده ما به آن سوی آب می روند که علم و نان و آبی بدست آورند، ضد ملی تر از هر کسی هستید. آدرس غلط می دهید، و نتیجه غلط می گیرید و هر روز هم، چه جناح مورد علاقه شما باشد یا اصلاح طلب هایی که آنها هم تفاوت زیادی با شما در این امور ندارند، مجبورید از این تمدن استفاده کنید. نه با کاذب گفتن چیزی کاذب می شود نه با صادق گفتن. هر کسی در عمل درمی یابد که مشکل چیست و کجاست. متاسفانه بیش از صد سال است که بسیاری از متدینین، فکر می کنند اگرتوسعه علمی در آمد، دین از در دیگر بیرون خواهد رفت. هر بار هم کسی خواست بین آنها آشتی دهد، او را به غربگرایی متهم کردند. یک بار دیگر هم نوشتم، گناه روشنفکران چپ در این زمینه، کمتر از متدینین متمایل به این افکار نبوده است. مطمئن باشید، نه از دین و نه از مارکسیسم، توسعه علمی روز در نمی آید. علم حاصل تلاش بشر، عقل انسانی و با جان کندن در مدرسه و دانشگاه بدست می آید. روزگاری مشایخ صوفی خیال می کردند اگر روزی چند هزار بار هو هو بزنند، همه معارف زمینی و آسمانی در اختیار آنها خواهد بود. آنها هم فکر می کردند مرکز دنیا زمین است، و مرکز زمین هم گناباد و مرکز گناباد هم خود آنها. نجم الدین دایه می گفت این جهان یک خانقاه است، خدا شیخ آن خانقاه، و خواجه انام، خادمش. و افراد اصلی آن هم طلبه های ریاضت کش تارک الدنیا، و باقی مردم عمله اند. همین را در مرصاد العباد ملاحظه بفرمایید. با ایجاد جنگ زرگری بین غرب و شرق، به اسم دینداری و ضد دینی، البته می توان چند روزی موجی به نام دین و هویت ملی درست کرد و با موج ایجاد شده که حالا دیگر خبری هم از آن نیست، قدرت را نگاه داشت، اما عاقبت، آنچه اسمش علم و توسعه علمی است، و اساس استقلال ما مبتنی بر آن است، راه نجات ماست، و نباید با دشنام دادن به تمدن جدید، بی اعتنایی کردن به دانشگاه و علم نو، و بردن همه آنها سر سلطه قدرت دینی، تحقیر شود. روشن است که همه اقوام، غربی یا شرقی، جنبه های مثبت و منفی دارند. مگر شرقی ها یا غربی ها کم مشکل دارند. هم در غرب و هم در شرق، با فاصله های زمانی، جنگهای به اسم دین بوده و هست. خلقیات بد در بسیاری از کشورهای اروپایی هم هست، چنان که بسیاری از شرقی ها از ادب والا برخوردارند. باید نشست و راهی برای اصلاح معایب یافت، اما در این میان، نباید فکر کرد با تحقیر دیگران، می توان به عظمت رسید. این تجربه صد و اندی ساله برای تقسیم مردم به دو گروه غربگرا و ضد غرب، تاکنون جواب نداده و تنها حرکت ما را برای پیشرفت کند کرده است. 🔴جواب : 🔵نجفی : لطفا به پست بعدی مراجعه بفرمایید👇👇 http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

ادامه قبلی 👆👆 ✅دکتر نجفی : با تشکر از دقت نظرتان و همچنین شیوه پسندیده و خوبی که در مقایسه آرای مختلف دارید و البته این روحیه پرسشگری تان نشان می دهد زود قصاوت نمی کنید و مطالب علمی را با صبر و حوصله دنبال می نمایید ؛ همه این علائم و نشانها میتواند نوید بخش،این نکته باشد که تمسک به این صفات و ادامه این راه میتواند در صورت استفاده درست ، فرد و یا افراد را از سطحی نگری به عمیق اندیشی رهنمون نماید ۰ و اما جواب 🔴اول از همه باید این نکته را متذکر شوم که من و آقای رسول جعفریان بیش از سی سال است که دوست و رفیق هستیم و علیرغم روحیات مختلف مان این دوستی کماکان با فراز و نشیب تا به امروز ادامه داشته است ( البته اگر جواب پرسش شما اجازه بدهد)؛ ولی همانطوری که برخی از افراد در حوزه تاریخ بهتر می دانند آقای رسول جعفریان در این دهه و بخصوص سالیان اخیر با نوشته های قبلی خودش هم زاویه پیدا کرده و احتمالا با فاصله گرفتن از سالیان دهه شصت و هفتاد و یا مسن تر شدنش مسائل را طور دیگری مطرح می کند۰ من کارهای تاریخی ایشان را در دو قسمت می بینم : 🔵قسمت اول بخش اسناد و مدارک است که با نام تاریخ نقلی یا ماده تاریخ شناخته می شود ۰ قسمت دوم بخش تاریخ تحلیلی که صورت تاریخ خوانده می شود و بیشتر بخش اندیشه ها و نظریه پرازی تاریخی را شامل می شود ؛ آثار خوب و قابل استناد جعفریان بیشتر در قسمت اول و انتقادها نسبت به ایشان عمدتا قسمت دوم را در بر می گیرد؛ به عنوان نمونه این نظریه پردازهای اخیر ایشان از منابع محدود گاهی چنان بلند پروازانه است که نویسنده آن میخواهد نوعی فلسفه تاریخ و یا "قانونمندی" و عقلانیت نسبت به تاریخ و تمدن اسلام و ایران از آن استنباط کند و درست از همین جاست که وارد حوزه و زمینه ای میشود که نه متخصص آن است و نه آن مقدار منابع اندک تاریخی ، ظرفیت و اجازه چنین نظرات علمی کلانی به وی می دهد۰ به عنوان نمونه دیگر از این زاویه و دیدگاه می توان درباره "کلان روایت" تمدن گذشته اسلامی و یا فلسفه تمدن نوین اسلامی و تطبیق،آن با تمدن غرب و حتی تاریخ تجدد در ایران اشاره داشت ؛ امر تحقیقی مبسوطی که محتاج تامل و احتیاط و دقت علمی بسیاری است ؛ اما ایشان گاه به استناد چند کاغذ تازه یاب تاریخی در زمینه پزشکی قدیم و یا حرف سخیف و سطحی فلان طلبه در قم ، بلا فاصله موضع گرفته و این مطالب را به طور شگفت آوری تعمیم داده و از دل آن نظریه پردازی هایی در سطح فلسفه تاریخ انجام می دهد۰ 🔶اما نمونه مورد نظر پرسشگر عزیز نیز در همین راستا قابل بررسی است ؛ یعنی به همین نقد مطلب "مربی خارجی" ، میتوانید خوب و عمیق توجه کنید؛ نحوه برداشت ایشان از مطالب و نسبتی که راجع به علم و تکنیک به این موضوع می دهد و تعمیم های وی و فصاسازی که میکند همه را با اصل مطلب مقایسه نمایید و در مورد آنچه که بنده عنوان نمودم فکر کنید ؛ ببینید آیا در مطلب من مخالفت با علم و تکنیک و رد موبایل و طیاره و ماشین وجود دارد و یا مطلبی که گواه موارد ادعا شده آقای جعفریان باشد ، دیده می شود ؟! از طرف دیگر و در مقابل ، من معتقدم در ورزش و آنهم فوتبال این تقلید صرف بر جنبه هایی از شخصیت و هویت ملی جوانان ما اثرگذار است ۰ صدق مطلب مرا نه در کتابها بلکه اگر در نزدیکی تان یک یا چند جوان علاقمند به فوتبال باشد ،میتواند قابل بررسی و مشاهده باشد۰ در مقاله مذکور به این نکته تاکید کرده ام : کشوری که در صنعت هسته ای و موشکی با برنامه ریزی و ابتکار توانسته به این قلل رفیع استراتژیک علمی دست پیدا کند، در زمینه های کم اهمیت تر و ساده تر مثل ورزش با برنامه ریزی و استفاده از دانش روز میتواند از وابستگی کم کرده و به نوعی شخصیت و هویت جوانان خودش را تقویت نماید ۰ شما برداشت مذکور را با لحن و تعمیم های ذهنی آقای جعفریان مقایسه کرده و خودتان ارزیابی کنید ۰ 🔷در آخر این نکته را هم اضافه نمایم من در مورد تجدد و نوگرایی مطلب را به سه سطح تفکیک و سپس نظریه پردازی میکنم : اول : تجدد ملی و بومی دوم : مدرنیزاسیون سوم : مدرنیسم ۰ نسبت بین این سه مفهوم در کتاب "فلسفه تجدد در ایران" به طور مفصل بحث شده است ۰ نکته مهم در استفاده از علوم جدید نباید صرفا ساده ترین و پرهزینه ترین شیوه یعنی "تقلید" و عدم ابتکار به بهانه کمبود دانش و عقب ماندگی باشد۰ همه مسائل صفر یا صدی نیست ، می شود در عین استفاده از دانش روز ، به خلاقیت و بومی سازی و عدم وابستگی به خارج هم فکر کرد۰ باز کردن راههای جدید خودش نوعی کار علمی است ۰ البته به جوانانی که این مطلب را میخوانند یک درس هم می توان داد و آن این است که من با استاد جعفریان همچنان دوست و رفیق بوده و هستم ولی این دلیل نمی شود از نقد علمی جدی و تند علیه او صرف نظر کنم ! موفق باشید http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

🔰۲۳ اسفند سالروز رحلت آیت الله کاشانی است ۰ ایشان و پدر بزرگوارشان در ایران و عراق در زمره علمای برجسته جریان بیداری اسلامی شیعی قرار دارند و برای همین زاویه دید است که نگاه ایشان به نهضت ملی شدن نفت در تداوم نهضت مشروطیت نوعی قرائت دینی از تحولات سیاسی است و قدر مسلم با خط نفوذ استعمار در این دو نهضت در تقابل آشکار است ۰ ✅در مورد آیت الله کاشانی یک مسئله ای که وجود دارد این است که یک حزب سیاسی به نام حزب زحمتکشان ایران به نام ارادت به ایشان فعالیت سیاسی می نمود و خود این مسئله باعث گردید تا مخالفین ، فرصت جوسازی و شبهه افکنی علیه نامبرده را دو چندان نمایند ؛ لذا سمپاشی تاریخی درباره آن مرحوم با امثال شهید مدرس و یا شهید شیخ فضل الله نوری در مواردی متمایز است ۰ از این منظر مرحوم امام خمینی هم به سیاسی شدن نهضت نفت هشدار داده و می گویند : 🔵جنبه‌های سیاسی جنبش قوی بود. به وی (آیت الله کاشانی) نوشتم و هم گفتم، که باید جنبه‌های دینی را توجه کنید. نتوانستند و یا نخواستند. ایشان به جای تقویت جنبه‌های دینی و به جای آنکه جهات دینی را به جهات سیاسی غلبه بدهند، خودشان سیاسی شدند؛ رئیس مجلس شدند، که اشتباه بود. من گفتم که باید برای دین کار کنند نه آنکه سیاسی بشوند 🔴 اینکه یک حزب و یا گروه سیاسی با نام یک مجتهد و فقیه شاخص حرکت کند میتواند نوعی جریان شناسی تاریخی برای امروز ما باشد؛ مسئله ای که برای امثال جبهه پایداری و آیت الله مصباح هم میتواند با نوعی احتیاط و بصیرت سیاسی همراه باشد۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi

🚩 موسی نجفی: تاریخ بدون پیش‌بینی فایده‌ای ندارد عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی: 🔹در کتاب فلسفه تاریخ در قرآن مؤلف بحث اختیار انسان‌ها را مطرح می‌کند، اما از آن طرف نیز می‌گوید که حتی با همین وضع نمی‌توانیم پیش‌بینی قطعی کنیم که چه می‌شود. 🔹اگر نتوانیم پیش‌بینی کنیم، پس فلسفه تاریخ به چه دردی می‌خورد؟ 🔹فلسفه تاریخ فهم سنت‌ها و قوانین تاریخ است. https://iqna.ir/00GDDc @iqnanews

💥عکس یادگاری ▪️در حاشیه مراسم تشییع مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر (ره) 👈 تنی چند از نویسندگان و تاریخ پژوهان، آقایان دکتر موسی نجفی و حجج اسلام: رسول جعفریان، احمد رهدار، جواد سلیمانی، رمضان نرگسی، نقی صوفی نیارکی، علی معصومی و... 🔹قم. مسجد امام حسن عسکری (ع) به تاریخ: جمعه پنجم اسفندماه ۱۳۹۰ اندیشکده استاد منذر (ره)🔻 ❄️ @monzer_ir ❄️ ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ماه اسفند یادآور سالروز فوت مورخ بصیر و دوست خوب مان مرحوم استاد علی ابوالحسنی ( منذر) است ۰ آشنایی من با ایشان در دهه شصت در منزل مرحوم آیت الله شیخ حسین لنگرانی شروع و با بدرقه پیکر ایشان در قم ختم گردید ۰ رحمت الله علیه ۰ این عکس را فرزند شایسته شان لطف کرده و منتشر کرده اند؛ با تشکر و آرزوی سلامتی برای فرزند و طلب مغفرت برای والد بزرگوارشان۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi