eitaa logo
هامون
44.8هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
641 ویدیو
43 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃وصف چشمان توسخت ست زبس زیبایے🌹 🍃یوسفم نیست بہ این ماهی و این ‌آقایے🌹 🍃در مقام ‌تو همین بس ڪہ همہ می گویند🌹 🍃تو گل‌سرسبد فاطــــمہ‌ے ‌زهـــرایے🌹 💠 @e_adab 💠
آسمان یک سره از صبح چرا می گرید؟؟ به گمانم که نگاهت به کسی افتاده 💠 @e_adab 💠
من نيستم، نگاه كن اين باغ سوخته تاوان آتشي است كه روشن گذاشتي 💠 @e_adab 💠
خورشيد تازه اي آخرين توسل سبز دعاي ما آيا نمي رسد به حضورت صداي ما ؟ شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چين بي تو چه زود مي گذرد هفته هاي ما در اين فراق تا كه ببيني چه مي كشيم بگذار چشمهاي خودت را به جاي ما موعود خانواده كي از راه مي رسي كي مستجاب مي شود "آقا بياي ما "؟ كي مي شود بيايي و از پشت ابرها خورشيد هاي تازه بياري براي ما آقا اگر نيايي و بالي نياوري از دست مي رود سفر كربلاي ما علي اكبر لطيفيان 💠 @e_adab 💠
از تو این سنگدلیها به گمانم نرسید ...... از محمد رضا شفیعی 💠 @e_adab 💠
پرواز در حصار زمستان تكيده است از آن طرف براي دلم شاپرك بيار آدينه ها مسير نگاهم كبوتري است رو كن به شهر خاطرم اي آسمان تبار مي آيي از تنفس شرجي ترين طلوع بر چشم فرش صبح نگاهم قدم گذار بي شك تمام پنجره ها سبز مي شوند در پيشواز مقدمت آبي ترين بهار مانده است در تزلزل دستم كوير دل باران ترين سخاوت جاري! نمي ببار 💠 @e_adab 💠
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻮﯾﺪ: رﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﮔﻨﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ بوﺩﻡ🌾 ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﮔﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﮑﺒﺮ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮﺁﻭﺭﺩﻩ بوﺩﻧﺪ. ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﻧﻤﻮﺩﻡ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻡ. ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﺮاﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﺭﺍﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﭘﺮﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﯾﺎﻓﺘﻢ. ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺭﮐﺸﺘﺰﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺰ ﭼﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ ﺳﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍند 💠 @e_adab 💠
من حرف با خدای خودم می زنم، نه دوست وقتی کلید هست، چه حاجت به در زدن ؟ 💠 @e_adab 💠
روزی همه مان به هم، بی‌حساب خواهیم شد... صبر داشته باش و ببین؛ همان کسی که می‌خواست تو را زمین بزند، زمین خورده! همان کسی که می‌خواست حرمتِ تو را بشکند، تمامِ غرور و حرمتش شکسته! همان کسی که قصدِ آزارِ تو را داشت، بی دفاع شده و آزار دیده! کائنات، دست بردار نیست؛ انتقامِ ما را، از هم می‌گیرد! روزی همه مان به هم، بی‌حساب خواهیم شد... 💠 @e_adab 💠
تو نیستی دردم به اینجاها رسیده کارم به شاید باید و اما رسیده اشک یتیمم سوخته دامانش... انگار تنگ غروب روز عاشورا رسیده می ترسم از روزی که بر قبرم به خوانند برخیز و از جا و ببین آقا رسیده نامه بر خوبی نشد گنجشک اشکم پیغام هایم دست تو آیا رسیده؟ تاخیر کردم من برای خدمت اما تا اسم حاجت برده ام در جا رسیده خورشید فصل پنجم دنیا کجایی بی تو قسم اینجا فقط سرما رسیده یکبار دیگر جمعه با تو نیامد یکبار دیگر شنبه های نارسیده 💠 @e_adab 💠
صفايي بود ديشب با خيالت خلوت ما را ولي من باز پنهاني تو را هم آرزو كردم 💠 @e_adab 💠
من نه آنم که به تیغ از تو بگردانم روی امتحان کن به دو صد زخم مرا ، بسم الله...! 💠 @e_adab 💠