•°●○🖤🕋🕊○●°•
#اندکیشعر
خدا وقتی نخواهد عمر دنیا سر نخواهد شد
گلوی خشک صحرایی به باران تر نخواهد شد
و تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی افتد
و باغی از هجوم داس ها پر پر نخواهد شد
خدا وقتی نخواهد دانه ای کوچکتر از باران
گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شد
و کرم کوچکی پروانه ای زیبا و کوهی سخت
عقیق و شیشه و آیینه و مرمر نخواهد شد
خدا وقتی بخواهد میشود وقتی نخواهد نه
گلی بازیچه ی طوفان غارتگر نخواهد شد
خدا وقتی بخواهد غیر ممکن میشود ممکن
ولی وقتی نخواهد واقعا دیگر
نخواهد شد
🥀✨
💠 @e_adab 💠
📚#حکایت
یکی از اساتید حوزه نقل میکرد:روزی یکی از شاگرداش بهش زنگ میزنه که فورا استاد واسش یه استخاره بگیره استاد هم استخاره میگیره وبهش میگه:بسیار خوبه معطلش نکن و سریع انجام بده.
چند روز بعد شاگرد اومد پیش استاد وگفت
میدونید استخاره رو برا چی گرفتم؟
استاد:نه
شاگرد:تو اتوبوس نشسته بودم
دیدم نفر جلوییم،پشت گردنش خیلی صافه وباب زدنه
هوس کردم یه پس گردنی بزنمش
دلم میگفت بزن.عقلم میگفت نزن هیکلش از تو بزرگتره میزنه داغونت میکنه
خلاصه زنگ زدم و استخاره گرفتم وشما گفتین فورا انجام بده
منم معطل نکردم وشلپ زدمش
انتظار داشتم بلند شه دعوا راه بندازه امایه نگاهی به من انداخت وگفت استغفرالله.
تعجب کردم گفتم:ببخشید چرا استغفار؟
گفت:دخترم یه پسر بیکار رو دوست داره و من با ازدواج اون مخالفت کردم ولی پسر همکارم که وضعیت مالی خوبی دارن به خواستگاریش اومده و میخوام مجبورش کنم که زن پسر همکارم بشه و الان توی دلم داشتم به خدا میگفتم خدایا اگه این تصمیمم اشتباهه یه پس گردنی بهم بزن که بفهمم
تا این درخواستو کردم تو از پشت سر محکم به من زدی
💟همیشه با خدا مشورت کن.درسته بهت پس گردنی میزنه ولی نمیذاره تصمیم اشتباه بگیری💟
💠 @e_adab 💠
✨
یا دست بر این قلب پریشان شده بگذار
یا جمع کن آن مویِ پریشان شدهات را
#سجاد_رشیدیپور
💠 @e_adab 💠
عشق هفتاد و دو دل را از کجا آورده است؟
خواهر از صحرای غم یاد تو را آورده است
خیمه خیمه آتشش میزد نگاه نافذت
خون شیون خورده اش کرب و بلا آورده است
کاش آقا لحظه ای مهمان ما هم می شدی
شهر من با چشم باران توبه ها آورده است
شانه ی بابا نباشد خانه ویران میشود
داغ دوری را سکینه یاد ما آورده است
بی گناهی ،سر به روی نیزه سوغاتت کنند
رسم "موتٌ خیر" ها را کربلا آورده است
عشق میجوشد از این دریای غیرت ها ولی
این لب خشکیده حسرت خونبها آورده است
آه سلطان غزلهایم غریبی می کند
با دل خونین خود امشب شفا آورده است
#جیران_قربانی
💠 @e_adab 💠
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️
مهربان خدایم✨♥️
در این واپسین ساعات شب ✨
ببخش گناهانیکه دانسته ویا ندانسته
مرتکب شدیم آرامشی
عطا بفرما به قلبهای بی تابمان✨
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
♥️ معجزه های ﺧﺪﺍ همیشه وجود دارد
ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ڪہ
✨ ﺑﺮ ﺳﺮﺁﻓﺮﯾﺪﮔﺎﻧـﺶ
ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺍﺯﺵ میڪشد
♥️ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺮﻟﺒﺸﺎﻥ می نشاﻧﺪ
♥️ ❤شبتـون پر از یاد خدا❤ ♥️
🌸
💠 @e_adab 💠
﷽🌼 #سلام_امام_زمانم 🌼﷽
🌼 جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست
🌹 بیشم مجال صبر و سر انتظار نیست
🌹دیوانه این چنین که منم در بلای عشق
🌼 دل عاقبت نخواهد و عقلم به کار نیست
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرجــــ 🤲🌸
#صبحتون_مهدوی 🌹🌼
🥀 صدای گريه تان پير کرده عالم را
بيا که با تو بپوشم لباس ماتم را 🥀
◾▪◾▪
🌴 منتظران ظهور 🌴
💠 @e_adab 💠
🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃
چه زیبا گفت جلال آل احمد:
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ ...!!ﮔﺎﻫـــــﯽ ﺑﺎ ﮐﺴانی ﺳﺎﺧﺘﻪ!
ﮔﺎﻫــــــــﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ...!! ﮔﺎﻫــــــــــﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ؛
ﮔﺎﻫـــــــــــﯽ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ ...!! ﮔﺎﻫـــــــــــــﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ!
ﮔﺎﻫـــــــــــــــﯽ ﺩﺭ ﺗﻨـــــــﻬﺎﯾﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ ...!!
ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻝ؛
ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺭﺳــــــﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﮕــــــــﻮﯾﻢ : ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻤــــــــﺎﻡ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺩﺭﺱ "
ﺁﻣﻮﺧــــــــﺘﻪ ﺍﻡ "...!!
ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺧﻮﺷﺤـــــﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ
ﻫﺴﺘﻢ ...!!
ﺷﺎﯾﺪﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ...!
اﻣﺎ ﺻﺎﺩﻗﻢ ..ﻣـــــــــــــﻦ ﺧﻮﺩﻡ
ﻫﺴﺘﻢ ...!!
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯾﻢ کافیست ....⚘
💠 @e_adab 💠
در این کشاکش رنگین،
کسی چه می داند
که سنگ عزلت من در کدام
نقطهی فصل است.
هنوز جنگل ، ابعاد بی شمار خودش را
نمی شناسد.
هنوز برگ
سوار حرف اول باد است!
هنوز انسان چیزی به آب می گوید
و در ضمیر چمن جوی یک مجادله
جاری است،
و در مدار درخت
طنین بال کبوتر،
حضور مبهم رفتار آدمی زاد است...
👤سهراب سپهری 🌱
💛🎼
💠 @e_adab 💠
#حکایتی_زیبا_و_آموزنده
مردی می خواست کاملا خدا را بشناسد .
ابتدا به سراغ افراد و کتابهای مذهبی
رفت ، اما هر چه جلوتر رفت گیج تر شد .
افراد و کتاب های نوع دیگر را نیز
امتحان کرد اما به جایی نرسید .
خسته و نا امید راه دریا را در پیش
گرفت کنار ساحل کودکی را دید که
مشغول پر کردن سطل آب کوچکی
از آب دریا بود . سطل پر و سر ریز
می شد اما کودک همچنان آب می ریخت
مرد پرسید : چه می کنی؟
کودک جواب داد : به دوستم قول
دادم همه آب دریا را در این سطل
بریزم و برایش ببرم
تصمیم گرفت پسر را نصیحت کند
و اشتباهش را به او بگوید
اما ناگهان به اشتباه خود هم پی برد که می خواست با ذهن کوچکش خدا را بشناسد و کل جهان را در آن جا دهد فهمید که با دلش باید به سراغ خدا برود
به کودک گفت : من و تو
در واقع یک اشتباه را مرتکب شده ایم
مولانا می گوید :
هر چه اندیشی پذیرای فناست
آنچه در اندیشه ناید آن خداست
💠 @e_adab 💠