عالم همه هر چند که زندان من و توست
از این همه آزادم و زندانی خویشم
#قیصر_امین_پور
💠 @e_adab 💠
📚ضرب المثل اگر تو کلاغی من بچه کلاغم به فرد یا افرادی می گویند که «خود» را زرنگ و باتجربه میدانند و دیگران را بلانسبت احمق فرض میکنند!
روزی بود، روزگاری بود. کلاغی بود که برای اولین بار جوجه دار شده بود. برای جوجه اش کرم می آورد تا بخورد. جوجه را زیر بالش می گرفت و گرم می کرد. آفتاب که می شد بالش را سایبان جوجه می کرد، و خلاصه کاملا به فکر جوجه ی یکی یکدانه اش بود.جوجه کلاغ هر روز بزرگتر از دیروز می شد و فداکاری های مادرش را می دید.
وقت پرواز جوجه کلاغ که شد، مادرش همه ی راه های پرواز را به او یاد داد. جوجه به خوبی پرواز کردن را یاد گرفت و روز اول پروازش را با موفقیت پشت سر گذاشت. شب که شد،مادر و جوجه هر دو خوشحال بودند که این مرحله را هم پشت سر گذاشتند. کلاغ که هنوز نگران جوجه اش بود به او گفت :«گوش کن عزیزم! آدم ها حیله گر و با هوش اند. مبادا فریب آن ها رابخوری. مواظب خودت باش. پسر بچه ها همیشه به فکر آزار و اذیت جوجه کوچولوهایی مثل تو هستند. با سنگ به پر و بال آنها می زنند و اسیرشان می کنند.»
جوجه کلاغ گفت: «چشم مادر! کاملاً مواظب بچه ها هستم.»کلاغ که فکر می کرد جوجه اش تجربهای ندارد، باور نمی کرد که با دو جمله نصیحت، جوجه اش به خطرهای سر راه پی برده باشد. این بود که گفت: «فقط مواظب بودن کافی نیست. چشم و گوش هایت را خوب باز کن. تا دیدی بچهای قصد دارد به طرف تو سنگ پرتاب کند، فوری پرواز کن و از آنجایی که هستی دور شو.»
بچه کلاغ که خوب به حرفهای مادرش گوش میداد گفت: مادر! اگر این آدمیزاده، سنگ را در آستین پنهان کرده بود، چه؟! کلاغ مادر، از این گفته بچهاش حیرت کرد و گفت: آفرین به تو با این همه هوش و ذکاوتت!
بچه کلاغ گفت: مادر، فراموش نکن که اگر تو کلاغی، من بچه کلاغم!
💠 @e_adab 💠
💫
هرکه مجنون نیست از احوال لیلی غافل است
وآنکه مجنون را به چشم عقل بیند عاقل است
قُربِ صوری در طریق عشق بُعد معنویست
عاشق ار معشوق را بی وصل بیند واصل است
#خواجوی_کرمانی
💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اين روزها كه مي گذرد
شادم...
اين روزها كه مي گذرد
شادم،
كه مي گذرد
اين روز ها...
شادم ،
كه مي گذرد
#قيصر_امين_پور
💠 @e_adab 💠
اِنصاف نباشد
که در این شهرِ دَرَندَشت
ضرب المثلِ
"سوزنِ درکاه" تو باشی..
#رویا_عابدینی
💠 @e_adab 💠
بوی مطبوع گل و منظره ای رو به بهار
پنجره پشت خودش یک من و تو کم دارد
#علیرضا_صادقی
💠 @e_adab 💠
در بنفشه زار چشم " تو " ...
من ز بهترین ،
بهشت ها گذشتم ...!
بی " تو "
به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام ...!
ای نوازش " تو " ...
بهترین امیدِ زیستن ...!
در کنار " تو " ،
من ز اوج لذتی نگفتنی گذشتم ...!!!
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
یادش همه جا هست خودش نوش شما
ای نــنـگ بر او ، مــرگ بر آغوش شما...
#علیرضا_آذر
💠 @e_adab 💠
باز هم دعوت به طوفان کن مرا
اما بدان...
من دلم دریاست
دریا را , به دریا می بری...!
#روزبه_بمانی
💠 @e_adab 💠
با رقیبان کاه میسنجند و با ما زعفران
دیگران خروار اگر باشند، مثقالیم ما
#محمد_سهرابی
💠 @e_adab 💠
تو حیف هستی و جای تو بهتر از اینجاست
که ظلم باشد اگر در حصار من باشی
جهان من همه اش رو به سوی ویرانی ست
مباد اینکه دمی بر مدار من باشی
#رضا_خادمه_مولوی
💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با مرور دوستی هایم به من اثبات شد
هر که جز تو دوستم شد، دوستدار کوچکی ست...
#کاظم_بهمنی
💠 @e_adab 💠
بجایم مینشیند روبرویت شعر میخواند
زنی تنهایی اش را روی آوارم بنا کرده
#مهدیه_اکبری
💠 @e_adab 💠
می نشینی چند تمرین ریاضی حل کنی
خط کش و نقاله و پرگار، شاعر میشود
#نجمه_زارع
💠 @e_adab 💠
📚شاه میبخشد، شیخ علی خان نمیبخشد
گاه پیش میآید که از مقام بالاتر فرمانی صادر میشود، ولی آن که باید آن را اجرا نماید، فرمان را به مصلحت ندیده و یا از روی بغض و کینه از انجام آن خودداری میکند. در این حالت با طنز و کنایه این اصطلاح را برای او به کار میبرند که در مورد دوم بیشتر استفاده میشود.
این اصطلاح به صورت "شاه میبخشد، شاه قلی نمیبخشد" هم استفاده میشود.
پس از شاه عباس دوم پسر بزرگش "صفی میرزا" به نام "شاه سلیمان" در سال ۱۰۷۸ق بر تخت سلطنت نشست و مدت ۲۹ سال با قساوت و بیرحمی تمام سلطنت کرد. وی وزیر مقتدر و کاردانی داشت به نام شیخ علی خان زنگنه که از سال ۱۰۸۶ تا ۱۱۰۱ق فرمانروای حقیقی ایران به شمار میرفت و چون شاه صفی خوشگذران و ضعیفالنفس بود، همه امور مملکتی را او اداره میکرد.
شیخ علی خان شبها با لباس مبدل به محلات و اماکن عمومی شهر میرفت تا از اوضاع مملکت با خبر شود. بناها و کاروانسراهای متعددی به فرمان او در گوشه و کنار ایران ساخته شده است که امروزه به غلط "شاه عباسی" نامیده میشوند. شیخ علی خان با وجود قهر شاه سلیمان شخصیت خود را حفظ میکرد و تسلیم هوسبازیهای او نمیشد.
یکی از عادتهای شاه سلیمان این بود که در مجالس عیش و طرب شبانه، هنگامی که سرش از بادهی ناب گرم میشد، دیگ کرم و بخشش او به جوش میآمد و برای رقاصهها و مغنیان مجلس مبالغ هنگفتی حواله صادر میکرد که صبح بروند و از شیخ علی خان بگیرند.
چون شب به سر میرسید و بامداد حوالههای صادر شده را نزد شیخ علی خان میبردند، او همه را یکسره و بدون پروا به بهانهی آن که چنین اعتباری در خزانه موجود نیست، بیپاسخ میگذاشت و متقاضیان را دست از پا درازتر برمیگردانید. یعنی "شاه میبخشید، ولی شیخ علی خان نمیبخشید".
از آن تاریخ است که عبارت بالا در میان مردم اصطلاح شده است.
💠 @e_adab 💠
هر سه بیهمنفس و خسته دل و تنهاییم
من و ایـن کوچه و باران چه به هم میآییم
#فرامرز_عرب_عامری
💠 @e_adab 💠