eitaa logo
هامون
44.3هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
699 ویدیو
43 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
در تمـــنّای یک دمــی بی غم همه شب تا به روز، بیــــدارم 💠 @e_adab 💠
توچه داني كه پس هر نگه ساده ي من چه جنوني، چه نيازي، چه غمي است. 💠 @e_adab 💠
یک ذره وفـــا را ، به دو عــــالم نفروشیم هــر چــنــد در این عهد خــریدار ندارد 💠 @e_adab 💠
با زندگی قهر نکن... دنیا منت هیچکس را نمیکشد... یکی رفت و، یکی موند و، یکی از غصه هاش خوندو یکی برد و، یکی باخت و، یکی با قسمتش ساختو یکی رنجید، ""یکی بخشید"" یکی از آبروش ترسید یکی بد شد، یکی رد شد، یکی پابند مقصد شد تو اما باش، """خدا اینجاست...!!─ 💠 @e_adab 💠
تا به كي باشي و من پي به حضورت نبرم آرزوي مني... اي كاش به گورت نبرم 💠 @e_adab 💠
دو خلبان نابينا که هر دو عينک‌هاي تيره به چشم داشتند، در کنار ساير خدمه پرواز به سمت هواپيما آمدند، در حالي که يکي از آن‌ها عصايي سفيد در دست داشت و ديگري به کمک يک سگ راهنما حرکت مي‌کرد. زماني که دو خلبان وارد هواپيما شدند، صداي خنده ناگهاني مسافران فضا را پر کرد. اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابين پرواز رفته و پس از معرفي خود و خدمه پرواز، اعلام مسير و ساعت فرود هواپيما، از مسافران خواستند کمربندهاي خود را ببندند. در همين حال، زمزمه‌هاي توام با ترس و خنده در ميان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، يک نفر از راه برسد و اعلام کند اين ماجرا فقط يک شوخي يا چيزي شبيه دوربين مخفي بوده است. اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپيما شروع به حرکت روي باند کرده و کم کم سرعت گرفت. هر لحظه بر ترس مسافران افزوده مي‌شد چرا که مي‌ديدند هواپيما با سرعت به سوي درياچه کوچکي که در انتهاي باند قرار دارد، مي‌رود. هواپيما همچنان به مسير خود ادامه مي‌داد و چرخ‌هاي آن به لبه درياچه رسيده بود که مسافران از ترس شروع به جيغ و فرياد کردند.اما در اين لحظه هواپيما ناگهان از زمين برخاست و سپس همه چيز آرام آرام به حالت عادي بازگشته و آرامش در ميان مسافران برقرار شد. در همين هنگام در کابين خلبان، يکي از خلبانان به ديگري گفت: «يکي از همين روزها بالاخره مسافرها چند ثانيه ديرتر شروع به جيغ زدن مي‌کنند و اون‌وقت کار همه‌مون تمومه...!» در اين لحظه شما پس از خواندن اين داستان کوتاه، با شيوه مديريت در ايران آشنا شده‌ايد! 💠 @e_adab 💠
گفته بودى با قطار اين بار خواهم رفت و من... مانده ام بايد چطور اين چرخ را پنچر كنم! 💠 @e_adab 💠
دل داده ام بر باد(1).mp3
1.86M
دل داده ام بر باد .......از قیصر امین پور 💠 @e_adab 💠
گرچه رفتی ز دلم حسرت روی تو نرفت درِ این خانه به امّـــید تو باز است هنوز 💠 @e_adab 💠
سایه ها عاشق ترند... من روبروی تو می ایستم سایه ام به پای تو می افتد ... 💠 @e_adab 💠
و زن اگر که توئی ما کداممان مردیم ؟!!! 💠 @e_adab 💠
وقتي كه مرگ حال مرا بي تو ديد گفت؛ من بيش ازين مزاحم وقتت نمي شوم...!! 💠 @e_adab 💠