اوج غم اين قصه در اين شعر همين جاست
من بي تو پريشان و تو انگار نه انگار...
#رويا_باقري
💠 @e_adab 💠
باورم کن که به چشمان تو معتاد منم
پادشاهی که به جنگ آمد و افتاد، منم
#پویا_جمشیدی
💠 @e_adab 💠
توچه داني كه پس هر نگه ساده ي من
چه جنوني،
چه نيازي،
چه غمي است.
#مهدي_اخوان_ثالث
💠 @e_adab 💠
تا به كي باشي و من پي به حضورت نبرم
آرزوي مني... اي كاش به گورت نبرم
#كاظم_بهمني
💠 @e_adab 💠
#دوخلبان_نابینا
دو خلبان نابينا که هر دو عينکهاي تيره به چشم داشتند، در کنار ساير خدمه پرواز به سمت هواپيما آمدند، در حالي که يکي از آنها عصايي سفيد در دست داشت و ديگري به کمک يک سگ راهنما حرکت ميکرد. زماني که دو خلبان وارد هواپيما شدند، صداي خنده ناگهاني مسافران فضا را پر کرد.
اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابين پرواز رفته و پس از معرفي خود و خدمه پرواز، اعلام مسير و ساعت فرود هواپيما، از مسافران خواستند کمربندهاي خود را ببندند. در همين حال، زمزمههاي توام با ترس و خنده در ميان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، يک نفر از راه برسد و اعلام کند اين ماجرا فقط يک شوخي يا چيزي شبيه دوربين مخفي بوده است.
اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپيما شروع به حرکت روي باند کرده و کم کم سرعت گرفت. هر لحظه بر ترس مسافران افزوده ميشد چرا که ميديدند هواپيما با سرعت به سوي درياچه کوچکي که در انتهاي باند قرار دارد، ميرود.
هواپيما همچنان به مسير خود ادامه ميداد و چرخهاي آن به لبه درياچه رسيده بود که مسافران از ترس شروع به جيغ و فرياد کردند.اما در اين لحظه هواپيما ناگهان از زمين برخاست و سپس همه چيز آرام آرام به حالت عادي بازگشته و آرامش در ميان مسافران برقرار شد.
در همين هنگام در کابين خلبان، يکي از خلبانان به ديگري گفت: «يکي از همين روزها بالاخره مسافرها چند ثانيه ديرتر شروع به جيغ زدن ميکنند و اونوقت کار همهمون تمومه...!»
در اين لحظه شما پس از خواندن اين داستان کوتاه، با شيوه مديريت در ايران آشنا شدهايد!
💠 @e_adab 💠
گفته بودى با قطار اين بار خواهم رفت و من...
مانده ام بايد چطور اين چرخ را پنچر كنم!
#احسان_پرسا
💠 @e_adab 💠
گرچه رفتی ز دلم حسرت روی تو نرفت
درِ این خانه به امّـــید تو باز است هنوز
#عماد_خراسانی
💠 @e_adab 💠
سایه ها
عاشق ترند...
من
روبروی تو می ایستم
سایه ام
به پای تو می افتد ...
#احسان_پرسا
💠 @e_adab 💠
وقتي كه مرگ حال مرا بي تو ديد گفت؛
من بيش ازين مزاحم وقتت نمي شوم...!!
#احسان_پرسا
💠 @e_adab 💠
من هیچ وقت جنگجوی خوبی نبودم!
فرمانده
هر بار که دستور شلیک می داد
من به آخرین نامه ی سرباز دشمن فکر میکردم:
" همسر عزیزم
به دخترمان بگو
پدرت به زودی باز خواهد گشت"
#حامد_عسکری
💠 @e_adab 💠
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند
#کاظم_بهمنی
💠 @e_adab 💠
عشق
چه از در بیاید ٬ چه از در برود
فرقی نمی کند
خانه را حتما
بوی حادثه پر خواهد کرد !
#رضا_کاظمی
💠 @e_adab 💠
پنهان شدم در پشتِ يك لبخندِ اجبارى
هرگز نمى بيند نگاهى، اشكِ ماهى را
#محمد_شیخی
💠 @e_adab 💠
اي باد سبك سار، مرا بگذر و بگذار
هشدار كه آرامش مارا نخراشي
#عليرضا_بديع
💠 @e_adab 💠
كمي آهسته تر زيبا
كمي آهسته تر ردشو
كمي آهسته تر خسته
كمي آهسته تر بد شو
#علي_سامان
💠 @e_adab 💠
سکوت یخ زدۂ کلبهای قدیمی را
نگاه پنجرهای پر غبار میفهمد
دلیل آه مرا بعد رفتنت هر روز
کسی که باخته در هر قمار میفهمد...
#مرتضی_خدمتی
💠 @e_adab 💠
معنایِ زنده بودنِ من ،
با تو بودن است
نزدیک ، دور ...
سیر ، گرسنه
رها ، اسیر ...
دلتنگ ، شاد
آن لحظه ای که بی تو سَر آید ،
مرا مباد...
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
از صلح میگویند یا از جنگ میخوانند؟!
دیوانهها آواز بیآهنگ میخوانند
گاهی قناری ها اگر در باغ هم باشند
مانند مرغان قفس دلتنگ میخوانند
#فاضل_نظری
💠 @e_adab 💠
#داستانی_عجیب
#نماز
#استخوانیکهرزقروزیراازبینمیبرد!!
در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت محمد (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم.
حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟
آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم.
پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟
مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند.
پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی_نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید.
📙 تفسیر عیاشی، ج1: 25.
💠 @e_adab 💠
بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند ،
چون من که آفریده ام از عشق
جهانی برای تو !
#حسین_پناهی
💠 @e_adab 💠