همیشه توبه شکستم، ولی زمان دادی
میان روضهی اَمنت به من امان دادی
رفیقهام، زمینم زدند، اما تو…
به بالهای زمین خورده آسمان دادی
بساطِ نوکریام را به هم نزن دیگر
خودت جوازِ گدایی به این دکان دادی
چقدر زار زدم؛ التماسها کردم
ولی براتِ حرم را به دیگران دادی
سلام دادم و دادم به باد، تا برسد
و در جواب، تو هم پرچمی تکان دادی
نبود، لایق این حرفها؛ ولی آخر…
به چشمِ غرقِ گناهم حرم نشان دادی
میان روضه نمُردم ببخش، اما تو…
برای اینکه نمیرم به من توان دادی
برای اینکه بدُزدد عقیقِ سُرخت را
خودت اجازه به دستانِ ساربان دادی
به سینهی احدی دستِ رَد نزد جسمت
لباسهای خودت را به این و آن دادی
هزار مرتبه مُردم میان گودالت
از اینکه لحظهی آخر چگونه جان دادی
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
صد شکر که قسمت شده هر روز ببوسیم
ما #سجاده کنان #تربت_اعلای شما را...
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_منیعات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
با رفتنت خالی مکن دور و برم را
پاشیده تر از این مگردان لشگرم را
ای نیمه ی مجروح من ای کاش با تو
در خاک بگذارند نیم دیگرم را
بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت
از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را
باور نمی كردم كه روزی پيش چشمم
از پا بيندازد غلافی همسرم را
تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
هرشب حسن در خواب میگوید مغیره
دست از سرش بردار کشتی مادرم را
ديروز اگر در پيش طفلانم حرم سوخت
فردا بسوزانند با طفلان حرم را
از كربلا ديشب صدایی را شنيدم
انگار طفلی گفت عمه معجرم را...
#نـوكــر_نـوشــت:
#زهرا_جان💔
غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم
روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_منیعات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم