eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
33.6هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @meraj_shohada_tblighat ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @meraj_shohada_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖خاطره ای از شهید صفری 🔹مادر شهید سعید #علیزاده به او گفته بود یا شهید شد بیا و یا سالم برگرد و #جانباز نشو سعید علیزاده هم جانباز شده بود و قبل از اینکه دوستانش بالای سرش برسند تکفیری‌ها او را به رگبار بسته? و به #شهادت رسانده بودند. 🔸 #نوید بالای سرش بود که می‌گفت: «من گفتم #مادرت دوست ندارد اینطوری بروی، برای همین شهیدت کردند🌷» دستش را گرفته بود و گاهی #می‌خندید و گاهی گریه می‌کرد #شهید_نوید_صفری #شهید_سعید_علیزاده #یادکنیم_شهدا_را_با_ذکر_صلوات🌷 @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
♡♥️✧❥꧁♥️꧂❥✧♥️♡❤️ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_پنجاه_0⃣5⃣ با
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 1⃣5⃣ همانطورڪه لقمه ام راگازمیزنم و لی لی ڪنان👏 سمت خانه می آیم پدرت رااز انتهای ڪوچه میبینم ڪه باقدمهای آرام می آید.درفڪر فرورفته...حتما باخودش درگیر شده! جمله آخر من درگیرش ڪرده.. چندقدم دیگر لی لی میڪنم ڪه صدایت رااز پشت سرم میشنوم _ افرین! خانوم ڪوچولوی پنج ساله خوب لی لی میڪنیا! برمیگردم و ازخجالت فقط لبخند میزنم🙃 _ یه وقت نگی یڪی میبینتتا وسط ڪوچه! واخمی ساختگی میڪنی البته میدانم جدا دوست نداری رفتار سبڪ ازمن ببینی! ازبس ڪه غیــــرت داری👌...ولی خب درڪوچه بلندوباریڪ شماڪه پرنده هم پرنمیزندچه ڪسی ممڪن است مراببیند؟ بااین حال چیزی جز یڪ ببخشید ڪوتاه نمیگویم. ازموتور پیاده میشوی تاچند قدم باقی مانده راڪنارمن قدم بزنی... نگاهت به پدرت ڪه میفتم می ایستی وآرام زمزمه میڪنی _ چقد بابا زودداره میاد خونه! متعجـــب بهم نگاه میڪنیم ،دوباره راه میفتیم.به جلوی درڪه میرسیم منتظر میمانیم تا اوهم برسد. نگاهش جدی ولی غمیگین است. مشخص است بادیدن ما بزور لبخند میزند و سلام میکند _ چرا نمیرید تو؟... هردوباهم سلام میڪنیم ومن درجواب سوال پدرت پیش دستی میڪنم. _ گفتیم اول بزرگتـــــر بره داخل ما ڪوچیڪام پشت سر چیزی نمیگویدوڪلید رادرقفل میندازد و دررا بازمیڪند فاطمه روی تخت حیاط لم داده و چیپس باماست میخورد. حسین اقا بدون توجه به دخترش فقط سلامی میڪندوداخل میرود. میخندم ومیگویم _ ســــلام بچه!...چراڪلاس نرفتی؟؟.. _ اولا سلام دوما بچه خودتی...سوما مریضم..حالم خوب نبود نرفتم تو میخندی وهمانطورڪه موتورت را گوشه ای ازحیاط میگذاری میگویی _ اره! مشخصه...داری میمیری! و اشاره میڪنی به چیپس و ماست. فاطمه اخم میڪندوجواب میدهد _ خب چیه مگه...حسودید من اینقد خوب مریض میشم توباز میخنـــــدی 😁ولی جواب نمیدهی.ڪفشهایت رادرمیاوری و داخل میروی. من هم روی تخت ڪنار فاطمه مینشینم و دستم را تا آرنج در پاڪت چیپسش فرو میبرم ڪه صدایش درمی آید _ اوووییی ...چیڪامیڪنی؟ _ خسیس نباش دیگه ویڪ مشت ازمحتویات پاڪت را داخل دهانم میچپانم _ الهی نمیری ریحانه!نیم ساعته دارم میخورم..اندازه اونقدی ڪه الان ڪردی تو دهنت نشد!😋 ڪاسه ماست رابرمیدارم وڪمی سر میڪشم.پشت بندش سرم راتڪان میدهم و میگویم _ به به!...اینجوری باید بخوری!یادبگیر... پشت چشمی برایم نازڪ 😏میڪند. پاڪت رااز جلوی دستم دور میڪند. میخندم وبندڪتونی ام راباز میڪنم ڪه توبه حیاط می آیی وباچهره ای جدی صـــــدایم میڪنی _ ریحانه؟...بیا تو باباڪـــارمون داره باعجله ڪتونی هایم راگوشه ای پرت میڪنم وبه خانه میروم.درراهرو ایستاده ای ڪه بادیدن من به اشپزخانه اشاره میڪنی. پاورچین پاروچین به اشپزخانه میروم و توهم پشت سرم می آیی. حسیـــــن اقاسرش پایین است وپشت میزناهارخوری نشسته وسه فنجان چای ریخته. بهم نگاه میڪنیم وبعدپشت میز مینشینیم.بدون اینڪه سرش را بالا بگیرد شروع میڪند _ علی...بابا! ازدیشب تاصبح نخوابیدم.ڪلی فڪـــرڪردم... فنجان چایش رابرمیداریدو داخلش بابغض فوت میڪند بغض مـــــردجنگی ڪه خسته است... ادامه میدهد _ برو بابا...بـــــرو پسرم.... سرش را بیشتر پایین میندازد ومن افتادن اشڪش درچای رامیبینم.دلم میلرزد و قلبــ❣ـــم تیرمیڪشد خدایا...چقدر سخته! _ علی...من وظیفم این بودڪه بزرگت ڪنم..مادرت تربیتت ڪنه! اینجور قد بڪشی...وظیـــفم بود برات یه زن خوب بگیرم..زندگیت رو سامون بدم. پسر...خیلی سختـــه خیلی... اگر خودم نرفته بودم...هیچ وقت نمیزاشتم توبری!...البته...تو خودت باید راهت روانتخاب ڪنی... باعث افتـــخارمه بابا! سرش رابالا میگیردو ماهردو انعڪاس نور روی قطرات اشڪ بین چین و چروڪ صورتش رامیبینیم. یڪدفعه خم میشوی ودستش را میبـــوسی. _ چاڪرتـــــم بخدا...✋ دستش راڪنار میڪشد وادامه میدهد _ ولی بایدبه خانواده زنت اطلاع بدی بعد بری...مادرتم بامن... بلند میشود و فنجانش☕️ را برمیدارد و میرود. هردومیدانیم ڪه غرور پدرت مانع میشودتا مابیشتر شاهدگریه اش باشیم... اوڪه میرودازجا میپری واز خوشحـــالی بلندم میڪنی وبازوهایم رافشار میدهی😄 _ دیدی؟؟؟...دیدی رفتنی شدم....!! رفتنی... این جمله راڪه میگویی دلم میترڪد... به همین راحتی؟........😔 ... 💚 @Ebrahim_navid_delha ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• 🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
#تلنگر🏴 🌹حضرت آیت الله شاه آبادی رحمت الله علیه فرمودند: در نوافل شب به مقام شامخ حضرت زهرا سلام الله علیها توجه کنید 👌👌 #نماز_شب_بخوانیم_حتی_یک_رکعت @ebrahim_navid_delha🏴
┄✦✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦✦┄ #یادواره_شهیدابراهیم_هادی 👈باتوجه به اینکه کمتر از یک ماه دیگر سالگرد شهادت #شهید_ابراهیم_هادی می‌باشد، و مثل هرسال برنامه‌های جذاب جبهه فرهنگی شهید ابراهیم هادی نیاز به کمک‌های‌مردمی شما دوستداران این شهیدعزیز دارد. ✳ لذا از تمامی دوستان تقاضا داریم که در حد توان (حتی 1000تومان) دریغ نفرموده و ما را در این امر خیر یاری بفرمایند. 🚨توجه داشته باشید که مراسم سالگرد همزمان با چهلمین روز شهادت حاج قاسم سلیمانی و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هست. لذا برنامه به صورت جذاب‌تر و بهترازقبل برگزار خواهد شد. 🎤کلیه‌ی هزینه‌ها و گزارشات از طریق کانال قابل مشاهده خواهد بود...📷 #ایدی_جهت_ارسال_فیشهای_واریزی👇 🆔️ @alone98 ⚘🔸️⚘🔸️⚘🔹️⚘🔹️⚘ 🏷شماره کارت جهت واریز: 💳 6037997291276690 ✉به نام: منیژه کریمی منش ⚘ 📆 تاریخ مراسم: { 98/11/22} 🕌مکان مراسم : قطعه 26بهشت زهرا (س) هزینه یادواره حدود 3میلیون تومان میباشد💰 که شامل:(اهدا پک های فرهنگی ، زیارت عاشورا📖 و زیارت حضرت زهرا (س) است که به تعداد سال تولد این شهید تهیه خواهد شد ) 🍃فلذا از شما بزرگواران میخواهیم ما را در تامین هزینه ها یاری نمایید❣ 🕊اجر تمام کسانی که کمک میکنند☺️ و بانی این امر خیر میشون با حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀 ✋شما دوستان شهدایی حتی میتوانید بانی یک سوم یا بیشتر این هزینه یادواره باشین 😊 دوستان خود را به این امر خیر دعوت کنید ستاد مردمی یادواره شهید ابراهیم هادی. @ebrahim_navid_delha ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼 شروع چله24☆9☆98 #ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن 🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸 💠روز♡ سی و چهارم ♡ به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)، ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله 🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀 🕊🌷 سید حمید میر افضلی #اینجا_بیت_شهداست @ebrahim_navid_delha
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴 🔆 امروز جمعه 📆 ۲۷ برج دی ۱۳۹۸ ه.ش 📆 ۲۱ ماه جمادی الاول ۱۴۴۱ ه.ق 📆 ۱۷ژانویه ۲۰۲۰ میلادی 📿ذکر روزصد مرتبه📿 🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد🌸ٍ 🌸وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 🌸خدایا بر محمد و آل محمد درود🌸 فرست و در فرج ایشان (حضرت مهدی) 🌸تعجیل فرما🌸 🏴#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س #ختم_قرآن 🔹صفحه۴۹۵ 🔹جزء ۲۵ جهت سلامتی #امام_زمان_عج #مقام_معظم_رهبری هدیه به روح #امام و #شهدای_والامقام 🏴اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ💔 🍁 @ebrahim_navid_delha🍁 🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴
#کلام_ابراهیم #تقوای_شهید همچون شهید ابراهیم هادی که #خالصانه برای خدا کار کرد و همواره و همه جا تلاش کرد و #تقوا پیشه کرد و خود را از هر گناه و نامحرمی دور کرد و خدا هم #به_وقتش همه ی کارهای خالصانه ش را بین مردم آشکار و نهان کرد پس بکوش که هر چقدرم #باتقواتر باشی گمنام تر و خالص تری و خدا هم همه ی اعمال وکارهای گذشته اتان را در بین زمینیــان و آسمانیان پر رنگ و پر رنگ تر از قبل می کند و نوری تمام نشدنی به آن می دهد پس تقوا کنید و اصلا و ابدأ گرد #گناه و وسوسه های شیطانی نچرخید تا #عاقبتی_بخیر داشته باشید . #شهید_ابراهیم_هادی ❤️ #یادکنیم_شهدا_را_با_ذکر_صلوات🌷 @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
مداحی آنلاین - دو جریان در آخرالزمان - حجت الاسلام رفیعی.mp3
5.76M
🌐#تلنگر ♨️دو جریان در آخرالزمان 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #رفیعی #دوران_غیبت #ظهور ╭─ঊ🌿🕊ঈ🕊ঈ🕊🌿ঊ─╮ 🆔 @Ebrahim_navid_delha ╰─ঊ🌿🕊ঈ🕊ঈ🕊🌿ঊ─╯
🏴🌸🏴🌸🏴🌸🏴🌸🏴🌸🏴 🌷نماز اول وقت به جماعت🌷 🌷(شهید غلامعلی پیچک)🌷 ✍ نماز خواندن معلم شهید غلامعلی پیچک حال و هوایی دیگری داشت هر وقت او را در نماز می‌دیدی حالت خاصی داشت رنگش دگرگون می‌شد و تغییر می‌کرد ،طوری که احساس می‌کردیم از این دنیا جدا شده و در این دنیا نیست. او مقیّد به نماز جماعت در اوّل وقت بود و هر جا هم جماعت نبود خودش نماز جماعت برپا می‌کرد. مادر شهید پیچک می‌گوید: «روزهای اول پیروزی انقلاب هر کس چیزی داشت مثل طلا و پول .... برای جبهه می‌داد، من به علی گفتم: پسرم من چیزی ندارم بدهم، فوراًً گفت : من را که داری، مرا بده.» به یاد شهدا...👇👇😔 👉🙂 🏴 💔 《⚘التماس دعا 🤲⚘》 🆔 @ebrahim_navid_delha👈 🏴🌸🏴🌸🏴🌸🏴🌸🏴🌸🏴