🌷شهید مصطفی چمران🌷
#نماز هایت را عاشقانه بخوان... ❤️
حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری...
قبلش فکر کن چرا داری#نماز میخوانی؛
با چه کسی قرار ملاقات داری؟
آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که در تمام عمر داری تکرارشان میکنی ولی از تکرارشان لذت میبری.
😍تکرار هیچ چیز جز #نماز در این دنیا قشنگ نیست...😍
✾════✾❤️✾════✾
☑️@ebrahimdelha
✾════✾❤️✾════✾
🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀
#در_ادامه...
با بچه ها👥بــه مقر رفتيم. ابوجعفر👤را چند روزي پيش خودمان نگه داشــتيم🙂.
ابراهيم💚به خاطر فشــاري كه در مسير🛣به او وارد شده بود راهي بيمارستان🏥شد😔.
چند روز بعد ابراهيم برگشت😍. همه بچه ها👥از ديدنش خوشحال شدند☺️. ابراهيم
را صدا زدم و گفتم: بچه های👥 سپاه غرب آمده اند از شما تشكر كنند😌!
باتعجب گفت: چطور مگه، چي شده😳؟! گفتم: تو بيا متوجه ميشي😊!
با ابراهيم رفتيم🚶مقر ســپاه، مسئول مربوطه👮 شروع به صحبت كرد: ابوجعفر، اسير عراقي👤كه شما با خودتان آورديد، بيسيم چی📞 قرارگاه لشکر چهارم عراق بــوده🙂. اطلاعاتي كه او به ما از آرايش نيروها👥، مقر تيپ ها⛺️، فرماندهان👮، راه هاي 🛣نفوذ و... داده بسيار بسيار ارزشمند است.😉
بعد ادامه دادند: اين اســير👤ســه روز است كه مشــغول صحبت است😓. تمام اطلاعاتش صحيح و درست است😌.
از روز اول جنــگ هم در اين منطقه بوده😊. حتي تمام راه هاي🛤عبور عراقی ها، تمامي رمزهای بيسيم👀آنها را به ما اطلاع داده🙂. براي همين آمده ايم🚶تا از كار مهم شما تشكر كنيم☺️. ابراهيم لبخندي زد🙂و گفت: اي بابا ما چيكاره ايم💁♂، اين كار خدا❤️بود. فرداي آن روز ابوجعفر👤را به اردوگاه اسيران فرستادند😶. ابراهيم💚هر چه تلاش كرد😥كه ابوجعفر پيش ما بماند نشــد🙁. ابوجعفرگفته بود: خواهش ميكنم👏من را اينجا نگه داريد😞. ميخواهم با عراقي ها بجنگم🗡! اما موافقت نشده بود☹️.
#ادامه_دارد 💖
[❀ @ebrahimdelha ❀]
🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀
🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀
مدتي بعد، شنيدم👂جمعي از اسراي عراقی👥به نام گروه توابين😇 به جبهه آمده اند😉.
آنها به همراه رزمندگان تيپ بدر👥با عراقی ها ميجنگيدند⚔.
عصر بــود🌅. يكي از بچه های👤قديمي گروه به ديدن من آمد😊. با خوشــحالي😍گفــت: خبر جالبی برايت دارم😉. ابوجعفر همان اســير👤عراقي در مقر تيپ بدر😉 مشغول فعاليت است😌!
عمليات⚔نزديك بود. بعد از عمليات به همراه رفقا👬به محل تيپ بدر رفتيم🚶. گفتيم:
هر طور شــده ابوجعفر👱را پيدا ميكنيم☺️و به جمع بچه هاي👥گروه ملحق ميكنيم😌.
قبل از ورود به ســاختمان🏢تيپ، با صحنه اي برخورد كرديم كه باوركردني😳نبود. تصاوير شــهدای💔تيپ بر روي ديوار نصب گرديده بود. تصوير ابوجعفر👤در ميان شهدای💔آخرين عمليات تيپ بدر مشاهده ميشد😔!
سرم داغ شد😨. حالت عجيبي داشتم😢. مات ومبهوت😧به چهره اش نگاه👀كردم. ديگر وارد ساختمان نشديم😶.
از مقر تيپ خارج شــديم🚶. تمام خاطرات آن شــب🌌در ذهنم مرور ميشد.
حمله به دشــمن👺، فداكاري ابراهيم💚، بيســيم چي عراقي📞، اردوگاه اسراء🏘و تيپ بدر و... بعد هم شهادت💔، خوشا به حالش😔!
#پایان_قسمت_چهلم💖
[❀ @ebrahimdelha ❀]
🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀⚜🎀
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#عنایت_حضرت_فاطمه
به شهید عزیز #عبدالحسین_برونسی
حتی یکی از پیشانی بندها را برداشتم و دادم دستش، نگرفت.🙄گفت: دنبال یکی می گردم که اسم مقدس بی بی توش باشه!😌
حال و هوای خاصی داشت. خواستم توی پرش نزده باشم. خودم هم کمکش کردم. بالاخره یکی پیدا کردیم🤗 که روش با خط سبز، و با رنگ زیبایی نوشته بود: یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) ادرکنی.❤️
⚜
اشک توی چشم هاش حلقه زد.😢 همان را برداشت و بست به پیشانی اش. چند دقیقه بعد، تمام گردان آماده حرکت بود. با بدرقه ی گرم بچه ها راه افتادیم. حقا که انقلابی شده بود ما بینمان. ذکر ائمه (علیهم السلام) از لب هامان جدا نمی شد.👐
#ادامه_دارد
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝
🕊یـــا غیـــاث من لا غیـــاث لــه
السلام علیــک یا علـــی بن موســـی الرضـــا المرتضـــی✋
◾️پر زد دل من بہ صحن گوهرشادٺ
با اشڪ دخیل بستہ بر امدادٺ
آرامش واقعے فقط مرقد توسٺ
اےجان بہ فداے پنجره فولاد◾️
ساعــت #۸ به وقــت امام #رضا
به نیـــابت جمیـــع شهـــدا
🕊و به ویـــژه
#شهید_سید_مصطفی_موسوی (لشکر فاطمیون)
@ebrahimdelha
🏴◾️🏴◾️🏴◾️🏴◾️🏴◾️