☘🌹☘🌸☘🌹☘🌸☘🌹☘
السلام علیڪ یا سید الشهدا (ع)
باز یہ سلام بدیم برسه ڪربلا 😔😭
فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست...
#سلام_صبحگاهی از دور به نیابت از
#جمیع_شهـــــــــدا🌻
#بویژه
#شهید_محمدرضا_دهقان امیری🌼
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌷
🌺🌸🍃🌺🌸🍃🌺🌸
@ebrahimdelha
🌺🌸🍃🌺🌸🍃🌺🌸
اَعـــوذُ بِالله مِنَ الشَّیـــطانِ الرَجیــــم
بِســـمِ اللهِ الرَحمـــنِ الرَحیــــم
درد پهلویش نمازم را شڪست
فرصت راز و نیازم را شڪست😭😭😭
#قرارروزانه ❤️
#تلاوت_روزانه_قرآن_ڪریم 😍
#صفحه_۱۲🌹
✅نیــت ها:
🔹به نیت تعجیل درظهور آقاامام زمان عج
✖️هدیـه به مـادر پهلـو شڪسـته😞
🔺به نیت جمیـــع شهـــدا
به ویـــژه
#شهید_محمدرضا_دهقان امیری
🔻 بـر آورده شـدن حاجات
🔸عاقبت بخیری تمام جوانان ان شاءالله
🌸🌸🍃🌸🌸🍃🌸🌸
@ebrahimdelha
🌸🌸🍃🌸🌸🍃🌸🌸
#در_ادامه
#امام _گفتند_شبها_در_مدرسه_ نمانید
«من با بسیاری از این #شهدای نامدار و معروف روزها و شب های زیادی را با هم بودیم. کمتر ساعاتی⏱ را ما چند نفر از هم جدا می شدیم که در این رابطه چند چیز ما را به هم متصل می کرد:💥 یکی شورای انقلاب بود که تمام سنگینی کارهای آن روز بر دوش شورای انقلاب بود و حتی بعد از تشکیل دولت موقت هم باز در حقیقت همین عده کارها را روبه راه می کردند. در آن روزها رادیو📻 و تلویزیون📺 را باید مواظب می بودیم، پادگان ها را باید مراقبت می کردیم و آن کسانی را که شاید به تحریک گروهک ها اسلحه خانه ها را غارت می کردند باید مواظب می بودیم، از جاهای مختلف که برای حل مشکلات فراوان مراجعه می کردند مراقبت می کردیم و تمام مسائل به این جمع مربوط می شد که بایستی دائماً با هم می بودیم و لذا من با همه آنها خاطره دارم، لکن واقعاً عاجز از این هستم که بتوانم یکی از آن خاطرات را انتخاب کنم. البته شب های هفدهم و هجدهم بهمن به آن طرف و بهخصوص از نوزدهم بهمن که نیروی هوایی آن #رژه را در حضور #امام رفتند، خیلی مسئله جدیتر شد و احتمال کودتا می رفت گرچه آن سران فراری انکار می کردند، لکن بعدها از نوشتجاتی که از آنها باقی مانده و راست و دروغ هایی که سر هم کردند، معلوم شد. واقعاً قصد داشتند اگر بتوانند یک حرکتی انجام بدهند، اما نمی توانستند و چنین امکاناتی برایشان وجود نداشت، زیرا کودتا به معنای سرکوب میلیون ها نفر بود. 🔷🔹🔶🔸
#ادامه_دارد
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════🌸 ═╝
#در_ادامه
انهامی توانستند با مقداری #تانک به خیابانها بیایند و تعداد بیشتری از مردم را هدف گلوله قرار دهند یا چند جا را بمباران 💥کنند اما چیزی که بتواند حاجت آنها را برآورده کند اصلاً برایشان ممکن نبود چون اگر می خواستند موفق شوند، بایستی همه مردم را از بین می بردند، لکن نسبت به مقر حضرت #امام در مدرسه علوی و مدرسه رفاه که محل اجتماع ما بود و دولت موقت نیز روز پانزدهم بهمن در همان مدرسه رفاه کارهای خودش را شروع کرده بود، احتمال حملات بیشتری وجود داشت.⏪ می گفتند ممکن است بیایند آنجا را بمباران💥 کنند یا چترباز☂ پیاده کنند و یک کارهایی انجام بدهند. مثلاً فرض کنید دست به یک کارهای خطرناکی از قبیل آتشسوزی🔥 بزنند و به هر حال احتمال چنین چیزهایی وجود داشت.
♦️🔺🔻
لذا شبها را مصرّاً از ما می خواستند برویم در جاهای مختلفی و یکجا نباشیم، برای اینکه اگر حادثه ای پیشامد کرد، همه با هم از بین نروند و چند نفری باقی بمانند.
↩️البته ما خودمان ترجیح می دادیم برویم مدرسه علوی و محل اقامت امام، همان جا باشیم لکن خبر آوردند امام گفتند: اینجا جمع نشوید و متفرق بشوید که بعداً شب ها را در منازل مختلف می خوابیدیم و دو شب را من با مرحوم شهید بهشتی و شهید باهنر همان نزدیکی ها 🏠منزل حاج محسن #لبانی بودم، چون خانه هایی🏘 را انتخاب می کردیم که نزدیک مدرسه رفاه باشد و من آن شبها را فراموش نمی کنم که فکر و مطالعه📚 می کردیم ببینیم برای فردا چگونه برنامه ریزی کنیم و دائماً صدای انفجار💥 گلوله و حتی گلوله های منوری را که ما تصور می کردیم به طرف #بیت_ امام پرتاب می شود، مشاهده می کردیم، که خیلی شب های هیجان انگیزی بود».
(مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پیرامون خاطرات انقلاب، 11 بهمن 1363)
#ادامه #دارد
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════🌸 ═╝
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺
#خواهرشهید
راهپیمایی های 22 بهمنش ترک نمی شد.👌 عادتی داریم که خانوادگی ماهی یک بار دور هم جمع می شویم☺️ که سجاد اغلب دیر به خانه می آمد. یکبار برادرم خواست به موقع بیاید اما نشد، وقتی به فامیل گفتم هیات است من را دعوا کردند که چرا اجازه می دهی سجاد تا نیمه شب بیرون بماند.😔 با سجاد هماهنگ کردم که وقتی به مهمانی آمد حواسش به حرف هایی که درباره اش می زنند باشد. وقتی سجاد آمد بی توجه به حرف های دیگران هیچ پاسخ تندی نداد و فقط سکوت کرد.😌
بچه هایی که زیر نظر او در حلقه های صالحین فعالیت می کردند بسیار به او علاقه داشتند.❤️ اگر کسی از بچه ها یکی دو روز نمی آمد حتما سراغش را می گرفت و جویای احوال بچه ها بود.
#شهیدسجادزبرجدی
#سالروزولادت
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
#حجاب اسلحه محکمی است که زن با آن می تواند از حقوق و ارزش هایش دفاع کند.
#چالش_دختران_فاطمی
عزیزان وهمراهان همیشگی ،عکس دختر دلبند خود یا اطرافیان عزیزتان را با حجاب برای ما ارسال کنید تا با نام خودشون درکانال به اشتراک بزاریم 😍
🌟لطفا هنگام ارسال عکس به خاطر داشته باشید که:
1)حتما اسم فرزند دلبندتون رو همراه ،سن و نام شهری که ساکن هستید ذکر کنید.
2) لازم به ذکر است رده سنی شرکت در این چالش تا 8 سال میباشد.
عکس رو به آیدی زیر ارسال کنید،منتظر عکس
فرشته های کوچولوتون هستیم 😍
@Yaaliiiiiiii👈
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelh
╚═ ⚘════🌸 ═╝
🔰 امام صادق(ع) می فرمایند : هر یک از شما باید روز جمعه خود را آراسته ساخته، غسل کرده و عطر بزند، ریش خود را شانه کرده و بهترین لباسش را بپوشد و برای رفتن به #نماز جمعه آماده شود،
و باید در روز جمعه با وقار بوده و خوب عبادت کرده و تا می تواند، کارهای خیر انجام دهد، خداوند از کارهایی که در روی زمین انجام می گیرد با خیر است و پاداش نیکی های آن را دو برابر می کند♦️
✍(اصول کافی، ج 3 ص 417)
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════🌸 ═╝
دوستان گرامی
✍شاید خیلی ازشما عزیزان هم توسل به شهدا کردین و حتما هم کمکتون کردن😊
خوشحال میشیم اگه مایل بودین حتما به این آیدی #دلنوشته_هاتون رو بفرستین☺️👇
@Tm_EH_68
🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊
#قسمت_پنجاه_و_یک
دو برادر🌹🌹
راوی:علي صادقی
براي مراســم ختم شهيد شهبازی راهي يكی ازشهرهای مرزي شديم.طبق روال و سنّت مردم آنجا،مراسم ختم😔ازصبح تاظهر برگزار ميشد.ظهر هم برای میهمانان آفتابه و لگن مي آوردند!باشســتن دست ها،مراسم با صرف ناهار تمام ميشد.در مجلس ختم كه وارد شدم جواد بالای مجلس نشسته بودو ابراهيم💚كناراو بود.من هم آمدم وكنار ابراهيم نشستم.ابراهيم و جواد دوســتاني بســيارصميمي ومثل دو بــرادر😍براي هم بودند.شوخي های😁آنها هم در نوع خودجالب بود.در پايان مجلس دو نفر ازصاحبان عزا،ظرف آب ولگن را آوردند.اولين كسي هم كه به سراغش رفتندجواد بود.ابراهيم در گوش جواد، كه چيزي از اين مراسم نميدانست حرفي زد!جواد باتعجب😳وبلند پرسيد:جدی ميگي؟!ابراهيم💚هم آرام گفت:يواش، هيچي نگو!بعد ابراهيم💚به طرف من برگشــت.خيلي شــديد وبــدون صداميخنديد😂.گفتم:چي شده ابرام💚؟!زشته،نخند!رو به من گفت:به جواد گفتم،آفتابه روكه آوردند،سرت رو قشنگ بشور!!چند لحظه بعدهمين اتفاق افتاد.جواد بعد از شســتن دســت،سرش رازيرآب گرفت و...جواد در حالي كه آب از ســرورويش مي چكيدبا تعجب😳به اطراف نگاه ميكرد.گفتم: چيكار كردي جواد!مگه اينجا حمامه!بعد چفيه ام رادادم كه سرش را خشك كند!
#ادامه_دارد ...
[❀ @ebrahimdelha ❀]
🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊
🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊
در يكي از روزهاخبررسيدكه ابراهيم💚وجوادورضاگودينی پس از چندروزمأموريت،از سمت پاسگاه مرزي درحال بازگشت🚶هستند.از اينكه آنهاسالم بودند خيلي خوشحال😍شديم.جلوي مقرشــهيد اندرزگو جمع شــديم.دقايقی بعدماشــين🚕آنهاآمدوايســتاد.ابراهيم💚ورضاپياده شــدند.بچه ها خوشــحال دورشان جمع شدندوروبوسي😗كردند.يكی از بچه ها پرسيد:آقا ابرام💚جواد كجاست؟!يك لحظه همه ساكت🤐شدند.ابراهيــم مكثي كرد،درحالي كه بغض😓كرده بود گفت:جواد!بعدآرام به سمت عقب ماشين نگاه كرد.يك نفر آنجا دراز كشيده بود.روي بدنش هم پتو قرار داشت!سكوتی😶كل بچه هاراگرفته بود.ابراهيم ادامه داد:جواد ...جواد!يك دفعه اشك😭از چشمانش جاري شدچند نفرازبچه هاباگريه دادزدند:جواد، جواد!وبه ســمت عقب ماشــين رفتنــد!همينطوركه بقيه هم گريه😭ميكردنــد،يكدفعه جواداز خواب پريد!نشست وگفت:چي، چي شده!؟جواد هاج و واج😟،اطراف خودش رانگاه كرد.بچه هاباچهره هايي اشــك آلودوعصباني😠به دنبال ابراهيم ميگشــتند.اماابراهيم سريع رفته بود داخل ساختمان!😉
#پایان_قسمت_پنجاه_و_یک
[❀ @ebrahimdelha ❀]
🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
#عنایت_حضرت_فاطمه
به شهید عزیز #عبدالحسین_برونسی
گفت: با هم می ریم ازش می پرسیم.
گفتم: نه، شما نباید بیای؛ من به خلق و خوی فرماندم آشنا ترم، اگر بفهمه شما هم خبردار شدی، بعید نیست که دیگه برای همیشه راز اون دستورها رو پیش خودش نگه داره و فاش نکنه.😞
گفت: راست می گی سید، این طوری بهتره.👌
مکثی کرد و ادامه داد: شما جریان رو می پرسی و ان شاء الله بعداً به من هم می گی.☺️
همین که رسیدیم پشت دژ خودمان، یک راست رفتم سراغش. تو سنگر فرماندهی گردان، تک و تنها نشسته بود و انگار انتظار مرا می کشید. از نتیجه کار پرسید. زود جوابی سر هم کردم و به اش گفتم. جلوش نشستم و مهلت حرف دیگری ندادم. بی مقدمه پرسیدم: جریان دیشب چی بود؟🤔
طفره رفت. قرص و محکم گفتم: تا نگی، از جام تکون نمی خورم، یعنی اصلاً آروم و قرار نمی گیرم.😒
می دانستم رو حساب سید بودنم هم که شده، روم را زمین نمی زند. کم کم اصرار من کار خودش را کرد.🤗 یک دفعه چشم هاش خیس اشک شد. به ناله گفت: باشه، برات می گم.😢
انگار دنیایی را به ام دادند. فکر می کردم یکسره اسرار ازلی و ابدی می خواهد برام فاش شود. حس عجیبی داشتم.😌
#ادامه_دارد
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝
〰〰〰🌸🍃🌸🍃🌸〰〰〰
ما دولت تسلیم و رضا می طلبیم
راهی سوی اقلیم بقا می طلبیم
اندر دو جهان ، عزت و اقبال و نجات
از فیض ولایت رضا می طلبیم
صلوات خاصه امام رضا(ع)😍
#ساعت_هشت_شب 🕗
به نیابت ازجمیــع شهـــدا🕊⚘
و به ویژه
#شهــید_محمدرضا_دهقان امیری🌷
🌸 اللهّمَ صَلِّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی، الامامِ التّقیِّ النّقیِّ و حُجّتکَ
عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ و مَن تَحتَ الثَّری،
الصّدّیقِ الشَّهیدِ صَلَوةً کثیرَةً تامَةً زاکیَةً
مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ🌸
✾════✾❤️✾════✾
@ebrahimdelha
✾════✾❤️✾════✾