eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
33.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ••✾ِدوستان گرامی••✾ِ سلام وعــرض ادب ✍منتظر دلنوشته هاتون هستیم... ✾دوستانی ڪه عنایت شهدا شامل حالشون شده باعث افتخار ماست ڪه دلنوشته های خودتونو به آیدی زیر ارسال بفرمایید...☺️ ••✾ِ✾• @yaafatemeh135:خادم دلنوشته 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ╔═ 🍃════⚘ ═╗ ✾ @ebrahimdelha✾ ╚═ ⚘════🍃 ═╝
دل نوشته ای تقدیم به شهدای مدافع حرم 🌺 ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿 🌷شهادت عشق می خواهد🌷 عشق مدرک شناسایی نمی خواهد.... می آید ... قلب ناباورت را عقد می کند و ماندگار می شود. تا به خودت بیایی عشق پا گیر و جاگیر می شود... عادتت می شود و دیگر رفتنی در کار نیست. این عشق سنگین و رنگین و دلپذیر می آید... فقط کافیست بیاید... آری ..... جنگیدن در مقابل جبهه ی کفر چیزی جز عشق نمی خواهد . این عشق جوری می آید که نمی دانی از کجا آمد و ... از خیلی وقت پیش ها سلامش را داده و منتظر امروز نشسته. عشق امروز برای عاشق با نبرد در جبهه ی جنگ آمده و جوانان ایرانی با داشتن والاترین عشق که همان عشق الهیست جان خود را نثار عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب سلام الله می کنند و قطره قطره ی خونشان تا ابد میان خطوط خاطرات ما جاریست.... 🌷اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک🌷 ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ دلنوشتهٔ خادم کانال ╔═ 🌸════⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘════🌸 ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 استاد سرکار گذاشتن بچه‌‌ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبه‌رو می‌شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه می‌گویید؟» آن برادر خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمی‌گردد والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمی‌کند. اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم الرزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم‌الراحمین»😄 طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آورده‌ای؟»😅 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ╔═ 🌸════⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘════🌸 ═╝
°•|🍃🌸 #دلنوشتـــــہ ای ڪه بر تربت من می‌گذری، روضـه بخوان نام #زینب شنوم، زیرِ لحد گریه کنم 《 #شهیـد_دهقـــــان بر سرِ مـــــزار #شهیـــــد_خلیلـــــی》 #پنج‌شنبه‌های_دلتنگی #یاد_شهدا_با_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 #خبر_فوری 🌷کشف و شناسایی پیکر مطهر امیر سرلشکر شهید «حسین ادبیان» پس از ۳۸ سال سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین اعلام کرد : درجریان تفحص اخیر در ارتفاعات 1150 بازی دراز، پیکر مطهر امیرسرلشکر شهید حسین ادبیان از فرماندهان گمنام و غیور ارتش قهرمان ،پس از 38سال کشف و شناسایی گردید به منظور تکریم مقام این شهید والامقام ،مراسم وداع با این شهید عزیزبا حضور فرماندهان ، همرزمان و مردم عزیز تهران روز شنبه مورخ 29 تیر از ساعت 16 در معراج شهدای تهران برگزار می گردد. بر اساس برنامه ریزی به عمل آمده مراسم استقبال از سرلشگر شهید حسین ادبیان روز یکشنبه توسط ارتش جمهوری اسلامی در محل پادگان لشکرک برگزار خواهد شد پیکر مطهر شهید روز دوشنبه به استان کرمانشاه اعزام خواهد شد تا چشم انتظاری 38 ساله خانواده شهید پایان یابد برابر هماهنگی های بعمل آمده ، به حول و قوه الهی پیکر مطهر شهید حسین ادبیان همزمان با ایام سالگرد عملیات پیروزمندانه مرصاد ،روز پنج شنبه مورخ 3 مرداد در استان کرمانشاه تشییع و به خاک سپرده خواهد شد ══════°✦ ❃ ✦°══════ @ebrahimdelha ══════°✦ ❃ ✦°══════
#گاندو ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
🌷🌷🌷 سلام خدمت همراهان گرامی🌟🌸 طبق روال با مروری بر کتاب مهمان شام در خدمت شماییم✨ با اجازتون بریم سراغ ادامه ی داستان✨ آماده این؟! بِسْمِـ اللّٰہ .. @ebrahimdelha 🌷🌷🌷
🌷🌷🌷 🍀🍀🍀 ... ✍سيد حال عجيبي پيدا کرد. روي يکي از ساختمان هاي اردوگاه عکس بزرگي از شهيد درويشي زده بودند.رفت جلوي عکس شهيد ايستاد زيرلب چيزهايي رو زمزمه کرد. بعد باصداي بلند گفت: حسن آقا،آبرمون روپيش مهمونات نبر، مارو شرمنده ی زائرين شهدا نکن. اين حرف رو زد و اومد طرف آشپزخانه. لحظات به سختي و با اضطراب مي گذشت.زانوي غم بغل کرده بوديم ومنتظرفرج!! يه دفعه صداي ممتد بوق اتوبوسي توجهمون روبه سمت درب ورودي اردوگاه جلب کرد. باعجله به سمت اتوبوس دويديم. مسئول کاروان رو صدا زد. بعد درب صندوق اتوبوس روبالا زدوگفت: ما ديگه داريم ميريم شهرستان،اين نون هااضافي است،مي تونيد استفاده كنيد؟ چندين بسته بزرگ پر از نان درمقابل ما بود. مات ومبهوت فقط اشک مي ريختيم. خدايا چقدر زودصداي خادمين شهدا رو شنيدي!؟ @ebrahimdelha 🌷🌷🌷
🌷🌷🌷 خب تا فردا منتظرم باشید که بیام و ی قسمت دیگه رو براتون تعریف کنم😊 ✨شبتون منور با نور شهـــــدا✨ یاعلی🙏 @ebrahimdelha 🌷🌷🌷