eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
36.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
. ▪️خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود. پناه می برم به خدا از روزی که گناه، فرهنگ و عادت مردم شود. #️شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی❤️🌹🌷🌹🌹     ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈          @Ebrahim_navid_delha           ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈ 👆
🇮🇷 🇮🇷 🍃🌸 خانم: ابویی 🌸🍃 توجه داشته باشین با فوروارد بنر مخصوص خود به گروهها👨‍👩‍👧‍👧 بازدید (👁سین)پست خود راافزایش دهید💯تا در اول شوین🏁 دوستان خود را به چالش دعوت کنید ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈ @Ebrahim_navid_delha ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈ 👆
🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️ بسم رب الشهداء و الصدیقین  ياد شهدا بايد هميشه در فضاى جامعه زنده باشد. مقام معظم رهبری😍 نام و نام خانوادگی:روح الله قربانی تولد: ۱۳۶۸/۰۳/۰۱ -- تهران شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ -- سوریه ،حلب محل خاکسپاری:بهشت زهرای تهران قطعه ۵۳ هوای گرم خرداد ماه سال 1368 در محله هفت تیر تهران بود که خداوند فرزند پسری را به خانواده قربانی هدیه داد، همان سال بود که در 14 خردادش، کل ایران در مصیبتی بزرگ فرو رفت و داغدار رهبرکبیر انقلاب شد😭. مادر روح‌الله، اول نامش را عباس گذاشته بود، اما بعد از رحلت امام خمینی(ره) نام فرزندش را تغییر داد و روح‌الله گذاشت. پدر روح‌الله سردار سپاه و از رزمندگان هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است و مادر روح‌الله که زنی مؤمنه بود، او را در سن پانزده سالگی تنها گذاشت و به رحمت خدا رفت. روح‌الله 10 سال از زندگی خود را در این دنیا بدون مادر سَر کرد. در سن 19 سالگی از شاگردان اخلاق حاج‌آقا مجتهدی تهرانی شد😉و از ایشان بهره‌های فراوانی برد. دانشگاه هنر قبول می‌شود و در کنارش در کلاس‌های انیمیشن حوزه هنری هم شرکت می کند و زمانی که جذب سپاه می شود از دانشگاه انصراف می‌دهد. مادر روح‌الله هم مثل همه مادران برای پسرش آرزوهایی داشت، و همیشه آرزویش بود که یا شهید شود و یا اینکه یک طلبه باشد تا قدمی در راه دین بردارد و روح‌الله سال‌ها بعد آرزوی مادر را در دفاع از حرم عقیله بنی‌هاشم سلام‌الله علیها محقق کرد❤️. @ebrahim_navid_delha 👈انتشار با درج لینک مجاز است‌🤞 ❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷
📿 🙏به استقبال نماز می رویم 🌺🍃کل را انرژی‌ای فرا گرفته است که از تو محافظت می‌کند و مراقب توست. ❌این همیشه در دسترس است، اما اگر تو از آن هستی، فقط خودت مقصری! ⭕️اگر تو را نگاه داری ممکن است با وجود درخشش در آسمان، در به سر بری! ✅در مورد خداوند نیز اینگونه است ... خداوند همواره جاری است اما ما به روی آن . ❤️قلبت را در خداوند بگذار تا بتوانی دریافت داری. تا بتوانی همراه با کــُل به تپش درآیی، هماهنگ با کل… آنگاه خیر و برکتی عظیم نصیب تو می‌شود… ┈┅━^*❀💠❀*^━┅┈ @Ebrahim_navid_delha ┈┉━^*❀💠❀*^━┉┈ انتشار بادرج لینک مجاز است👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 🇮🇷 🍃🌸 خانم: مهری 🌸🍃 توجه داشته باشین با فوروارد بنر مخصوص خود به گروهها👨‍👩‍👧‍👧 بازدید (👁سین)پست خود راافزایش دهید💯تا در اول شوین🏁 دوستان خود را به چالش دعوت کنید ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈ @Ebrahim_navid_delha ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈ 👆
🍃🌸✨《دعوت نامہ》✨🌸🍃 دوستان شهـــــــــ❤️ـــدایی توجه توجه❗️❗️❗️❗️📣📣📣 🥀«ابرگروه ختم قرآن وذکرشهیدان»🥀 🕊«ابراهیم هادی و نوید صفری»🕊 💢اگه حاجت داری بیااااا💯 💢اگه میخوای به نیابت از شهـــــــدا ذکر بگین📿 و ختم قران بخونین📖 💢اینجا یه گروه معنوی و شهـــــــدایی هست✨ 💢جهت حاجت روایی شما عزیزان ختم قران و ذکر گفته میشه☺️ آمدنت تو این گروه اتفاقی نیست ❣ ❣خادمین ما منتظر شما هستن تا برای حاجت روایی اسم شما را ثبت کنن❣ خادمین گروه ذکر ♡ ↴ ➣ 🆔 @zahrayyy خادمین گروه ختم قران ♡ ↴ ➣ 🆔 @hedari44 •┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈•
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق ⃣7⃣ علی! لب هایت بهم می خورد: جووونِ علی! موهایت بلند شده و تا پشت گردنت آمده و همین طور ریشت که صورتت را پخته تر کرده. چشم های خمار و مژه های بلندت دلم را دوباره به بند می کشند. دوست دارم به آغوشت بیایم و گله کنم از روزهایی که نبودی… بگویم چند روزی که گذشت از قرن ها هم طولانی تر بود. دوست دارم از سر تا پایت را ببوسم. دست در موهای پرپشت و مشکی ات کنم و گرد و خاک سفر را بتکانم، اما سجاد مزاحم است. از این فکر بی اختیار لبخند می زنم. نگاهم در نگاهت قفل و کل وجودمان درهم غرق شده. دست راستم را روی یقه و سینه ات می کشم. – آخ! خودتی؟ خودِ خودت؟ علی من برگشته؟ نزدیک تر می آیم. با چشم اشاره می کنی به برادرت و لبت را گاز می گیری. ریز می خندم و فاصله می گیرم. پر از بغضی! پر از معصومیت در لبخندی که قطرات باران و اشک خیسش کرده. سجاد با حالتی پُر از شکایت و البته به شوخی می گوید: ای بابااا بسه دیگه. مردم از بس وایسادم… بریم تو بشینید روی تخت هی بهم نگاه کنید. هر دو می خندیم. خنده ای که می توان هق هق را در صدای بلندش شنید. سجاد ادامه می دهد: راست می گم دیگه. حداقل حرف بزنید دلم نسوزه. در ضمن بارون هم داره شدید می شه ها. تو دست مشت شده ات را آرام به شکمش می زنی و با خنده می گویی: چه غر غرو شدی سجاد! باید یه سر ببرمت جنگ تا آدم بشی. سجاد مردمکش را در کاسه چشمش می چرخاند و می گوید: ان شاء الله. چادرم را روی صورتم می کشم. می دانم این کار را دوست داری. – آقا سجاد… اجازه بدید من کمک کنم. سجاد می خندد و می گوید: نه زن داداش. علی ما یه کم سنگینه. کار خودمه… نگاهت همان را طلب می کند که من می خواهم. به برادرت تنه می زنی و می گویی: خسته شدی داداش برو…خودم یه پا دارم هنوز… ریحانه هم یه کم زیر دستمو می گیره. سجاد از نگاهت می خواند که کمک بهانه است. دلمان برای همسرانه هایمان تنگ شده. لبخند شیرینی می زند و تا دم در همراهیت می کند. لِی لِی کنان کنار در می آیی و کف دستت را روی دیوار می گذاری… سجاد از زیر دستت شانه خالی می کند و با تبسم معنا داری یک شب به خیر می گوید و می رود. حالا مانده ایم تنها… زیر بارانی که هم می بارد و هم گاهی شرم می کند از خلوت ما و رو می گیرد از لطافتش. تاریکی فرصت خوبی است تا بتوانم در شیرینی نگاهت حل شوم. نزدیک می آیم. آنقدر نزدیک که نفس های گرمت پوست یخ کرده صورتم را می سوزاند. با دست آزادت چانه ام را می گیری و زل می زنی به چشم هایم. دلم می لرزد! – دلم برات تنگ شده بود ریحان… دستت را با دو دستم محکم فشار می دهم و چشم هایم را می بندم. انگار می خواهم بهتر لمس پر مهرت را احساس کنم. پیشانی ام را می بوسی، عمیق و گرم. وسط کوچه زیر باران… از تو بعید است. ببین چقدر بیتابی که تحمل نداری تا به حیاط برویم و بعد مشغول دلتنگیمان شویم! ریز می خندم و می گویی: جونم! دلم برای خنده های قشنگت تنگ شده بود. دستت را سریع می بوسم. – چرا این جوری کردی!؟ کنارت می ایستم و درحالی که تو دستت را روی شانه ام می گذاری جواب می دهم: چون منم دلم برای دستات تنگ شده بود. لی لی کنان با هم داخل می رویم و من پشت سرمان، در را می بندم. کمک می کنم روی تخت بنشینی… چهره ات لحظه نشستن جمع می شود و لبت را روی هم فشار می دهی. کنارت می نشینم و مچ دستت را می گیرم. – درد داری؟ – اوهوم… پامه. نگران به پایت نگاه می کنم. تاریکی اجازه نمی دهد تا خوب ببینم. – چی شده؟ – چیزی نیست… از خودت بگو. – نه بگو چی شده؟ پوزخندی می زنی و می گویی: همه شهید شدن، اونوقت من… دستت را روی زانوی همان پای آسیب دیده می گذاری. – فکر کنم دیگه این پا، برام پا نشه. چشم هایم گرد می شود. – یعنی چی!؟ – هیچی. برای همین می گم نپرس! نزدیک تر می آیم. – یعنی ممکنه..؟ – آره ممکنه قطعش کنن!… هر چی خیره حالا! مبهوت خونسردی ات، لجم می گیرد و اخم می کنم. – یعنی چی هر چی خیره!؟ مو نیست که کوتاه کنی، دوباره در بیاد. پاست. لپم را می کشی و می گویی: قربون خانومم برم. شما حالا حرص نخور… وقت قهر کردن نیست. باید هر لحظه را با جان بخرم. سرم را کج می کنم. – برای همین دیر اومدید؟ آقا سجاد پرسید همه خوابن؟… بعد گفت بیام در رو باز کنم. – آره. نمی خواست خیلی هول کنن با دیدن من. منتظریم آفتاب بزنه بریم بیمارستان. – خب بیمارستان شبانه روزیهِ که. – آره، اما سجاد خسته است. خودم هم حالشو ندارم. سکوت می کنی و وقتی نگاه خیره ی مرا می بینی، ادامه می دهی: راستش اینایی که گفتم همه اش بهونه است. دیگه پامو نمی خوام. خشک شده ♻️ ... 💘 @ebrahim_navid_delha ✫┄┅═══☆♡☆═══┅┄✫ ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨♥️ امـام سـیـد علے خامنهـ اے : ملٺ ایراݩ هـرسال بـا حرڪت خود در بیست و دوم بهمن، دشمن را در جاے خـود متوقف و وادار بهـ عقب‌نشینے کرده اسٺ🌷🍃 📌اما ۲۲ بهمݩ امسال یڪ فرق مهم با سالهای قبل دارد ... از امسال حاج قاسمـِ رهبـر دیگر در جمع ما نیست💔😭 🌹فردا یڪ بهـ شوق خون‌خواهے از طُ بهـ میدان مے‌آید✊ 🌟فـردا همهـ مے‌آییم حاج قاسم♡✌️🏻 🇮🇷 🕊🥀 ⚔ 🇺🇸🔥 @Ebrahim_navid_delha کپی با درج لینک مجاز است👆👆
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 کمک های شما برای مراسم شهادت شهید ابراهیم هادی😍 قبول باشه 🙏 شماهم در برگزاری این مراسم شریک باشید ولو با هزار تومان 🤩 شماره کارت برای واریز👇👇 6037997291276690 به نام منیژه کریمی منش لطفا پس از واریز،عکس فیش واریزی خود رو به ایدی زیر بفرستید😉 🆔 @alone98 ✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 @Ebrahim_navid_delha
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼 شروع چله 4☆11☆98 (س) 🌷 🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸 💠روز ♡ نوزدهم ♡ به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)، ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله 🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀 🕊🌷صیاد شیرازی 🕊🌷مصطفی چمران 👇👇👇 @Ebrahim_navid_delha ⚘🕊
 🌸🍃بِسْمِ رَبِّ الشُهدا🌸🍃 📌ثبت نام سراسرے خادم الشهــدا 💯ظرفیت ثبت نام محدود است 📲در فضای مجازی خادم الشهــدا باشین ♻️ مجموعه 🍃شهــیدان ابراهیم هادی و نوید صفری🍃 📌 داشتن تجربه و سابقه ادمینی در خادمی کانال الزامی است ✌️ 🚺 📌 همین الان برای خادمی شهدا به این ایدی،پیام بده👇👇 خادم‌ کانال: 🆔 @khorsandir خادم‌ قرآنی: 🆔 @Hedari44
﷽┄✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦┄﷽ ⇧⇧ 📖صفحه ۵۲۰ 📖جزء۲۶ ☀️ ۲۲ بهمن🌨 ۱۳۹۸ 🌙 ۱۶ جمادے الثانے ۱۴۴۱ 🌲 11 فوریه 2020 📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام سجاد (ع) ▫️امام باقر (ع) ◽️امام صادق (ع) ➖🔝❣اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج❣🔝➖ ➬ 🆔 @Ebrahim_navid_delha ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز آسمانی شدن تو،ای مهربان..🕊 درخلوت خودم بودم که صدا زدی مرا... نه اینکه من خود آمده باشم... تو مرا خواندی... و راهم دادی به دنیای زیبایت...❤️ تو هادی دل هایی....🌸 #بی_نشانی، نشان توست.. تو نخواستی شهرت را... نخواستی دیده شدن را... و نخواستی دنیا را... تو نخواستی عزیز مردم باشی... تو خدا را خواستی و عزیز خدا بودن را... خدا خواست که نام تو را بر سر زبان ها جاری کند... خدا خواست که تو را عزیز کند...❤️ که نور باشی در ظلمات ما... و چراغ راه باشی.. #هادی_دلها باشی.. برای همه ی ماگمشدگان... تمام عمر مدیون مهربانی هایت هستیم..‌‌. 🦋🌾شهادت مبارک عزیز برادرم🌾🦋 @ebrahim_navid_delha ✫┄┅══🇮🇷🖤🇮🇷══┅┄✫ ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۲ بهمن ماه، سالروز شهادت شهید ابراهیم هادی گرامی باد🌹🇮🇷 @Ebrahim_navid_delha ✫┄┅═══════┅┄✫ ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷 🍃بیشتر بدانیم از شهید روح الله قربانی از زبان همسرشان: روح‌الله در زندگي برنامه‌ريزي دقيقي داشت. يك دفترچه📒كوچك داشت كه كارهاي هفتگي، ماهانه و گاهي سالانه را در آن مي‌نوشت. به من هم توصيه مي‌كرد كارهايم را بنويسم تا با هدف جلو بروم. بسيار به درس، تحصيل و خواندن كتاب علاقه داشت. مسلط به زبان عربي و انگليسي بود و تصميم داشت زبان سوم را هم شروع كند😉. براي بزرگ‌ترها به خصوص پدر و مادر احترام خاصي قائل بود. با وجود مشغله كاري از پدر و مادرم مي‌خواست هر كاري داشتند از او كمك بگيرند. بسيار روابط حساب‌شده‌اي با ديگران داشت و سعي مي‌كرد روابط را حفظ كند. اگر مشكلي براي اقوام پيش مي‌آمد روح‌الله ناراحت مي‌شد و كمك مي‌كرد تا حل شود. مدام دنبال چاره‌اي براي حل مشكل مردم بود. در صله‌‌رحم اگر وقت سرزدن به اقوام را نداشت حتماً تلفني📱 جوياي احوالشان مي‌شد. خيلي به تفريحات اهميت مي‌داد. بعد از مأموريت‌هاي طولاني و مشغله‌هاي كاري‌اش زماني كه بر‌مي‌گشت براي من وقت زيادي مي‌گذاشت و سعي مي‌كرد بيشتر كنارم باشد تا نبودن‌هايش جبران شود. گاهي براي شام رستوران و براي قدم زدن و تفريح پارك مي‌رفتيم. براي خريد نيز حوصله بسياري داشت. من از تفريح و خريد كردن با روح‌الله بسيار لذت مي‌بردم😍. @ebrahim_navid_delha 👈انتشار با درج لینک مجاز است.🤞 ❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🥀ذره ذره کنار هم قرار گرفتند و فرشی ساختند به وسعت عرش، شاید برای چشمانمان تکراری باشند اما خاک اینجا با دیگر خاک ها متفاوت است. خاک اینجا زنده است، نفس میکشد،با ادمی صحبت میکند. معطر به عطر غسیل الملائکه است،میزبان و شاهد قدم های پاک دلاورانی بوده که پنج روز بدون غذا و با لب تشنه درس ایثار و فداکاری را در سر فصل اصلی دفتر تاریخ ثبت کردند.. خاک اینجا کسی را در اغوش گرفته که پا روی اشفته بازار هستی گذاشت و دلبسته خدا شد؛ عاقلانه فکر کرد و عاشقانه عمل پهلوانی که در ژرفای ظلمات در بلندای تپه بدون هیچ بیم و هراسی جلوی دشمن صدای ملکوتی اذان را سرود و توسلش به حضرت زهرا(س) او را از قطع نخاعی نجات داد.. این خاک اغشته به ذره ذره سلول های بدن کسی است که تمام عزتش گمنام بودنشه، کسی نه ترسید،نه تو دام هوس افتاد،کسی که ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ به قلب اسمان بی وقفه معبر زد. 🍃🌹اری؛ اینجا کانال کمیل است. کانالی که در اتاقک خاک گرفته مغزش رشادت ها و فداکاری های ابراهیم را ثبت کرده است.. ابراهیمی که پیکرش را به ذرات این خاک سپرد تا نبض وجود این خاک تا ابد بتپد.. ❤️سالگرد شهادتت مبارک قهرمان❤️ @Ebrahim_navid_delha ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 5⃣7⃣ تصورش برایم سخت است. تو یک پا نداشته باشی؟ با حالی گرفته به پایت خیره می شوم…که ضربه ای آرام به دستم می زنی. – اووو حالا نرو تو فکر! تلخ لبخند می زنم و می گویم: باورم نمیشه که برگشتی… چشم هایت پر از بغض می شود. – خودم هم باورم نمیشه! فکر می کردم دیگه بر نمی گردم، اما انتخاب نشده بودم. دستت را محکم می گیرم و می گویم: انتخاب شدی که تکیه گاه من باشی… نزدیک می آیی و سرم را روی شانه ات می گذاری. – تکیه گاه تو بودن که خودش عالمیه. می خندی… سرم را از روی شانه ات بر می داری و خیره می شوم به لب هایت… لب های ترک خورده میان ریش خسته ات که در هر حالی بوی عطر می دهد. انگشتم را روی لبت می کشم. – بخند! می خندی… – بیشتر بخند! نزدیکم می آیی و صدایت را بم و آرام می کنی و در گوشم می گویی: دوستم داشته باش! – دارم. – بیشتر داشته باش! – بیشتر دارم! بیشتر می خندی. – مریضتم علی. تبسمت به شیرینی شکلات نباتی عقدمان می شود. جلوتر می آیی و صورتم را می بوسی… ♻️ ... 💘 @ebrahim_naved_delha ✫┄┅════════┅┄✫ ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
﷽؛ 🌸 از اهمیت دادن معصومین به نماز اول وقت بگویید تا انگیزه نماز اول وقت پیدا کنم؟ 🌸 به چند نمونه اشاره مي نمائيم: 1. حضرت علي عليه السلام فرمودند : «رسول خدا (ص ) هيچ چيز را نه شام و نه غير آن را، بر نماز مقدم نمي داشت؛ هرگاه وقت نماز فرا مي رسيد، رسول خدا (ص ) ديگر نه خانواده را مي شناخت و نه دوست صمیمی.»1 2. امیرالمؤمنین در جنگ صفين، مشغول نبرد بود و ميان دو جناح درگير، مرتب به خورشيد نگاه مي كرد. ابن عباس عرضه داشت: يا على چرا ايستادهاى (و نمىجنگى)؟ فرمود: منتظر دخول وقتم تا نماز بخوانيم؟! «ابن عباس» گفت: آيا اكنون وقت اين حرفها است، در حالى كه ما به كار جنگ مشغوليم؟ امام فرمود: « براى چه چيز مىجنگيم؟ مگر نه جنگ ما براى نماز است.»2 1 - (مجموعة ورام ؛ ج2 ؛ ص78) 2 - (إرشاد القلوب إلى الصواب،) ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈ @Ebrahim_navid_delha ┈┅━^*❀💠❀*^━┉┈ 👆
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 کمک های شما برای مراسم شهادت شهید ابراهیم هادی😍 قبول باشه 🙏 شماهم در برگزاری این مراسم شریک باشید ولو با هزار تومان 🤩 شماره کارت برای واریز👇👇 6037997291276690 به نام منیژه کریمی منش لطفا پس از واریز،عکس فیش واریزی خود رو به ایدی زیر بفرستید😉 🆔 @alone98 ✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 @Ebrahim_navid_delha
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼 شروع چله 4☆11☆98 (س) 🌷 🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸 💠روز ♡ بیستم♡ به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)، ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله 🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀 🕊🌷جهاد مغنیه 👇👇👇 @Ebrahim_navid_delha ⚘🕊