💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
🌺در ايام دهه فجــ🇮🇷ـــر چند روزي بود كه هيچكس از ابراهيم خبري نداشت😞
تا اينكه روز بيستم بهمن دوباره او را ديدم🙂
بلافاصله پرسيدم: كجائي ابرام جون!؟ مادرت خيلي نگرانه😰مكثــي كرد و گفت: توي اين چند روز، من و دوســتم تلاش ميكرديم تامشخصات شهدائي كه گمنام بودند را پيداكنيم😔چون كسي نبود به وضعيت شهدا،تو پزشكي قانوني رسيدگي كنه.💔
شــب بيســت و دوم بهمن بود. ابراهيم با چند تن از جوانــان انقلابي،✌️🇮🇷 براي تصرف کلانتري محل اقدام كردند.
آن شــب، بعد از تصــ💪ــرف کلانتري 14 با بچه ها مشغول گشت زني در محل بوديم👀.
صبح روز بعد،خبر پيروزي انقلاب از راديو سراسري پخش شد📻 .
ابراهيــم چند روزي به همراه امير به مدرســه ميرفــت😊او مدتی جزء محافظين حضرت امام بود💞بعد هم به زندان قصر رفت و مدت کوتاهي از محافظين زندان بود💪
در اين مدت با بچه هاي کميته در مأموريت هايشان همکاري داشت، ولي رسماً وارد
کميته نشد.☺️
#پایان_قسمت_هجدهم
🕊 @ebrahimdelha 🕊
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
ساعت هشت هر شب و یک قرار عاشقانه😍
هرجا هستیم یک لحظه دلمون رو راهی صحن و سرای امام هشتم بکنیم و سلامی عرض کنیم:✋
#به نیابت از جمیع شهدا
#بویژه
#شهید_محمود_رادمهر
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ
💌💌💌💌💌💌💌💌💌
@ebrahimdelha
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
❤زندگیتون امام رضایی
🌺🍃🍂🌺🍃🌾
🍃🍂🌺🍃🌾
🍂🌺🍃🌾
🌺🍃🌾
🍃🌾
🌾
سلام علیکم
برای گروه ختم قرآن شهید ابراهیم هادی احتیاج به یک خادم خانم می باشد دوستانی که تمایل دارند به ایدی خادم گروه مراجعه کنند
ایدی خادم گروه
@Hadi_delha_ebrahim
🍃
🍃🌾
🌺🍃🌾
🍂🌺🍃🌾
🍃🍂🌺🍃🌾
🌺🍃🍂🌺🍃🌾
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
#عباس_دوران
#قسمت_هشتـم
🕊شهید دوران ۱۲۰ پرواز برون مرزی داشت آیا از این ماموریتها حرفی در خانه می زد؟🤔
❌ نه عباس خیلی اهل حرف زدن نبود 😐فقط قبل از هر پرواز می گفت قول👌 می دهم بمب ها💣 را جایی که مردم عادی و خانواده های عراقی زندگی می کنند نریزم.💥 چه می دانست روزی میرسد که همسرش بی سرپرست و پسرش👶 یتیم می شود.
البته من همیشه به مولایم علی (ع) متوسل شده و می شوم.🙂 مقتدایی که پدر یتیمان بوده و همیشه دست👋 من و پسرم👶 را گرفته است.
از روز آخر بگویید.🗣
روز آخر هم اکثر وقت عباس با امیررضا گذشت👨👦 البته نه با شور و حال همیشه. شب شامش 🍲را خورد و خیلی زودتر از حدمعمول رفت🚶 و خوابیــ😴ــد.
صبــ🌤ــح ساعت ⌚️۴ رفت برای پرواز و قبل از آن مثل همیشه برگه پرواز را پر کرد اما اینبار در صد برگشتنش از ماموریت را کمتر از ۵ درصد اعلام کرد بی آنکه به ما بگوید رفتنی است. رفت و داغ نبودنش را بر دلمان گذاشت.😔
#ادامــہ_دارد...
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🕊*داشتید از روزهای بعد از شهادت عباس می گفتید.😐
از بعد از 🕊🌹شهادت عباس🕊🌹 فقط همین را بگویم که تا ۶ سال مادری برای امیررضا نکردم نه اینکه نخواهم، نه، نمی توانستم.😓
مادرم جور مرا کشید و امیررضا را عزیز تر از بچه های خودش بزرگ کرد.👌
مادرم عباس را خیلی دوســ❤️ــت داشت حتی بیشتر از من و یادگار عباس را روی چشمـانش بزرگ کرد. 😍
دوران بدی بود.😖 پدرم یکسال بعد از ازدواج🎉 ما فوت کرده بود🏴 و حالا مادر و دختر مثل هم به فاصله کمتر از دو سال بی سایه سر شده بودند. ولی مادرم محکـ💪ـم تر از من بود.
♨️ دردهایش را در دلش ریخت تا من و پسرم آسیب بیشتری نبینیم.🙄 ۶ سال که گذشت و من توانستم کم کم خودم را پیدا کنم تصمیم به مستقل شدن از خانواده گرفتم.😊
هرچه بود امیررضا در سن مدرسـ📝ــه قرار داشت. نمی خواستم دوستانش را که می بیند که اتاق🚪 و تخـ🛌ـت و کمد🗄 دارند احساس بدی پیدا کند.
البته مستقل شدن هم مشکلات خاص خودش را داشت☹️ ولی به خاطر پسـ👶ــرم، تنها یادگار عباس همه مشکلات را تحمل کردم.👌
#ادامــہ_دارد...
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
❣
🕊*پس همزمان با مدرسـ✏️ــه رفتن امیررضا شما هم زندگی مستقل را شروع کردید❓
بله. دقیقا.✅
اولین روزی که امیررضا مدرسه رفت🚶 روز سختی بود دوباره آشوب شد 😨در دلم.
جای 🕊عباس🕊 در آن روز خیلی خالی بود که پسرش 🙎♂را در لباس🎓 مدرسه ببیند. ما به خانه ای نقل مکان کردیم که عباس بعد از ازدواج به نامم کرد😌
*امیررضا حالا چه می کند؟🤔
امیرم حالا ۳۲ سال دارد. درسش را در رشته مهندسی شیمی📚 خوانده و به استخدام شرکت نفت در آمده.👷
پارسال ازدواج کرد🎉 و تا دو ماه دیگر خودش پدر👨 می شود.
ازدواج امیررضا هم برای خودش حکایتی داشت.😊
پیدا کردن همسر مورد علاقه اش🙂 را به خودش سپردم ولی او اینکار را نکرد❌ و در دانشگاه هیچ دختری چشمـ👀ـش را نگرفت.
ترجیح می داد سنتی و عاقلانه ازدواج کند.😍 خواستگاری های زیادی رفتیم. انصافا همه هم دخترهای خوبی بودند😊 ولی خب من وسواس زیادی داشتم.
انتخاب کسی که می خواست میراث🕊 عباس، فرزند امیررضا، را بزرگ کند کار آسانی نبود.😓 ملاکم اصلا زیبایی دختر👰 نبود. زیبایی دختر را در تربیت خوب و اصالتش می دانستم. 🙂دلم می خواست همسرش تک فرزند نباشد تا امیررضا لذت داشتن خواهرو برادر👫 را درک کند.
همینطور هم شد. همسر امیررضا یک دختر ایده آل است و رسم همسرداری را به خوبی ایفا کرده.✅
#پایان_قسمت_هشـتم
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺