♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_سی_وپنج
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_سی_وششم 6⃣3⃣
مادرت تا ی هفته باتو سرسنگین بود و ماهردو ترس داشتیم ازین ڪ چیزی ب پدرت بگوید.اما رفته رفته رفتـــــارش مثل قبل شد و آرامش نسبی دوباره بیـــــنتان برقرار شد..فاطمـــــه خیلی ڪنجڪاوی می ڪرد وتو بخوبی جواب های سربالا ب او میدادی. رابطـــــه بین خودمان بهترازقبل شده بود اما آنطور ڪ انتظار میرفت نبود!تو گاها جواب سوالم را میدادی و لبخـــــندهای ڪوتاه میزدی.ازابراز محبت و عاشقـــــی خبری نبود! ڪاملا مشخص بود ڪ فقط میخـــــاهی مثل قبـــــل تندی نڪنی و رفتار معقـــــول تری داشته باشی.اما هنوز چیزی ب اسم دوست داشتن در حرڪات و نگاهت لمـــــس نمیشد...☺️
سجاد هم تاچند روز سعی می ڪرد سرراه من قرارنگیرد . هردو خجـــــالت می ڪشیدیم و خودمان رامقصر میدانستیم.
💞
باشیطنت منو را برمیدارم و رو می ڪنم ب زینب
_ خب شما چی میل می ڪنید؟
وسریع نزدیڪ ش میشوم و درگوشش آهسته ادامه میدهم:
_ یا بهتره بگم ڪوشولوت چی موخـــــاد بخلم...
میخندد و خجـــــالت سرخ میشود.فاطمـــــه منو را ازدستم می ڪشد و میزند توی سرم
_ اه اه دوساعت طول می ڪشه ی بستنی انتـــــخاب ڪنه!
_ وا بی ذوق! دارم برای نی نی وقت میزارم🤒
زینب لبش را جمـــــع می ڪند و آهسته میگوید
_ هیس چرا داد میزنید زشته!!!😤
یدفعه تو ازپشت سرش می آیی،ڪف دستت راروی میز میگذاری و خـــــم میشوی سمت صورتش
_ چی زشته آبجی؟
زینب سرش را مینداز پایین.فاطمـــــه سرڪج می ڪند وجواب میدهد
_ این ڪ سلام ندی وقتی میرسی
_ خب سلام علیڪم و رحمه الله و برڪاته...الان خوشـــــگل شد؟
فاطمـــــه چپ چپ نگاهش می ڪند
_ همیشه مسخره بودی!!
خنده ام میگیرد😅
_ سلام اقاعـــــلی!اینجا چی ڪار می ڪنی؟
نگاهم می ڪنی و روی تنها صـــــندلی باقی مانده مینشینی
_ راستش فاطمـــــه گفت بیام.مام ڪ حرف گوش ڪن!آمدیم دیگر
ازین ڪ توهم هستی خیلی خوشحال میشوم و برای قدردانی دست فاطمـــــه را میگیرم و با لبخـــــند گرم فشار میدهم.اوهم چشمڪ ڪوچڪی میزند.😉
سفارش میدهیم و منتظر میمـــــانیم.دست چپت را زیرچانه گذاشته ای و ب زینب زل زده ای...
_ چ ڪم حرف شدی زینب!
_ ڪی من؟
_ اره! ی ڪمم سرخ و سفید!
زینب بااسترس دست روی صورتش می ڪشد و جواب میدهد
_ ڪجا سرخ شده؟
_ یڪمم تپل!
اینبار خودش راجمـــــع و جور می ڪند
_ ااا داداش.اذیت نڪن ڪجام تپل شده؟
باچشم اشاره می ڪنی ب شكمش و لبخند پررنگی تحویل خـــــاهر خجالتی ات میدهی!😓
فاطمـــــه باچشمهای گرد و دهانی باز میپرسد
_ تواز ڪجا فهمیدی؟
میخندی
_ بابا مثلا یمدت غابله بودما!
همه میخنـــــدیم ولی زینب باشرم منو را ازروی میز برمیداردوجلوی صورتش میگیرد.
توهم بسرعت منو رااز دستش می ڪشی و صورتش رامیبوسی
_ قربون آبجی باحیام
باخنده نگاهت می ڪنم ڪ ی لحظه تمـــــام بدنم سرد میشود با ترس ی دستمـــــال ڪاغذی ازجعبه اش بیرون می ڪشم،بلند میشوم،خـــــم میشوم طرفت و دستمال راروی بینی ات میگذارم...
همه یدفعه ساڪت میشوند.
_ علـــــی...دوباره داره خون میاد!
دستمال رامیگیری و میگویی
_ چیزی نیست زیرآفتاب بودم ....طبیعیه.🙂
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
✫┄┅═══════════┅┄✫
@Ebrahimdelha
#نمازشب
🍃نزدیکی به پروردگار با نماز شب🌱
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:
«بر شما باد بلند شدن برای نماز شب و قیام شبانه؛ زیرا که آن رویه صالحانِ قبل از شماست و قیام شبانه، انسان را به خداوند نزدیک می کند و کفاره گناهان و بدی هاست و گناهان را نابود می کند و جسم را صحیح و سالم می کند و درد و بلا را از جسم دور می گرداند».
#نماز_شب_بخوانیم_حتی_یک_رکعت
🌸✨🌸✨🌸✨
@ebrahimdelha
🌸✨🌸✨🌸✨
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله
السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼
شروع چله24☆9☆98
#ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن
🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸
💠روز♡پانزدهم ♡
به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)،
ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله
🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀
🕊🌷 حاج حسین_ همدانی
🕊🌷 محمدعلی_سیاره
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝
🎀🕊🎀🕊🎀🕊🎀🕊🎀🕊🎀🕊
🔆 امروز یکشنبه
📆 ۸ برج دی ۱۳۹۸ ه.ش
📆 ۲ ماه جمادی الاول ۱۴۴۱ ه.ق
📆 ۲۹دسامبر ۲۰۱۹ میلادی
📿ذکر روز صد مرتبه📿
❤️یا ذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام❤️
❤️ای صاحب جلال و بزرگواری❤️
✅ روایت شده که در این روز زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) و زیارت حضرت زهرا (س) خوانده شود که خواندن آن موجب فتح و نصرت میشود.
#ختم_قرآن
🔹صفحه۴۷۶
🔹جزء ۲۴
جهت سلامتی #امام_زمان_عج
#مقام_معظم_رهبری
هدیه به روح #امام و
#شهدای_والامقام
💔اللّٰھـُم💔
💔؏جِّل💔
💔لِوَلیڪَ 💔
💔الفَرَجْـ💔
╔═─┅─⚘⚘══╗ 🕊 @ebrahimdelha 🕊
╚═─┅─═⚘⚘═╝
🎀🕊🎀🕊🎀🕊🎀🕊🎀🕊🎀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات_
#شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_و_در_شادی_وصلشان_عند_ربهم_یرزقون_اند_
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
@Ebrahimdelha
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
4_5789706023421870352.mp3
7.33M
#تلنگر
هر رفتی اومد داره
هر سلامی علیک داره...
داستان شنیدنی خادمی که ۶۰ سال حرم امام رضا را صبح ها جارو میزد و...
حاج آقا دارستانی
💕🍃💕🍃💕🍃
@ebrahimdelha
💕🍃💕🍃💕🍃
🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
🌹نماز اول وقت شهید آوینی🌹
✍ برادر قَدَمی، از همرزمان و همکاران شهید سید مرتضی آوینی می گوید: «در ایامی که شبانه روز برای تدوین و مونتاژ در صدا و سیما بودیم، به محض اینکه وقت نماز می رسید، همین که قرآن شروع می شد، سید، قلم را زمین می گذاشت، لباس را می پوشید و بچه ها را صدا می کرد: حرکت کنید که وقت نماز است. سپس به طرف مسجد بلال حرکت می کرد. سید همیشه از اولین کسانی بود که وارد مسجد می شد».
👈پیام رفتاری شهید: لبیک گفتن به ندای خداوند و ترجیح دادن نماز بر دیگر امور روزانه.
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج
🆔 @ebrahimdelha 👈
🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
#ڪــلامـ_شهـــــدا💔
اگر از دستِ ڪسی ناراحت شدید
دو رڪعت نماز بخوانید بگوئید:
خـدایا این بنده تو حواسش
نبود من از او #گذشتم تو هـم
بگـــذر..
#شهید_حسنباقرے..
@ebrahimdelha
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🍃خاطراتی از شهید شاهرخ ضرغام: 5⃣:آخر شب بود. شاهرخ مرا صدا کرد و
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#معرفی_شهدا
#در_ادامه
🍃خاطراتی از شهید شاهرخ ضرغام:
6⃣آخر شب بود. شاهرخ مرا صدا کرد وگفت: امشب برای شناسائی می ریم جاده ابوشانک. در میان نیروهای دشمن به یکی از روستاها رسیدیم. دو افسر👥 عراقی داخل سنگر نشسته بودند.
یکدفعه دیدم سرنیزه اش را برداشت و رفت سمت آنها، با تعجب گفتم: شاهرخ چیکار می کنی!!
گفت: هیچی، فقط نگاه کن! مطمئن شد کسی آن اطراف نیست. خوب به آنها نزدیک شد. هر دوی آنها را به اسارت درآورد. کمی از روستا دور شدیم.
شاهرخ گفت: اسیر گرفتن بی فایده است😏. باید اینها رو بترسونیم. بعد چاقوئی برداشت. لاله گوش آنها را برید و گذاشت کف دستشان و گفت: برید خونتون!!
مات و مبهوت به شاهرخ نگاه می کردم. برگشت به سمت من و گفت: اینها افسرای بعثی بودند. کار دیگه ای به ذهنم نرسید!
شبهای بعد هم این کار را تکرار کرد. اگر می دید اسیر، فرمانده یا افسر بعثی است قسمت نرم گوشش👂 را می برید و رهایشان می کرد. این کار او دشمن را عجیب به وحشت انداخته بود.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘🕊════
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🍃خاطراتی از شهید شاهرخ ضرغام: 6⃣آخر شب بود. شاهرخ مرا صدا کرد وگفت
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
سه روز تا شروع عملیات مانده بود. شب جمعه برای دعای کمیل به مقر نیروها در هتل آمدیم. شاهرخ، همه نیروهایش را آورده بود. رفتار او خیلی عجیب شده. وقتی سید دعای کمیل را می خواند شاهرخ در گوشه ای نشسته بود.از شدت گریه😭شانه هایش می لرزید!
با دیدن او ناخوداگاه گریه ام گرفت. سرش پائین و دستانش به سمت آسمان بود. مرتب می گفت: الهی العفو...
سید خیلی سوزناک می خواند. آخر دعا گفت: عملیات نزدیکه، خدایا اگه ما لیاقت داریم ما رو پاک کن و شهادت❤️رو نصیبمان کن. بعد گفت: دوستان شهادت نصیب کسی می شه که از بقیه پاکتر باشه. برگشم به سمت عقب شاهرخ سرش را به سجده گذاشته بود و بلند بلند گریه می کرد!
صبح فردا، یکی از خبرنگاران تلویزیون به میان نیروها آمد و با همه بچه ها مصاحبه کرد. این فیلم چندین بار از صدا وسیما پخش شده. وقتی دوربین در مقابل شاهرخ قرارگرفت چند دقیقه ای صحبت کرد. در پایان وقتی خبرنگار از او پرسید: چه آرزوئی داری؟
بدون مکث گفت: پیروزی نهائی برای رزمندگان اسلام و شهادت برای خودم🙂!!
#پست_آخر
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
☘🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘
✅ نقل است جوانی نزد عالم ربانی، حضرت آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی «نخودکی» آمد و گفت: سه قفل در زندگیام وجود دارد😕 و سه کلید از شما میخواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم🚻 داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت💶 داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبتبهخیر😊 شوم. آیت الله اصفهانی فرمود:
برای قفل اول 👈 نمازت را اول وقت بخوان.
برای قفل دوم 👈 نمازت را اول وقت بخوان.
برای قفل سوم هم👈 نمازت را اول وقت بخوان!
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟!😳 آیت الله اصفهانی(ره)فرمود: 👈نماز اول وقت شاه کلید است.😍☺️
🕊نماز حماسه ای الهی است🕊
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج
🆔 @ebrahimdelha 👈
🕊❣❁﷽❁❣🕊
سلام و خیر مقدم 🙋♂خدمت همه ی عزیزان قدیم و دوستانی که تازه به جمع ما پیوستن🌷
ان شاءالله از پستها،کلیپها، 💿
دلنوشته ها ،خاطرات شهدا ،📖
داستانها و رمانهای کانال 📚
راضی باشید 💐🌺
بر آنیم که به یاری🤲 خداوند و شهدا و همفکری شما دوستان شهدایی برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت 📿خود گامی بر داریم👣
📣 به اطلاع میرسانم به جهت ارتقا و پیشرفت هر چه بیشتر کانال💯 و درخواست اعضای،کانال و به لطف و عنایت خداوند و شهدا اسم مجموعه شهید ابراهیم هادی
📆 از تاریخ [98/11/10] به ⤵️
#باابراهیم_نوید_دلها_تاظهور
@Ebrahim_navid_delha
،تغییر خواهد کرد
ما این تغییر را به فال نیک میگیریم😍 و امیدوار هستیم این دوشهید بزرگوار دست همه ما را در دودنیا رها نکنن🌹
🍃از شما میخواهم هرگونه پیشنهاد یا انتقاد سازنده ای که به ذهنتان میرسد را با ما در میان گذاشته تابا کمک یکدیگر بتوانیم در راستای ارتقاء هرچه بهتر کانال شهدایی حرکت کنیم❣
پر واضح است این کانال و مجموعه شهید ابراهیم هادی به فرد فرد شما دوستان تعلق دارد و دست🤝 شما عزیزان را برای همکاری میفشاریم
امیدواریم این تلاشها مورد رضایت خداوند و شهدا و شما عزیزان واقع گردد❣
╭─┅═🍁🥀🍁═┅─╮
👉 @ebrahimdelha 👈
╰─┅═🍁🥀🍁═┅─╯
🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_سی_وشش
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_سی_و_هفت 7⃣3⃣
زینب هل می ڪند و مچ دستت رامیگیرد.
_ داداش چی شد؟
_ چیزی نیست عه! آفتاب زده پس ڪلم همین خـــــواهرم!تو نگران نشو برات خوب نیست..
و بلند میشوی و ازمیز فاصـــــله میگیری.
فاطمـــــه ب من اشاره می ڪند
_ برو دنبالش
ومن هم ازخدا خـــــواسته بدنبالت میدوم.متوجه میشوی و میگویی
_ چرااومدی؟...چیزی نیست ڪه!چرااینقد گُندش می ڪنید!؟
_ این دومین باره!
_ خب باشه!طبیعیه عزیزم
می ایستم #عزیزم؟ این اولیـــــن باری است ڪ این ڪلمه رامیگویی.☺️
_ ڪجاش طبیعیه!
_ خب وقتی تو آفتاب زیاد باشی خون دماغ میشی..
مسیر نگاهت رادنبال می ڪنم.سمت سرویس بهداشتی!...
_ دیگه دستمــال نمیخـــــوای؟
_ ن همرام دارم.
و قدمهایت رابلند ترمی ڪنی...
پدرم فنجـ☕️ــــان چایش راروی میز میگذارد و روزنامه ای ڪ دردستش است را ورق میزند.من هم باحرص شیرینی هایی ڪ مادرم عصـــــر پخته را یڪی یڪی میبلـــــعم!مادرم نگاهم می ڪند و میگوید
_ بیچاره ی گشنه!نخورده ای مگه دختر! آرووووم تر...
_ قربون دست پخت مامان شم ڪه نمیشه آروم خوردش...
پدرم اززیر عینڪ نگاهی ب مادرم می ڪند
_ مریم؟ نظرت راجب ی مسافرت چیه؟
_ مسافرت؟ الان؟
_ آره! ی چندوقته دلم میخـــــواد بریم مشهد...
دلموووون وامیشه!
مادرم درلحظه بغض می ڪند
_ مشهد؟....آره! ی ساله نرفتیم
_ ازطرف شرڪت جا میـــــدن ب خانواده ها. گفتم ماهم بریم!
و بعد نگاهش را سمت من میچرخـــــاند
_ ها بابا!؟
پیشنهاد خوبی بود ولی اگرمیرفتیم من چندروزم رااز دست میدادم...ڪلن حدود پنجاه روز دیگر وقت دارم!
سرم راتڪان میدهم و شیرینی ڪه دردست دارم را نگاه می ڪنم...
_ هرچی شما بگی بابا😌
_ خب میخـــــوام نظر توروهم بدونم دختر. چون میخـــــواستم اگر موافق باشی ب خانواده آقادومادم بگیم بیان
برق ازسرم میپرد
_ واقعاً..؟
_ آره! جا میدن...گفتم ڪ...
بین حرفش میپرم
_ وای من حسابی موافقم
مادرم صـــــورتش راچنگ میزند
_ زشته دختراینقد ذوق نڪن!
پدرم لبخند ڪمرنگی میزند...
_ پس ڪم ڪم آماده باشید. خودم ب پدرشون زنگ میزنم و میگم....
شیرینی رادردهانم میچـــــپانم و ب اتاقم میروم.دررامیبندم و شروع می ڪنم ب ادا درآوردن و بالا پایین پریدن.مسافرت فرصـــــت خوبی ست برای عاشـــــق ڪردن.خصوصن الان ڪ شیر نر ڪمی آرام شده.
مادرم لیـــــوان شیرڪاڪائو بدست دررا باز می ڪند.نگاهش ب من ڪه می افتد میگوید
_ وا دخترخل شدی؟چرا میرقصی؟
روی تختم میپرم و میخندم
_ آخه خوشاااالم مامان جووونی.
لیـــــوان راروی میزتحریرم میگذارد
_ بیا یادت رفت بقیشو بخوری..
پشتش رامی ڪند ڪ برود و موقـــــع بستن در دستش را ب نشانه خاڪ برسرت بالا می آورد
_ یعنی ...تواون سرت! شوهر ذلیـــــل!
میرود و من تنها میمانم بای عالـــــم تووووو!
مدتی هست ڪ درگیر سوالی شده ام
توچ داری ڪ من اینگونه هوایی شده ام❤❤
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@Ebrahimdelha
#نمازشب
🔻سوال:
سلام...
جایی خوندم که اگر در سحر بیدار شدید و حوصله نماز شب خواندن نداشتید بلند شوید و لیوان آبی بخورید که به همین مقدار از سحر بهره ببرید.
حالا اگر کسی نماز شب بخونه ولی احساس کنه نماز شب خوندنش با نماز شب نخوندنش هیچ فرقی نداره چیکار باید بکنه...؟
برای اینکه نماز شبمون نماز شب بشه چیکار کنیم...؟
🔴پاسخ:
سلام علیکم و رحمةالله،
باید روزتان را اصلاح کنید اگر روز آدم اصلاح شود هم برای نماز شب بیدار میشود و نماز شبش معنادار میشود. قرآن خواندن در سحر هم موثر است و هرچه شما چشمتان را بیشتر مواظبت کنید نمازتان بهتر خواهد شد، خیلی آدم باید مواظبت کند.
حاج اقاجاودان🌹
#نماز_شب_بخوانیم_حتی_یک_رکعت
🦋✨🦋✨🦋✨
@ebrahimdelha
🦋✨🦋✨🦋✨
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله
السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼
شروع چله24☆9☆98
#ختم_چله_سوره_مبارکہ_الرحمن
🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸
💠روز♡شانزدهم ♡
به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)،
ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله
🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀
🕊🌷 نبی الله_ کتولی
🕊🌷 علی اکبر_حسین پور
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁
🔆 امروز دوشنبه
📆 ۹ برج دی ۱۳۹۸ ه.ش
📆 ۳ ماه جمادی الاول ۱۴۴۱ ه.ق
📆 ۳۰دسامبر ۲۰۱۹ میلادی
📿ذکر روز صد مرتبه📿
🌺 یا قاضِیَ الْحاجات 🌺
🌼 ای برآورنده حاجتها 🌼
✅ذکر روز دوشنبه به اسم امام حسن و امام حسین علیهما السلام است. روایت شده در این روز زیارت آن دو بزرگوار خوانده شود که خواندن آن موجب کثرت مال میشود.
#ختم_قرآن
🔹صفحه۴۷۷
🔹جزء ۲۴
جهت سلامتی #امام_زمان_عج
#مقام_معظم_رهبری
هدیه به روح #امام و
#شهدای_والامقام
💔اللّٰھـُم💔
💔؏جِّل💔
💔لِوَلیڪَ 💔
💔الفَرَجْـ💔
╔═─┅─⚘⚘══╗ 🕊 @ebrahimdelha 🕊
╚═─┅─═⚘⚘═╝
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁
31_7941_Al4mNwrQ.mp3
35.42M
#تلنگر
🔴امتحان ولایت سخت ترین امتحان
🔺سخنرانی حجة الاسلام و المسلمین عالی
🔺روز پنجشنبه 28 آذر 98 در رواق امام خمینی رحمةالله حرم مطهر امام رضا علیه السلام
✅ #حجت_الاسلام_عالی
🌹🍁🌹🍁🌹🍁
@ebrahimdelha
🌹🍁🌹🍁🌹🍁
🌺 برآورده شدن حاجت🌺
✅ امام حسن عسکرى(علیه السلام)
فرموده اند:«موسى بن عمران با
خداوند سخن گفت و از پروردگار
خویش پرسید: خدایا! پاداش کسى
که نمازش را اول وقت مى خواند
⁉️چیست؟؟؟
💫خداوند تبارک و تعالى فرمود:
خواهش و خواسته او را برآورده
مى کنم و بهشت را بر او
مباح مى گردانم. ».
📚بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۳۲۷.
👈با توجه به این حدیث، در می یابیم
کسی که به نماز اول وقت اهمیت
می دهد، خدای رحمان خواسته هایش
را تا آنجا که بر اساس مصالحش
می باشد برآورده می کند.
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج
🍃<>🍃<>🌺<>🍃<>🍃
👉 @ebrahimdelha 👈
🍃<>🍃<>🌺<>🍃<>🍃
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
| #کلام_شهید |
اگـر به واسطهـ
خـونمـ حقی بر گردنـ
دیگران داشتهـ باشمـ بهـ
خدای کعبهـ قسمـ از مردان
بیغیرت و زنان بیحیا نمیگذرمـ !
#شهید_امیر_حاجامینی💚
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
❣ @ebrahimdelha
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🍃خاطراتی از شهید شاهرخ ضرغام: 6⃣آخر شب بود. شاهرخ مرا صدا کرد وگفت
⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️
#معرفی_شهدا
#مدافع_حرم
🌟شهید نوید صفری:
نوید صفری یکی از مستشاران زبده نظامی ایران در سوریه بود که بعد از مدتها حضور مجاهدانه و مستشاری در مناطق مختلف سوریه برای دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام در عملیات آزادسازی شهر البوکمال در استان دیرالزور سوریه به شهادت❤️ رسید.
نوید صفری متولد 16 تیرماه 1365 بود. او یکی از پاسداران مستشار در سوریه و از دوستان و همرزمان نزدیک شهید سعید علیزاده و شهید رسول خلیلی بود.
شهید صفری که به تازگی ازدواج کرده بود در 18 آبان ماه سال 96 در صحرای المیادین در استان دیرالزور سوریه در سن 31 سالگی به فیض شهادت رسید.
پیکر مطهر او چندی بعد طی عملیات تفحص کشف و به کشور بازگشت. دوستان شهید نوید صفری توصیفات خواندنی از این شهید والامقام دارند😉.
⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️
╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️ #معرفی_شهدا #مدافع_حرم 🌟شهید نوید صفری: نوید صفری یکی از مستشاران زبده نظامی ایران
⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️
🍃خاطراتی از شهید نوید صفری:
از بچگی با هم در یک محل بزرگ شدیم. در یک مدرسه درس خواندیم. دو سال من از او بزرگتر بودم. از دوستان پای کار مسجد بود😊. این اواخر هم چند سالی بود که جزء بچههای پاسدار شده بود.
سال 94 وارد جبهههای سوریه شد. شهدا همه گلچین میشوند و نوید هم مثل بقیه شهدا از همان اول روحیه شهادت طلبی داشت😍.
یک الگو برای بچههای بسیج پایگاه شهید شیرین بیان بود. در کارهای خیر پیشقدم بود و تلاش میکرد برای بچههایی که دنبال کار بودند کاری دست و پا کند.
او اکثر مواقع اصلا صحبت نمیکرد🙂. به خصوص در مورد کارهایش در سوریه سکوت خاصی داشت. یک بار یادم هست دیدم داخل مسجد نشسته است. چند وقت قبلش خوابی در موردش دیده بودم. از او پرسیدم: «کی رسیدی؟» گفت: «یک هفته ای است از سوریه آمدهام.» گفتم: «خواب دیدم مجروح شدهای؟🤔» گفت: «چطور؟» گفتم: «خواب دیدم ران پای راستت مجروح شده است.» توجهش جلب شد و گفت: «خوابت را از ابتدا برایم بگو.» میخواست بداند آخر خوابم شهید شده است یا نه. گفت: «من لایق شهادت نیستم.😔» گفت:«دقیقا از همین ناحیه ران پای راست به من ترکش اصابت کرد و مجروح شدم.»
#ادامه_دارد
⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️
╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
🌷نماز اول وقت 🌷
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
✍ بارها در مسیر سفر یا جبهه وقتی موقع اذان میشد ابراهیم اذان میگفت و با توقف خودرو همه را تشویق به نماز جماعت میکرد. صدای رسای ابراهیم و اذان زیبای او همه را مجذوب خود میکرد. او مصداق این کلام نورانی پیامبر بود که میفرمایند: خداوند وعده فرموده موذن و فردی که وضو میگیرد و در نماز جماعت مسجد شرکت میکند بدون حساب به بهشت ببرد.
ابراهیم با بچه های بسیاری از مساجد محل رفیق بود. از همان دوران جوانی یک عبا برای خودش تهیه کرده بود و بیشتر اوقات با عبا نماز میخواند.
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج
🆔 @ebrahimdelha 👈
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
🕊❣❁﷽❁❣🕊
سلام و خیر مقدم 🙋♂خدمت همه ی عزیزان قدیم و دوستانی که تازه به جمع ما پیوستن🌷
ان شاءالله از پستها،کلیپها، 💿
دلنوشته ها ،خاطرات شهدا ،📖
داستانها و رمانهای کانال 📚
راضی باشید 💐🌺
بر آنیم که به یاری🤲 خداوند و شهدا و همفکری شما دوستان شهدایی برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت 📿خود گامی بر داریم👣
📣 به اطلاع میرسانم به جهت ارتقا و پیشرفت هر چه بیشتر کانال💯 و درخواست اعضای،کانال و به لطف و عنایت خداوند و شهدا اسم مجموعه شهید ابراهیم هادی به نام دو شهید بزرگوار متبرک میشود🌷
🕊❣شهید نوید صفری و شهید ابراهیم هادی🕊❣
📆 از تاریخ [98/11/10] به ⤵️
#باابراهیم_نوید_دلها_تاظهور
@Ebrahim_navid_delha
،تغییر خواهد کرد
ما این تغییر را به فال نیک میگیریم😍 و امیدوار هستیم این دوشهید بزرگوار دست همه ما را در دودنیا رها نکنن🌹
🍃از شما میخواهم هرگونه پیشنهاد یا انتقاد سازنده ای که به ذهنتان میرسد را با ما در میان گذاشته تابا کمک یکدیگر بتوانیم در راستای ارتقاء هرچه بهتر کانال شهدایی حرکت کنیم❣
پر واضح است این کانال و مجموعه شهید ابراهیم هادی به فرد فرد شما دوستان تعلق دارد و دست🤝 شما عزیزان را برای همکاری میفشاریم
امیدواریم این تلاشها مورد رضایت خداوند و شهدا و شما عزیزان واقع گردد❣
╭─┅═🍁🥀🍁═┅─╮
👉 @ebrahimdelha 👈
╰─┅═🍁🥀🍁═┅─╯
🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸