💯💯💯💯💯
دوباره سلام خدمت دوستان عزیز🌺
حتما حتمااااااا مباحث امشب رو دنبال کنید و نظرتون رو درباره موضوع بحث برامون بفرستید☺️ منتظر نظرات، پیشنهادات و همچنین انتقاداتتون هستم. لطفا لطفااااااا همراهیمون کنید و دلگرم به ادامه این مباحث🍃
اگر هم موضوعی پیشنهادی دارید برای سخنرانی و صحبت درباره ش حتما حتما به ما اعلام کنید تا درباره ش صحبت بشه❗️👇
🆔 @Gh1456
ممنون از اینکه کنار مون هستید
•••♥•••
بـهدنـیـاۍاستیـڪـࢪ،تـم،گیـفشـھـدا↯
⇦خــــــۅشآمـديـن😍
✔ایـنجـاهمــهچےهسـت😎
ھـࢪچےڪـهمیـبيـنے"صـــ📿ــلـواتے"
زۅدعضـۅشـۅتـالیـنڪرۅبرنـداشـتـم💯
ⓙⓞⓘⓝ➣https://eitaa.com/joinchat/983367697C7be3391d80
⇦یـهنگـاهحلاله😉
•••یـهڪنـجدنـجمیـخۅاۍ!؟؟
•••یـهجـایےڪـهپسـتـاشآࢪۅمـتڪنـه!!؟
•••ایـنڪانـالهمـونیـهکـهدنـبـالشـے😍
⇦پسـتـاشایـتـاࢪوتـرکونـده♨️💯
•••همـهدارنازکـانـالالـفـتمیـدن↯
میـــــانایـنـجـا😎
ڪانـالـشمحشـره(。♥‿♥。)
#جویینرگباری
Join➣http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
↯∞↯
#دعوتـنـامـه✉
شمـادعـوتشدینبـهيھ
دورهمیشھدایے🕊🕊
ماایـنجـابـراحاجترواییهـم
روزانهڪلےذڪرمیگیم📿
دلـتمیـخوادتوامبیـایکنـارمـا؟!!
زودعضوشوتالینـکشوبرنداشتم...
ختمذکـر👇
https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733
ختمقرآن👇
https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c
#عضویت_اجباری💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
○•♢♥️🖇♢•○
یه دفعھ: ↯
دلــ♡ــ یھ آھ میکشه ... :)
تموݦ زندگیٺ ⇦
مࢪهون همون لحظھ هاسٺ 🙃
#استورۍ
#شهیدانھ
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
○•♢♥️🖇♢•○ یه دفعھ: ↯ دلــ♡ــ یھ آھ میکشه ... :) تموݦ زندگیٺ ⇦ مࢪهون همون لحظھ هاسٺ 🙃 #استو
•》🌻•°○➣
ۅقتۍ براێ دنیــ🌍ــایِ بقیہ
از دنیاٺ "ڱذشــتۍ"↯
میشۍ دنیاۍ یه دنیا آدݥ↻
هموݩ قضیهۍِ عزٺ بعدِ "شهادت♡"
༇🦋❜↜
یہ یاعلۍ بگو پاشو رفیق🖐🏻
نمازمون از دهن نیوفتہ🍽"°
#نماز_اول_وقت
~•○🦋⃟ ○•~
#پروفایل
#دخترانه_هاے_مذهبے✨🌱
http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
Hamed Zamani - Yegan (128).mp3
5.7M
↶ ❛🎸͜͡🎧 ❜
شــب بود...
دࢪ کوچہ ها پࢪ بود از وحشټ...
شب بود...
آکنده بود از نقشہی غاࢪټ🚫
حامدزمانۍ🌿▾♩
#صوت_انقلابی
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
↶ ❛🎸͜͡🎧 ❜ شــب بود... دࢪ کوچہ ها پࢪ بود از وحشټ... شب بود... آکنده بود از نقشہی غاࢪټ🚫 حامدزم
●༄♡🌿•
اۍسایہپوشتیࢪهجان🖤
پشټنقابشبنهان
از وز وز باݪمگس
کۍمیࢪمدشیࢪژیان
#صوت_انقلابی
♡⇝◌『🌸』 ♡
خدایا یاریم ڪݩ⇦نگاهم👀
درایݩ فضاۍ مجازے🌐
«جزبراےتو»نبیند⛔️
و⇦انگشتانم⇨✌️🏻
«جزبرای تو»💛
ڪلیدے رافشارندهد📲
‼️اگرهیچکس هم نبینه
خدا میبینه🚫
خدایۍ ڪه شاهد و قاضیسٺ❗️
#تلنگر♡
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
🌸هوالعشــق🌸 . 📜 #رمان_پلاک_پنهان 💟 #پارت_چهل_دوم از جمع فاصله گرفت و ارام گفت: - الو سمانه خانم
🌸هوالعشــق🌸
.
📜 #رمان_پلاک_پنهان
💟 #پارت_چهل_سوم
ــ برو بچه به من مشاوره میدی
امیرعلی خندید و گفت
ــ بروداداش ،معلومه ترسیده هی سرک میکشه ببینه کجایی
کمیل ناراحت سری تکان داد و بعد از خداحافظی به طرف ماشین رفت.
امیرعلی نگاهی به کمیل انداخت،می دانست این یک ساعت برایش چقدر عذاب آور بود
تا وقتی که به سمانه برسند شاهد تمام نگرانی ها و عصبانیت ها و فریاد هایش بود،درکش می کرد شرایط سختی برایش رقم خورده بود
با صدای بوقی نگاهش به ماشین سفیدش ،که نگار با لبخند پست فرمون نشسته بود،خودش را برای چند لحظه به جای کمیل تصور کرد
تصور اینکه نگارش،همسرش،اینطور به دست یه عده آسیب ببیند او را دیوانه می کرد ،استغفرالله زیر لب گفت و با لبخندی به سمت ماشین رفت.
صدای جز گریه های آرام سمانه صدای دیگری به گوش نمی رسید،کمیل برای اینکه سمانه را برای حرف گوش ندادنش دعوا نکند
فرمون را محکم بین دستانش فشرد،به خانه نزدیک شده بودن،ترجیح داد امشب را سمانه خانه شان بماند
ــ زنگ بزنید به خاله بگید که امشب میمونید خونمون
ــ اما ..
ــ لطفا اینبار حرف گوش بدید لطفا
سمانه سری تکان داد و گوشی را از کیفش بیرون اورد،ترک بزرگی بر اثر برخوردش به زمین روی صفحه افتاده بود
تماس های بی پاسخ زیادی از پدرش و محسن داشت،یادش رفته بود گوشی اش را بعد از کلاس از سایلنت خارج کند
شماره مادرش را گرفت ،بعد از چند تا بوق صدای نگران فرحناز خانم در گوشش پیچید
ــ سلام مامان خوبم
ــ...
ــ خوبم باور کن،کمی کلاسم طول کشید
ــ....
ــ الان با آقا کمیلم
ــ...
ــ با صغری داریم میریم خونه خاله ،امشبم میمونم خونشون
ــ....
ــ میدونم شرمنده،تکرار نمیشه،سلامت باشی
ــ ....
ــ خداحافظ
سمانه حس خوبی از اینکه به خانواده اش دروغ گفته ،نداشت،می دانست پدرش به خاطر اینکه آن ها را بی خبر گذاشته بود و اینگونه به خانه ی خاله سمیه رفته بازخواست میکند
اما این ها اصلا مهم نبود،الان او فقط کمی احساس آرامش و امنیت می خواست.
به خانه رسیده بودند کمیل با ریموت در را باز کرد و وارد خانه شدند،سمانه در را باز کرد تا پیاده شود،که با صدای کمیل سرجایش می ماند.
ــ میگی که داشتی میومدی خونمون تا مامان و صغری رو سوپرایز کنی که تو راه میبینمت اینطور میشه که باهم اومدیم.
سمانه سری تکان داد و از ماشین پیاده شد،باهم به سمت خانه رفتند،با ورود سمانه به خانه، صغری جیغ بلندی کشید
که سمیه خانم سراسیمه از آشپزخانه به طرفشان آمد اما با دیدن سمانه نفس راحتی کشید ،سمانه را در آغوش کشید و به صغری تشر زد:
ــ چرا جیغ میزنی دختر
سمیه خانم برای سمانه و کمیل شام کشید ،بعد صرف شام سمانه و صغری شب بخیری گفتند و به اتاق رفتند
کمیل گوشی اش را برداشت و به حیاط رفت ،سریع شماره امیرعلی را گرفت که بعد از چند ثانیه صدای خسته ی امیرعلی را شنید:
ــ الو
ــ میدونم خونه ای ،نمیخواستم مزاحمت بشم ولی دارم دیونه میشم
ــ این چه حرفیه کمیل
ــ شرمندتم امیرعلی ولی لطفا برام بگو چی شد
ــ سمانه خانم تو خیابون بوده،خیابون هم به خاطر بارون و سرما خلوت بوده،ساعت طرف ده ،ده و نیم بوده
مرده میگفت که از دور دیده یه مرد هیکلی داشته مزاحم دختری میشده،میگه معلوم بود دزد نبوده چون ماشین مدل بالا بوده و اینکه میخواسته بکشونتش داخل ماشین
اول ترسیده بره جلو اما بعد اینکه سمانه خانم داد و فریاد میکشه و خودشو میندازه زمین تا نتونن ببرنش
همسر مرده که همراهش بود کلی اصرار میکنه به شوهرش که کمک کنه،اونم چند بار بوق میزنه و میاد طرفشون که اون مرده سوار ماشین میشه و حرکت میکنه
امیرعلی سکوت کرد،می دانست شنیدن این حرف ها برای کمیل سخت بود اما باید گفته می شد
نفس زدن های عصبی کمیل سکوت را بین آن دو را شکسته بود.
امیرعلی آرام صدایش کرد که جوابش صدای بلند و خشمگین کمیل بود:
ــ کمیل
ــ میکشمشون،نابودشون میکنم به مولا قسم نابودشون میکنم امیرعلی
ــ باشه باشه،آروم باش آروم باش
ـچطور آروم باشم؟اگه اون مرد نبود الان سمانه رو برده بودند
ــ آروم داد نزن،خداروشکرکه همچین اتفاقی نیفتاد،از این به بعد هم بیشتر مواظبیم
ــفکر میکردم آزادش کنم ،دیگه خطری تهدیدش نمیکنه اما اینطور نشد،تو زندان میموند بهتر بود
ــ اونجوری هم ذره ذره داغون میشد
ــ نمیدونم چیکار کنم امیرعلی
ــ باهاش حرف بزن اما با آرامش،با داد و بیداد چیزی حل نمیشه،بهش بگو که چقدر اوضاع بهم ریخته است
ــ باشه،شرمنده مزاحمت شدم
ــ بازم گفتی که،برو مرد مومن
ــ یاعلی
ــ علی یارت
نویسنده:فاطمه امیری
#ادامه_دارد...
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
➣~🕊🌿~↯
≺قطعه اۍ از پࢪ پرواز ڪم است،
یازده باࢪ شمࢪدیم یکۍ باز ڪم است.؎
این همه آب ڪه جاࢪۍ است نه اقیانوس است، عࢪق شࢪم زمین است ڪه سرباز کم است...💔≻
#مهدویت
#امام_زمان
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
➣~🕊🌿~↯ ≺قطعه اۍ از پࢪ پرواز ڪم است، یازده باࢪ شمࢪدیم یکۍ باز ڪم است.؎ این همه آب ڪه جاࢪۍ است نه اق
•`࿂☘💚"°↯
جرممااینبود
کھبھانتظارامامزمان
نایستادیم🚶🏻♂❌.
نشستیم...
●شبتونروشنبهجماݪمـ🌙ـاهامامزمان؏●
#کمک_مؤمنانه
•••مجموعهشـھـدایی"ابراهیمونویددلها"
باتوجهبهافزایششیوعکروناتصمیمدارد...
📌تمامهزینهمراسمسالگردشھادت↯
"شهیدنویدصفری" و "شهیدخلیلی"
را صرف تهیه بسته ارزاق برای کمک بهنیازمندانکند☛
◈لذا از شما خیرین و خیرخواهانعزیز
خواهشمندیم
با کمک های خود هرچند اندک مارا در این کارخیرهمراهی کنید.
💳6037-9972-9127-6690⇦
آیدیجـھـتارسالفیش↯
@shohadaa_sharmandeimm
⇜اَللهُ یُبٰارِڪُ فیــِڪ♥⃟
↯∞↯
#دعوتـنـامـه✉
شمـادعـوتشدینبـهيھ
دورهمیشھدایے🕊🕊
ماایـنجـابـراحاجترواییهـم
روزانهڪلےذڪرمیگیم📿
دلـتمیـخوادتوامبیـایکنـارمـا؟!!
زودعضوشوتالینـکشوبرنداشتم...
ختمذکـر👇
https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733
ختمقرآن👇
https://eitaa.com/joinchat/3245735947C1e77479f6c
#عضویت_اجباری💯
🚨#توجــــــــــه
دیگنیـازنیسـت...✋🏻
صبـــ🌞ـــحتاشـــ🌜ـــبدنبـال
#استیـکر
#تـم
#گیف
بگردی...
ببیـنخـادمیـنشهـداچـھکردن😍
یھڪانالآوردمڪھازواجبـــــاتایتــــاست👌
هرچـیبخـواۍاینجـاهسـت😎
#عضویتاجباری💯
ⓙⓞⓘⓝ⇨https://eitaa.com/joinchat/983367697C7be3391d80
چقـدربـھشــ🕊ـهـــداخدمتکࢪدے؟!!
تـونـسـتےراهشـونـوادامھبدے؟!!!
اصنچقدࢪشـــ🕊ــھدا را میشناسے؟!!!
اگبࢪاشھداکـمگذاشتے...
اینجاجبࢪانڪن👇🏻
ⓙⓞⓘⓝ⇨http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
#شهداشرمندهایم
#جوینرگباری💣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|᯽⃟🦋•○
هࢪکێ بہ جایێ نَࢪسێده↯
یقێــناً "نخۅاسٺــــــــہ"✖️
یقێنــاً " کݦ خواسٺـــــہ":)
یقێنــاً "در لَحظہ هآێ "حســــآس"
عمێقـاً "نَخۅاسٺــــــــہ"↻
#استاد_پناهیان✨
#استوری 🌱
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
♡ ابراهیم بابک نویدِ دلها ♡
•|᯽⃟🦋•○ هࢪکێ بہ جایێ نَࢪسێده↯ یقێــناً "نخۅاسٺــــــــہ"✖️ یقێنــاً " کݦ خواسٺـــــہ":) یقێنــاً
•○•🌻•○•
از ࢪَفتاࢪاێ مٰا اخــلآص و نیٺ پآکہ↯
کہ بہ خــ♡ــدا مێ ࢪسہ ، بَقیہاش کہ
ظاهــࢪ عَملہ ، همیݩ جآ میــمۅݩہ...↻
کێفیٺ براٺ مــ ـهــ ــم ٺࢪ از کمێَٺ باشہ✔
✨لَنْ ینَالَاللَّهُ لَحُومِهٰا✨
۳۷ سوره حج
#کلام_خدا❣️