eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
~|❤🕊|~ "تکلیفمان‌جهاد،آرزویمان‌شهادت...✌️🏻:)" 💕 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
🧡͜͡🍂 بسم‌رب‌‌الحسینـ|❁ مـن‌مُجازآت‌شُـدم،‌ این‌هَمـہ‌دورےبَـس‌نِیـست؟ رَحم‌ڪن‌یـآر،‌جَوآزحرمَـت‌را‌بفرِسـت...シ! 🧡¦⇠ 🍂¦⇠
Part10_حاج قاسم 1.mp3
22.58M
👆🏻👆🏻 ◉━━━━━──── ↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ 🎧 کتاب صوتی "حاج قاسم" خاطرات خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی 🔟قسمت دهم(پایانی) ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
࿐༅💚༅࿐ صبح جمعه که میرسد از راه در فراق تو بـــــرلبم آه است ندبـــه ی چشمهای بارانـــــی ذکــر "أين بقيــة الله" اسـت ♥️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍✨ 💢راهنمای فعال کردن تم: روی آیکن سه نقطه لمس کنید. گزینه "اعمال فایل قالب" را انتخاب کنید. بفرست برای دوستات 😉 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
|#پروفایل🌸🌿#عاشقانه_مذهبی❣|
「🕊♥️」 قهربودیم درحال نمازخوندن بود... 😕 نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم...  کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن... ولی من بازباهاش قهربودم!!!!!🤭 کتابو گذاشت کنار... بهم نگاه کرد و گفت: "غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!!😶 بازهم بهش نگاه نکردم!!😒 اینبارپرسید : عاشقمی؟؟؟ سکوت کردم..😶 "گفت : عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند"🥺 دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟ 😅😍 گفتم:نـهههه!! 😎 گفت:"لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری.. که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری.."☺ زدم زیرخنده و روبروش نشستم..🤓 دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه..😉 بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم خداروشکرکه هستی😇 •💍• •🎈• ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
‹📓🔗› هرصبح‌ڪہ‌بݪنـدمۍشوݥ... آراسـتہ‌روبھ‌قبݪہ‌مےایـستݥ‌ومۍگویم: " السلام‌علیک‌یااباصالح‌المهدی " و وقتـۍبھ‌ایـݩ‌فڪرمۍڪـنم‌ڪہ‌خـدا جـواب‌سݪـام‌راواجب‌ڪرده‌اسٺ.. قݪبݥم‌ازذوق‌اینڪہ‌شمـابھ‌انـدازه‌ۍ یڪ‌جـواب‌سݪآم‌بھ‌مـݩ‌نگاه‌مۍڪنی ازجـاڪنده‌مۍشود .. ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢
"(💜)" بچھ‌انقلـابۍ تومشڪلـات‌غرغرنمۍڪنھ! میگھ؛یقینـاً‌ڪٌلٌھ‌خَیـر.!(… ☁️⃟⁦🕊️⁩¦⇢ دخترونه ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
‹🌻☁️› 🌻⃟ ☁️¦⇢ شھید برونسی🔖 🚨شھیدۍ‌ڪه‌ حضرت‌زهرا'س' مسیر‌ پـیـروزۍ‌درجنگ‌را‌بـه‌او‌نـشـان‌داد . .😳🚨 •• - فرمانده‌ي‌کـلّ‌سپـاه‌آمده‌بـودمنطقـه‌ي‌ما،قبـل‌ ازعملیات‌رمضان💣•• صحبت‌ازیک‌عملیات‌ویـژه‌بود!بالاخـره‌طـرف خودفرماندهی‌سپـاه‌واگذارشد‌بـه‌تیـپ‌مـا😍 یعنی‌تیـپ‌هجـده‌جـوادالائمـه'‌علیه‌السلام! همان‌روز،مسؤول‌تیپ‌یک‌جلسـه‌ي‌اضطـراري گذاشت.تازه‌آن‌جافهمیدیم‌موضـوع‌چیسـت: دشمن‌تانکهاي‌'72-T'را،واردمنطقه‌کرده‌بود. دوگـردان‌مکانیـزه‌ي‌خیلـی‌قـوي،پشـت‌خـط مقدمش‌انتظارحمله‌به‌مارامی‌کشیدند. 😶! بچه‌هاي‌اطلاعات-عملیات‌دقیق‌وخاطرجمع میگفتند:«اونهاخودشـون‌روآمـاده‌کـردن‌کـه‌ فرداتک‌سنگینی‌بزنن‌بهمون . .🤨⛓» فردابنابودحمله‌کنندو‌موهَم‌لاي‌درزش‌ نمی‌رفت‌دراین‌صورت‌هیچ‌بعید‌نبود‌عملیات رمضان،شروع‌نشـده‌شکسـت‌بخـورد😟🤦🏻‍♂ بعدازکلی‌صحبت،بنابراین‌گذاشتندکه‌همان وقت‌برویم‌شناسایی‌وشب‌هم‌برویم‌تو دل‌دشمن‌وبایک‌عملیات‌ایذایی‌ تانکهاي«72-T»رامنهدم‌کنیم😎✌️🏻 این‌تانکـهارادشمن‌تازه‌واردمنطقـه‌کرده‌بودوقبل‌از آن‌تو‌هیچ‌عملیاتی‌باهاشون‌سروکار‌نداشتیم . .! خصوصیـت‌تانکـهاایـن‌بـود‌کـه‌آرپی‌چی‌بهشان‌اثـر نمی‌کرد،اگـرهم‌می‌خواست‌اثـرکند،بایـدمی‌رفتـی‌ وازفاصله‌ي‌خیلی‌نزدیک‌شلیـک‌میکـردي،وبه‌جـاي حساس‌هم‌بایدمیزدي . .😶🤏 سه‌گردان‌مأموراین‌کارشدنـد.فرمـانـده‌ي‌یکی‌شان عبدالحسین‌بود . .🧔🏻📞•• تـانزدیـک‌خـط‌دشـمن‌رفتیـم.یک‌هفتـه‌اي‌میشد‌کـه عـراقـی‌هاروي‌ایـن‌خـط‌کـارمی‌کـردنـد.دژقـرص‌و محکمـی‌ازآب‌درآمـده‌بـود.جلـوي‌دژموانع‌زیادي‌تو چشم‌میزد،جلـوتـرازمـوانـع‌هـم،درسـت‌سـرِراه‌مـا یک‌دشت‌صاف‌وُوسیع‌خودنمایی‌می‌کرداگرمشکل‌ موانـع‌رامی‌توانستیم‌حـل‌کنیم‌این‌یکی‌ولی‌کـار،را حسابی‌پُـردردسرمیکرد.باهمه‌این‌احـوال‌بچه‌هابه‌ فرمانده‌ي‌تیپ‌میگفتند«شمافقط‌بگوبراي‌ برگشتن‌چکارکنیم؟.» مهم‌ترازهمه،قضیه‌ي‌سالم‌برگشتن‌نیرو‌بود😕 فرمانـده‌ي‌تیـپ‌چندتا،راهنمایی‌کـرد.عملاًهم کارهایی‌صـورت‌دادیـم،حتـی‌گرایمان‌را،روی‌ حساب‌برگشتن‌تنظیم‌کردیم . .🖐🏾🔗 ازشناسایی‌که‌برگشتیـم،‌نزدیـک‌غـروب‌بـود. بچـه‌هـا‌رفتندبه‌توجیـه‌نیروهـا . ‌.👤 من‌وعبدالحسیـن‌هم‌رفتیـم‌گـردان‌خودمـان! کپۍ❌ فوروارد✅ ادامه‌دارد‌ ...🙂-! •‌‌‌ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
یعنی عباس داشته باشی و بگویی: از حسین چه خبر؟ 💔 ◾️وفات باغ گل یاس ، و احساس حضرت ام البنین مادر باب الحوائج علیهم السلام رو‌ تسلیت عرض می کنیم .🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥ ‌ 🖤 هَفت پُشتم را نَظر کردم ،تماماً بوده اند نوکـرِ عباسِ تو دَربــست ، یا ام البــنین تسلیت🥀🍂 🖤 ‌࿇࿐᪥✧🍃🌺🌺🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.🌕🕯 . •دیگــر‌مــــــرا....🍂🪔 امـ‌البنیــــــن💔🌙 نخـــــــوانیـــــد.....(:🖤 ••الحق‌ڪہ‌خداۍادبٺ‌ام‌البنین‌است🌿🤞🏻 🌙 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
گفتند گمنامه پلاک هم نداشت اصلا هیچ نشونه‌ای نداشت امیدوار بودم روی زیر پیراهنیش اسمش رو نوشته باشه نوشته بود: "اگر برای خداست بگذار بمانم" 💔😢 |🌸🕊| ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
‹🌻☁️› 🌻⃟ ☁️¦⇢ #معجزه شھید برونسی🔖 🚨شھیدۍ‌ڪه‌ حضرت‌زهرا'س' مسیر‌ پـیـروزۍ‌درجنگ‌را‌بـه‌او‌نـشـان‌د
•• - دوتاگردان‌دیگر،راه‌به‌جایی‌نبردند؛‌یکیشون‌به‌خاطرشناسایـی‌محـدود،راه‌راگُـم‌ کـرده‌بـودیکـی‌هـم‌پـاي‌فرمانده‌اش‌رفتـه‌بود روي‌مین.هردوگردان‌رابی‌سیم‌زدندکه‌ بکشندعقب ...! حالاچشم‌امیدهمه‌به‌گردان‌مابودوچشم‌امید به‌لطف‌وعنایـت‌اهل‌بیت‌عصمت‌و طهارت'علیهم‌السلام'🙂 وقت‌راه‌افتادن،چنددقیقه‌اي‌بـراي‌پیداکردن‌ پیشانی‌بنـدمُعطل‌کـرد..یعنـی‌پیشانـی‌بنـدزیـاد بـود،او'ولـی‌نمیدانم‌دنبال‌چه‌می‌گشت . .😥🤷‍♂ باعجله‌رفتم‌پهلـوش.گفتـم:«چکـارمیکنـی‌ حاجـی‌؟یکـی‌بـرداربـریـم‌دیگـه . ‌. ‌.😕» حتی‌یکی‌ازپیشانی‌بنـدهـارابـرداشتـم‌دادم‌ دستـشنگرفـت.گفـت:«دنبال‌یکـی‌میگردم‌کـه‌ اسـم‌مقـدس‌بی‌بی‌تـوش‌باشـه ‌. .!:)❤️» حـال‌وهـواي‌خاصـی‌داشـت.خودم‌هم‌کمکش‌ کـردمبالاخـره‌یکـی‌پیـداکـردیـم‌کـه‌روش‌بـاخـط‌ زیبایـی‌نوشتـه‌بود:یـافاطمـه‌الزهـرا'س'🙂💛 اشک‌توچشمهاش‌حلقه‌زد.همان‌رابوسیدوبست‌به پیشانی.توفاصله‌ي‌چنددقیقه‌آماده‌شدیم. بابدرقه‌گرم‌بچه هاراه‌افتادیم . .🚶🏾‍♂ آن‌شب‌تنهاگردانـی‌که‌رسیدپـاي‌کـار،گـردان‌مـابـود سیصد،چهـارصدتانیـروي‌بسیجـی،دقیقاًپشت‌ِ سـرهم،آرام‌وبیصداقدم‌برمیداشتیم‌به‌سوي‌ دشمـن،تـوهمان‌دشت‌صاف‌وُوسیع . . سۍ؛چھل‌مترمانده‌بودبرسیم‌به‌موانع؛ یڪهودشمن‌مُنَوَر؛زدآن‌هم‌درست‌بالاۍسرِما🤦‍♂! - تاریڪی‌دشت‌به‌هم‌ریخت‌وآنھا‌انگار‌نوك ستون‌رادیدند.👀 یڪدفعه‌سروصداشان‌بلند‌شد؛پشت‌بندش صداۍ‌شلیك‌پۍ‌درپۍگلوله‌ها‌آرامش‌وسڪوت‌ منطقه‌را‌به‌هم‌زد😕! آنھا‌توۍیك‌دژمحکم؛پشت‌موانع‌و‌پشت‌خاکریز بودندوما؛توۍیك‌دشت‌صاف.🌪 همه‌خیز‌رفته‌بودیم‌روۍزمین‌😶. تنھاامتیازۍڪه‌داشتیم؛نرمۍخاك‌آن‌منطقه بودجورۍڪه‌بچه‌ها‌خیلۍزودتوۍ آن‌خاك‌فرورفتن.👀 دشمن‌با‌تمام‌وجودش‌آتش‌مۍریخت‌ هراسلحه‌اۍڪه‌داشت‌کار‌انداخته‌بود.🖐🏼 عوضش‌عبدالحسین‌دستور‌داده‌بود‌که‌ماحتۍ یك‌گلوله‌هم‌شلیڪ‌نڪنیم؛اوضاع‌رادرست‌و دقیق‌سنجیده‌بود.😎 حدود،یڪ‌ربع‌تا‌بیست‌دقیقه‌ریختن‌ آتش‌شدید بود؛رفته‌رفته‌حجمش‌ڪم‌شدو رفته‌رفته‌قطع شد.🖇 دشمن‌اگربوۍعملیات‌به‌مشامش‌مۍرسید؛ به‌این‌راحتۍها‌دست‌بردار‌نبود🤦‍♂؛یقین‌کرده بودند‌ڪه‌ما،یك‌گروه‌شناسایۍ‌هستیم. به‌فڪرشان‌هم‌نمیرسید‌ڪه‌سیصد‌چهارصد تا‌نیرو‌‌تانزدیڪشان‌نفوذ‌کرده‌باشند.👊🏼 کپۍ❌ فوروارد✅ - ادامه‌دارد‌ ...🙂-! ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"(🖤🕊)" پهلوانهای محله رفتن و مادرا موندن و کوه خاطرات... تقدیم به همه مادران شهدا که مقتدایشان حضرت ام البنین (س) بود🌷 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪