eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
37هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊❤️🕊 تو را میبینم دلم قرص میشود قرص میشود که تو را دارم.. تویی که سرشار از عشقی..❤️ عشقی که بوی شهادت می دهد🕊 🌱 🌱 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . رفتم‌خونه،پیرهن‌محسن‌رو'روےزمین‌پھن ڪردم‌سرموروےاون‌گذاشتموضجّه‌مےزدم امازمان‌زیادےنگذشت‌ڪه‌احساس‌ڪردم‌ محسن‌اومدڪنارم!دستشوروقلبم‌گذاشت وتوگوشم‌گفت؛زهراسختیش‌زیاده!ولے قشنگےهاش‌زیادتره!! همون‌موقع‌خدارو شڪرڪردموڪمےآروم‌شدم. البته‌محسن توعڪس‌اسارتش‌آرامش‌خاصےداشت. آرامشش‌طوری‌بودڪه‌انگارنه‌انگارتیرے خورده‌واسیرداعشےهاشده! عڪسش‌ جوریه‌ڪه‌انگارمحسن،اون‌داعشےرواسیر ڪرده! ذره‌اےترس‌توچشم‌هاےمحسن نیست،همش‌شجاعت‌هست‌ودلیرے . صلابت‌محسن‌تواین‌عڪس‌مثل‌ڪوه‌ میمونه‌! بعدازاسارت‌محسن‌دائم‌به‌این‌ فڪرمیڪردم‌ڪه‌الان‌محسن‌درچه‌حالیه ب‌خودم‌میگفتم؛من‌همسرموبه‌حضرت‌ زینب‌‌هدیه‌ڪردم،وقتیم‌آدم‌هدیه‌اےبه‌ کسےمیده‌دیگه‌اونوپس‌نمیگیره! حالم‌ خیلی‌بدبود،انگاربندبندوجودمومیکشیدن بااین‌همه،راضےبودم‌به‌رضاےخداوبه‌هر چےڪه‌اون‌میخواد. فڪرم‌این‌بودڪه‌اگه محسن‌شهیدگمنام‌بشه،فرزندحضرت زهرامیشه‌وهرروزاونوملاقات‌میڪنه! از ته‌دل‌آرزومیڪردم‌پسرحضرت‌زهرابمونه چراڪه‌خودش‌این‌آرزو،روداشت‌وعاشق گمنامےبود! ساعت۳بامدادچهارشنبه‌بود ڪه‌متوجه‌شدم‌توفضاےمجازےپیامے مبنےبراینڪه؛شهیدبی‌سر،شهادتت‌مبارك. منتشرشد! همون‌موقع‌فهمیدم‌ڪه‌محسن به‌آرزوش‌رسید. خیلی‌ها‌به‌من‌گفتن‌ڪه تصویرپیڪرِ‌بی‌سرِ‌محسن‌رونبین! همون عڪسےروببین‌ڪه‌محسن‌استوارایستاده واسیرشده،امااین‌یڪیونگانڪن من‌ علاوه‌براینڪه‌اون‌عڪسوهم‌دیدم‌در جواب‌اوناگفتم؛این‌حرفونزنین!مگه حضرت‌زینب‌تومجلس‌‌یزیدنفرمودڪه مارأیت‌الاجمیلا!!منم‌هیچ‌چیز،جززیبایی توی‌این‌عڪس‌نمیبینم البته‌بادیدن‌عکس بی‌سرِمحسن،دیگه‌حالم‌دست‌خودم‌نبودو بیتاب‌شده‌بودم این‌حالوروزتازمانےڪه محسن‌دفن‌شد،ادامه‌داشت . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
بسم الله الرحمن الرحیم:)
« 💛🕊» {فَاللهُ خَیرحَافظًاوَهُوَارحَمُ الَّراحِمِینَ} +ودرهرحال،خداوندبهترین حافظ ومهربانترین مهربانان است..! 💛¦↫ 🕊¦↫ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. • ‌‌•🌸🍃 ❤️ |فصل²: بھ‌ࢪوایت‌همسر . روزےڪه‌پیڪرمحسن‌روآووردن‌مابه‌معراج شھدارفتیم،وقتےمحسن‌رودیدم‌ڪه‌داخل ڪفن‌هست،فریادزدم؛این‌محسنِ‌من‌نیست! محسن‌لاغربودوهیچ‌شباهتےبااین‌پیڪر نداشت! وقتےبااون‌تنھاشدم‌بااینڪه‌سر نداشت، جای‌سرشوروے پاهام‌گذاشتم‌وزبان گرفتم‌وباهاش‌درددل‌ڪردم! بھش‌گفتم؛ مگه‌قرارمون‌‌این‌نبودڪه‌سالم‌برگردی؟! چرازدےزیرقولت؟ من‌هرچےبه‌این‌پنبه‌ها فشارمیارم‌دستم‌‌به‌تونمیرسه! قربون‌ صدقش‌‌میرفتمومیگفتم؛الهی‌قربونت‌برم! الهی‌قربونت‌برم!خیلے‌حرفھاباهاش‌زدم من خداروشڪرمیڪردم‌ڪه‌محسن‌به‌ آرزوش‌رسید‌ افتخارمیڪنم‌ ڪه‌محسن شھیدشده،به‌این‌ فڪرمیڪنم‌ ڪه‌چقدر محسن،پیش‌اهل‌بیت‌ عزیز‌بوده‌ڪه‌در شهادتش‌ازهرڪدوم‌ازاون‌ عزیزان‌یك‌نشونه گرفته! حضرت‌زینب‌اسارت‌ ڪشید محسن‌ هم‌اسارت‌دید، دشمن‌بدای‌حضرت‌علےخنجر ڪشید‌سراونومثل‌امام‌حسین‌ازتن‌جدا ڪردن،علےاڪبرجوون‌بود‌، محسنِ‌منم‌جوون بود . . . … پایان‌فصل‌دوم ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌وَ‌شَھـٰادَت‌نَصیب‌ِ‌ڪَسـٰانۍمۍشَـود کِہ‌در‌رَهِ‌عـشـق‌بِـۍتَرس‌بٰـا‌جـٰانِ‌خود‌ بـٰازِ؎ڪُنَنَد 🤍͜͡🕊.! / ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
♥️͜͡🖐🏻 مادرم‌بعدخدا،نام‌تورایادم‌داد عادت‌کودکی‌ماست‌‹علی›گفتن‌ما:) 🖐🏻¦⇠ ♥️¦⇠ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
(ع) هنگام هر سختى و مشكلى بگو : «لا حول و لا قوّة إلاّ باللّه العلىّ العظيم» 👌 تو را كفايت مى كند 📖 ميزان الحكمه ج۲ ص۶۸ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡🧕🏻 شهیدابراهیم‌هادی: به حجاب احترام بگذارید که حفظ آرامش و بهترین امر به معروف برای شماست...♡ 🌱¦⇠ 🖐🏻¦⇠ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. • ‌‌•🌸🍃 👥 |فصل³: بھ‌ࢪوایت‌‌دوستان . جهانگیری: اولین‌بارے‌ڪه‌محسن‌روتومؤسسه‌دیدم قیافه‌ش‌خیلےبچه‌میزد! پشت‌ِ‌مویی‌گذاشته بود‌وخیلیم‌داشت‌مشتےصحبت‌میڪردو دائم‌چاڪریم،ونوڪریم‌میگفت! اصلاتیپش اینطورےبود.ڪلیدموتورش‌روبه‌یك‌ جاڪلیدےبسته‌بودڪه‌تمام‌منجق‌دوزے داشت! عین‌دست‌ڪلیدِلات‌ها ! بعدها فهمیدم‌خونشون،نزدیك محله‌ےمیغان‌ها یابه‌اصطلاح‌لات‌ولوت‌هاهست. تڪه‌ ڪلامش''ازاتفاق''بود هرچیزےمیخواست بگه؛قبلش‌یك''ازاتفاق''به‌اون‌میچسبوند یامیگفت؛فڪرڪردےفقط‌خودت‌خری منم‌خرم .!! محسن‌خیلےزودبابچه‌ها ارتبا‌ط‌گرفتوباهم‌قاطےشدیم! جمعمون جمع‌شده‌بود من‌بودم،محسن‌همتی‌هابود، محسن‌حججےبود،مجیدشڪراللهی، محسن‌عابدینے،ویڪیدوتاےدیگه‌هم‌بودن حسابی‌باهم‌رفیق‌شده‌بودیم! ماعلاوه‌بر ڪارهاےمؤسسه،شبهاےفرد،تمرین ڪاراته‌داشتیموشبهای‌زوج،رباتیك‌ڪار میڪردیم! به‌عبارتےهرشب‌همومیدیدیم جاهم‌نداشتیم، براےڪاررباتیک‌یك‌مدت رفتیم‌اتاق‌طبفه‌ےبالاےخونه‌ی‌پدرمحسن. برای‌تمرین‌ڪاراته‌رفتیم مؤسسه‌ ڪه‌اون زمان‌طبقه‌ےپایین منزل‌خانم‌ذبحی‌بود خودش‌بالازندگےمیڪرد، پایین‌‌روهم‌در اختیارمؤسسه‌‌گذاشته‌بود. استادمون مجیدرستمےبود، چندشب‌اونجاتمرین ڪردیم اماچون‌ڪاراته‌باسروصداوفریاد همراه‌هست‌،خانم‌ذبحے ازماپیش‌آقای خلیلےمدیرموسسه‌گلایه‌ڪرد ڪه‌این بچه‌هاشبهاخیلےسروصدامیڪنن. مجبور شدیم‌دیگه‌به‌اونجانریم این‌باراز،زورِ بی‌جایی‌گلزارشهدارو‌بعنوان‌محل‌تمرین انتخاب‌ڪردیم، شبها‌می‌افتادیم‌وسط قبرهاوتمرین‌میڪردیم، چقدرهم‌خلق‌الله دستمون‌می‌انداختن یادم‌هست‌یه‌شب وقتے‌درحال‌تمرین‌بودیم، یکی‌وسط‌ما ترقه‌انداخت، حسابی‌ترسیدیم تمرینو رهاڪردیموافتادیم‌دنبال‌اینڪه‌این‌ڪارِ کی‌بوده! اماڪسیوپیدانڪردیم بعدهااز طریق‌یڪےازبچه‌ها یك‌اتاق‌5×3 باارتفاع دومترونیم‌دراختیارماگذاشتن‌ڪه‌محل تمرینمون‌اونجا شد . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
|•°•❤️🕊•°•| اگر‌ کسی شوق‌ِ شھادت ‌دارد آن‌ را‌ فعلا‌ طلب ‌نکند شھادت‌ را در‌ جنگ ‌با‌ آمریکا و‌ اسرائیل از‌خدا‌بخواهید..:)🥀 ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
❲ بِسْم‌ِاللّٰهـِ‌الـرَّحْمـٰنِ‌الـرَّحیمِ‌؛ 🌿' ❳ اَلسَّلامُ‌عَلَیْكَ‌یاحُجَّةَ‌اللّٰهـِ‌فےاَرضِہ؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام‌حسن‌(؏) : ازاخلاقِ‌خۅبِ‌مؤمن‌این‌است‌ڪه، اگࢪازدستِ‌ڪسےعصبانے‌شودبه اوظلم‌نڪند :)''🖐 ↫من‌گداۍ‌ڪَرَم‌ِگٌل‌پسر‌فاطمہ‌امـ ↫حسنـے‌ام‌،بہ‌این‌نوڪری‌ام‌مینازمـ ❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
. • ‌‌•🌸🍃 👥 |فصل³: بھ‌ࢪوایت‌‌دوستان . دراثناےاین‌تمرین‌هایک‌مشت‌خیلےشیك‌از محسن‌حججےخوردم، درڪاراته، ضربه‌به صورت، خطابه‌حساب‌میاد دست‌مثل‌سایه تانزدیك‌‌،صورت‌میره امانبایدباصورت برخوردڪنه! یك‌شب‌منومحسن‌حریف‌ تمرینےهم‌شدیم مسابقه‌شروع‌شد وسط‌ ڪار، زمانےڪه‌من‌درحرڪت‌بودم و خواستم‌به‌محسن‌ضربه‌واردڪنم، دست اون‌دررفتومحڪم‌خوردپاےچشم‌ِ‌من! پاهام‌رفت‌روےهواوشپلق‌روی‌زمین‌افتادم ضربه‌به‌حدےمحڪم‌بودڪه‌استاد‌به‌ محسن‌گفت؛اگردرجریان‌مسابقه، این ضربه‌رومیزدے، باعث‌اخراجت‌ازڪل‌ مسابقات‌میشد اعصابم‌حسابی‌‌خردشده بود،! ازجابلندشدمو چنان‌فریادی‌زدم ڪه استادهمونجا‌پایان‌مسابقه رواعلام‌ڪردو گفت: الان‌هست‌ڪه‌دعوابشه! بعدهم‌کلا تمرین‌اون‌شب‌رو، تعطیل‌ڪرد! یك‌بادنجان سیاه‌پاے،چشم‌من سبزشد دوسه‌هفته‌طول ڪشیدتاسیاهیش‌برطرف‌بشه تاچندوقت تاتقّی‌به‌‌توقّی‌میخورد، محسن‌مےگفت: دوّمیشم‌می‌خابونما!حواستوجمع‌ڪن یڪےڪاشتم،دومیشم‌میڪارم! °• موسےٰعرب: نه‌ڪه‌بگم‌محسن‌آدم غیرمذهبیی‌بود،نه! اتفاقاخیلےهم‌عاشق اهل‌بیت‌بود، اماازوقتےڪه‌پاش‌به‌موسسه شهیدڪاظمےبازشد وبعدهم‌به‌سپاه‌رفت تیپش، فڪرش و عقایدش۱۸۰‌درجه‌باقبل متفاوت‌شد! سال‌۸۸ڪه‌ازطرف‌موسسه به‌اردوےراهیان‌نوررفته‌بودیم، مصادف شده‌بودباروزعرفه‌وشهادت‌حاج‌احمد کاظمی . منومحسن‌معنویتمون‌رگ ڪرده‌بود، وحسابی‌حس‌گرفته‌بودیم توےشلمچه،ڪنارهم نشسته‌بودیمو به‌هم‌میگفتیم؛این‌وضع‌زندگے‌مانیست . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰🖇♥️⊱ برق‌نگاهت‌..✨ قدرت‌گناه‌را‌از‌من‌گرفتھ..🔥 من‌تا‌ابد‌بھ‌عھد‌خویش..🌱 با‌چشمانت‌پایبندم..✌🏼 وقتـے‌نگاهت‌بھ‌من‌است..🥰 مگر‌مـےشود‌دست‌از‌پا‌خطا‌کرد..!🦋 تو‌هم‌شاهدے‌و‌هم‌شھید..:)🌷 🌸⃟🌿¦⇢ ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪
بِسمـ ربِّ‌المھدے(عج) ‌اِمـام‌زَمانَـم!♥ نامَـت‌‌کِہ‌‌مِۍآیَدآرام‌‌مِیـشَوم گویِۍجـُز‌تـو‌هِیـچ‌نِیسـت‌مَـرا سوگَـند‌بِہ‌نامَـت‌‌کِہ‌تو‌آرام‌مَنۍ...!••• •••🤍🍃
. • ‌‌•🌸🍃 👥 |فصل³: بھ‌ࢪوایت‌‌دوستان . خیلےڪارخرابی‌میڪنیم، بایدبریم‌سمت‌ِ توبه‌وڪارےڪنیم ڪه‌ازاین‌حس‌وحال بیرون‌نیایم، حالاڪه‌اومدیم‌اینجا بایدآدم برگردیم محسن‌گفت؛آقا! بیایه‌ڪارےڪنیم گفتم؛چیڪار؟! گفت:بالاخره‌ماباهم‌رفیقیم بیاازاین‌به‌‌بعدهواےهموداشته‌باشیم گفتم؛ چطور؟گفت؛اگه‌یوقت‌من‌هواسم‌نبود و ڪارخطایی‌ڪردم‌ توبه‌من‌تذڪربده اگرم تو هواست‌نبود من‌به‌توتذڪرمیدم یطوریم باشه‌ڪه‌ڪسےنفهمه خودمون‌بدونیمو خودمون! نشونمونم‌باشه‌این‌انگشت‌ڪجه‌ی تو! یڪےازانگشتای‌دست‌من، درجریان مسابقات‌فوتبالے‌ڪه، موسسه‌گذاشته‌بود شڪست‌وچون‌ دنبال‌گچ‌گرفتنش‌نرفتم بحالت‌خم‌جوش‌خوردوڪمے‌ڪجه! محسن این‌انگشتموعلامت‌قراردادوگفت: هروقت توانگشت‌روبه‌من‌نشون‌دادےمن‌میفهمم دارم‌به‌جاده‌‌خاڪے‌میزنم هروقت‌هم‌من انگشتموڪج‌ڪردم توبدون‌ڪه‌اوضات‌خیته وهواستوجمع‌ڪن! مواردی‌پیش‌میومدڪه به‌همدیگه‌انگشت‌نشون‌میدادیم همتی‌ها: منومحسن‌باهم‌داداش‌صیغه‌ای‌ بودیم یڪبارمحسن‌گفت: دوستدارم قیافم‌شبیه‌قیافه‌ےحاج‌احمدبشه منظورش شهیدڪاظمی‌بود اولین‌ڪاری‌ڪه‌ڪردیم این‌بودکه‌باهم‌عهدبستیم ازاین‌ببعد ریشو سیبیل‌هامونونزنیم شلوارپارچه‌ای‌بپوشیم پیراهنمون‌روهم‌روز‌شلواربندازیم اوایل کمی‌سخت‌بود امابعدازمدتی‌تیپمون کاملا تغییرڪرد . . . ¦⇠ ════════════ ᴊᴏɪɴ°••☞ ⁦http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
🕊⸤ ❤️ ⸣🕊 . ‏لَیْتَنی کُنْتُ طَیْرا فَاَطیرَ فِی الْهَواءِ مِنْ فَرَقِڪَ...🌿' اے ڪاش پرندھ ای بودم کہ در هواے فراق تو پر می‌زدم...! ↳⋮❥⸽‹ @𝓮𝓫𝓻𝓪𝓱𝓲𝓶_𝓷𝓪𝓿𝓲𝓭_𝓭𝓮𝓵𝓱𝓪