السلام علیک یا بنت رسول الله #مثنوی_غزل به مناسبت میلاد صدیقه‌ی طاهره ، زهرای مرضیه سلام الله علیها ✅ قالب شعر 👈 مثنوی-غزل ✅ وزن شعر 👈 وزن مشهور مثنوی (فاعلاتن ، فاعلاتن ، فاعلات) ساقی ! امشب با تو نجوا می‌کنم خویش را بیش از تو شیدا می‌کنم مستم امشب با شرابی دلنشین از مِیِ سرشار نابی دلنشین ساقی ! امشب باده‌ای دیگر زدم باده با مینای پیغمبر زدم امشب از صهبای دیگر سرخوشم مثل مولا ، مثل حیدر سرخوشم شُربِ نابی کبریایی خورده‌ام باده با جامی خدایی خورده‌ام خوردم از آن مِی که مولا خورده بود خویش را تا عرش بالا برده بود خوردم از آن مِی که عیسی هم نخورد قطره‌ای زان باده را مریم نخورد خونِ تاک امشب به ساغر ریختی ! هرچه نوشیدم مکرّر ریختی ! سوختم ، خاکسترم را باد برد گوئیا در ساغر آذر ریختی ! این شراب از جنس دیروزی نبود امشب از صهبای دیگر ریختی ! زانچه نوشیدند از آن افلاکیان آری آب از حوض کوثر ریختی ! روی مستی مستی افزودی مرا آتشی در جانم از سر ریختی ! ساقیا ! بزم مرا بر هم مزن غیرِ یازهرا - خدا را - دم مزن نشئگی را در سرم مشکن دگر باده را در ساغرم مشکن دگر ساقی ! از این حال بیرونم مخواه سرخوشم ، محزون و دلخونم مخواه بگسلید از پای من زنجیر را بشکنید آئینه را ، تصویر را در سبو ماهی تمام افتاده است عکس یار امشب به جام افتاده است ساقیا ! دلداده مستی سرخوشم مشرکی - زهرا پرستی - سرخوشم بس که در میخانه‌ها کوشیده‌ام باده‌ای سرشار را نوشیده‌ام ماه گردون ! از چه بیرون آمدی؟! پیش روی آفتابی سرمدی شرمت آیا نیست از رخسار او؟! یا نداری شرمی از انوار او؟! کو تو را نوری که می‌تابی دگر؟! پیش اقیانوس ، مردابی دگر رو کنار اکنون و تابیدن نگر ! آفتاب آمد ، درخشیدن نگر ! آفتاب از پرده بییرون آمده‌ست کفر را وقت شبیخون آمده‌ست امشب از میلادِ خلقی را امید در کویری تشنه آب آمد پدید مطرب ! امشب با دف آهنگی بزن ! تار احساس مرا چنگی بزن ! روز میلاد است و پاکوبی سزاست مصطفی شاد است و پاکوبی سزاست امشب ای ساقی ! نمی‌گنجم به پوست آری امشب موعدِ میلاد اوست او که کوثر را به تفسیر آورَد گر بخواهد چرخ را زیر آورَد او که پیغمبر ارادتمند اوست آفرینش شکلی از لبخند اوست او که حیدر رخصت از او می‌گرفت چشم پیغمبر ازو سو می‌گرفت آن که زینب باده خورد از ساغرش او که می‌گفت احمد او را مادرش او که مولا را حمایت کرده بود استقامت را به شرح آورده بود او که پهلویش شکست اما نگفت او که درد خویش با مولا نگفت آن که لب بست از صدا هنگام درد او که زیر ضربه‌ها شیون نکرد آمد اما هیجده پائیز بیش او نخواهد دید با چشمان خویش آمد اما زود پرپر می‌شود زود قربانیِ حیدر می‌شود روز میلاد است و حرف از ماتم است نام زهرا با مصیبت تواَم است ذوقم‌ امشب شعر میلادی نگفت طبعِ بی‌انصافم از شادی نگفت هرچه می‌پندارم او شادی ندید او که (غیر از محنت آزادی) ندید او که حیدر رخصت از او می‌گرفت چشمِ پیغمبر ازو سو می‌گرفت او که رخسارش شد از سیلی کبود آخرالامر از علی رو می‌گرفت تا نداند درد او را مرتضی لاجرم با دردها خو می‌گرفت آستینش را به دندان می‌گزید تا که او را درد پهلو می‌گرفت نیمه شب با سینه‌ای مجروح ، باز ذکر یاغفار و یاهو می‌گرفت تا که برمی‌خاست از جا لحظه‌ای دست بر دیوار و زانو می‌گرفت گاهی از آزار میخ آزرده بود گاه دستش را به بازو می‌گرفت دیگر آیا شعر میلادی چرا ؟! با چنین اندوهی از شادی چرا ؟! ساقیا ! بزم مرا برهم مزن ! غیر یازهرا - خدا را - دم مزن ! شاعر : ابراهیم سنائی ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei

#شعر_طنز_روز_زن ز اشکِ شوق خود وضو بگیرم اجازه از حضور او بگیرم جای طلا اراده کردم امسال برای همسرم هَوو بگیرم #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei

✅ آموزش مجازی شعر همراهان گرامی توجه داشته باشید #دوبیتی و #رباعی هر دو از دو بیت تشکیل می‌گردند اما با هم از لحاظ وزنی متفاوتند . لذا خصوصا اهالی منبر و مداحی مراقب باشند اگر این دو قالب شعر را نمی‌شناسند از ذکر اسم قالب دوبیتی یا رباعی خودداری کنند . گاهی یک #مداح اعلام می‌کند (دوبیتی می‌خوانم) اما رباعی می‌خواند یا می‌گوید : (رباعی می‌خوانم) اما دوبیتی می‌خواند در حالی که این دو قالب با هم متفاوتند . یعنی به رباعی نمی‌شود دوبیتی گفت و همینطور به دوبیتی نمی‌توانیم بگوئیم رباعی . ضمنا ممکن است شعری دو بیت باشد اما نه دوبیتی باشد ، نه رباعی و دارای وزنی غیر از وزن دوبیتی و رباعی باشد ، مثل شعر طنزی که برای #روز_زن در پست بالا به اشتراک گذاشتم . فعلا به اختصار اشاره می‌نمایم که دوبیتی روی وزن (مفاعیلن ، مفاعیلن ، مفاعیل) یا (مفاعیلن ، مفاعیلن ، فعولن) سروده می‌گردد در حالی که وزن مشهور قالب رباعی (مستفعلُ مفعولُ مفاعیلن فع) به اندازه‌ی (لا حول و لا قوة الا بالله) می‌باشد . ان‌شاءالله در مبحث اوزان عروضی توضیحات بیشتری خواهم داد . #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز http://eitaa.com/ebrahim_sanaei

#رباعی ✅ به مناسبت #روز_مادر داریم مگر از تو فراتر ، مادر ! چون جلوه نموده‌ست خدا در مادر یک روز کم است ، بلکه بی‌انصافی‌ست هر روز خداست روز مادر ، مادر ! #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei

ولادت با سعادت مادرِ هستی ، انسیه‌ی حورا ، صدیقه‌ی کبری ، فاطمةالزهرا سلام الله علیها و میلاد مسعود معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت روح‌الله را محضر مبارک ولی الله الاعظم ، مهدی آل محمد ارواحنا فداه و شما همراهان گرامی تبریک عرض می‌نمایم . #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز @ebrahim_sanaei

#روز_مادر و هفته‌ی تجلیلِ مقامِ #زن را به تمامی مادران و زنان سرزمینم مخصوصا آنهایی که مرا همراهی می‌کنند تبریک عرض می‌نمایم . #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز @ebrahim_sanaei

🔲 دلیل خلقت حیدر به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها ✅ قالب شعر 👈 غزل ✅ وزن شعر 👈 مَفاعِلُن فَعَلاتُن مَفاعِلُن فَعَلُن میان قلب شب اختر طلوع خواهد کرد ز مکه مهر منور طلوع خواهد کرد وجود پاک محمد دخیل هستی اوست دلیل خلقت حیدر طلوع خواهد کرد تمام شد غم تنهایی علی دیگر کنار سرو ، صنوبر طلوع خواهد کرد بگو به کوردلان نیست مصطفی ابتر که شان سوره‌ی کوثر طلوع خواهد کرد گلی میان شبستان مکه می‌روید که تا همیشه معطر طلوع خواهد کرد نوید می‌دهد این یاس باصفا ما را که یازده گل دیگر طلوع خواهد کرد تمام می‌شود این‌بار ماجرای ذبیح دوباره حضرت هاجر طلوع خواهد کرد #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei

🔲 پیشکش به زنان خوب کشورم ✅ قالب شعر 👈 غزل-مثنوی ✅ وزن شعر 👈 فاعلاتُ فاعلاتُ فاعلات ای زن ! ای خدای مهر و مادری ! کز مقام درکِ ما فراتری با نگاه نافذت عجیب نیست چرخ را به زیر اگر بیاوری وصفت از زبان من نمی‌شود با تو می‌کند خدا برابری ای که لحظه‌ای برون نمی‌شوی از مدار مهر و ذره‌پروری با دو بال پُر توانِ عاشقی می‌توانی از ستاره بگذری مهربان‌تر از تو نیست آدمی از فرشته‌ها تو مهربان‌تری خانه را همیشه نور می‌دهی خانواده را هماره زیوری با تمام خلق فرق می‌کنی هست خاکت از زمین دیگری گر تو را به جرم عاشقی کُشند عشق را ز خاطرت نمی‌بَری ای زن ! ای که تا خدا مقام توست ! عاشقی همیشه در مرام توست ای زن ! ای که هم‌قطار زینبی ! در حقیقت از تبار زینبی هر زنی به زینب اقتدا کند خویش را ز تیرگی جدا کند در حریم نور پای می‌نهد رفته رفته خویش را خدا کند چون خدا بر او همیشه ناظر است در حضور کبریا حیا کند در نگاه غیر محرمان خویش کی دو آفتابِ دیده وا کند؟ آبشار گیسوان خویش را کی به هر کرانه‌ای رها کند؟ ها ! مباد دست ناکسی تو را از مسیر بندگی جدا کند قدر زن فزون‌تر از جواهر است از چه قدر خویش را دهد ز دست؟ این‌که گفته‌اند در حجاب باش ، آفتاب چهره در نقاب باش انتهای اعتبار هر زن است این نشان افتخار هر زن است زن که بر مقام او سلام باد ذکر نام او علَی‌الدّوام باد در مسیر تندباد تیرگی کی رَوَد در امتداد تیرگی #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei

همسر‌ مهربانم ! روزت مبارک از این‌که سختی‌های زندگی با مرا صبورانه تحمل می‌کنی و دم برنمی‌آوری ممنونم . #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز @ebrahim_sanaei

⛔ کی به کیه؟! اصلا کی می‌فهمه؟😂 جمله‌ی بالا پاسخ اکثر خطبا ، مجری‌ها و مداحان است وقتی از آنها می‌پرسم : (شما که شعر را نمی‌شناسی و غلط می‌خوانی ، چرا می‌خوانی؟) یا (شما که تخصص نداری چرا شعر را به اراده‌ی خود دست‌کاری می‌کنی که منجر به اشکالات فنی شود؟) دوران جوانی بازیگر نمایش بودم . اولین نقشی که بازی کردم این بود👇 از شروع تا خاتمه گوشه‌ی سِن ایستاده بودم با لباسی جلف و کلی کتاب خارجی که مقابلم بود . دور تا دورم چند چوب عمودی به اندازه‌ی قد بنده وجود داشت و من از ابتدای نمایش آرام آرام کلاف کاموایی را که در دست داشتم دور چوب‌های عمودی که خودم میان آنها بودم می‌پیچیدم و باید تا صحنه‌ی آخر از سرم می‌گذشت . وقتی از جناب استاد حجت‌الله پورانی کارگردان خبره‌ی خوزستانی پرسیدم: (معنای نقش بنده چیست؟) ایشان فرمودند : (یعنی تو نویسنده‌ای هستی که فکر می‌کنی خیلی روشن‌فکری و بی‌توجه به مشکلات جامعه داری دور خودت پیله می‌تنی) پاسخش را که شنیدم به ایشان عرض کردم : (مردم که معنای نقش مرا نمی‌فهمند) . چشمتان روز بد نبیند ، استاد طوری عصبانی و برآشفته شد که من ترسیدم . او با عصبانیت در حالی که می‌خواست مرا بزند ، گفت : (تو باید تصور کنی تمام تماشاگرها کارشناس نمایشند) او در ادامه گفت : (این‌که فکر می‌کنی مردم معنای نقش تو را نمی‌فهمند توهین بزرگی به تماشاگرهاست)‌ . آری عزیزان ! این‌که فکر می‌کنید از بین مستمعین شما کسی شعر را نمی‌فهمد توهین بزرگی به آنهاست و یادتان نرود طبق روایات معتبر از جمله مستمعین مجالس ذوات مقدسه‌ی آل‌الله هستند . ضمنا این‌که شعر را بدون اذن شاعر دست‌کاری می‌نمائید امری خلاف شرع مقدس است . پس سعی کنید اگر در شعر اجتهاد ندارید ، دست‌کم مقلد باشید و شعر را قبل از قرائت برای کارشناسی بخوانید تا او کیفیتِ صحیحِ خوانش را به شما بیاموزد . یادم آمد سال‌ها پیش شب‌های فاطمیه دو شب با یک مداح مشهور در اصفهان مجلس داشتم . آن‌روزها بنده‌زاده #کربلایی_اسماعیل_سنائی تازه مداحی را شروع نموده و از قضا به خواندن آن مداح مشهور علاقه‌ای شدید داشت . شب اول از ایشان پرسیدم : (آیا مشاوری در زمینه‌ی شعر داری یا خیر؟) فرمود : (خیر ، بنده خودم پیدا می‌کنم و بدون مشورت اجرا می‌نمایم) . عرض کردم : (شما که سواد شعری نداری و شعر را نمی‌شناسی) . او در حالی‌که دلخور بود از من پرسید : (از کجا می‌دانی که شعر را نمی‌شناسم؟) عرض کردم : (از سروده‌هایی که می‌خوانی و می‌شنوم) . گفت : (مثلا کدام سروده؟) گفتم : (شما در نوحه‌‌ای خطاب به حضرت عباس علیه‌السلام می‌گویی : "دشمنِ دشمنان آل اُمَیّه" و این جمله غلط بلکه توهین است به حضرت عباس سلام الله علیه) . خلاصه هرچه خواستم به او بفهمانم که منفی در منفی مثبت و (دشمنِ دشمنان آل امیه) می‌شود (دوست آل امیه) زیر بار نرفت که نرفت و مصرانه می‌گفت : (دو بار استفاده از دشمن به خاطر تاکید است) . عزیزانم ! باز هم از باب "فذکر انما انت مذکر" عرض می‌کنم : (اگر سواد شعری ندارید اثر را قبل از قرائت در اختیار مشاوری بگذارید تا نحوه‌ی صحیحِ خوانش اثر را به شما بیاموزد) . آن‌شب به آن مداح مشهور عرض کردم : (شما سواد شعری نداری و ادعا می‌کنی که از کسی نظرخواهی نمی‌کنم اما جناب "حاج‌صادق آهنگران" علاوه بر این‌که شعر را می‌شناسد از مشورت دریغ نمی‌ورزد در حالی که مدرک دانشگاهی او کارشناسی در رشته‌ی ادبیات فارسی‌ست و قبل از این‌که شعری را بخواند از بنده نظر می‌خواهد و اگر بگویم ؛ "مناسب خواندن نیست" آن‌را کنار می‌گذارد) . ختم‌ کلام این‌که آنچه امروزه موجب تاسف است این است که نسل امروز از شاگردی متنفرند و روحیه‌ی انتقاد پذیری ندارند . خودشان اهل فراگیری و شاگردی نمودن نیستند ، اگر کسی هم بخواهد از سر دل‌سوزی یادشان بدهد دلخور می‌شوند ، مثل همان آقای مداح مشهور که وقتی شب اول نکاتی خدمتش عرض کردم ، شب دوم به خاطر حضور من نیامد در مجلس . بَشِّر عِبادِ الَّذینَ یَستَمِعون القَول فَیَتَّبِعونَ اَحسَنَه #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا روی اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei

🔲 رباعی دیدگاه مسئولین فرهنگی😂 گیرم که سراب و آب عالم را بُرد فرهنگ اصیل پارسی مُرد که مُرد ما کارگران ساده لازم داریم شاعر به چه درد مملکت خواهد خورد #حاج_ابراهیم_سنائی_شاعر_اهواز ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei