eitaa logo
تیغ و زیتون
528 دنبال‌کننده
624 عکس
150 ویدیو
3 فایل
ارتباط با شاعر @asemani_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔲 آفتاب عشق برای بعثت رسول الله که درود خدا بر او و خاندان پاک او باد ✅ قالب شعر 👈 مسمط مسدس ترجیع ✅ وزن شعر 👈 فعول فاعلات فاعلاتن شب است و مست سجده گشته احمد که سر بر آستان حق بساید امینِ وحیِ ذاتِ اقدس آمد که غار را به شوق در بکوبد به رادمردِ عاشقی بگوید؛ بخوان به نام کبریا محمد ! حرا گرفته رنگِ بی‌قراری تمامِ کوه گشته نقره‌کاری سبد سبد ستاره گِردِ غاری به عاشقی که دارد اعتباری ندا رسیده از خدای سرمَد؛ بخوان به نام کبریا محمد ! بخوان به نام آن‌که داده جانت نموده برتر از فرشتگانت خدای بی‌نظیر مهربانت گره گشوده است از زبانت زمان انتظارت آخر آمد بخوان به نام کبریا محمد ! اگرچه نورِ ممتد است کعبه اگرچه بیت ایزد است کعبه غلامِ کوی احمد است کعبه حرا حرم ، محمد است کعبه کند طوافِ خطّ و خالِ احمد بخوان به نام کبریا محمد ! بخوان خدای پاک و ذات حق را که داده حالِ عاشقی عَلَق را ز تیرگی درآورَد شفق را به اسمِ رَبّکَ الّذی خَلَق را ، بخوان که آفتاب عشق سر زد بخوان به نام کبریا محمد ! بخوان به اسم ربّ لایزالی که نیست از برای او مثالی دمیده روح را به جسم خالی گرفته آسمان مکه حالی که از تو نور ماه می‌درخشد بخوان به نام کبریا محمد ! فرشته‌ها شدند هم‌نوایت بخوان ، به عرش می‌رسد صدایت زمینیان غبار و خاک پایت تمام اهل آسمان فدایت رخَت دل از ستاره می‌رباید بخوان به نام کبریا محمد ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
🔲 بوی خطر به مناسبت میلاد ارباب عالم مولانا حسین بن علی علیهما السلام ✅ قالب شعر 👈 مثنوی ✅ وزن شعر 👈 مفتعلن مفتعلن مفتعل باز برون آمده ماه از نقاب بس کن ! بیهوده متاب آفتاب ! زهره‌ی زهرا قمر آورده باز از همه شوریده‌تر آورده باز آمده ماهی که هزار آفتاب پیش بلندای حضورش شد آب عرش خدا زیور از او یافته ساقیِ ما ساغر از او یافته آن‌که شد افلاک گرفتار او خواجه‌ی لولاک گرفتار او آن‌که رخش شعله زد آفاق را خاک نشین ساخته نُه طاق را دیده گشود آن گلِ نیلوفری پیش رخش شمس و قمر مشتری چشمِ خدا محوِ تماشای او محو تماشای سراپای او ساقی میخانه‌ی دین آمده عرش نشینی به زمین آمده ساغر و پیمانه مهیّا کنید یک دلِ دیوانه مهیا کنید تا که صمیمانه به نامش کنیم از سرِ اخلاص سلامش کنیم فاطمه را نور دو عِین آمده مظهرِ الله ، حسین آمده بستر او دامنِ پیغمبر است فاطمه از هر دو پریشان‌تر است اشکِ خدا ریخته بر دامنش شعله زد آن اشک به پیراهنش دارد از آینده خبر می‌دهد در غم او مرثیه سر می‌دهد طاقت زهرا به سر آمد دگر گفت که ؛ جانم به فدایت پدر ! بر دلم از گریه زدی نیشتر آه ، نسوزانم ازین بیشتر حرف بزن ! ناله چرا می‌کنی؟! دامنِ صبر از چه رها می‌کنی؟! ناله چرا ؟! گریه چرا ؟! شاد باش ! شادتر از عالمِ ایجاد باش ! ای که سراپای تو نورانی است ! دیده‌ات از بهر چه بارانی است ! عاقبت آن گل سخن آغاز کرد در غم او مرثیه‌ای ساز کرد گفت ؛ ز بالا خبر آمد مرا کرب و بلا در نظر آمد مرا زین سبب از خویش برون گشته‌ام راهیِ صحرای جنون گشته‌ام کرب و بلا بوی خطر می‌دهد یاس در آن معرکه سر می‌دهد تیغ جدا می‌کند از تن سرش کشته شود در بر او اکبرش شمعِ وجودش شود آب ای دریغ بر لب دریای سراب ای دریغ آتش داغش شررم می‌زند شعله به چشمان ترم می‌زند دامنِ صحرا کفنش می‌شود نیزه رها سوی تنش می‌شود دامنش آغشته به خون می‌شود عقل گرفتارِ جنون می‌شود آتشِ مرثیه که افروختند حضرت زهرا و علی سوختند آه ، عجب مجلسی آماده شد اشک علی زیور سجاده شد پیکر زهرا تبِ ماتم گرفت محفلشان رنگ مُحرّم گرفت طفلِ علی غنچه‌ی لب باز کرد در برِ مادر سخن آغاز کرد گفت ؛ خوشم با غمِ فردای خویش شادم از آینده‌ی زیبای خویش تیغ بگو تا بپذیرد مرا تنگ در آغوش بگیرد مرا این منم اینگونه پذیرای او تشنه‌ی بوسیدنِ لب‌های او جامِ لبش شعله‌ورم می‌کند از همه دیوانه‌ترم می‌کند تیغ بگو تا ننماید درنگ وعده‌ی حق را که نشاید درنگ این‌همه تاخیر سزاوار نیست دوریِ شمشیر سزاوار نیست سینه گشودم که بخواهی مرا می‌کشد این چشم به راهی مرا ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
روز پاسدار را به سبزپوشان سپاه خمینی تبریک عرض می‌کنم . http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
در سینه چنان‌که خونِ جاری سرخ است همواره طریق جان‌نثاری سرخ است سبز است اگر لباس مردان سپاه هشدار ! مرام پاسداری سرخ است ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
بعضی از شب‌ها که جانباز شهید شیمیایی منوچهر شیخ‌زاده بیمارستان آریا بستری بود ، فرمانده‌ی وقت لشکر هفت ولی‌عصر (عج) به عنوان همراه بیمار تا صبح بالای سر او نگهبانی می‌داد ، کارهایش را می‌کرد و به او می‌گفت ؛ (امشب تا صبح سرباز تو هستم) خرداد ۷۸ آسمانی شد . شعر زیر را من از زبان سردار حاج‌رحیم نوعی‌اقدم خطاب به شیخ‌زاده سرودم ؛ امشب از عاطفه ، از خاطره سرشار منم در کمندی که رها گشته گرفتار منم از زمانی که تو را دیدم و دل‌داده شدم از خود ای یاور دل‌سوخته بیزار منم امشب ای شمع به جان آمده پروانه صفت تا سحر بر سر بالین تو بیدار منم مثل سرباز - صمیمانه - به فرمان شما در برت تا سحر آماده - خبردار - منم جان اگر خواستی آماده‌ی جان باختنم دار اگر راست کنی ، میثم تمار منم تا نفس راه گلوگاه تو می‌پیماید کی به فرماندهی خلق سزاوار منم؟! تیغ و زیتون* من ارزانی گیسوی تو باد تا نگویند درین ناحیه سردار منم سال ۱۳۷۸ خورشیدی پی‌نوشت ؛ *(تیغ و زیتون) اجزای تشکیل دهنده‌ی نشان سرداری در نیروهای مسلح‌است . ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
دعاگو و نائب‌الزیاره‌ی شما هستم . (ع) چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ خورشیدی http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
عمری اگرچه معصیت‌آلوده زیستم مولای خوب ! کمتر از آهو که نیستم آقا ! اگر که خوبم اگر بد ردم مکن مهمان‌نواز آل محمد ! ردم مکن.... http://eitaa.com/ebrahim_sanaei