eitaa logo
تیغ و زیتون
522 دنبال‌کننده
647 عکس
154 ویدیو
4 فایل
ارتباط با شاعر @asemani_313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پشتِ‌بام علیه‌السلام بخش کوتاهی از مصاحبه‌ی تلویزیونی و شعرخوانیِ (رسول دادخواه خیابانی) معروف به (رسول تُرک) از قدّاره بندان و گردن‌کشان تهران بود . یک شب با نوچه‌هایش به مجلس عزاداری سیدالشهدا رفت . اهالی هیئت اعتراض خود را با کم‌محلی به رسول و همراهانش ابراز کردند . مسئول هیئت از طرف حضار رسول را از آمدن به هیئت در شب‌های آینده منع کرد و به او گفت؛ (هیئت جای قدّاره‌بند و شراب‌خوار نیست) رسول با این که می‌توانست او را نابود نماید احترام هیئت را حفظ کرد و رفت ، در حالی که دلش شکسته‌ بود . نیمه‌شب مسئول هیئت در عالم رویا خیمه‌گاه سیدالشهدا را دید ، اما یک سگ که نگهبان خیمه‌ها بود از ورود او جلوگیری کرد . او می‌گوید ؛ در تاریکی شب دیدم سرِ آن سگ سرِ رسول ترک است . سحرگاه فردا سراسیمه سراغ رسول رفت و خواب خود را برای او تعریف کرد و از او خواست که شب به هیئت بیاید . رسول در حالی که مثل ابر بهار اشک می‌ریخت چهار دست و پا دور حیاط خانه می‌چرخید و صدای سگ در می‌آورد . او به مسئول هیئت گفت؛ امشب باید بیایی ، طناب به گردن من بیندازی و من پشت سرت چهار دست و پا به هیئت بیایم . او به اصرار رسول پذیرفت و این‌گونه رسولِ قداره‌بندِ شراب‌خوار آزاد‌کرده‌ی حسین بن علی و از اولیاء خدا شد . ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارباب خوبم ! ماه عزاتو عشقه نوحه‌خوانی اهواز - مسجد امام جعفر صادق (ع) بابت عدم هماهنگی صدا و تصویر عذرخواهی می‌کنم . http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
🔳 گنجِ رنج غزل-مرثیه پیشکش به دردانه‌ی اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیهما چرا رعشه دارد صدایت رقیه؟! چرا شور دارد نوایت رقیه؟! تو یک کوه نوری ، تو یک گنج رنجی که شد خاکِ ویرانه جایت رقیه ! بگریند اگر اهل عالم عجب نیست به اندوهِ بی انتهایت رقیه ! من از خار هم کمترم بس‌که خوارم که او بوسه زد بر دو پایت رقیه ! لگد ، سنگ ، سیلی ، تشر ، تازیانه به غربت شدند آشنایت رقیه ! سحر کرده‌ای شام را با نگاهت چه نوری‌ست در چشم‌هایت رقیه؟! نترس از هیاهوی طوفان سیلی بخواب عمه دارد هوایت رقیه ! پدر با سر آمد به دیدارت ای گل ! میسر شد آخر لقایت رقیه ! یتیمی چه سخت است ، آن‌هم به طفلی الهی بمیرم برایت رقیه ! ✅ برای عضویت در کانال اشعار (حاج‌ابراهیم سنائی) در محیط ایتا اینجا کلیک کنید👇 http://eitaa.com/ebrahim_sanaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا