eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
700 ویدیو
62 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید ابراهیم هادی
سلام و صبح‌بخیر آقای خوبی‌ها🌸🍃 🌐 @Ebrahimhadi
🌸🍃 🍃 صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان عج ✨السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدیّ یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن یا امامَ الاِنسِ والجانِّ سیِّدی و مولایَ ! الاَمان الاَمان...✨ التماس دعا روزتون مهــ💚ـدوی 🌐 @Ebrahimhadi
☘امام على عليه السلام: 💡فكر كن، تا دور انديش شوى و چون همه جوانب كار برايت روشن شد، آن گاه تصميم قطعى بگير 📚ميزان الحكمه جلد3 صفحه 54 🌐 @Ebrahimhadi
🕊 چشم هایت ... سرنوشت را رقم میزند مثل گلوله ای بی هدف ڪــه مرگ و زندگی را ... #شهید_ابراهیم_هادی🌷 ســلام بــر ابــراهـــیــم❤️ 🌐 @Ebrahimhadi
شهید ابراهیم هادی
«برای دوست شهیدم» را در بازار اندروید ببین: http://cafebazaar.ir/app/?id=com.puzzley.ebrahimhadi4059
📌دوستان ایرانی‌ام به اندازه من شهدا را نمی‌شناسند: 📰«عاشق مرام شهید هادی شدم، چون در عملش اخلاص داشت.» ✉️مشروح خبر در بخش #خبرخوان نرم‌افزار "برای دوست شهیدم" 🌐 @Ebrahimhadi
شهید ابراهیم هادی
🔥 #فرار_از_جهنم 🔥 🌾قـسـمـت هفدهم (نویسنده:شهید طاها ایمانی) هنوز از مدرسه زیاد دور نشده بودیم که چش
🔥 🔥 🌾قـسـمـت هجدهم (نویسنده:شهید طاها ایمانی) مقصد دوم مون یکی از مراکز موادی بود که قبلا پیش شون بودم. اونجا هم اوضاع و احوالش فرق چندانی با جای قبلی نداشت. چشم هاش می لرزید. اگر یه تلنگر بهش می زدی گریه اش در میومد. جایی بودیم که اگر کسی سرمون رو هم می برید یه نفرم نبود به دادمون برسه. تنها چیزی که توی محاسباتم درست از آب در نیومد، درگیری توی مسیر برگشت بود. درگیری مسلحانه بود. با سرعت، دنده عقب گرفتم. توی همون حالت ویراژ می دادم و سر ماشین رو توی یه حرکت چرخوندم اما از بد بیاری، همزمان یکی از ماشین هاشون از تقاطع چرخید سمت ما و ماشین بین ماشین ها قفل شد. اسلحه رو کشیدم و از ماشین پریدم پایین. شوکه شده بود و کپ کرده بود. سریع چرخیدم سمتش. در ماشین رو باز کردم و کشیدمش بیرون. پشت گردنش رو گرفتم. سرش رو کشیدم پایین و حائلش شدم تیر نخوره. سریع از بین ماشین ها ردش کردم و دور شدیم. از شوک که در اومد، تمام شب رو بالا میاورد. براش داروی ضد تهوع خریدم. روی تخت متل ولو شده بود. روی تخت دیگه نشسته بودم و نگاهش می کردم. مراقب بودم حالش بدتر نشه. حالش افتضاح بود. خیس عرق شده بود. دستم رو بردم سمت پیشونیش با عصبانیت زدش کنار ، نیم خیز شد سمتم. توی چشم هام زل زد و بریده بریده گفت: _چرا با من اینطوری می کنی؟ یهو کنترلش رو از دست داد و حمله کرد سمت من. در حالی که داد می زد و اون جملات رو تکرار می کرد و اشک می ریخت. حمله کرد سمت من. چند تا مشت و لگد که بهم زد، یقه اش رو گرفتم و چسبودندمش به دیوار. با صدای بلند گریه می کرد و می گفت: چرا با من این کار رو می کنی؟ آروم کردنش فایده نداشت. سرش داد زدم. _این آینده توئه. آینده ایه که خودت انتخاب کردی. ازش ترسیدی؟ آره وحشتناکه. فکر کردی چی میشی؟ تو یه احمقی که در بهترین حالت، یه گارسون توی بالای شهر یا یه خدمتکار هتل یا چیزی توی همین مایه ها میشی. اگرم یه آشغال عشق اسلحه بشی و شانس بیاری پلیس. یقه اش رو ول کردم، _می خوای امریکایی باشی؟ آره این آمریکاست. جایی که یا باید پول و قدرت و ثروت داشته باشی یا مثل سیاستمدارها و امثال اونها توی سیستم خودت رو جا کنی. یا اینکه درس بخونی و با تلاش زیاد، خودت رو توی سیستم بهره کشی، بکشی بالا. می خوای آمریکایی باشی باش، اما یه آشغال به درد نخور نباش. این کشور 300 میلیون نفر جمعیت داره. فکر می کنی چند درصدشون اون بالان؟ فکر می کنی چند نفر از این پایین تونستن خودشون رو بکشن بالا؟ حتی اگر یه زندگی عادی و متوسط بخوای، باید واسش تلاش کنی. مسلمون ها رو نمی دونم اما بقیه باید 18 سالگی خونه رو ترک کنن و جدا زندگی کنن. 2 سال بیشتر وقت نداری. بخوای درس بخونی یا بخوای بری سر کار. واقعا فکر کردی می خوای چه کار کنی؟ و اون فقط گریه می کرد. ⭕️ادامه دارد... ◤ @EBRAHIMHADI
🍃 #شهید_عباس_بابایـی🌷 🌐 @Ebrahimhadi
شهید ابراهیم هادی
🍃 #شهید_عباس_بابایـی🌷 🌐 @Ebrahimhadi
📌یک روز که در کلاس هشتم درس میخواندیم . هنگام عبور از محله چگینی که از توابع شهر قزوین است . یکی از نوجوانان آنها بی جهت به ما ناسزا گفت و این باعث شد با او گلاویز شویم. ما با عباس سه نفر بودیم و در برابرمان یک نفر . عباس پیش امد و برخلاف انتظار ما که توقع داشتیم به یاریمان بیاید سعی کرد تا مارا از یکدیگر جدا کند. وقتی تلاش خود را بی نتیجه دید ناگهان قیافه ای بسیار جدی گرفت و در جانب‌داری از طرف مقابل با ما درگیر شد. من و دوستم که از حرکت عباس به خشم امده بودیم به درگیری خاتمه دادیم و به نشانه اعتراض با او قهر کردیم. سپس بی آنکه به او اعتنا کنیم راهمان را در پیش گرفتیم اما او در طول راه به دنبال ما می دوید و فریاد میزد: مرا ببخشید آخر شما دو نفر بودید و این انصاف نبود ک یک نفر را کتک بزنید. 📢 راوی: پرویز سعیدی 🌹 یــادش بــــا صــلــوات🌱 🌐 @Ebrahimhadi
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه:420 ✷T.me/Ebrahimhadi ✷Gap.im/Ebrahimhadi ✷Sapp.ir/Ebrahimhadi ✷Eitaa.com/Ebrahimhadi
ترجمه ی صفحه 420
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
❣️ #سلام_امام_زمانم ❣️ من در این خلوت خاموش سکوت اگر از یاد تو یادی نکنم می‌شکنم.. ❤️ #قــرار_عــاشقی ⏰هر شب ساعت ۲۲ #استوری #اینستاگرام Instagram.com/Ebrahimhadi_ir 🇮🇷 @Ebrahimhadi
🍃🌸❤️🌹 ای که قشنگی آسمان در چهرت یافتم! با من بگو؛ راز پرواز #سمت_خدا را ...🕊 ای روشنای مسیر دلدادگی رحمان ابراهیم..🌹 🌐 @Ebrahimhadi
🌸🍃 🍃 #سلام_امام_زمانم ما مشق غم عشــق تورا خوش ننوشتیم تو بکش خط به خطای همه ی ما ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ 🌐 @Ebrahimhadi