🌷شهید میلاد ولی پور🌷
آموزشیش که تموم شد رفت پیش امام جمعه روستامون"حاج آقا بنی اسد"
به حاج آقا گفته بود:
"حاجی من دارم میرم مرز؛ این رفتنم برگشتنی نداره،من قراره
---♥♥ شَّهَّیَّدَّ ♥♥--- بشم،
هروقت پیکرم رو آوردن برام روضه علی اکبر (ع) بخون...
حاجی بهش گفته بود:خدا نکنه سالم میری سالم هم برمیگردی...
میلاد حاج آقارو برده بود مزار روستا
اونجا قبری رو نشون حاج آقا داده بود و گفته بود:بعد شهادتم همین جا خاکم کنید‼️
حاجی خیلی تعجب کرده بود...
✅میلاد ولی پور نوزدهم آبان 96
در شهر مهرستان بر اثر مبارزه با قاچاقچیان یه درجه رفیع شهادت رسید...
🆔 @Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi-akhlagh_khub.mp3
5.63M
#صوت #سخنرانی_کوتاه #شماره۱۰۶
موضوع: اخلاق خوب
سخنران: حاج آقا محرابیان
#پــیــشــنــهــاد_ویژه
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۵۳
راویان: دوستان شهید
🌿"زیارت عاشورا"
یکی از سربازان سید ميگفت:((در سالن تربیت بدنی سپاه نشسته بودیم. سید وارد شد. احساس کردیم خیلی خوشحال است. بچه ها علت خوشحالی را پرسیدند. گفت:((مشکلی داشتم. بنده خدایی به من گفت نذر کنم و سه روز زیارت عاشورا بخوانم تا انشاءالله مشکلم حل شود.من هم این کار را انجام دادم. حالا مشکلم حل شده.))من با خودم فکر کردم، چرا سید این حرف را در جمع بچه ها گفت؟! به هر حال آدم نذری ميکند و اگر قبول واقع شد، آن را انجام ميدهد. مدتی گذشت. این ماجرا را فراموش کردم. تا اینکه در یکی از روزها مسابقات نوجوانان به پایان رسید. سید یکی از بچه های شرکت کننده را به من سپرد تا او را به اتوبوس های گرگا ن برسانم.او را به میدان امام که مسیر اتوبوس های گرگان بود رساندم. اما هرچه منتظر ماندیم از اتوبوس خبری نشد. خیلی دیر شده بود. یک لحظه به یاد صحبت های سید در سالن تربیت بدنی افتادم. همان لحظه نذر کردم زیارت عاشورا بخوانم.چند دقیقه نشد که یک اتوبوس آمد و آن نوجوان را سوار اتوبوس کردم.آنجا فهمیدم که هدف سید چه بود. او به ما یاد داد تا در مقابل مشکلات توسل به اهل بیت(ع)فراموشمان نشود.به خصوص زیارت عاشورا.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
مجید کریمی ميگفت:((با سید، سوار بر تویوتای سپاه از مازندران راهی خوزستان بودیم. به دلایلی ماشین در خرم آباد خراب شد. قطعه ای احتیاج بود که هیچ تعمیرکاری آن را نداشت.از جیب خودمان کلی خرج کردیم، اما خودرو کماکان قادر به حرکت نبود.دو روز در آن شهر معطل شدیم. اما مشکل ما حل نشد. ما باید خیلی سریع خودمان را به مقرّ تیپ ميرساندیم. سوار مینی بوس شدیم تا به اهواز برویم.سید گفت:((فهمیدم مشکل چطور حل ميشه؟!)) بعد در همان ماشین شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد. هنوز زیارت عاشورای سید تمام نشده بود که یکی از ماشین های تیپ را در پمپ بنزین دیدیم. از مینی بوس پیاده شدیم و به سراغ ماشین سپاه رفتیم.با آن خودرو خودمان را به مقرّ تیپ رساندیم. سید برای حل این مشکل نذر کرده بود که چندین زیارت عاشورا بخواند. با هم به واحد موتوری رفتیم. به مسئول مربوطه مشکل را گفتیم. او هم گفت: ((از این قطعه که شما ميخواهید صد تا از زمان جنگ اینجا مانده، یکی را بردارید و ببرید!)) با تعجب به هم نگاه کردیم. با نذری که سید انجام داده بود مشکل ما حل شد.))
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
مدتی از شهادت سید گذشته بود. قبل ازمحرم در خواب سید را دیدم. پیراهن مشکی به تن داشت. گفتم:((سید چرا مشکی پوشیدی!؟))گفت:((محرم نزدیک است.)) بعد ادامه داد:((اینجا همه جمع هستند. شهدا، امام و ...))سید گفت: ((در حضور همه شهدا و بزرگان، حضرت امام به من فرمودند:(( برو و مداحی کن.))بعد از آن با سید خیلی درد و دل کردم .گفتم سید ما را تنها گذاشتی و رفتی.گفت:((چرا این حرف را ميزنی؟ هر مشکل و غمی دارید، با نام مبارک مادرم بر طرف ميشود.))بعد ادامه داد: ((اگر دردی دارید، حاجتی دارید زیارت عاشورا بخوانید. زیارت عاشورا درد شما را درمان ميکند. توسل پیدا کنید و اشک چشم داشته باشید.))
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
🌸🍃🌸🍃
🍂 غلبه بر هوای نفس:
🍃 رسول خدا فرمود:دشمن ترین دشمنان شما هوی نفس است. 🌺
🌱 شیخ رجبعلی خیاط چند ذکر را برای غلبه بر نفس،توصیه می فرمود.
💠 مداومت بر لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الا باللهِ العَليِّ العَظِيم
💠 ذکر يا دائمُ يا قائمُ
💠 صبح و شب ۱۳بار:اللّهمَّ لَكَ الحمدُ و اِلَيكَ المُشْتَكَي وَ اَنْتَ المُسْتَعان
💠 هر شب يكصد بار يا زکيُ الطّاهِرُ مِنْ كُلِّ آفَةٍ بقُدْسِهِ
📚کیمیای محبت،ص۱۸۹🌿
🆔 @Ebrahimhadi