eitaa logo
عبری بیاموزیم#إنا-علی-العهد
799 دنبال‌کننده
279 عکس
172 ویدیو
25 فایل
آموزش زبان عبری توسط خانم دکتر عبدی فهرست مطالب https://eitaa.com/ebri_biyamoozim/847 فهرست درس‌های کتاب هیسود https://eitaa.com/ebri_biyamoozim/1564 ارتباط با مدیریت https://eitaa.com/farzanehpoor
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ قواعد درس پنجاه (۱):👇 الف) فعل‌های ל"ה در باب נִפְעַל: לְהִקָּנוֹת- خریده‌شدن حال נִקְנֶה נִקְנִים נִקְנֵית נִקְנוֹת گذشته נִקְנֵיתִי נִקְנֵינוּ נִקְנֵיתָ נִקְנֵיתֶם נִקְנֵית נִקְנֵיתֶן נִקְנָה נִקְנוּ נִקְנְתָה נִקְנוּ 🔅توجه کنید که حرف سوم ریشه، یعنی ה، مانند باب‌های פָּעַל و פִּעֵל، تبدیل به י شده است. هرچند صدای حرف دوم، به جای خیریک، تصره است. آینده אֶקָּנֶה נִקָּנֶה תִּקָּנֶה תִּקָּנוּ תִּקָּנִי תִּקָּנֶינָה יִקָּנֶה יִקָּנוּ תִּקָּנֶה תִּקָּנֶינָה امر הִקָּנֵה הִקָּנוּ הִקָּנִי הִקָּנֶינָה https://eitaa.com/ebri_biyamoozim
✅ قواعد درس پنجاه (۲):👇 ب) فعل ראה در باب נִפְעַל (לְהֵרָאוֹת): این فعل در باب نیفعل، مانند فعل‌های دسته ל"ה صرف می‌شود. جز در پیشوندهای مصدر، آینده و امر که تصره به‌جای خیریک به کار می‌رود تا داگش‌نگرفتن ר را جبران کند. לְהֵרָאוֹת- دیده‌شدن حال נִרְאֶה נִרְאִים נִרְאֵית נִרְאוֹת گذشته נִרְאֵיתִי נִרְאֵינוּ נִרְאֵיתָ נִרְאֵיתֶם נִרְאֵית נִרְאֵיתֶן נִרְאָה נִרְאוּ נִרְאֲתָה נִרְאוּ آینده אֵרָאֶה נֵרָאֶה תֵּרָאֶה תֵּרָאוּ תֵּרָאִי תֵּרָאֶינָה יֵרָאֶה יֵרָאוּ תֵּרָאֶה תֵּרָאֶינָה امر הֵרָאֵה הֵרָאוּ הֵרָאִי הֵרָאֶינָה https://eitaa.com/ebri_biyamoozim
✅ قواعد درس پنجاه (۳):👇 ج) قید בְּלִי: زمانی که این قید، فعل را منفی کند، فعل به‌صورت مصدر می‌آید. او بدون یادگرفتن کلمه‌ای، آنجا ایستاد.=> הוּא עָמַד שָׁם בְּלִי לוֹמַד מִלָּה. https://eitaa.com/ebri_biyamoozim
✅ کلمات درس پنجاه:👇 אָסוֹן (אֲסוֹנוֹת): بلا בָּחַן (לִבְחוֹן ~ לבחון): آزمایش کرد، امتحان کرد גֵּרֵשׁ (לְגָרֵשׁ): اخراج کرد، بیرون راند، طرد کرد כְּאֵב (כְּאֵבִים): درد כְּאֵב רֹאשׁ: سردرد כָּאַב (לִכְאֹב ~ לכאוב): درد کشید، تیر کشید (כבשׁ, לְהִכָּבַשׁ) נִכְבַּשׁ: فتح شد כָּחֹל, כְּחֻלָּה: آبی כַּת (כִּתוֹת): فرقه، مذهب מַחֲלָה (מַחֲלוֹת): بیماری، ناخوشی، کسالت מוּסְלְמִי (מוּסְלְמִים): مسلمان מִצְרִי (מִצְרִיִּים): مصری (مذکر) מִצְרִית (מִצְרִיּוֹת): مصری (مؤنث) נָדַד (לִנְדֹּד ~ לנדוד): سرگردان بود، آواره بود؛ منحرف شد צָם (לָצוּם): روزه گرفت צָפוֹן: شمال צְפוֹן אַפְרִיקָה: آفریقای شمالی קַנַּאי (קַנָּאִים): متعصب، فدایی (ראה, לְהֵרָאוֹת) נִרְאָה: پدیدار شد، به نظر رسید، ظاهر شد כַּנִּרְאֶה: ظاهراً רָזֶה, רָזָה: استخوانی، لاغر רְפוּאָה: دارو، شفا שׂוּלְטַן: سلطان תְּרוּפָה (תְּרוּפוֹת): درمان، شفا 🔅عبارات تازه: פָּנֶיךָ רָעִים: خوب به نظر نمی‌آیی שְׁמוֹ הָלַךְ לְפָנָיו: مشهور شد https://eitaa.com/ebri_biyamoozim
✅ بررسی متن درس پنجاه (۱):👇 📝 הַחָכְמָה שֶׁל הָרַמְבַּ"ם 📝 حکمت رَمْبَم موسی بن میمون، معروف به ابن‌میمون، ربی، پزشک، ستاره‌شناس، فیلسوف و دانشمند اسپانیایی یهودی در سده ۱۲م/ ۶هـ را با نام رَمْبَم نیز می‌شناسند. رَمْبَم مخفف ربی موسی بن میمون (רַבִּי מֹשֶׁה בֶּן־מַיְמוֹן) است که بنا به رسم خواندن اختصارها در زبان عبری، به صورت یک کلمه (רַמְבַּ"ם) خوانده می‌شود. دو گرش که پیش از حرف یکی‌‌مانده‌به‌آخر آمده، نشان‌دهنده مخفف بودن کلمه است. הָרַמְבַּ"ם (רַבִּי מֹשֶׁה בֶּן מַיְמוֹן) נוֹלַד בָּעִיר קוֹרְדוֹבָה בְּאֶרֶץ סְפָרַד, رَمْبَم (ربی موسی بن میمون) متولد شد در شهر قرطبه در کشور اسپانیا، בִּשְׁנַת אֶלֶף מֵאָה שְׁלֹשִׁים וְחָמֵשׁ (1135). در سال هزار و صد سی و پنج (۱۱۳۵). כַּאֲשֶׁר הָרַמְבַּ"ם הָיָה בְּעֵרֶךְ בֶּן שְׁלֹשׁ עֶשְׂרֵה وقتی رمبم بود حدوداً سیزده ساله נִכְבְּשָׁה קוֹרְדוֹבָה עַל יְדֵי כַּת מוּסְלְמִים קַנָּאִים. اشغال شد قرطبه به‌دست فرقه‌ای از مسلمانان متعصب. הַקַּנָאִים הָאֵלֶּה שָׁלְטוּ בָּאָרֶץ שָׁנִים רַבּוֹת این متعصبان حکمرانی کردند در این کشور، سالهای زیادی בְּכֹחַ הַצָּבָא שֶׁלָּהֶם. با قدرت نظانی‌شان. הֵם יָצְאוּ בְּמִלְחָמָה נֶגֶד דָּתוֹת אֲחֵרוֹת, آنها رفتند به جنگ ضد ادیان دیگر ، וְהֵם גֵּרְשׁוּ מִן הָאָרֶץ אֶת כָּל הַיְהוּדִים و آنها بیرون کردند از این کشور همه یهودیان را שֶׁלֹּא רָצוּ לְקַבֵּל עֲלֵיהֶם אֶת הַדָּת הַמּוּסְלְמִית. که نمی‌خواستند بپذیرند بر خودشان دین اسلام را. מִשְׁפַּחַת הָרַמְבַּ"ם עָזְבָה אֶת סְפָרַד خانواده رمبم ترک کردند اسپانیا را וְעָבְרָה לִצְפוֹן אַפְרִיקָה לָגוּר שָׁמָּה. و رفتند به شمال آفریقا تا زندگی کنند در آنجا. אֲבָל גַּם שָׁם לֹא מָצְאָה מְנוּחָה. اما آنجا هم نیافتند آسایش. שָׁנִים רַבּוֹת נָדְדָה מִשְׁפַּחַת הָרַמְבַּ"ם מֵאֶרֶץ לְאֶרֶץ. سالهای زیادی سرگردان بودند خانواده رمبم از کشوری به کشوری. לִפְעָמִים נִפְסַק הַקֶּשֶׁר בֵּין בְּנֵי הַמִּשְׁפָּחָה, گاهی اوقات قطع می‌شد پیوند بین فرزندان خانواده، אֲבָל בַּסוֹף בָּאָה כָּל הַמִּשְׁפָּחָה לְמִצְרַיִם. اما در نهایت، آمدند تمام خانواده به مصر. בְּמֶשֶׁךְ הַשָּׁנִים در طول این سالها הָרַמְבַּ"ם גָּדַל בְּתוֹרָה, رمبم بزرگ شد با تورات، בְּחָכְמָה با حکمت וּשְׁמוֹ הָלַךְ לְפָנָיו. و معروف شد. שְׁאֵלוֹת עַל כָּל מִינִי נוֹשְׂאִים וְעִנְיָנִים נִשְׁלְחוּ אֵלָיו מִקָרוֹב וּמֵרָחוֹק. سؤالات درباره هر نوع موضوع و مطلبی فرستاده می‌شد برای او از نزدیک و دور. https://eitaa.com/ebri_biyamoozim
✅ بررسی متن درس پنجاه (۲):👇 הָאָח הַצָּעִיר שֶׁל הָרַמְבַּ"ם, برادر کوچکتر رمبم، 🔺הַצָּעִיר به معنی جوان است، اما وقتی به نسبت دیگری بیان می‌شود، کوچکتر معنی می‌دهد. שֶׁהָיָה סוֹחֵר בַּאֲבָנִים יְקָרוֹת, که بود تاجر سنگهای قیمتی، פִּרְנֵס אֶת הַמִּשְׁפָּחָה בְּכָבוֹד, تأمین می‌کرد خانواده را با عزت، וְאִפְשֵׁר לָרַמְבַּ"ם לָשֶׁבֶת בִּמְנוּחָה וְלִלְמֹד. و ممکن بود برای رمبم که بنشیند آسوده و درس بخواند. יוֹם אֶחָד קָרָה אָסוֹן נוֹרָא. یک روز رخ داد فاجعه وحشتناکی. הָאָח נָסַע לִמְכֹּר אֲבָנִים יְקָרוֹת וְתַכְשִׁיטִים برادر سفر کرد برای فروش سنگ‌های قیمتی و جواهرات וְהוּא טָבַע בַּיָּם و او غرق شد در دریا יַחַד עִם כָּל הָעֹשֶׁר שֶׁהָיָה לוֹ. همراه با تمام ثروتی که داشت. אָז פָּנָה הָרַמְבַּ"ם לִרְפוּאָה پس روی آورد رمبم به پزشکی וְהָיָה לְרוֹפֵא. و شد پزشک. בְּמֶשֶׁךְ זְמַן קָצָר נוֹדַע שְׁמוֹ בְּכָל הָאָרֶץ. در مدت کوتاهی شناخته شد (بر سر زبانها افتاد) نام او در سراسر کشور. כַּאֲשֶׁר הַשּׂוּלְטַן שָׁמַע עָלָיו, وقتی سلطان شنید درباره او، הוּא בָּחַר בּוֹ לִהְיוֹת הָרוֹפֵא הַפְּרָטִי שֶׁלוֹ. او انتخاب کرد او را که باشد پزشک شخصی‌اش. סִפּוּרִים רַבִּים נִכְתְּבוּ עַל חָכְמָתוֹ בִּרְפוּאָה. داستانهای زیادی نوشته شده درباره حکمت او در پزشکی. אָמְרוּ עָלָיו گفته می‌شد درباره او 🔺אָמְרוּ: فعل سوم شخص جمع، بدون فاعل، معنا به صورت مجهول عام. שֶׁהוּא יָכוֹל לָדַעַת אֶת הַמַּחֲלָה שֶׁל אָדָם که او می‌تواند بفهمد بیماری فرد را לְפִי הַמַּרְאֶה שֶׁל פָּנָיו از روی ظاهر صورتش בְּלִי לִשְׁאֹל עַל פְּרָטִים. بدون پرسیدن درباره جزئیات. הוּא לֹא הָיָה צָרִיךְ לִנְגֹּעַ בַּחוֹלֶה او نیازی ندارد که لمس کند بیمار را אוֹ לִשְׁאֹל אוֹתוֹ מַה כּוֹאֵב לוֹ, یا بپرسد از او (بیمار) چه درد می‌کن برای تو (کجایت درد می‌کند)، וּבִגְלַל מַה הוּא בָּא אֵלָיו. یا برای چه او (بیمار) آمده است نزدش. בָּרֶגַע שֶׁהָיָה רוֹאֶה אֶת פְּנֵי הַחוֹלֶה در همان لحظه که او می‌بیند صورت بیمار را הוּא יָדַע בְּדִיוּק מֵאֵיזוֹ מַחֲלָה הוּא סוֹבֵל, او می‌فهمد دقیقا از چه بیماری‌ای رنج می‌برد، וְהָיָה נוֹתֵן לוֹ מִיָּד אֶת הַתְּרוּפָה הַנְּכוֹנָה לְמַחֲלָתוֹ. و می‌دهد به او فورا داروی صحیح بیماری‌اش را. https://eitaa.com/ebri_biyamoozim
ادامه متن فردا بارگزاری می‌شه إن‌شاءالله.
هدایت شده از سمیرا غضنفری
لعنت بر «حسرت تان برای یک زندگی معمولی» که  باعث شدید تا امروز زندگی ده ها نفر به پایان برسد. لعنت بر «بوسیدن به وقت ترسیدن» تان که باعث شدید تا امروز ده ها کودک جنازه پدرشان را ببوسند. لعنت بر شعار زن، زندگی، آزادی تان که پشت آن جز مرگ انسان ها و ویرانی یک کشور هیچ چیز دیگری نیست... عضو کانال شوید 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b
هدایت شده از تاریخ حوزه طهران
آیت‌الله جوادی آملی.mp3
3.94M
🥀نسأل الله منازل الشهداء 🎙 بیانات قدیمی با موضوع: و ▫️حجاب، ارزشی بزرگ که به برکت انقلاب اسلامی به‌دست آمد! 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✅ بررسی متن درس پنجاه (۳):👇 אִישׁ אֶחָד שָׁמַע אֶת הַסִּפּוּרִים הַנִּפְלָאִים עַל הָרַמְבַּ"ם مردی شنید داستانهای شگفت‌انگیز درباره رمبم را וְרָצָה לִבְדֹק و خواست امتحان کند אִם יֵשׁ בָּהֶם אֱמֶת آیا هست در آنها حقیقت (حقیقت دارند) אוֹ יְסוֹדָם בְּשֶׁקֶר. یا اساسشان غلط است. (از اساس غلط اند). מֶה עָשָׂה? چه کرد؟ בְּמֶשֶׁךְ שְׁלֹשָׁה יָמִים طی سه روز הוּא לֹא רָחַץ אֶת פָּנָיו, او نشست صورتش را، לֹא אָכַל כְּלוּם نخورد چیزی וְלֹא שָׁתָה אֲפִלּוּ טִפַּת מַיִם. و ننوشید حتی قطره‌ای آب. כָּל זֹאת עָשָׂה تمام این را انجام داد כְּדֵי לְהֵרָאוֹת כְּמוֹ אִישׁ חוֹלֶה מְאֹד. تا به نظر آید مانند مردی بسیار بیمار. בַּיּוֹם הָרְבִיעִי در روز چهارم בָּא הָאִישׁ לִפְנֵי הָרַמְבַּ"ם. آمد مرد نزد رمبم. הוּא הָיָה רָזֶה, او‌ بود لاغر، פָּנָיו הָיוּ רָעִים, صورتش زننده بود، שְׁפָתָיו הָיוּ כְּחֲלוֹת لبهایش بود آبی וְהוּא נִרְאָה כְּמוֹ אִישׁ و او به نظر می‌رسید مانند مردی שֶׁהוֹלֵךְ לָמוּת. که در شرف مرگ باشد. כַּאֲשֶׁר הָרַמְבַּ"ם רָאָה אֶת הָאִישׁ, زمانی که رمبم دید مرد را، הוּא פָנָה יָשָׁר אֵלָיו او رو کرد مستقیم به او בְּלִי לִשְׁאֹל שְׁאֵלוֹת, بدون پرسیدن سؤالی، וְאָמַר בְּקוֹל מָלֵא רַחֲמִים: و گفت با صدایی مملو از شفقت: - לֹא אָכַלְתָּ, - چیزی نخوردی، כַּנִּרְאֶה, احتمالا، זְמַן רַב. زمان زیادی. הִנֵּה כֶּסֶף, این پول، לֵךְ אֶל הָשּׁוּק برو به بازار וּקְנֵה לְךָ לֶחֶם וּפֵרוֹת לֶאֱכֹל. و بخر برای خودت نان و میوه که بخوری. - תּוֹדָה רַבָּה! - خیلی ممنون! אֲנִי לֹא עָנִי, من فقیر نیستم، אָמַר הָאִישׁ, گفت مرد، וְאֵין לִי צֹרֶךְ בְּכֶסֶף. و ندارم نیازی به پول. אַתָּה צוֹדֶק. تو درست گفتی. אֲנִי בָּרִיא וְשָׁלֵם من صحیح و سالم هستم וְאֵין לִי כָּל כְּאֵב. و ندارم هیچ دردی. צַמְתִּי שְׁלֹשָׁה יָמִים روزه بودم سه روز וּשְׁלֹשָׁה לֵילוֹת, و سه شب، כִּי רָצִיתִי לִבְחֹן אֶת כֹּחֲךָ בִּרְפוּאָה. چون می‌خواستم امتحان کنم قدرت تو را در درمان. עַכְשָׁו אֲנִי רוֹאֶה, الان من می‌بینم، שֶׁכָּל מַה שֶׁסִּפְּרוּ עָלֵּיךָ که هرچه که نقل می‌شود درباره تو לֹא סִפְּרוּ אֲפִילוּ הַחֵצִי שֶׁל הָאֱמֶת. نقل نمی‌شود مگر نیمی از حقیقت. אַתָּה לֹא רַק רוֹפֵא מְצֻיָּן تو نه تنها پزشکی عالی هستی אֶלָּא גַּם אִישׁ צַדִּיק. حتی مردی نیکوکار هم هستی. הֱיֵה בָּרוּךְ! مبارک باد! https://eitaa.com/ebri_biyamoozim
486350593_-456155661 (1).pdf
658.9K
📣📣📣📣📣 پویش سراسری قرائت دعای جوشن صغیر به نیت کورشدن چشم فتنه 🗓 قرار ما: جمعه، ۶ آبان ۱۴۰۱ ⛔️ اینجا ایران است. سوریه نخواهد شد... 📣 لطفا رسانه باشید...