eitaa logo
ابتدا (نوشته های روح الله رشیدی)
238 دنبال‌کننده
18 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺میوه‌های گندیدۀ آرمان‌زدایی از سیاست خارجی حضورِ نحسِ در ، میوه‌ی گندیده‌ی ما طی دهه‌های اخیر است. اگر اسرائیل در آن‌سوی لانه کرده، دلیلش را باید در این سوی ارس و رویکرد محافظه‌کارانه به ظرفیت‌های منطقه‌ای جستجو کنیم. طرفه اینکه همه‌ی این ظرفیت‌سوزی‌ها را با دستاویز قرار دادن مفهومی به نام مرتکب شده‌اند. دقیقاً جاهایی‌که منافع ملی‌مان را بربده از آرمان‌های انقلاب تعریف کرده‌ایم، همه‌چیز را یک‌جا باخته‌ایم؛ هم منافع مادی‌مان را و هم اعتبار معنوی‌‌مان را. فرصت موقت و زودگذرِ و حساسیت‌های رسانه‌ای به حضور اسرائیل در منطقه، بهترین فرصت برای بازخوانی الگوی سیاست‌ورزیِ تهی از آرمان است. بگردیم ببینیم کدام جریان این نانِ کپک‌زده را در دامن ما گذاشت!
@ebteda_ir 🔺 چندماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، دستگاهِ اغواگریِ اصولگرایان، به‌کار افتاده و طبق معمول، دارد با سفسطه‌های قدیمی، بخشی از دوستدارانِ ساده‌اندیشِ انقلاب را گیج می‌کند! این جماعت، نه تنها ذره‌ای در فهم واقعیات جامعه‌ پیش نرفته‌اند، که هرچه زمان می‌گذرد، ضدواقعیت‌تر می‌شوند. آن دسته از جوان‌های نازک‌خیال و کهنسالان دلسوز، که همچنان فکر می‌کنند اصولگرایان همان جناح انقلاب هستند، کاش چشم باز کنند و واقعیات جامعه و انقلابشان را دوباره ببینند. گرایش به یک جناح، خودش ایرادی ندارد؛ اما اینکه جناح ضدواقعیت، ضدعدالت و ضدجمهوریت را جبهه‌ی انقلاب بدانیم، ظلم اندر ظلم است.
@ebteda_ir 🔺جناح راست، چگونه نسخه‌ی نیروهای انقلاب را پبچید؟ پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری ۷۶، بی‌توجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، رفت دنبال راه‌های میانبُر و دوپینگ سیاسی. از درِ وارد شد تا خود را با بدنۀ حزب‌الله نزدیکتر نشان دهد. راستی‌ها، حزب‌الله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانه‌های خود می‌خواستند و نه بیشتر. در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغه‌مندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت. برخی نشانه‌ها و پدیده‌های ضدانقلابیِ رواج‌یافته توسط جناح راستی‌‌ها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب را مرور می‌کنیم: 1. محض و اصالتِ فتح کرسی‌های قدرت بدون پایبندی به الزامات . 2. تمنای پیروزیِ بی‌دردسر و بی‌مردم، از طریق ، رسانه‌ای و... . 3. پیدایش، پرورش و تثبیت و پدرخواندگی به نام . 4. عادی‌سازیِ قاعده‌ی با اصرار بر گزارۀ به‌اصطلاح نتیجه‌گرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»! 5. فرعی‌سازی اصل با این توجیه که «هر چه مشارکت‌کننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر می‌شود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز می‌شویم»! 6. ممنوعیتِ و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شده‌اند و طرح این آرمان‌ها، ضدِ رای است.» 7. تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند و مبارزه با ، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان. 8. قُبح‌زدایی از ائتلاف، همدستی و هم‌پیالگی با و ، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول می‌خواهد.» 9. تکرارِ طوطی‌وار و ساده‌لوحانۀ تعبیر مبهمِ و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنش‌های نمایشی. 10. خط بطلان بر و در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت. ▪️نکته: اگرچه راستی‌ها با این اصول ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
سلام برای کمک به برادر رشیدی، لطفا در ربات تلگرامی زیر، وارد شوید. کمک بزرگی‌ست: 👇 🔹 مشاهده مواضع 🔹 مطالعه یادداشت ها در موضوعات مختلف 🔹 مشاهده پرسش و پاسخ های متداول و طرح سوالات 🔴 اعلام حمایت از روح الله رشیدی👉 🔸با مراجعه به ربات تلگرامی: https://t.me/roohollahrashidibot ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ 🔴 در صورت کند بودن ربات، لحظاتی پس از انتخاب هر گزینه صبر کنید.
@ebteda_ir 🔺حجابی که باید برداشت! . محافظه‌کاران می‌خواهند از نمدِ التهاب و درگیری در کشور، برای خود کلاه بدوزند. چگونه؟ اولاً رویکردهای کهنه و ناکارآمدشان را بویژه در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی همچنان معتبر جلوه دهند. ثانیاً با برجسته‌سازی نقش رقیب جناحی خود در این التهاب، ضمن فرافکنی و فرار از پاسخگویی در قبال کردار خود، برای ادامه‌ی حیات سیاسی خود، توجیه بتراشند. اینها کمترین خسارتشان به کشور و ملت این است که حجابی شده‌اند میان حاکمیت و واقعیت. محاسبات را به هم ریخته‌اند و تصمیمات را به نفع خود، معلق و مختل کرده‌اند. تا می‌توانسته‌اند مردم را به حاشیه رانده‌اند و نقششان را تشریفاتی و نمایشی کرده‌اند و خود دائرمدارِ همه‌ی امور شده‌اند. مسئولیت اصلی‌شان، که تدبیر امور بوده، وانهاده‌اند و چسبیده‌اند به بسط قدرت و جمع ثروت. با ادعاها و دعواهای پوچ و بی‌مبنا، سروصدای بی‌خودی در کشور راه انداخته‌اند و نگذاشته‌اند صدای مردم شنیده شود. حتی آن‌گاه که خودشان باید صدای مردم را می‌شنیدند و نماینده‌ی آنها می‌شدند، با کوبیدن بر طبلِ اباطیل، مردم را ناامید کردند. برخی از همین‌ها، «تصفیه‌ی انقلابی» را تجویز کرده‌اند برای پاکسازی نظام از نامحرمان! پیشنهاد خوبی‌ست؛ اما پیش از همه، خودشان باید تصفیه شوند که بزرگترین مانع در مسیر اصلاح امور هستند. ادامه‌ی مسیر انقلاب با این جماعت، خودزنی است. یکی از ضروری‌ترین تدابیر، ممنوع‌التحلیل کردنِ محافظه‌کارانِ فرصت‌طلب (راست و چپ) است. چرا که بخش عظیمی از نارضایتی‌های داخلی و وسوسه‌های مداخله و خرابکاری خارجی، مستقیماً محصول کردار و گفتار آنهاست.
امروز دوشنبه ۲۸ آذرماه، ساعت ۱۶ حسینیه هنر تبریز دکتر ایزدخواه
@ebteda_ir 🔺 آنچه تعارض منافع با ما می‌کند... . هرجا می‌بینی نمی‌توانی تصمیمی به نفع مردم و عدالت بگیری، شک نکن آنجا قلمرو است. حتماً گروهی از صاحبان منفعت، با پیش کشیدن انواع و اقسام توجیه و تفسیر، دست به کار می‌شوند و در نهایت، نمی‌گذارند وضعیت را تغییر بدهی. آب و نان و بنزین و گاز و مالیات و شفافیت و... همگی گروگانِ منافع افرادی هستند که از قضا، مستقیم و غیرمستقیم، در تصمیم‌گیری برای چرخش اوضاع، موثرند. مثلاً در مسئله‌ی «کمبود گاز» وقتی اراده می‌شود جلوی مصارف غیرضروری _ ولو موقتاً _ گرفته شود و مثلاً می‌رسیم به «ویلاها»ی گازدار! ترمزِ تصمیمات کشیده می‌شود؛ چرا؟ روشن است؛ گروهی از این ویلادارها، پشت همان میزهایی می‌نشینند که قرار است آنجا دستور قطع گاز مصارف غیرضروری صادر شود! صاحب‌منصبان و ذی‌نفوذهایی که اطراف شهرها ویلا ساخته‌اند و با روش‌های خلاقانه! لوله‌ی گاز را کیلومترها در لابلای مزارع و باغ‌ها کشانده‌اند و اسباب تفریح و تفنن تابستانه و زمستانه‌ی خود را فراهم کرده‌اند، قطعاً ترجیح می‌دهند حکم بر تعطیلی جایگاه‌های CNG بدهند و نه بستن شیر گاز ویلاها و استخرها. داخل پرانتز: یک تخمین می‌گوید، آذربایجان‌شرقی قریب چهل هزار ویلای گازدار دارد. در بحران آب هم ماجرا همین‌گونه است؛ هزاران حلقه چاه برای تامین آب همین ویلاها در اطراف شهرها حفر شده است. آیا ویلادارهای سیاست‌گذار و قانون‌گذار و محکمه‌چی و... رضا می‌دهند که این چاه‌ها پر شود؟! همینطور است قصه‌ی آلودگی هوای شهرها و ماجرای مالیات بر عایدی سرمایه و تامین مسکن و... .
@ebteda_ir 🔺بر سرِ شاخ، بُن می‌برند! نیازی به هیچ تحلیل و تفسیری نیست. ما بر سر شاخ نشسته‌ایم و داریم بُن می‌بریم. آشکارتر از این نمی‌شود زیرساخت‌های فرهنگی و اخلاقی جامعه را با دستان خود و در روز روشن، به توپ بست. تازه جناب رئیس جمهور، در صدر انتظارات تحولی‌اش از آموزش‌وپرورش، تکلیف کرده که تا پایان سال‌تحصیلی آینده، باید ۲۵ درصد مدارس، هیئت امنایی شود. یعنی پولی شود! این حد از خودزنی، مثال و نمونه‌ای ندارد در هیچ کشوری. برای ملموس شدن فاجعه‌ای که دارد رخ می‌دهد، تبریز ما را مرور کنید: حدود ۶۵ درصد مدارس تبریز، غیردولتی است. تعداد مدارس غیردولتی تبریز، تقریباً دو برابر مدارس دولتی است. در برخی نواحی، نسبت مدارس غیردولتی به دولتی، سه به یک است. یک معنای این آمار این است که امکان دسترسی به مدارس دولتی، کمتر از مدارس غیردولتی است. یعنی شما در بسیاری از مناطق شهری، ناگزیر از انتخاب مدرسه‌ی غیردولتی برای فرزندتان هستید! از حیث جمعیت نیز با وضعیت عجیبی روبرو هستیم؛ حدود یک‌سومِ دانش‌آموزان تبریز در مدارس غیردولتی تحصیل می‌کنند. حالا با فشاری که دولت دارد می‌آورد، بزودی شاهد برچیده شدن مدارس دولتی از نظام تعلیم و تربیت کشور خواهیم بود. یعنی رسماً به خصوصی‌سازی کاملِ آموزش و پرورش سلام خواهیم کرد!
📌تلاش برخی گروه‌ها برای «معتاد» کردن «جمهوری اسلامی» به مشارکت پایین مردم ▫️روح الله رشیدی، پژوهشگر سیاسی و اجتماعی با اشاره به کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی، گفت: برای جمهوری اسلامی مشارکت ۴۰ درصدی مردم در انتخابات قطعاً کافی نیست، اما برخی گروه‌ها و محافل سیاسی تلاش دارند جمهوری اسلامی را به مشارکت پایین مردم معتاد کنند و قبح مشارکت پایین مردم در انتخابات را بریزند. ❄️ برای مطالعه متن کامل لینک زیر را کلیک نمایید👇 https://nasrnews.ir/detail/109797
@ebteda_ir 🔺 چگونه جناح‌بندی کنیم؟! جناح‌بندی سیاسی متعارف، صرفاً به کارِ کاسب‌کاری و جنگ زرگری می‌خورد! نسل جدید، باید معیار جدیدی برای دسته‌بندی افراد و فعالان سیاسی و اجتماعی ترتیب دهد. پیشنهاد ما مبنای مهمی به نام است. افراد را به نسبت دوری و نزدیکی‌شان به ایدهٔ عدالت اجتماعی دسته‌بندی کنیم. آیا چنین دسته‌بندی‌ای دشوار است؟ شاید در نگاه اول چنین باشد، اما اگر تنها بخش اندکی از تلاش‌های ممتد چندین ساله‌ را که وقف جریان‌شناسی موهومِ سیاسی کرده‌ایم، معطوف به چنین مبنای اصیلی بکار گیریم، دشوار نخواهد بود. از دل این جریان‌شناسی اصیل، سنجه‌های به‌شدت کاربردی و موثر بیرون می‌آید. شاید معیار عدالت اجتماعی، به نظر کلی و انتزاعی بیاید. ایرادی ندارد. کمی ساده‌ترش می‌کنیم. می‌توانیم از معیارهای ملموس‌تری استفاده کنیم. مانند معیار . افراد را به نسبت دوری و نزدیکی‌شان به اصل منفعت عمومی در تصمیم‌گیری‌ها و گرایشاتشان طبقه‌بندی کنیم. در یک سوی طیف، منفعت عمومی و در سوی دیگرش قرار بگیرد. افراد و تصمیمات و مواضعشان را رصد کنیم و ببینیم به کدام سوی طیف نزدیک‌ترند؛ آنگاه آنها را دسته‌بندی کنیم. مصوبات مجلس را مرور کنیم. چه کسانی به چه مصوباتی، چه رأیی داده‌اند؟ آیا مصوبات، ناظر به منفعت عمومی بوده یا منفعت خصوصی؟ البته اگر مجلس به ، رای می‌داد و ما به تمام آرای نمایندگان دسترسی داشتیم! در میان کاندیداهای نمایندگی هم همین کار را بکنیم. سابقهٔ بدون روتوش و زندگی واقعی آنها را ببینیم و ورانداز کنیم. دنبال چه بوده‌اند و برای چه و که جنگیده‌اند؟ برای چه له‌له زده‌اند؟ گماردن نزدیکان در مناصب و به نام‌ونان رساندن آنها یا درگیری سر منافع عمومی و با آهن گداخته به استقبال منفعت‌طلبان رفتن؟ در همین ؛ دسته‌بندی کنیم مواضع، مصوبات و تصمیمات ناظر به منفعت عمومی را و ببینیم ترکیب و سمت‌وسوی آرای اعضای شورا چگونه بوده است؛ آیا کفهٔ منافع عمومی سنگین است یا منافع خصوصی؟ افراد در مخالفت‌ها و موافقت‌ها، جانب منفعت عمومی را می‌گیرند یا منفعت خصوصی را؟ جناح‌بندی اصلی، اینگونه شکل می‌گیرد و نه با برچسب‌های سست و حب‌وبغض‌های باندی. ممکن است با معیار قرار دادن اصلِ منفعت عمومی، افراد به صورت مستمر، در یک جناح قرار نگیرند، ایرادی ندارد و باید همین را تقویت کنیم‌؛ چرا که آنچه اصالت دارد مردم‌اند و نه بازیگران سیاسی.