💰در باب تسهیلات نجومی
⛔️ تولید «حس تبعیض» ناشی از «تسهیلات نجومی» بانکیها، بورسیها و عشقیها و ... خسارت بزرگی است به سرمایه اجتماعیِ دولت و کل نظام.
⚠️ برخوردهای قضایی بدون اصلاح ساختاری هم راهچاره نیست؛
🔖 اصلاحات ساختاری یعنی:
1⃣ بانک مرکزی باید اولیاتی از یک نظام اعتبارسنجی و اعتباردهی هوشمند و دادهمحور را طراحی و ایجاد کند
2⃣ بانک مرکزی باید در شرایطی که بازار اعتبارات «ناکارا» است و توان تخصیص بهینه منابع مالی را ندارد و همزمان اقتصاد با «فشار هزینه» بر ترازنامه بنگاه و خانوار مواجه است، باید جیرهبندی اعتبار (Credit Rationing) در حوزه تسهیلات حمایتی از بخش «مصرفی و تجاری خرد» را در دستور کار قرار دهد که باحمایت پولی و اعتباری هدفمند هم باعث کاهش شدت «مصرف نامکفی» خانوار شود و هم باعث توسعه سرمایهاجتماعی دولت.
3⃣ بدیهتا این برنامه باید مکمل تدوین برنامههای اعتباری هدایت شده (DCP) برای «بخشهای استراتژیک» (Strategic Sector) آن هم در چارچوب ابزارهای ترجیحی(Preferential Credit Lines+Financial Reppretion) باشد.
@Economics_Finance
⛔️ فاجعهی نرخهای بهره ۵۰٪ تا ۸۰٪
‼️نرخ بهره آزاد(!) مخصوصا برای تامین مالی خرد به ارقام نجومی ۶۰٪ رسیدهاست.
🔖 کاش بانک مرکزی درک میکرد که سرکوب رشد «اسمی» نقدینگی در قالب «کنترل ترازنامه» منجر به چه کژمنشیها و کژگزینیهایی در بازار پول و اعتبارات شدهاست و چه اثرات ناگوار تکوینی و تشریعی بر نسلهای آتی میگذارد.
🔖 کاش بانک مرکزی درک میکرد که کنترلهای مقداری مثل کنترل ترازنامه اساسا الگویی برای اجرای برنامههای اعتباری هدایتشده (DCP) یعنی هدایت اعتبارات بانکی با نرخهای ترجیحی (Financial Reppretion) برای بخشهای استراتژیک اقتصاد است.
🔖 کاش بانکمرکزی درک میکرد که کنترل ترازنامه بدون جیرهبندی اعتبار (Credit Rationing) به نفع مصارف خرد مردم به ویژه در شرایط فشار هزینه خانوار منجر به نارضایتی اجتماعی شدید میشود.
@Economics_Finance
🔖 هجو و تمسخر اصل علمی به نام «کارایی» که شرط لازم برای «بازار» است، یعنی نفهمیدن اولیات اقتصاد پولی.
📚 از جوزف استیگلیتز و آلیس آمسدن و دنی رودریک تا آمارتیاسن و هایمن مینسکی و پاول کروگمن اساسا فلسفه و حد مداخله دولت و بانکمرکزی در «نظارت و تخصیص منابع مالی» را وابسته به کارایی میدانند
.
📍هرچه بازار ناکاراتر باشد؛ مداخله بیشتری لازم است... دقیقا مثل بازار ارز ایران.
🔖 پیمانسپاری ۸۰٪ روسیه مصداق بارز این گزاره است.
@Economics_Finance
‼️آیا چون بنزین در ایران ارزان! است پس مردم برای افزایش بهرهوری و بهینهسازی تمایل و انگیزه ندارند❓
📖 علم اقتصاد میگوید تقاضا برای بهینهسازی و بهره وری و ارتقا فناوری هم وابسته به تمایل و انگیزه است و هم وابسته به «توان مردم» و اگر یکی از این دو شرط فراهم نشود، تقاضا شکل نمیگیرد.
🚫 در اقتصادی که مردم دچار مصرف نامکفی، کاهش حدود 30 الی 40% تشکیل سرمایه و درآمد سرانه در دهه 90، جهش تورمی از 15% به بیش از 40% و نسبت پسانداز به درآمد نازل و رشد نسبت بدهی به درآمد هستند، رشد یکپارچه قیمت کالای پیشرانی چون سوخت و انرژی نه تنها منجر به بهینه سازی نمیشود بلکه آبان ۹۸ خلق میکند.
@Economics_Finance
📉 شرط لازم «ثبات ارزی» عبارتست از: مازاد مزمن و پایدار حسابجاری(مثل عربستان، عراق، روسیه) یا جهانروایی پول ملی(مثل منطقه یورو) یا داشتن ذخیره حجیم ارزی(مثل نروژ).
⛔️بازهم اگر این شرایط فراهم نیست اقلا باید امکان استقراض پایدار خارجی وجود داشته باشد که تجربه ترکیه، آرژانتین و مصر نشان میدهد چنین گزینهای عواقب سیاسی، امنیتی و اقتصادی بسیار ناگواری برای استقلال کشورها به بار می آورد.
🔖 بنابراین اگر چنین شرایطی حاکم نیست و بازار هم فاقد حداقلهای «کارایی» است(مثل ایران) اساسا سپردن نرخ به بازار! «غیرممکن» میشود.
@Economics_Finance
🏘 «قیمت مسکن و فقدان حکمرانی ریال»
📍دقیقا هر «جهش ارزی» منجر به جهش تورم «مسکن» شده، هرچند تورم اجاره روند با ثباتی داشتهاست.
🔖 چون وقتی ارز یعنی لنگر انتظارات تورمی رها میشود صاحبان دارایی در چارچوب «رقابت تورمی» ارزش دارایی خود را متناسب با آن تعیین میکنند.
🔖 اما اجارهبها از یک طرف کاملا به کششپذیری سمت تقاضا وابستهاست و کششپذیری(بخوانید حساسیت) بالای تقاضا نسبت به اجارهبها مخصوصا در شرایط کاهش شدید «نسبت پسانداز به درآمد خانوار»، مانع نوسان شدید تورم اجاره شدهاست و از طرف دیگر جهش انتظاری قیمت مسکن مطلوبیت صاحبخانه را تا حد زیادی پاسخ میدهد که خودش نقش جدی در جلوگیری از جهش اجارهبها دارد.
🔖 ولی قیمت مسکن با هر جهش ارزی، جهش میکند حتی در شرایط سقوط توانخرید خانوار و رکود بازار و سقوط تعداد معاملات مسکن.
📍اما اینکه اساسا ارز لنگر انتظارات شدهاست و جهشهای حتی برونزای ارزی بلافاصله به جهش قیمت مسکن ترجمه میشود ناشی از فقدان سپرهای «حکمرانی ریال» است.
🔖 فقدان ابزارهای حتی متعارف مالی چون مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر خانه خالی، مالیات بر زمین، مالیات بر خانه خالی و عملا تقاضای مصرفی را از بازار مسکن حذف و تقاضای سرمایهای را جایگزین آن کرده است.
🔖 انحصار شهری و احتکار زمین و عدمتوسعه افقی شهرها سمت عرضه را بسیار محدود و بلکه اساسا مسدود کردهاست.
🔖 فقدان برنامه توسعه حملونقل سریعالسیر حومهای هم باعث رخداد پدیده ازدحام و تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ و مهاجرت دائمی از روستا به شهر شدهاست.
🛑 بدیهی است که در چنین شرایطی هر تلاطم حتی سیاسی به جهش قیمت داراییها از جمله مسکن ترجمه میشود.
🚫 این عاقبت حتمی هر نظام اقتصادی است که بهنام دستنامرئی بازار! دست حکمرانی را از تنظیمگری و سیاستگذاری کوتاه کردهاست.
@Economics_Finance
💶 درباره ایده ارزی وزیر محترم اقتصاد
🔖 توسعه مدل «واردات در مقابل صادرات» اگر با واسطهگری ریالی و مبادلهای بانکمرکزی بین تجار باشد خوب است.
⛔️ ولی اگر صرفا به تیک رفع تعهد صادرکننده ختم شود خسارتبار است چون:
1️⃣ مانع بزرگی برای تطبیق نقشه ارزی با تجاری کشور است.
2️⃣ باعث رشد سیالیت بازار سیاه (غیررسمی) و نقش دبی و ترکیه در نرخگذاری ارز میشود.
3️⃣ نقش درهم را در سبد مبادله ارزی کشور بیش از پیش توسعه میدهد.
4️⃣ مبادلات ریالی رشوهگونه صادرکننده و واردکننده را در ازای تیک رفع تعهد افزایش میدهد.
📍امیدوارم کسی اینها را به آقای وزیر بگوید.
@Economics_Finance
❗️پوپولیسم یعنی بگویند در ایران «بنزین از آب معدنی ارزانتر است»!
❗️ولی نگویند آب معدنی کالای نهایی اما بنزین «کالای واسطه» است و اینجا «حملونقل» کالای نهایی است.
📍اگر قرار به مقایسه است باید هزینه حملونقل در ایران را با دنیا مقایسه کرد که تقریبا یکسان است.
📝 یادداشت بسیار خوب آقای دکتر مروی (کارشناس_مجری بسیار با دانش صدا و سیما) را بخوانید. توضیحات خوبی در این باب دارد.
🔗https://tn.ai/3158761
🔸 یک هشدار ارزی به دولت چهاردهم
🔸 فاصله زمانی بین «حذف» سقف قیمتی بازار ارز نیما تا جهش دوباره ارز بازار آزاد(!) به اندازهای است که بانک مرکزی توان مداخله یکطرفه در دبی و ترکیه و سلیمانیه و هرات را برای تامین کسری سیالیت بازار آزاد! را داشته باشد.
⛔️ بعد از اینکه این توان کاهش یابد دولت ناچار به سقفگذاری جدید (مثلا ۶۰ هزارتومان) میشود، البته به قیمت جهش تورم و نتیجتا منهدم شدن همین سرمایهاجتماعی حداقلی دولت.
@Economics_Finance
🕋 طبق نص صریح قرآن، دو راه داریم:
1⃣ یا فرماندهان نظامی و «رییس شورای عالی امنیت ملی» به حکم «ولیفقیه» عمل میکنند و صهیونیستها را درهم میکوبند.
2⃣ یا خداوند قوم مجاهدی را در منطقه جایگزین ما و تبدیل به ابرقدرت میکند که عاشق خدا هستند و در مقابل صهیونیستها سرسخت خواهند بود.
#عقبنشینی_غیرتاکتیکی
#غضب_الهی
@Economics_Finance
⁉️آیا دولت بابت «قیمت گاز» به مردم یارانه میدهد؟
💵 در مختصات اقتصاد ایران «ارز» پیشران تورم تولیدکننده و مصرف کننده است فلذا هر شوکی به تراز پرداختها و نتیجتا هر جهش ارزی به جهش هزینه تولید ختم میشود.(در نمودارهای فوق در روند 30 ساله اقتصاد ایران این مدعا کاملا قابل مشاهده است).
🔖 بنابراین محاسبه اختلاف قیمت تولید مثلا گاز با قیمت مصرفکننده به عنوان یارانه آشکار به اندازه مفهوم یارانه پنهان گمراهکننده است، زیرا با جهش ارزی، تولیدکننده با فشار هزینه و مصرف کننده خانگی با مصرف نامکفی مواجه میشود.
🔖 بدیهی است که در این شرایط تولیدکننده ناچار به افزایش قیمت است و آن را نمیتوان به عنوان یارانه به مصرف کننده ای که سبد مصرفی اش منقبض شده(و در حال پرداخت مالیات پنهان تورمی است) فاکتور کرد.
📍انرژی مستلزم جراحی است، امانقطه شروع جراحی نه مصرف کننده بخش خانگی که سهم 25 درصدی از مصرف را دارد بلکه بخش های دیگر از جمله بخش صنعتی ذیل یک برنامه توسعه صنعتی است که هدررفت گاز و نیز صنایعی مثل متانولی ها را که سالانه 1 میلیارد دلار از مصرف گاز برای کشور عدم النفع به بار می آورند را جراحی کند.
@Economics_Finance
◼️ بیچاره کارگر مظلوم معدن...
◾️تا دیروز فلان دلال و پکیجفروش، «سرکوب دستمزد» را ضدتورمی! تئوریزه میکرد،
◾️فلان سیگنال فروش بورس تقسیم عمده سود معدن بین سهامداران را توجیه و انباشتهسازی این سود برای توسعه و بهینهسازی را نادیده میگرفت،
‼️ولی امروز همه حامی حقوق او شدهاند.
🏴#معدنکاران_طبس
@Economics_Finance
هدایت شده از خبر فوری سراسری
⛔️ داغ معدن طبس و آدرسهای انحرافی
بدن بیجان و نیمهجان کارگران مظلوم معدن طبس هنوز روی زمینه اما یه جریان خاص تو کشور با آدرسدهی انحرافی، مفهوم موهومی به اسم قیمت دستوری! رو عامل فاجعه معدن معرفی میکنه!
حرفشون اینه که چون قیمتگذاری دستوریه، سود معدن کمه و صاحب معدن پول نداره برای کارگرها تجهیزات ایمنی بخره!
این ادعا اگر درست باشه باید سودآوری معادن زغال سنگ کشور خیلی پائین باشه و کل درآمدشون رو صرف هزینههاشون بکنن!
به عبارت اقتصادی باید نسبت سودخالص به درآمد یعنی حاشیهسود خالص معادن زغالسنگ در کشور به سطح نازلی سقوط کنه.
اما آمارهای رسمی شرکتها نشون میده به عنوان مثال حاشیه سود معدن زغالسنگ طبس حدود ۵۰٪ هست که در دورههایی مثل سال 1399 به ۶۰٪ هم رسیده، یعنی بیش از نیمی از درآمد این معادن بعد از صرف تمام هزینهها عملا به عنوان سود خالص در حساب شرکت باقی می مونه.(جدولها رو ببینید)
حالا حاشیه سود بزرگترین معادن زغالسنگ دنیا از چین تا آمریکا چقدره؟ 2% تا نهایتا 20%!
پس مشکل معادن، موهوماتی مثل قیمتدستوری نیست، بلکه اتفاقا مشکل اصلی نه تنها مداخله دولت نیست، بلکه حذف دست حکمرانی دولته! دولت باید برنامهریزی کنه که سودهای سرشار این صنایع برای توسعه صنعتی، ارتقا ایمنی و افزایش رفاه کارگران هزینه بشه.
مظلومیت کارگران معدن رو باید در سرکوب دستمزدشون به تجویز دلالها و پکیج فروشهایی در لباس اقتصاددان! جستجو کرد، مظلومیت کارگران معدن رو باید در تقسیم سود برای توزیع میان معدودی از بورسیها جستجو کرد.
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari