🌹☘سید علیرضا یاسینی ☘🌹
🌺در سال ۱۳۳۰ در شهرستان آبادان دیده به جهان گشود. وی در سال ۱۳۴۸ وارد دانشگاه خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز با هواپیمای اف-۳۳ برای تکمیل دوره تکمیلی به کشور آمریکا رفت
🌺بخشی از وصیتنامه شهید یاسینی:
من یک خلبان هستم. سالها از بیت المال برایم هزینه کرده اند تا به اینجا رسیده ام. حال وظیفه دارم که دینم را ادا کنم. مگر نه اینکه همواره آرزو کرده ایم که ای کاش در واقعه عاشورا می بودیم و فرزند زهرا(س) را یاری می کردیم؟
اکنون زمان آن فرا رسیده و همگان مکلفیم که برای لحظه ای روح خدا را تنها نگذاریم.
🌹 شهید علی اصغر قلعه ای 🌹
شانزده ساله بود و از یک خانواده روحانی. اطلاعات مذهبی فراوانی داشت. بچه هااو را عارف کوچولو صدا میکردند.
در خط سوم، جایی که قبضه های خمپاره مستقر بودند. قرار داشتیم. میخواستم با او خداحافظی کنم. هر چه دنبالش گشتم نبود، عاقبت کنار رودخانه پیدایش کردم.
نشسته بود با خودش زمزمهای داشت و آهسته گریه میکرد. به شوخی گفتم: چیه؟ خلوت کردی، التماس دعا.
گفت: «روضه علی اصغر میخوانم» پرسیدم: «چرا علی اصغر گفت: من هم مثل علی اصغر به شهادت خواهم رسید. بعد اضافه کرد: اگر قول بدهی به کسی نگویی برایت تعریف خواهم کرد. گفتم: قول میدهم، ولی تو را که به خط نمیبرن، چطور شهید میشوی؟ گفت همینجا، کنار قبضه های خمپاره، سه روز دیگه، من به همراه برادران توکلی و عزیزی به کمک قبضه های خمپاره میرویم یک ناشناس با ماست. ناگهان گلولهای از آسمان میآید، من گلوله را میبینم. عزیزی و توکلی از ما جدا میشوند و گلوله کنار ما به زمین میخورد، ترکش بزرگی گلوی مرا میبرد، من و آن ناشناس شهید میشویم. و دقیقاً همان شد که گفته بود.
از شاگردان آیتالله حق شناس بود. هر چه بزرگتر میشد روحیات و رفتار او بیشتر معنوی میشدوقتی خبر شهادتش آمد، در مسجد امین الدوله در بازار مولوی برای او ختم گرفتند. وقتی خبر شهادت برادرم را به ما اعلام کردند، آیتالله حقشناس به منزل ما آمد و در جمع خانواده ما حاضر شدند
#شهیداحمدعلی_نیّری همه نوجوانها را به مراسم ختم آورد. خودش هم با ادب در گوشهای از مجلس نشست. مثل شاگردی که در محضر استاد زانو زده است. شهید نیری بعدها نوشته بود که: «در مراسم ختم شهید جمال محمد شاهی مولای ما حضرت صاحب الزمان(عج) تشریف آورده بودند...»
🌹شهید سعید زندی 🌹
و یک سوال عجیب پرسیده بود؟!
🌹اینکه اگر کسی یکروز در حضور محض باشد و اصلا گذر زمان را نفهمد نمازش چه میشود؟!!
🌹گفته بود جواب را بگذارید زیر جانماز.
دوباره چند روز بعد سوالی عجیبتر و…
یکروز نوشته بود که دیشب نایب الزیاره شما در مشهد بودم.
🌹رفتم تحقیق کردم. هیچ رزمنده ای جدیدا وارد لشکر نشده و هیچ کسی بیرون نرفته. چون عملیات نزدیک بود. فهمیدم طی الارض کرده!
🌹وقتی اطراف من خلوت شد، سؤالی پرسید که من در آنجا جوابی به این سؤال ندادم سؤالی که او پرسید در مورد عروج روح و دیدار ملائک و رفتن به ملکوت بود. او غیر مستقیم میگفت که این اتفاق برایش رخ داده و در این زمینه سؤالی داشت اما من او را از ادامه دادن سخنانش منصرف کردم.
🌹شهید مدافع حرم مجیدقربانخانی🌹
🌹مجید از آن دست بچههای جنوب شهری لوطی مسلکی بود که دست خیرش زبانزد است
🌹لقبهایی است که در فضای مجازی به مجید دادهاند مجید سوزوکی که به دلیل شباهت نام شهید قربانخانی با مجید فیلم اخراجیها رویش گذاشتهاند
🌹آن زمان که مسعود دهنمکی بر روی پرده نقرهای سینما مجید سوزوکی را به نمایش گذاشت، شاید باورمان نمیشد امروز هم در حقیقت مجیدی وجود داشته باشد که با غیرت و بامرام باشد. اهل دل و دست و دلباز، لوتی و بامرام که عاقبتش شبیه مجید سوزوکی به شهادت ختم شود
🌹مجید هیچ وقت اهل نماز و روزه و دعا نبود، اما سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت میخواند و حتی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند، خودش همیشه میگفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که این طور عوض شدهام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم. در این مدتی که دچار تحول روحی و معنوی شده بود همیشه زمزمه لبش «پناه حرم، کجا میروی برادرم» بود
🌹شهید قدیر سرلک 🌹
🌹بگذاريد از امانتدارياش بگويم. يك روز تلفن خانهمان زنگ خورد و من دنبال خودكار براي يادداشت ميگشتم و پيدا نكردم. سه خودكار داخل كيف قدير بود و او خودكارها را به من نداد تا شمارهها را يادداشت كنم. ميگفت اينها امانت پايگاه است. گفتم طرف ميلياردي ميبرد بعد تو فكر خودكار هستي. گفت هر كس را داخل قبر خودش ميگذارند. گفت اگر فردا پيش حضرت زهرا(س) ميآيي و جواب ميدهي من سه خودكار را به شما ميدهم.
🌹اربعین پارسال که برای زیارت امام حسین (ع) مشرف به عتبات شدیم در حرم امیرالمومنین(ع) با قدیر مواجه شدم. زمانی که پس از نماز صبح از درب باب القبله در حال خارج شدن بودیم ایشان را دیدم که درحال جلوگیری از هجوم زوار به داخل حرم بود تا ازجان زائرانی که پس ازاقامه نماز جماعت صبح در حال خروج از حرم بودند محافظت کند.
در آن لحظه که هرکسی به فکر خود بود تا بتواند به داخل برود یا خارج شود، قدیر آنجا هم در حال ایثار و کمک به مردم بود و برای آسیب ندیدن زوار از جان خود مایه میگذاشت.
🌹اخلاص و وفای به عهد ویژگی بارز شهید بود
🌹شهید مدافع حرم سجاد مرادی 🌹
🌹 18 تیر 94 سالروز تولد دخترش گفت این آخرین جشن تولدی است که برای دخترم میگیرم
🌹پدر شهید در رابطه با زمان شهادت فرزندش گفت: مأموریتهای سوریه 45 روزه بود اما سجاد به ما گفت 24 روزه میروم و بر میگردم، باعث تعجب بود که با وجود مأموریت 45 روزه تأکید زیادی بر 24 روز داشت؛ از روزی که رفت دقیقاً 24 روز بعد خبر شهادتش را آوردند.
🌹درخواست شهید از مردم 🙏
هرکی اذیت نمیشه وپیام من رو میشنوه یه روز برا ما نماز بخونه،ممنون میشیم،ان شاءالله اونور جبران میکنیم..
🌹شهید ذوالفقار حسن عزالدین🌹😭
🍀شهید عزالدین از اهالی منطقه صور لبنان بود که در اولین روزهای درگیریهای منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیریها درآمد او ۱۷ سال داشت
🌺خانواده این شهید والامقام از دوستانش روایت کردند که وی در خواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده میشود، با ترس از خواب بیدار شده و بار دیگر به خواب میرود. اینبار حضرت امام حسین(ع) را در خواب دیده که به وی میفرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت
🌹شهید عبدالمهدی کاظمی 🌹
🌹هر دو به اين شهيد متوسل ميشوند تا همسری متدين نصيبشان شود و طی يك رؤيای صادقه، شهيد علمدار، عبدالمهدی را به همسرش معرفی ميكند.
🌹قبل از شهادت به محضرآيتالله بهجت شرفياب ميشود تا خوابش را به ايشان بگويد.
ايشان فرموده بودند: بايد به سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی و حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد و شما در تاجگذاری امام زمان (عج) به شهادت خواهيد رسيد. شما يكی از #سربازان_امام_زمان(عج) هستيد و #هنگام_ظهور_امام_زمان_(عج)#با_ايشان_رجوع_ميكنيد
🌹عبدالمهدی در شب تاجگذاری امام زمان(عج) همان طور كه آيتالله بهجت فرموده بودند به شهادت رسيد
🌹شهید مرتضی عطایی🌹
🌹چند روز قبل از آخرین باری که به سوریه رفت خواب دیدم تیر به گلویش خورده. دو روز قبل از رفتن اش هم گفتم این دفعه که بروی مطمئنم از دستم رفتی آقا مرتضی. خندید و گفت روز قیامت که بشود وقتی گلوی خونی امام حسین(ع) را ببینم و گلوی من سالم باشد شرمنده می شوم
🌹بعد از شهادت نفیسه هم گفت بابا جان می گویند شهدا زنده اند، اگر هستی به ما یک نشانه بده...حرف نفیسه که تمام شد دیدیم گوشه چشم شهید سبز شد و از چشم چپ آقا مرتضی یک قطره اشک سرازیر شد و بخشی از پارچه کفن خیس شد و بعد از چشم راستش اشک سرازیر شد .
🌹شهید مرتضی عطائی روز عرفه با اصابت تیر به گلویش شهید شد
🌹شهید سجاد عفتی 🌹
🌹یکی از دوستانش ميگفت: سجاد هنگام شهادت خواست تا سرش را بلند كنم تا به آقا سلام دهد. سرش را كه بلند كردم گفت: «صليالله عليك يا اباعبدالله».
🌹قبل از اعزامش به بهشت رضوان رفتيم. سجاد اشاره به قبر خالی كنار مزار مصطفي كرد و گفت: اين قبر آنقدر خالی ميماند تا من برگردم و بنرهاي مصطفي پايين نميآيد تا بنرهاي من بالا برود.
دقیقا همان شد همان جایی که گفته بود مدفون شدند
🌹يك شب قبل از شهادت خواب ديدم در مشهد بعد از زيارت يك آقاي نوراني در دست چپم جاي حلقه انگشتر عقيق و در دست راستم انگشتري با نگين فيروزه و كف دستم چند تا مرواريد انداخت. وقتي براي سجاد تعريف كردم گفت تعبيرش اينكه يك سعادت بزرگي نصيبت ميشود. گفت: بيبي امضا كرده و كارمان درست ميشود.
🌹شهید مرتضی رجب بلوکات 🌹
🌹وقتی که محسن پسر بزرگم حدود چهار سال داشت و بسیاری از شبها تب میکرد و مشکلات زندگی بسیار شده بود؛ یک شب در خواب من را برای دیدن شهید به بهشت بردند. وقتی به درب بهشت رسیدم، دیدم آنجا با طاق نصرتی زیبا که از گلهای قرمز رُز پوشیده شده، جلوه میکند و رودخانهای در آنجاست که آنچنان زلال و بیهمتاست که فقط از آن یک خط دیده میشود و همه از روی آن به آسانی میگذرند و کوهی که مثل آینه برافراشته شده، در برابرم است.
🌺در حالی که انتظار آمدن شهید را میکشیدم، ناگهان او را در حالی که دو خانم خوشگل در کنارش بودند دیدم. آنها آنقدر زیبا و ناز بودند که موهایشان تا کف پایشان کشیده میشد و از دو طرف شهید را محکم گرفته بودند. من با دیدن این صحنه حسادت زنانهام گل کرد و قهر کردم و روی برگرداندم و رفتم. شهید دنبال من میدوید که نروم و من میگفتم: بایدم بهت خوش بگذره، من با این همه مشکلات زندگی میکنم و بچهها را نگه میدارم اونوقت تو اینجا خوش میگذرونی و ما از یادت رفتهایم و... .
🌺شهید گفت: به خدا باور کن اینها زن من نیستند، اینها اعمال من هستند و به من چسبیدهاند، چکارشان کنم؟! و گفت: میخواهی بگویم بروند؟ دستی زد و آنها غیب شدند و شروع به دلجویی کرد و میگفت: ما تو دنیا خیلی کار کردیم و اصلا زیادی هم آوردیم. حاضرم آنها را با تو تقسیم کنم، ولی تو با من قهر نکن... .
🌹شهیدمدافعحرمسیدعزیزحسینی🌹
🌹بعد از مدتی چشمانتظاری بهمن ۱۳۹۷ پیکر سیدعزیز را با پنج شهید دیگر در منطقه بصرالحریر درعای سوریه پیدا کردند. سید در آن عملیات حضور داشت. وقتی بعد از چند سال پیکر عزیز را پیدا کردند، سالم مانده بود. گفتم این معجزه حضرت زینب (س) است. همسرم زمانی که کوچک بود نذر حضرت ابوالفضل (ع) بود. در مزارشریف افغانستان زندگی میکرد و همان ایام کودکی مریضی سختی گرفته بود. پدرشان آن زمان گاو و گوسفند داشت. به سید گفته بود برو یک دست سر هر گاو بکش، هر کدام که سر راهت بلند شود نذر و قربانی میکنم. سیدعزیز نظر کرده حضرت عباس (ع) شد و حالش خوب شد. چون نظر کرده حضرت عباس بود بیبی زینب هم ایشان را به عنوان مدافع حرمش قبول کرد.
🌹#پیکرش_بعد_از_چهار_سال_سالم_مانده_بود. سرش بود، فقط صورتش خیلی زخمی شده بود. خبرنگارها عکس میگرفتند. من از اول مفقودی همسرم خوابش را میدیدم. در خواب به من میگوید عزیزم! من بهترین جا هستم. من پیش امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) عمه سادات هستم.
امام صادق (ع)
ثواب تلاوت سوره کافرون برابر با تلاوت یک چهارم قرآن است.
هر کس سوره کافرون و اخلاص را در نمازهای واجب خود بخواند خداوند او و پدر و مادر و فرزندانش را میآمرزد و اگر از اشقیا باشد نامش در فهرست سعادتمندان قرار میگیرد و خداوند او را خوشبخت زنده میدارد و شهید میمیراند و شهید محشور میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صندوق ثواب درست کنید ...
همدیگه را ببخشید ...
#سخنرانرائفیپور
●•••••••••●•••••••••●•••••••••●••••••••••●••••••••●
🌹اللهمعجللولیکالفرجبحقعمهزینبس
🍀نشر حلال=بدون انحراف مطالب🍀
دل كسي كه شكم باره باشد، راه به ملكوت نمي يابد »
در روايت آمده كه فاطمه زهرا نان پاره اي در دست، به نزد پدرش آمد. پدر گفت: اين چيست؟ گفت: ناني پختم، برايم ناگوار بود اگر تكه اي از آن را براي تو نمي آوردم. حضرت پيامبر گفت: از سه روز پيش تاكنون، اين نخستين غذاي من است. »
●•••••••••●•••••••••●•••••••••●••••••••••●••••••••●
🌹اللهمعجللولیکالفرجبحقعمهزینبس
نشر حلال، بدون انحراف مطالب
روزي رسول خدا (صلي الله عليه و آله)
گريه مي كرد، سبب گريه اش را پرسيدند. فرمود:
« نگران آن هست كه امتم گرفتار شرك شوند! آري شرك به خدا! اما نه با پرستش بت، خورشيد، ماه و سنگ؛ بلكه با كارهاي ريايي »
●•••••••••●•••••••••●•••••••••●••••••••••●••••••••●
🌹اللهمعجللولیکالفرجبحقعمهزینبس
🍀نشر حلال، بدون انحراف مطالب🍀
پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)اولین پیام توحیدی خود را بر فراز کوه صفا، با ندای بلند چنین اعلام فرمودند:
«أدعوکم علی شهادة أن لا إله إلاّ اللّه و خلع الأنداد.»
یعنی:شما را به وحدانیت خدا میخوانم که بگویید الهی غیر از الله نیست و الهه های غیر از خدا را کنار بگذارید.
با این ندای توحیدی، مشرکان مکه عصبانی شدند و بر سر آن حضرت(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)ریختند و با تهاجمی سخت بدن مبارک آن سرور را زخمی کردند😔😭
●•••••••••●•••••••••●•••••••••●••••••••••●••••••••●
🌹اللهمعجللولیکالفرجبحقعمهزینبس
🍀نشر حلال، بدون انحراف مطالب🍀
🌹شهید مدافع حرم مهدی مکرمی🌹
🌹شهید مدافع حرم فرمانده شهید؛ مهدی مکرمی که بعد از شش سال به مشهد آمده و در امامزاده سید محمد گنبد خشتی به خاک سپرده شد. این پیکر مطهر بعد از این سالها به اذن الهی هیچ تغییری نکرده است. ان شاء الله شفاعتمون ما را بکنه پیش امام حسین(ع)
🌹حالا بعد از گذشت#ششسال از شهادتش، بقایایی از پیکر او کشف و #سالم به کشور بازگشته است. از او دو فرزند بهیادگار مانده است.
🌹شهید مدافع حرم میرزامحمود تقی پور
🌹به گفته دوستانش او همیشه دعا میکرد که در روز اربعین به شهادت برسد و ذکر یا زینب و یا زهرا همیشه بر لبانش جاری بود.
🌹#شهیدتقیپوربه_سه_زبان_خارجی_ازجمله_انگلیسی_عربی_و_فرانسه_مسلط_بود
🌹او لباسش را آویزان میکرد و به همرزمان میگفت هرکس پول لازم دارد بدون اینکه بگوید از داخل جیب لباسم بردارد و هر موقع توانست برگرداند
🌹مادر شهید تقی پور ادامه داد: او در دفتر خاطرات خود نوشته بود که من در روز اربعین شهید میشوم و همچنین در وصیتنامه وی آمده است: «نگران نباشید! شهید به آرزوی قلبیاش رسیده و شما هم خوشحال باشید که من به آرزویم رسیدم
🌹محمود درنهایت در اربعین ۹۶ بر اثر انفجار تله انفجاری در دیرالزور زخمی و در راه بیمارستان شد و در حالی که لبخند به لب داشت و شهادتین میگفت، به شهادت رسید