تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته.
پرسیدم : افطار كردید؟
گفتند بچهها برايم در قرارگاه افطار آماده كردند اما نرفتمو در خط ماندمو با رزمندهها سفره انداختيم و نانپنير مختصری خورديم.
گفتم : چرا قرارگاه نرفتید؟
گفتند : ميترسم در غيبتم مظلومی با زبان روزه ، اسـير و يا شـهید شود | زینبسلیمانی
ـــــــــــــــــــــــــــ 🌿 ـــــــــــــــــــــــــ
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگفت : شب جمعه تمام انبیاء و اولیاء و شهداء در یک ساعت خاصی میرند زیارت ارباب ؛ حاجقاسم اون ساعت رو لو داده. زرنگ باشیم :)
ـــــــــــــــــــــ•|♥️🌱|•ـــــــــــــــــــــ
ادجاء | قنـّٰاسه