ماجرای ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ حافظ
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا میرود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ میریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ.
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمیخیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ میدهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ میدهند ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ میکند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ میشود:
«ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ»
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ میشوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ میافکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام میشود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ «ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ» ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ.
📚 تاریخ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ
#ادوارد_براون
Mohsen Baker:
#پژوهش_تبارشناسی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ♥️ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#مرکز_پایش_پژوهشهای_ادملاوند
@edmolavand
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#سیده_میر_مریم_کرازمین
@sayedhmirmaryam
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#قرارگاه_فرهنگی_باکر_در_ایران
@mohsendadashpourbaker
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ♥️ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#فرهنگ_عامه
#زبان_شناسی
#آران #بیدگل
💠#زبان_دهی
📚لغات و اصطلاحات در لهجه ی مردم بیدگل:
✍زبان اهالی آران و بیدگل ، فارسی رایج ولی دارای لهجه های متفاوتی هستند. زبان محلی این منطقه که در اصطلاح به آن زبان «دهی» می گویند از زبان های پهلوی قدیم است که تا این زمان در سرتاسر شهر ها و بخشهای حاشیه کویر (نطنز، بادرود، زواره و ...) با اندک تفاوت در لهجه رایج است و با زبانهای دیگر ایرانی چون ترکی، لری، کردی و #مازندرانی وجوه مشابهی دارد.
📌به طور کلی گویشهای پهنه کاشان، خواه روستاهای درون کوهساران و خواه آبادیهای گسترده در کویر و دشت آن، هم از لحاظ واژگان و هم از لحاظ دستوری و آوایی اهمیت خاصی دارد. در سالهای اخیر تحقیقات پراکنده ای درباره گویش آران و بیدگل صورت گرفته که مفصل ترین آن در زمینه دستور زبان و فرهنگ واژگان محلی، کتاب « زبان کویر » تالیف عباس علیجان زاده است.
ادوارد براون می گوید: « شک نیست که چون زبانهای متشابه وسعت دارند قطعاً دارای ریشه های باستانی هستند.»
📌وقتی که با افراد بعضی از روستاهای اطراف کاشان و نطنز و آران و بیدگل صحبت می کنیم، وجه تشابه زیادی بین شیوه ی تکلم آنهاست. البته دربعضی لغات تغییراتی از جهت تلفظ ایجاد شده است ولی اصل ریشه یکی است. بعضی ها گفته اند که اصل این لغات مربوط به #زبان_پهلوی ساسانی است.
✍این لغات و اصطلاحات توسط وبلاگ «بیدگل به زبان کاریکاتور» جمع آوری، تنظیم و تکمیل شده است.
وبلاگ های استفاده شده در تکمیل این لغات:
http://cbb.blogfa.com
http://bidarshahr.blogfa.com
http://011832.blogfa.com
http://bidgoltaims.mihanblog.com
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3879
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✍زبان مردم بیدگل که با آن تکلم میکنند فارسی است اما گویش محلی هم وجود دارد که از قدیم الا یام بین مردم بیدگل وجود داشته که هنوز هم بعضی از محلات بیدگل با آن صحبت میکنند که مشهور به زبان (دهی) است.
متاسفانه این زبان در حال انقراض است و کودکان و جوانان این شهر به گویش نیاکان و اجداد خود آشنایی ندارند.
این زبان ریشه باستانی دارد.
📌بعضی روستاها و شهرهای اطراف کاشان و نطنز نیز به این زبان تکلم میکنند البته در بعضی لغات تغییراتی از جهت تلفظ ایجاد شده ولی اصل ریشه زبان یکی است.
✍#ادوارد_براون در کتاب یکسال در میان ایرانیان صفحه ۱۷۶ وقتی تشابه بین سه زبان گهرودی (قهرودی) نطنزی و دری یزدی را بیان میدارد می افزاید:
《ولی شک نیست که چون این زبانها تشابه وسعت دارند قطعا دارای ریشه های باستانی هستند.》
📚در زیر بعضی از لغات این زبان میخوانید:
حیوان / حیوو
مرغ / کَرگ
گنجشک / ماریجه
گربه / مالجینه
خارپشت / دوک دوکینه
پا / پو
خون / خی
دندان / دِدو
بینی / دماغ
پستان / چیچه
گریه / برمه
پسر / پور
پدر / پِیر
مادر بزرگ / ماجو
بچه / وچه
✍نوشته شده در یکشنبه هفدهم آبان ۱۳۸۸ ساعت 2:56 توسط #حسین_بیدگلی
"زبان دهی" http://bidgoly.blogfa.com/post/179
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3879
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜#ابن_اسفندیار
✍بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار معروف به ابن اسفندیار مورخ سدهٔ ششم و هفتم، اهل آمل است.
وی مؤلف کتاب معروف تاریخ طبرستان است.
📚ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۲۰ ش
📌وی پیش از سال ۶۰۶، به بغداد سفر کرد و در همین سال، از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر کشته شدن نصیر الدوله رستم بن اردشیر، فرزند دوست و حامی خود یعنی اردشیر دوم باوندی را شنید، بهسوی ری آمد.
📌وی پس از حضور دوباره در آمل، به خوارزم سفر کرد و به مدت پنج سال در آنجا سکنی گزید.
📌در مقدمهٔ اثر برجستهاش، تاریخ طبرستان، به سرگذشت خود اشارههایی دارد.
📌وی بخشی از دوران زندگانی خود را در دربار پادشاهان آل باوند به سر برد و در آنجا از حمایت حسامالدوله اردشیر بن حسن باوندی برخوردار بود. پیش از سال ۶۰۶ ق به بغداد سفر کرد و در ۶۰۶ ق از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر کشته شدن نصیرالدوله رستم بن اردشیر بن حسن فرزند حامی خود را شنید، به سوی ری آمد. در ری بود که در کتابخانهٔ مدرسهٔ رستم بن علی بن شهریار، کتابی را که ابوالحسن بن محمد یزدادی در #تاریخ_گاوبارگان_تبرستان به عربی نوشته بود، به دست آورد و بر آن شد که کتاب را به عنوان اساس کار خود به فارسی برگرداند.
اندک زمانی پس از ترجمهٔ کتاب، هنوز آن را از سواد به بیاض نبرده بود که به دعوت پدر به وطن خود مازندران (احتمالاً آمل) بازگشت و پس از توقفی کوتاه، راه خوارزم در پیش گرفت. ۵ سال از توقف او در خوارزم گذشته بود که روزی در بازار کتابفروشان و صحافان آن شهر ترجمهٔ عربی ابن مقفع از نامه تنسر را به دست آورد.
تنسر، موبد بزرگ اردشیر بابکان، این نامه را به جشنسْف (گشنسب)، شاه طبرستان، نوشته و او را به اطاعت اردشیر خوانده بود.
ابن اسفندیار این متن را به فارسی ترجمه کرد و آن را در مدخل تاریخ طبرستان خود قرار دارد و بدین سان این اثر گرانبهای ادبیات پهلوی را از گزند روزگار حفظ کرد.
📜نامهٔ تنسر یکی از مهمترین اسنادی است که راجع به تشکیلات زمان ساسانیان نوشته شدهاست.
اثر ابن اسفندیار قدیمترین کتاب در تاریخ طبرستان است. انشای آن بسیار فصیح است، ولی مؤلف در استعمال لغات عربی افراط ورزیدهاست. بخشهای نخستین این کتاب حاوی مطالب افسانهای است، ولی در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاریخی و جغرافیایی آن ارزشمند و مستند است، به ویژه آگاهیهای بسیاری در مورد افراد مشهور محلی و شاعرانی که به زبان طبری شعر سرودهاند. در آن به دست داده شدهاست.
این کتاب در ۴ «قسم» است. بخشهای پایانی آن که در خصوص بوئیان و زیاریان و آغاز تاریخ باوندیان بوده از میان رفتهاست.
این کتاب بیش از یک قرن پیش توجه خاورشناسان را به خود جلب کرد در این باب کتاب تاریخ طبرستان توسط #ادوارد_براون به انگلیسی ترجمه گشت و در سال ۱۹۰۵ میلادی منتشر شد.
در ۱۳۲۰، یک نسخه دیگر از این کتاب به کوشش عباس اقبال آشتیانی به چاپ رسیدهاست.
بر اساس مقدمه موجود، این کتاب به چهار قسمت تقسیم شدهاست اما مصحح، کتاب را با ذکر سه قسم آوردهاست.
📖بیشتر بدانید 👇👇
https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/853
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─