eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
394 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
230 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
✅قوی ترین غذابرای بدن انسانها. 🐓«پای مرغ» با وجود ظاهر چندش آوری که داره ولی از غنی‌ترین منابع کلسیم و ویتامین D و سرشار از ژلاتین است و برای درمان پوکی استخوان، آرتروز، روماتیسم، شکستگی استخوان و...توصیه میشود. Mohsen Baker: 🔸🔷🔹🔶 Mohsen Baker: 📍 مرکز پایش و پژوهش‌های ادملاوند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• قرارگاه فرهنگی و شناسی ادملاوند Mohsen Baker: @edmolavand
✍۱۱۶۰ قمری 🔸🔷🔹🔶 📍 مرکز پایش و پژوهش‌های ادملاوند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• قرارگاه فرهنگی و شناسی ادملاوند Mohsen Baker: @edmolavand
✍۱۱۵۱ قمری 🔸🔷🔹🔶 📍 مرکز پایش و پژوهش‌های ادملاوند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• قرارگاه فرهنگی و شناسی ادملاوند Mohsen Baker: @edmolavand
۱۳۷۸ شمسی نامه ی یه کشاورز محترم به مدیر کل کشاورزی..... 🔸🔷🔹🔶 📍 مرکز پایش و پژوهش‌های ادملاوند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• قرارگاه فرهنگی و شناسی ادملاوند Mohsen Baker: @edmolavand
هدایت شده از محسن داداش پور باکر
✍ مرحوم محمد قاسم خان معروف به حاجی خان جان حلال خور ، از حکام معروف اواخر زندیه و اوایل حکومت قاجار در بندپی بود که فرزندش ((میرزا فریدون حلال خور )) مشهور به ((منشی الممالک)) شهرت خاصی در دربار فتحعلی شاه قاجار داشت. ✍نام همسر حاجی خان جان حلال خور ؛ ((آمنه خاتون باکر ادملایی)) دختر آقا بابا بیک باکر ادملایی بود. ✍ نوه ی حاجی خان جان حلال خور و آمنه خاتون باکر ادملایی ((میرزا اسماعیل خان حلال خور )) با دختر شانزدهم فتحعلی شاه قاجار به نام ((گوهرخانم قاجار)) ازدواج کرد. همچنین ((میرزاعلی خان حلال خور )) فرزند میرزااسماعیل خان حلال خور با شاهزاده ی قاجاری به نام ((شمس جهان قاجار)) ازدواج نمود. 📚منبع: کتاب ادملاوند و شجره نامه اشاداد و شناسی باکر در ایران به قلم محسن داداش پور باکر Mohsen Baker: ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ♥️ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @mohsendadashpourbaker •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1360_EDMOLAVANDbaker.mp3
8.08M
📜 بازخوانی منظومه معصومه باکر و تقی جنگن @edmolavand 🎙آواز معصومه باکر 📃 سند ۱۳۶۰ 👇👇 📡تهیه شده در مجموعه شناسی ادملاوند@edmolavand 🗓 ۱۴۰۲ ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🇮🇷❣჻ᭂ 1360_EDMOLAVANDbaker.mp3
📜 ازدواج کامیاب ✍این خاندان مهاجر از روستای کرکبود می باشند. 👇 📌آنان با ورود به رزکه ی و روستای به دلیل قابلیت سوادقرانی ، دعانویسی و درویش مسلکی مورد پذیرش اقوام مازنی قرار گرفتند. 👇 طالقانی های مقیم رزکه ی آمل و ادملا بندپی باهم نسبت خویشاوندی دارند. 👇 نام خانوادگی اینان کامیابی، کامیاب نژاد می باشد. 👇 📌برخی از این خاندان پسوند باکر دارند که این پسوند در هنگام صدور شناسنامه در ایران بجهت انکه از مادر از تبار خردمند بودن اتفاق افتاد ولی از پدر از باکر نیستند. ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavandhttp://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔎 اِدمُلّا edmellaa: اِدمُلّا، روستایی است از توابع بخش بندپی شرقی شهرستان بابل در استان مازندران ایران که به ((باکرمحه)) شهرت دارد. این روستا در دهستان سجادرود قرار دارد. نام این روستا در اسناد بویژه در گزارش آقبابیک باکر ((آدمل/آدمول)) قید شده است. 📜نام اِدمُلّا در گذشته تا کنون: ۱/آدمل/آدمول admol: همچون شهر آمل در این روستا قوم ((آمارد)) زیست میکرده و در تصرف آنان بوده است و به همین دلیل در گذشته مسیر کوچ چارویداران عشایر و بومی بندپی که به جاده ی قدیم شاه عباسی تهران می پیوست از همین روستا اِدمُلّا عبور می کرد. ابتدای مسیر لشکریان، مهاجرین، رهگذران، عشایر و مسافران که از آنون تنگه به چرات،سیدشریف و یا انند [باکرده] و سپس بعد از عبور از کوه و کوهپایه به سمت اِدمُلّا آمده و پس از پذیرایی در قرق یونس فعلی اِدمُلّا آنگاه به سوی آوین بن و هراز و پوجرد (پوجردخمن) و ماهی خنی و منگل و در نهایت به سمت تهران منتهی می شدند. ۲/اِدمُلّا edmellaa: بر اساس شجره نامه موجود و الصاق شده به ضریح چوبی در ضلع غربی مزار سید نظام الدین پاشاامیر بندپی شرقی آمده است: ((الخادم الفقرا پادشاه علی ابن ادملا اسکندر مجاور غفرالله ذنوب یا رب)) بر اساس این شجره نامه و سایر مستندات نام پدر این امام زاده سید اِدمُلّا آمده است. مزار امام زاده پادشاعلی بن ادملا در ضلع جنوبی روستای اِدمُلّا در محل جورسره واقع شده است. ۳/ ادام الله adamallah: تعداد اندکی از جمله سید محمدصادق ابراهیمیان شیاده بر این باورند که نام این روستا تغییر یافته ((ادام الله)) می باشد که به مرور به اِدمُلّا شهرت یافته و ثابت ماند. ۴/آئدملاه eydemollah: بر اساس یافته های شفاهی و تحقیقات میدانی بزرگان؛ریش سفیدها و گیس سفیدها؛ آنان اظهار می نمایند که به دلیل کثرت روحانیون، ملاها[از ادیانی چون زردشتی، مسیحی و اسلام که شواهدی چون قبرستان گبری ها در محل قدیمی روستا و قبرستان قرق یونس و همچنین قبرستان مسیحیان جورسره ادملا این ادعا را قابل تامل و توجه ویژه قرار میدهد]و قاریان قرآن در این روستا و طی جشن ازدواج همزمانی چند تن از روحانیون؛ ملاها این ده به ((آئدملا)) یا ((آئدات ملاها)) شهرت و سپس به مرور زمان به اِدمُلّا تغییر یافت. آئد= عاید》》آئد》》اد= اد+ملا= ادملا ۵/ده ملاه dehmollah: در برخی از اسناد ، کتاب بندپی میراث ماندگار و همچنین یافته های شفاهی، نام این روستا به دلیل حضور روحانیون و ملاهای نامدار منطقه از جمله ملا محمدفاضل باکر، ملا بهرام باکر ، ملا علی باکر، ملا فتح الله باکر، ملا شاه بابا باکر، میرزا محمد شفیع ادملایی مازندرانی (صدر اعظم حکومت قاجار) و.... ده ملاه شهرت داشته که که به مرور به اِدمُلّا تغییر شکل یافت. ۶/ باکرمحله bakermahalleh: براساس گزارش آقبابیک باکر، سایر مستندات و حضور جماعت باکر که از ییلاق باکر ده انند [وننت] سوادکوه بدین جا مهاجرت نمودند و در بین اهالی بندپی به باکرمحله مشهور گردیده است . اکنون ساکنان پایه و اکثریت این قریه از جماعت باکر و مابقی از بستگان سببی و نسبی این جماعت می باشند. ۷/آدمولا یا آردملا admolla/ ardmolla در برخی از اسناد اداری دوره پهلوی نام روستای اِدمُلّا به اشتباه چنین نوشته شده است. ۸/ نام اِدمُلّا در گویش بدین شکل تلفظ می شود: اِدمُلّا [به ضم میم] ادملا [به کسر میم] 📚منبع: شجره نامه اشاداد و شناسی باکر در ایران به قلم محسن داداش پور باکر ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ﷽ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از قرارگاه باکر در ایران
3⃣  ۱۰/شجره نامه پارچه نوشته ی [قدیمی] امام زاده یحیی علیه السلام اِدمُلّا ۱۱/سایر دست نوشته ها و کتب خطی بسیار ارزشمند و جذاب 📜نامداران جماعت باکر و اِدمُلّا: اِدمُلّا مهد بزرگان، ملاها و نامدارنی چون اتروداد باکر، ارشین باکر، ارشک باکر، راجی باکر، شجاع باکر، رخش سوار باکر، باشار باکر، خسرو باکر، بهرداد باکر، بهرام باکر، میرعلی باکر، بهنیار باکر، علیشاه باکر، بهمن باکر، گرشاسب باکر، اسکندر باکر، پورمند باکر، رادمهر باکر، رضی باکر، ملاعلی باکر، پیران باکر، ملا محمدفاضل باکر، ملا فتح اله باکر، ملا محمدرضا باکر، ملا سلیمان باکر، جانی سلطان باکر، حاجی آقاجان باکر، ملا آقبابیک باکر و میرزا محمد شفیع ادملایی مازندرانی [صدر اعظم دولت قاجار] می باشد. به استناد نامه ی آقا محمد خان قاجار در صفرالمظفر سنه ۱۲۰۴ وی بواسطه ی صفربیک باکر و حاجی خانجان حلال الخور در قریه ی اِدمُلّا تبعید بوده است و در همین روستا با میرزا محمد شفیع اِدمُلّائی مازندرانی آشنا شد.[آقا محمدخان قاجار در قریه اِدمُلّا تفسیر قران نوشت که متاسفانه آن قران در حادثه آتش سوزی سال ۱۳۴۹ دچار آتش سوزی شد]. مرحوم سیدکربلایی آقا کوچک زاده موسوی مشهور به معلم قران اِدمُلّا و مرحوم ملا علی باکر از مکتب داران سنتی و قرانی در اِدمُلّا بودند. مرحوم حاجی آقاجان باکر و مرحوم کربلائی مرادعلی باکر از واقفین مطرح و نامدار جماعت باکر محسوب می شوند. منظومه معصومه باکر اِدمُلّائی و تقی نوروزی [جنگن] که در مازندران آوازه دارد، از وقایع ادبی و واقعی این روستا [اِدمُلّا]و لفور سوادکوه بشمار می رود. مزار جده معظمه؛ سیده میرمریم حسنی[مشهور به مریم تبار باکر و مادر کرازمین]، مزار سیده جده خانم مرعشی، مزار سیده جده خانم حسینی، مزار سیده نورخانم حسن زاده مورد احترام اهالی و زائرین و علاقمندان از راه دور و نزدیک می باشند. مراسم محرم [دهه ی اول و دوم] مراسم دهه آخر صفر همزمان در اِدمُلّا[باکرمحله] و کرازمین با شور و شوق کم نظیری برگزار می شود. موقوفاتی برای عزای حسینی جهت اطعام دهی در طول محرم[دهه اول]و دهه آخر صفر توسط واقفین در نظر گرفته شده است. مراسم خانگی دینی در ایام جشن و عزا میان بانوان و زنان اِدمُلّا بسیار چشم گیر است. ماه رمضان اماکن مذهبی ادملا با حضور روحانی و نمازگزاران فعال است. مردم اِدمُلّا به کشتی لوچو بسیار علاقمند بوده و در منطقه از گذشته تا کنون به پهلوان مدار اشتهار دارند. مزار مرحوم پهلوان الله وردی علیتبار در قبرستان امام زاده یحیی علیه السلام اِدمُلّا واقع شده است. مردم اِدمُلّا مسلمان، انقلابی بوده و در امر معاش بسیار سخت کوش هستند. 📜شهدا جماعت باکر: شهیدان علی باکری، حمید باکری، مهدی باکری، حسن باکری، قربانعلی تقی نیا و جمال گل علیزاده باکر از افتخارات جماعت باکر در جمهوری اسلامی ایران هستند. 📜تبارها و خاندان های اِدمُلّا : الف)تبار باکر ب)سادات ج)خاندان پریجایی د) خاندان تالش ص)خاندان ازبک و)خاندان گاوزن ه) خاندان رودگری بابلی ی) سایر مهاجرین نکته: نام خانوادگی جماعت باکر مقیم اِدمُلّا عمدتا با پسوند اِدمُلّائی می باشد. ۱.باکری ۲.همایونی باکر ۳.داداش پور [باکر] اِدمُلّائی ۴.احمدی باکر ۵.محمودی باکر ۶.رضایی باکر ۷.غلامی باکر ۸.سید حسن زاده ۹.غلامعلی زاده باکر ۱۰.ادبی پریجایی ۱۱.حیدری پریجایی ۱۲.فتحی پریجایی ۱۳.رستمی رودگرمحله ۱۴.بخشی تبار گاوزن ۱۵.رمضانی تالش ۱۶.رمضان زاده تالش ۱۷.حسین پور باکر ۱۸.داداش زاده باکر ۱۹.محمدزاده باکر ۲۰.اصغری باکر ۲۱.صفری باکر ۲۲.حاجی زاده باکر ۲۳.حاجی آقازاده باکر ۲۴.طهماسب نژاد باکر ۲۵.علیتبار پریجایی ۲۶.سید موسوی انیجدان ۲۷.سید کوچک زاده موسوی ۲۸.کامیابی باکر طالقانی ۲۹.کتمیاب نژاد باکر طالقانی۳۰.تیغ خورشید اسبک [ازبکستان] ۳۱.حسین پور اکبر ۳۲.تکتبار پریجایی ۳۳. تقی زاده باکر ۳۳. تقی زاده عمران ۳۴.تقی نیا عمران ۳۵.ابراهیمی عمران ۳۶.گل علی زاده باکر ۳۷.علیجان زاده باکر ۳۸. مهدی قلی زاده باکر ۳۹.خورشیدی اسبک [ازبکستان] ۴۰.نقی دوست اسبک [ازبکستان] ۴۱.شریفی نیک اسبک [ازبکستان] 📚منبع: شجره نامه اشاداد و شناسی باکر در ایران به قلم محسن داداش پور باکر @bakershenasi ﷽ 📡𖣔❅ ⃟ ⃟ 🇮🇷 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ﷽ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از قرارگاه باکر در ایران
📜نامه ی شهید مهدی باکری 🌸آقای باکر🌸 @bakershenasi ﷽ 📡𖣔❅ ⃟ ⃟ 🇮🇷 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
هدایت شده از قرارگاه باکر در ایران
🇮🇷شهید حمید باکری 🌸آقای باکر🌸 @bakershenasihttp://baker1400.blogfa.com 📡𖣔❅ ⃟ ⃟ 🇮🇷 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
۱۲/در جریان آشوب ملا گته آقا بندپئی در اواخر قرن دهم اختلافاتی بین سوادکوه و بندپی شکل گرفت. ✍وی ابتدا با یوسف رئیس لفوری هم پیمان بود ولی یوسف در نهایت با الوند دیو سوادکوهی هم نظر شد و ملا اشرف برادر ملاگته آقا بندپئی را به قتل رساندند. ✍ملاگته آقا بندپئی طی پیامی به ملک سلطان از وی استمداد کرد،که خواجه غریب شاه صالحانی از سوی ملک سلطان به قلعه لورا حمله کرد و یوسف رئیس و سوادکوهی ها گریختند. اما شمس الدین دیو از سوی الوند دیو سوادکوهی به غریب شاه و سپاهیانش حمله کرد و آنان را از بین برد. ملک سلطان وقتی با خبر شد...خواجه فضل الله را از آمل روانه ی بندپی کرد. 📚منبع: میرتیمور مرعشی، تاریخ خاندان مرعشی،ص۳۱۴ ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ۱۳/جنگ میرشاه میر: ⚔۱۰۵۲ ق ((...سهراب ریکا و بسبیاری از اهالی ابوالحسن کلا در این ماجرا از بین رفتند. میرشاه میر به مشهد گنج افروز بازگشت. ....صبح زود به قصد اصفهان از رود متالان[که سرچشمه ی آن از روستای ادملا می باشد.] بندپی گذشت. در راه گروهی از مخالفان سر راه او را گرفتند و جنگی در گرفت. در این نزاع جعفرمحمود بندپئی مردانگی ها نمود. )) 📚منبع: منوچهرستوده 📚منبع: میرتیمور مرعشی، تاریخ خاندان مرعشی،ص۳۹۰_۳۸۷ ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ۱۴/در ماجرای عشق و عاشقی تقی جنگن لفوری و معصومه باکر ادملایی نزاعی میان مردان باکر و مامورین الاشت اتفاق افتاد که منجر به قتل و جراحت تعدادی از آدمها و خسارت به احشام وارد شد. 💞 📎 در پی دخالت آقابزرگ باکر و شاه ظله سلطان باکر[جانی سلطان باکر؛ از حاکمان درون طایفه ای باکر و فرد موثر در منطقه بندپی] پیامی به حاکم وقت آلاشت ارسال شد: ((کاری نَکِن که خاک آلاشت رِه بِه توبرِه دَوِندِم)). 👇 پس از دریافت این پیام توسط حاکم وقت الاشت و با شناختی که از ایل باکر [ تبار باکِرکه اصالتا اَنَند سوادکوه هستند] داشت طی معاهده [پرداخت ضرر و زیان به خاندان باکر و جنگن و اهدا زمین و مرتع در لفور] صلح شد. 📚منبع: شجره نامه اشاداد و شناسی باکر در ایران محسن داداش پور باکر ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
2.11M
📜 📝نوع سند مصالحه نامه 🗓تاریخ نگارش سند ۱۰۲۰ قمری 🌿 و امیردهی 🔎 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ﷽ 📎 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✍چنانچه درخواستی در خصوص قومیت، شجره نامه و شناسی[پیشنهاد،انتقاد و یا سایر موارد] دارید می توانید در همین صفحه بیان نمایید، تا پس از کدگذاری در پژوهش ادملاوند و تصمیم جناب آقای محسن داداش پور باکر، پاسخ مناسب را در زمان مقتضی دریافت نمایید. 💌با تشکر 📍 مرکز پایش و پژوهش‌های قرارگاه فرهنگی اِدمُلّاوَند @edmolavand ﷽ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از قرارگاه باکر در ایران
ن...ی: سلام خوبین ایام مبارک بنده عضو کانال شما هستم برام یک سوال پیش آمد هر جای ایران فامیلی هستند با شما نسبت دارند؟ مثلا از فرماندهان جنگ هم شما بود؟ ظاهرا ترک بود Mohsen Baker: 🔷سلام سالروز امیرالمومنین علی علیه السلام و روز پدر مبارک. ارادت 🔹عموزاده ها شهیدان علی،حمید و مهدی باکر فرزندان عمو فیض الله باکر ساکن مرحمت آباد از تبار باکر میباشند. 📌تمامی باکر در ایران اصالتا ترک و مهاجر از دیار باکر ترکیه به ایران هستند. البته برخی معتقدند که تبار باکر مهاجر از کوههای شاه داغی جمهوری آذربایجان می باشند. 🔷باکرهای مازنی زبان، اجدادشان پس از ورود به مازندران در محل اَنند سوادکوه اقامت و سپس در ادملا، دودانگه و آمل مقیم شدند. 📌باکرهای مقیم باکرمحله گرگان با نام خانوادگی تیموری نیز ترک زبان و از عموزادگان ما هستند. ن...ی: سابقه ورود باکر به ایران یا مازندران مال چه دوره ای هست؟ Mohsen Baker: 📜در گزارشات اشاره شده که مرحوم فرزند نامدارخان باکر در سال ۶۵۱ قمری مقیم انند سوادکوه در تقابل با چپاول گران مغول سر بریده شد. 📌وی به شهرت داشت و دشت وسیع از مزرعه ی شخصی وی بوده که احشام او تا قریه وسعت داشت. 📌او از مریدان استاد ی مازندرانی که وی نیز استاد از رهبران روحانی قیام در سده هشتم هجری بود. ✍النهایه: گزارش دقیق و مستندی در خصوص ورود این تبار به ایران فعلی وجود ندارد. ن...ی: ممنون استفاده کردم Mohsen Baker: 🍃یا علی علیه السلام ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ܐܡܝܕ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ @bakershenasi ﷽ 📡𖣔❅ ⃟ ⃟ 🇮🇷 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📜 Ma D: حاج آقا سلام وقت بخیر. مطالبی که در گروها از دانستنی های قدیم قرار میدین واقعا عالیه. دست مریزاد. از ادبی اطلاعاتی دارین شما؟ البته من از طائفه ادبی و زیر شاخه معصوم تبارم. اگر کمک کنید ممنون میشم.. Mohsen Baker: ☫ ✍سلام. جهت پاسخ به پرسش شما لطفا موارد زیر را پاسخ دهید ۱/نام و نام خانوادگی؟ ۲/شماره تلفن ثابت و همراه؟ (هر دو شماره الزامی است) ۳/محل سکونت؟ ۴/کد پستی منزل یا محل کسب و یا محل کار؟ ۵/تصویر خودتان را بفرستید. 🔴ادامه گفتگو منوط به اِحراز هویت واقعی است. @edmolavand ﷽ Ma D: سلام وقت بخیر. من از طایفه ادبی و زیر شاخه معصوم تبارم. معصوم که معروف بود به معصوم علی ، حدودا زمان ناصرالدین شاه ۲۱ سال به سربازی رفته بود. از اصفهان و یزد زن هم گرفته بود . آیا اطلاعاتی کاملتری میشه پیدا کرد که معصوم علی بیگ و اوزمانها و سرگذشت او و جاهایی که رفته بود پیدا کرد. دکتر در کتابش گفته بود که در زمان ناصرالدین شاه ، از شمال سرباز به یزد بردن. اطلاعات بیشتری نداشت Ma D: تبار .......... ....... Mohsen Baker: سلام جناب Ma D:. . وقت بخیر ۱. شما مهاجر و شاخه ای از از افغانستان هستند. {کریستن سن دانمارکی، و } ۲.ساکنین لَپِر با نام خانوادگی و ادیب تبار از بستگان شما هستند. ۳.جد مشهور شما می باشد. ۴.او که به عنوان در خدمت می کرد، با بانویی به نام ساکن و متولد یزد آشنا شده و ازدواج نمود. ۵.معصومعلی در یزد به استخدام درآمد و و عنوان [سر ارشد نظامی و امور لشکر] را از آن خود کرد. ۶.وی به مدت ۱۵ سال در یزد اقامت داشت و صاحب اولاد و زندگی بود. ۷.معصومعلی با حفظ سمت به منتقل شد و ضمن ازدواج با بانوی اصفهانی به نام به مدت ۱۵ سال در آنجا اقامت داشت. 👇 ۸.بنابر گفته ی جد شما فردی سیاست مدار، منظم، کاردان و دارای سواد عالی و خطی خوش داشت. 📌بر همین اساس شفاهی که در سال ۱۳۷۶ در شهرستان روستای صورت گرفت، مکاتبات در کتاب خطی به تعداد ۶۰ برگ گزارش شده است که شرح حال امورات کاری وی بوده است که در آن به وطنش و اشاره شده بود. 🔎مستندات مکتوبی مشهود نشد. 👇 ۹.دو نفر از خاندان شما تحقیقاتی در یزد داشتند که تا کنون موفق به مواجهه حضوری با آنان نشدیم. ۱۰.معصومعلی بیک پس از ۳۰ سال خدمت شایسته و مفید در قوای نظامی به اتفاق خانواده به بازگشت. ۱۱. فرزند یزدی می باشد. ۱۲. مرحوم دارای پیکر قوی و بینش ممتاز بود. وی خاندان بیگلری می باشد. 👇 📌در تحقیقات میدانی از وی ۵۰ برگی گزارش شده است که حتی دارای نقوش سرزمینی و نام اشخاص حقیقی و حقوقی اصفهان و یزد در آن مکتوب و مصور شدت است. 📌این کتاب مشاهده نشد. ۱۳.نوادگان : ادبی های ویشکون (حاجی صفر)، و سیبرون ادبی نژادهای فریدون کنار و باقرتنگه ، جُنید و کتی... ۱۴. معصومعلی بیک: معصومی، بیگلری، دانسی، معصومی فر، تیردست، دامن گیر، ادبی تبار، ادب نژاد، تیرداد و... ۱۵.برخی از بزرگان این خاندان: علی گدا بیگلری، حاجی صفرعلی ادبی، حاجی یعقوب ادبی، بهرام ادبی، محمدخان، کربلایی حسن، کربلایی بیگلر، مهرعلی بیگلری و... ۱۶. برخی ادعاها حاکی از آن است که ی ((عرب تبار)) نوه های دختری معصومعلی بیک هستند. ۱۷. ییلاق این خاندان: باسره، کلاپی، تته، التمر، شلمجار ۱۸. قشلاق: خلّن، موزی گله، زربوت، اسبو، افرابن، کنس لو، ویشکون، معدن کش، سیبرون، لپر ۱۹. مابقی اطلاعات.... ✍ ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ Ma D: تشکر. منظورم این بود چگونه میشه به اطلاعات مستند دست پیدا کرد. خودم از پدربزرگم که ۱۳۹۴ سال عمر کرده بود تحقیق کردم و خاندان معصوم را دقیق دارم. 📌البته این متن اشتباهتی دارد مثلا بند ۱۶. طایفه عرب نوه های دختری معصوم نیستن بلکه دختر معصوم با یک عرب ازدواج کرد و فقط اونا نوه ی معصوم هستن مجددا تشکر میکنم از زحمات شما Mohsen Baker: عالی. امکان مطالعه و استفاده از تحقیقات ارزشمندتان در پژوهش ادملاوند وجود دارد؟ باید عزم و ارده ی قوی تری فراهم کنید و با تحقیقات میدانی، مواجهه حضوری و با حضور در یزد و اصفهان [البته پس از پیگیری های موثق و متقن از خاندان تان در منطقه] اطلاعات خود را تکمیل کنید. بازم تاکید میکنم که در لابلای عموزاده گانتان مستندات شفاف و منتشر نشده ای هست که از ارائه ی آن به شخص ثالث خودداری میکنند... یا علی علیه السلام 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2287
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🌿قومیت: ■، ■
پژوهش اِدمُلّاوَند
#منظومه #اردوان_گلنار #اردشیر_گلنار 📜شاهنامه: ▪️ لذت‌جویی یک دختر و پسر، حکومت چند صد ساله اشکان
📜در می‌خوانیم: اردشیر بابکان از نوادگان دارا ( سلسله کیانیان) بود. اردوان (آخرین پادشاه اشکانی)، از ابهت و دانش او آگاه شده؛ او را نزد خود فراخواند. 👈اردشیر بابکان، به سوی اردوان رفت و در بارگاه او به خدمت پرداخت. اردوان، کنیزی به نام داشت که بسیار او را دوست می‌داشت. اما گلنار، دلباخته‌ی اردشیر بابکان شد و این دو پنهانی با یکدیگر وارد رابطه شدند. 📌در همین زمان، اردوان از پیشگوها، سرنوشت خود و حکومتش را پرسید. آنان پاسخ دادند که یکی از زیردستان تو از نزد تو خواهد گریخت و به پادشاهی می‌رسد. اردوان از شنیدن این سخن، سخت اندوهگین شد. 🌸گلنار، حکایت پیشگوها را برای اردشیر بازگفت. پس بر آن شدند که از نزد اردوان، بگریزند‌. گلنار جواهراتی از اردوان دزدید و شبانه با اردشیر گریختند. فردای آن روز، اردوان از داستان آگاه شد.[۱] 📌اردشیر به سوی پارس رفت. عده‌ای از بازماندگان شاهان و بزرگانِ شهر استخر از او پشتیبانی کردند و اردشیر با حمایت آنان، تصمیم گرفت که با اردوان بجنگد تا خود به پادشاهی برسد. 👈اردوان هم با سپاهی بزرگ، به سوی اردشیر بابکان روانه شد تا او را بر جای خود بنشاند. جنگی سخن درگرفت که ۴۰ روز به درازا کشید. 👈در این نبرد، سرهای بسیاری از بدن جدا شد و کوهی از تن‌های بی‌جان پدید آمد. 📌در پایان، اردوان به اسارت درآمد و او را با دستانی بسته، نزد اردشیر بردند. اردشیر هم فرمان داد تا با خنجر، اردوان را به دو نیم کنند: به دژخيم فرمود شاه اردشير كه رو دشمن پادشا را بگير به خنجر ميانش به دو نيم كن دل بد سگالان پر از بيم كن‏ بيامد دژآگاه و فرمان گزيد شد آن نامدار از جهان ناپديد [۲] 👈سپس اردشیر فرمان داد تا فرزندان اردوان را به زندان بیاندازند. آنگاه دختر اردوان را تصرف کرد و بر گنجینه‌های نیز چیره شد. آن کنیزک، تبدیل شد به یکی از کنیزان و یا شاید یکی از همسران اردشیر، نه بیشتر. 👈این داستان به ما نشان می‌دهد کسانی که از سر شهوت، راه خود را انتخاب می‌کنند، عاقبتی جز چاه در انتظارشان نیست. یک حکومت ساقط شد، بی‌گناهان بسیاری کشته شدند، تا یک دختر و پسر به هوس خود برسند! 👈بنابراین نامزدهای ریاست جمهوری باید مراقب باشند و درِ ستاد خود را به روی هر کس و به هر شیوه‌ای باز نکنند. مردم نیز بدانند آن نامزدی که با وعده‌ی آزادی (در حوزه روابط نامحرم) در پی رأی می‌گردد، چه بسا مایه دردسر و هلاکت شود. کما اینکه در سال‌های گذشته نیز، چنین تجربه‌ای را کسب کردیم. 📌پی‌نوشت: [۱]. ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، ۱۳۸۹، شماره ثبت کتابخانه ملی: ۸۱۵۲۷۹، ص ۸۵۶-۸۶۱. میترا مهرآبادی، شاهنامه کامل فردوسی به نثر پارسی، تهران: انتشارات روزگار، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۷۵۷-۷۶۵. [۲]. فردوسی، همان، ص ۸۶۴. https://www.adyannet.com/fa/news/45179 http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3090 🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄• 📚ܐܡܝܕ @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🌿تبار دلون
📜 🌿 2⃣ ۹/ولادیمیر فیودورویچ مینورسکی (زادهٔ ۶ فوریهٔ ۱۸۷۷ – درگذشتهٔ ۲۵ مارس ۱۹۶۶) خاورشناس و ایران‌شناس روس  در الکورد فی دائرةالمعارف الاسلامیة، ص ۸۴ می‌نویسد: در طی قرون هفتم و هشتم، قریب به هزار خانوار ملکشاهی به ایران خدمت کرده‌اند و اراضی فراوانی را در قلمرو حاکمیت خود داشته‌اند و توانسته‌اند در برابر حملات و یورش‌های هولاکو، تیمور و قره یوسف از این اراضی دفاع کنند. ایل ملکشاهی بارها در دفاع از مرزهای ایران سپاهیان متجاوز امپراتوری عثمانی را شکست داده‌اند ۱۰/در دانشنامهٔ اتنولوگ [از معتبرترین دانشنامه‌های جهان]، پروفسور اِوا اِپلر از گروه زبان‌شناسی دانشگاه روهمپتون و دانشگاه کمبریج و همچنین گروه زبان‌شناسی دانشگاه پنسیلوانیا گویش را در زیرردهٔ گویش‌های جنوبی کردی در کنار گویش‌هایی نظیر فیلی و کلهری تقسیم‌بندی کرده‌اند. اما بر اساس تقسیم‌بندی دیگر گویش ملکشاهی را از لهجه‌های گویش کردی ایلامی محسوب نموده و البته این رایج مردم ایل ملکشاهی است. 📚منابع: 📕غلامحسین کریمی‌دوستان، کردی ایلامی، سنندج: انتشارات دانشگاه کردستان، ۱۳۸۰ 📓مرتضی اکبری. تاریخ استان ایلام از آغاز تا سقوط قاجاریه. قم: انتشارات فقه،۱۳۸۶. ص ۶۰. 📔ژویس بلو. زبان کردی. ویراستار رودیگر اشمیت. راهنمای زبان‌های ایرانی. ترجمه آرمان بختیاری و دیگران. تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳. 📙علیرضا اسدی. «فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه (پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی) به انضمام تاریخ و زبان استان ایلام قبل از اسلام». خانه کتاب ایلام: انتشارات جوهر حیات، ۱۳۹۰، ص ۱۰۶. 📗غلامحسین کریمی‌دوستان، جایگاه فیلی و کلهری در دسته‌بندی گویش‌های کردی: مجله دانشگاه کردستان، شماره ۴–۳ سال ۱۳۷۹ 📘مرتضی اکبری. تاریخ استان ایلام از آغاز تا سقوط قاجاریه. قم: انتشارات فقه، ١٣٨۶. ص ۱۱/ همانطور که پیشتر گفتم بنا به استناد به دانشنامه جهان اسلام و بر اساس نوشته اولیاء چلبی  ایل ملکشاهی چَمَشْگَزَکْ (چمزی) به جمشید شاه اسطوره‌ای ایران می‌رسد که جمشید گنزک نامیده شده‌اند و سپس به چمشگزک، چمگزی و چمزی تبدیل شده‌اند که البته این ادعا نیز در اثر ربیعی، منیژه. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۲، تهران: بنیاد دایره المعارف اسلامی. صص. ۱۱۵-۱۱۶ بیان شده است. ۱۲/: ذکر نام امیر عالیجاه شه میر ملکشاهی جد بزرگ طوایف گرزدین وند رئیس اتحادیه ایلی ملکشاهی در یک سند خطی قدیمی صراحت دارد. علیرضا اسدی دربارهٔ خاستگاه ایل ملکشاهی چمزی چنین می‌نویسد: طوایف گرزدین وند ایل ملکشاهی چمزی، بخش مهمی از ایل بزرگ ملکشاهی می‌باشند که از کردهای کرمانج از اقوام ماد محسوب می‌شوند. جد بزرگ آنان امیر عالیجاه شه میر و حاج رستم بیگ چمشگزگ از اعقاب و اولاد امیر کُرد ملکشاه (ملکیش) چمشگزک هستند که از امرای ایل ملکشاهی چمشگزک کُرد و در واقع از حاکمان کردستان، در درسیم کردستان ترکیه و ناحیه ملکشاهی در استان  محسوب می‌شدند که به ناحیه پشتکوه استان ایلام مهاجرت کرده‌اند. زمان مهاجرت این خاندان به پشتکوه مشخص نیست، اما به احتمال زیاد هم‌زمان با کوچ بزرگ کردهای کرمانج چمشگزک به شمال شرقی ایران در دوره صفویه برای جلوگیری از تجاوزات ازبکان، امیران کنفدراسیون چمشگزک به نواحی غرب ایران برای جلوگیری از تجاوزات عثمانی‌ها مهاجرت نمودند. وجود و مشترکات نژادی و زبانی و همچنین اسامی و القاب و مهم‌تر از همه عنوان امرای عالیجاه و توشمالان ملکشاهی چمزی در اسناد به جا مانده از آن دوران، این ادعا را به خوبی اثبات می‌نماید. ۱۳/از جمله مستندات مشهور ملکشاهی حکم عالی شاهانه از سوی شاهزاده محمدعلی میرزا دولتشاه و  مبنی بر ریاست👈 ایل ملکشاهی پهلوان موسی خمیس گرزدین وند است. 📜در متن آمده‌است: حکم عالی آنکه نظر به حُسن صداقت و حُسن سلوک و خدمات ارزنده‌ای که از عالیجاه توشمال موسی به ظهور رسیده او را عالیجاه توشمال طوایف چمزی و سایر طوایف خورده کوب (هورده کو یا طوایف با جمعیت کمتر) نموده از این به بعد مقرر آنکه تمامی توشمالان و کدخدایان و ریش سفیدان و رعایای چمزی و همچنین سایر طوایف خورده کوب (هورده کو یا طوایف با جمعیت کمتر) عالیجاه توشمال موسی را بر تمامی توشمالان دیگر برتر دانسته از سخن و صلاح عالی او خصوصاً احکام و تکالیف مالیاتی تجاوز و تخلف ننمایند و احکام و تکالیف وی را بر خود لازم دانسته و ملزم به اجرای آن هستند و تجاوز و تخلف از احکام عالیجاه توشمال موسی همانند تجاوز از احکام شاهزاده و شاه قاجار است. 🗓تاریخ سند ۱۲۲۲ هجری قمری برابر با سال ۱۱۸۵ خورشیدی 🖊 ۱۳۹۲/۰۲/۰۲ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3289 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ
📜ذکر نام امیر عالیجاه شه میر ملکشاهی جد بزرگ طوایف گرزدین وند رئیس اتحادیه ایلی ملکشاهی در یک سند خطی قدیمی ✍علیرضا اسدی دربارهٔ خاستگاه ایل ملکشاهی چمزی چنین می‌نویسد: طوایف گرزدین وند ایل ملکشاهی چمزی، بخش مهمی از ایل بزرگ ملکشاهی می‌باشند که از کردهای کرمانج از اقوام ماد محسوب می‌شوند. جد بزرگ آنان امیر عالیجاه شه میر و حاج رستم بیگ چمشگزگ از اعقاب و اولاد امیر کُرد ملکشاه (ملکیش) چمشگزک هستند که از امرای ایل ملکشاهی چمشگزک کُرد و در واقع از حاکمان کردستان، در درسیم کردستان ترکیه و ناحیه ملکشاهی در استان  محسوب می‌شدند که به ناحیه پشتکوه استان ایلام مهاجرت کرده‌اند. زمان مهاجرت این خاندان به پشتکوه مشخص نیست، اما به احتمال زیاد هم‌زمان با کوچ بزرگ کردهای کرمانج چمشگزک به شمال شرقی ایران در دوره صفویه برای جلوگیری از تجاوزات ازبکان، امیران کنفدراسیون چمشگزک به نواحی غرب ایران برای جلوگیری از تجاوزات عثمانی‌ها مهاجرت نمودند. وجود و مشترکات نژادی و زبانی و همچنین اسامی و القاب و مهم‌تر از همه عنوان امرای عالیجاه و توشمالان ملکشاهی چمزی در اسناد به جا مانده از آن دوران، این ادعا را به خوبی اثبات می‌نماید. http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3289 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📝استاد ایسا کیانی حاجی فرزند علی‌اکبرخان متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۰ در گلیای بندپی بابل 🔺️ سوادِ کودکی را در ییلاق در مکتب‌خانه‌های مرحومان ((مُلا فاطمه‌جان)) و ((آخوندمُلا علی)) با عَمَّ‌جُزء شروع و با ختم قرآن به پایان رساند. 🔺تحصيلات ابتدایی در جامی گلیا و بعد از آن در بابل در دبستان تربیت و دبیرستان شاهپور تا دیپلم را خواند. 📌از آن‌پس به خدمت سربازی رفته با سپری کردن دوره‌ی آموزشی بقیه‌ی دوران خدمت سربازی را به عنوان سپاهیِ عدالت در اداره ثبت اسناد و املاک تربت حیدریه مشغول بود. 📌وی اما بعد از خدمت سربازی و از مهرماه ۱۳۵۳ یک سال را در دبستان نظامی بندپی بعنوان آموزگار گذراند. 📌کیانی حاجی در سال ۱۳۵۴ با امتحان کنکور سراسری در دانشکده‌ی اقتصاد دانشگاه ملی ایران پذیرفته شد. حین تحصیل جذب وزارت امور اقتصاد و دارایی شد و پس از سی سال خدمت بازنشسته شد. 🔺زندگی ایلی و کوچ از بهار به کوهستان شیخ‌موسا و در پاییز از  کوهستان شیخ‌موسا [شیخ موسی] به قشلاق گلیا در مسیر ایشان را شیفته‌ی زیبایی‌های دشت و جنگل و کوه و فرهنگ مردان و زنان [پریجا] کرده است. 🔺ایسا کیانی‌حاجی به زبان مازندرانی و زبان ملی می‌سراید و داستان می‌نویسد. 📌نه شماره از کتاب «شلاب» در زمینه‌ی شناخت فرهنگ مازندران را با همکاری دوستان آقایان یوسف الهی و شهرام قلی‌پور گودرزی به صورت مجموعه و اشعار مازندرانی به چاپ رسانده است. 📌پدرشان هم دست‌به‌قلم بوده که کتاب («حاج شیخ‌موسا» روستای ییلاقی بندپی‌شرقی) در پاییز ۱۳۹۴ به چاپ رسید. همچنین دو تن از خواهران ایشان هم کتاب شعرشان را به چاپ رساندند. 🔺سجرو «منظومه‌ی مازندرانی» دل‌دادگی‌های ایشان بود با ایل و خودشان که در قالب مثنوی و به زبان مازندرانی با گویش منطقه بندپی سروده شد که در سال ۱۳۷۵ به چاپ و نشر رسید. 🔺 مازندرانی را گردآوری کرده است. 👈و نیز بسیاری از روستاها و اماکن بخش‌های بابل را آماده‌ی چاپ دارد. 📌ایشان[این فرزند بندپی] برخی شعرهای شاعران فارسی‌سرا را به زبان مازندرانی ترجمه کرده و سال‌هاست روی واژه نامه‌ی مازندرانی به فارسی کار می‌کند. 🔺چند دفتر شعر نیمایی و سپید آماده‌ی چاپ دارند که عبارتند از: ا- آ، آغازِ آغاز است. ٢- من بهترین بدترینِ جهانم. ٣- دوده‌یْ اَکوان ۴_داستانی به نام «سلوچ اینجاست». 📝گزارش : علی کفایی مهر http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3328 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📝 سنگسریها در قدیم: بعضی از القاب های تا قبل از صدور سجل معمولا و به طور ناخواسته و به بهانه واهی، توسط مردم یا احدی ازمردم به بزرگ چند خانوار(فامیل) داده می شد. بعضی ازالقاب خوب برای طایفه ای رضایت بخش و برای طایفه دیگر که لقب نه خوب و نه بد اطلاق می شد، بی تفاوت بودند. متاسفانه ترکش یک آدم بذله گو یا دشمن با لقب ناهنجار به گروه دیگر اصابت می کرد، باعث ناراحتی آن طایفه یا به جدال فیزیکی می انجامیده ؛ ولی پاک کردن صورت مسئله کار آسانی نبوده است. 👈یکی از سنگسری زبان، به نام مرحوم محمدابراهیم خشنود که پدر شهید نیز بودند در نظر داشتند، القاب سنگسریها ماندگار شود، همه را به نظم درآورده بودند و در نظم متذکر شده هر یک از القاب، مربوط میشود به خویشاوندان من یا خویشان شما و یا همسایه و رفیق و از قوم ماست، که به آنان نسبت ناروا یا خوبی داده اند ،نباید ناراحت شویم، بلکه با این ترانه ای که سروده ام بگوئیم ، بخوانیم و بخندیم و شاد باشیم. (معمولاً در عروسی ها خوانده می شد) نگارنده سعی بر ذکر چند مثال از القاب را دارد که در قدیم باعث شناسایی طایفه یا فردی از طایفه می گردیده و هنوز هم کماکان از القاب ، بعضی طایفه ها فراموش نشده و از آنان نام می برند ، می پردازد . 📌نگارنده از طایفه ی فراموش شده در القاب است. و به منظور اینکه سوء تعبیر نشود از خود شروع کرده است و یادآور می شود که از طایفه است. ملااکبر، همانطور که از نام او پیداست ، ملا و میرزای زمان و دارای شهرتی از نظر شغلی بوده که نسل وی را ملا اکبری نام گذاشتند. البته از سه نسل قبل از ملااکبری نامی برده نشده است. شاید به دلیل صدور شناسنامه در سال ۱۳۰۴ ه.ش و انتخاب نام خانوادگی این تبار همچون مصباحیان، صفائیان، صفائی، استعلامی، مزیتی در فراموش شدن لقب این طایفه گردیده باشد. 📌می گویند یکی از طایفه بزرگ به گنج علاقه زیادی داشته. بهمین دلیل نام گنجی را بر او و خویش و فامیل او نهادند. (طایفه گنجی خانواده های زیادی را شامل می شود) در عهد قدیم بیشتر از ظروف چوبی و به زبان لاک استفاده می کردند ولی بزرگِ خاندانی ، ظرف مسی نقش دار را به کار می بردند که به زبان سنگسری باده نامیده می شد . از این رو این را باده لقب دادند. که هنوز آوازه طایفه باده بر سر زبانهاست. 📌گروه زیادی از سنگسریها که چند طایفه غیر فامیل هستند، در سنگسر اسکان داشته و دارند. از آنجائ یکه در منطقه جاش لوبار در نزدیکی چاشم یکی از دهستانهای شهرستان دارای مراتع ییلاقی و زراعتی هستند و امرار معاش می نمایند، آنان را از طایفه های جاش لوباری لقب داده اند. اگر به القاب جورواجور ادامه داده شود، ممکن است باعث کدورت برخی از همشهریان گردد ولی از طایفه ای که دارای صفات حسنه و با لنسبه پیشرفته ای هستند و نسبتی نیز با نگارنده دارند، اجازه داده اند که این مطلب نگاشته شود. این طایفه اگر در حین صحبت کردن، کسی بدون منظور، خئته یعنی بد را در جملات خود بیاورند، برای مزاح و خندیدن، هشدار می دهند!. آی فلانی چرا حواست را جمع نمی کنید!. یا ، به القاب ما چکار دارید!. و …. 📌در پایان این قسمت، به القابی چون طایفه های اصغر حسینی، ملا عباسی، چالژ، چارودار، چایی، چکو، چرپن، چَر، چراغی، جافری، جندقی، پلنگی، پوشتنا، دشمّدی، سور، سوستنی، شوپری، غنچه، کلک، کم پته خوار، کلنگ، کلو، کمو، مومن، آروون، استارمضانی، نادعل تبار، وش ، امام زینعلی آدم [طوریان، توریان] اشاره می شود. 🖊گردآورنده: http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3339 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
📜 💠قهرمانان ملی در زمان 🖊نویسنده محمدجواد ترشیزی | ۷ مهر ۱۴۰۳ | ۲۲:۰۰ ✍حکومت اشکانیان، دوره‌ای مملو از حماسه‌ها و مقاومت‌های شکوهمند در برابر قدرت‌های خارجی بود. در این دوران، ایران در اوج شکوه خود توانست در برابر بزرگ‌ترین تهدیدهای عصر، از جمله امپراتوری روم، مقاومت کند. این مقاومت را مدیون شاهان، سرداران و فرماندهانی بود که با شجاعت، تدبیر و عشق به میهن، از استقلال و تمامیت ارضی این سرزمین دفاع کردند. در میان آن‌ها، نام‌هایی چون ،  و  همچون ستارگانی درخشان در تاریخ نظامی ایران به عنوان قهرمانان ملی به چشم می‌خورد. در این مقاله به داستان زندگی و نبردهای آنان، به ویژه نبردهای برجسته‌ای که از آن‌ها به یاد مانده، می‌پردازیم. 👑: رهایی‌بخش ایران از سلوکیان ✍سده‌های سوم و چهارم پیش از میلاد، دوران سختی برای ایران بود. پس از حمله اسکندر مقدونی و سقوط امپراتوری هخامنشی، ایران به بخشی از امپراتوری عظیم و دست‌نشانده سلوکیان تبدیل شده بود. سلوکیان که وارثان اسکندر بودند، با سیاست‌های استبدادی خود، فرهنگ و هویت ایرانیان را به چالش کشیده بودند. اما در دل این سرزمین، مردمانی هنوز به آرمان‌های استقلال و مقاومت پایبند بودند. این مردمان که در منطقه خراسان، پارتیان، سکونت داشتند، همیشه به خاطر سواره‌نظام چابک و شجاعشان معروف بودند. 📌، یکی از سرداران و رهبران قبایل پارتی بود که این وضعیت را دیگر تحمل‌ناپذیر می‌دانست. او از اشراف و خاندان‌های محلی پارتی برخاسته بود و همواره در دلش آرزوی استقلال و آزادی ایران را پرورش می‌داد. در سال ۲۴۷ پیش از میلاد، اشک با قیامی بزرگ علیه حکومت سلوکیان به‌پا خاست. در آن دوران، سلوکیان که درگیر جنگ‌ها و منازعات داخلی و خارجی بودند، کمتر به نواحی شرقی ایران توجه داشتند. این وضعیت فرصتی طلایی به اشک داد تا نیروی خود را بسیج کند. 📌با قیام اشک و متحدانش، بخش‌های شرقی ایران به سرعت از زیر یوغ سلوکیان خارج شد. او توانست سرزمین‌های پارت، هیرکانی و مناطق اطراف آن را به کنترل خود درآورد. با این اقدام، اشک اول اولین گام را برای احیای یک امپراتوری ایرانی مستقل برداشت. این قیام نه تنها یک مبارزه نظامی بود، بلکه سرآغازی برای احیای هویت و فرهنگ ایرانی نیز به‌شمار می‌رفت. 📌ارشک و پیروزی در نبردهای حماسی و بنیان‌گذاری شاهنشاهی 👈یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اشک، تاکتیک‌های نظامی هوشمندانه او بود. او به خوبی می‌دانست که ارتش‌های سنگین سلوکیان در نبردهای مستقیم به‌ سختی شکست خواهند خورد. بنابراین، از تاکتیک‌های چریکی و نبردهای کوچک اما موثر استفاده کرد. سواره‌نظام پارتی که در سرعت و قدرت تاکتیک‌هایش مشهور بود، به نیرویی مخوف برای سلوکیان تبدیل شد. این سواره‌نظام چابک، با ضربات سریع و ویرانگر به ارتش‌های سنگین سلوکی هجوم می‌بردند و پیش از آنکه دشمن بتواند واکنشی نشان دهد، ناپدید می‌شدند. 📌پس از چندین نبرد حماسی، اشک موفق شد سلوکیان را به‌طور کامل از خراسان و نواحی اطراف بیرون براند. او سپس هکاتم‌پلیس را به عنوان پایتخت نخستین شاهنشاهی اشکانی برگزید و با تاج‌گذاری خود، اعلام استقلال کرد. اشک اول به عنوان نخستین شاه اشکانی، نه تنها آغازگر یک امپراتوری جدید بود، بلکه نمادی از بازگشت قدرت ایرانیان پس از سال‌ها تحت سلطه بیگانگان شد. این تاج‌گذاری، نقطه عطفی در ایران محسوب می‌شود؛ زیرا اشک با این اقدام، به‌طور رسمی امپراتوری پارتیان را که بعدها به عنوان امپراتوری اشکانیان شناخته شد، پایه‌گذاری کرد. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3438 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🔹روی عناوین به رنگ آبی کلیک کنید 🌿قومیت: ■، ■
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🔹روی عناوین به رنگ آبی کلیک کنید 🌿قومیت: ■، ■
3⃣ 🔎جهت دسترسی به مطالب دلخواه تان در این فهرست جستجو کنید: 👇👇 🌿قومیت: ■، ■
22.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢لرها در افغانستان چگونه ساکن شدند. سردار صیدمراد دورکی شهماروند وقتی نیروی های بختیاری به نبرد قندهار برد ازکل سران بختیاری بودند. @shafafvazolal 🔎معرفی طایفه شهماروند ✍طایفه شهماروند با طایفه سرداراسعد بختیاری از یک نژاد مشترک هستند. جد طایفه شهماروند شخصی به نام مرتضی و ملقب به شه است که چون در زمان کوچ ایل اژدهایی را در تنگ بابااحمد از پای درآورده است این طایفه را بدین نام می خوانند. 💞مرتضی بی بی دختر مراد بازیت (زیرشاخه ای از شهماروند و اصلا اسیوند)را به همسری برمی گزیند که از ایشان چهار پسر متولد می شود که خود و فرزندانشان تا به اکنون برای بختیاری افتخارآفرین بوده اند. 🌿آکلبی، آصابر، آهادی و آمختار چهار فرزند آمرتضی شه هستند. 📌آکلبی از سرداران نادرشاه در فتح قندهار است که پاداشی به سبب شجاعت خود از دریافت می کند که ایشان با برادران بدان وسیله سکونتگاه فعلی طایفه شهماروند یعنی آلیکوه را از ساکنان آن زمان آن قریه خریداری می کنند. 📜اسناد و بنچاق های به دست آمده مبین این موضوع است که آلیکوه در زمان شاه سلطان حسین در سال ۱۱۱۳ هحری قمری توسط خواجه عباس ولد خواجه طهماس و ملابکمیر ولد حاجی تاجمیر از ترکان قشقایی دره شوری خریداری شده است. 📌و در سال ۱۱۵۹ هجری قمری این ملک توسط آکلبی و آصابر و آهادی ولدان آمرتضی دورکی حسین وند به قیمت ۴۵۸ تومان آن زمان خریداری شده است (آمختار در جوانی فوت کرده اند و از ایشان یک پسر به نام آصیدالی بجای مانده است) 💥 @edmolavand 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
پژوهش اِدمُلّاوَند
#ایل #تبار #طایفه #خاندان #بوم #ایل_لُر #لر #شهماروند #بختیاری #ایران #افغانستان 🟢لرها در افغانستان
🟢لرها در افغانستان چگونه ساکن شدند. سردار صیدمراد دورکی شهماروند وقتی نیروی های بختیاری به نبرد قندهار برد ازکل سران بختیاری بودند. 💠خليل خان  بختياری آسترکی دورکی 🔲فرهنگی، تاريخی،اجتماعی (نخستین وبگاه تخصصی در باره طایفه آسترکی دورکی) ❤️سرداران بختیاری در فتح قندهار  🖊نگارش: علی (بهرام) بهرامسری بختیاری 📜سرداران بختیاری در آزادسازی قندهار از دست شورشیان ✅سردارعلی صالح خان بختیاری آسترکی دورکی  ✅ سردار ابوالفتح خان بختیاری آسترکی دورکی  ✅سردار محمدحسین بختیاری آسترکی دورکی  ✅سردار قاسم خان بختیاری آسترکی دورکی  ✅سردار علی صالح بیگ (خان) زراسوند دورکی ✅سردار ملا آدینه مستوفی بختیاری  بهداروند ✅سردار   ✅سردار آ کلبی اسیوند دورکی  ✍در روزگار شاه سلطان حسین صفوی، محمدحسین خان بختیاری آسترکی دورکی (ف یوسف خان ف امیر خلیل خان ف امیرجهانگیرخان ف امیر تاجمیرخان ف امیر بابک شاه ف امیربختیار شاه ف امیر بهرام شاه آسترکی دورکی) حاکم بختیاری بود (عالم آرای نادری، جهانگشای نادری) تا اینکه نادر افشار در سال ۱۱۴۵ هجری قمری. شاه تهماسب دوم صفوی را برکنار نمود و وارد اصفهان گردید و در سال ۱۱۴۵ هجری قمری احمدخان بختیاری آسترکی دورکی (ف قاسم خان ف شاه منصور خان ف ابراهیم خان ف امیر شاه حسین خان ف امیر علی ف امیر شاه محمود ف امیر شهرام آسترکی ) که از ملتزمین رکاب بود و فرماندهی نیروی بختیاری در تصرف هرات را داشت و خدمات زیادی انجام داده بود را به فرمانروایی بختیاری گماشت و او را راهی خلیل آباد (مرکز حکومت بختیاری در سردسیر در جنوب الیگودرز) نمود و محمدحسین بختیاری آسترکی حاکم پیشین را برکنار کرد. با ورود احمدخان بختیاری آسترکی به خلیل آباد میان هواداران حاکم برکنار شده و حاکم نو درگیری رخ داد که به مرگ احمد خان انجامید. کشندگان احمد خان به سوی گرمسیر متواری گشته و در قلعه بنه وار (دژ ملکان کنونی) که بر فراز کوهی است مستقر شدند. نادر پس از آگاهی از مرگ احمدخان بختیاری آسترکی به امرای لرستان فیلی و هویزه دستور داد که به سوی منطقه بنه وار (لالی کنونی) آمده و خود با سپاه در سال ۱۱۴۵ هجری قمری. از راه کوهرنگ به سوی لالی حرکت نمود. نادر با ورود به بنه وار آنها را محاصره و پس از ۲۱ روز آنها را وادار به تسلیم نمود و کشندگان اصلی احمدخان را کشتار نمود و ۳۰۰۰ خانوار از هفت لنگ بختیاری را به خراسان کوچ داد و حکومت آنجا را به ابوالفتح خان بختیاری پسر دیگر قاسم خان داد . 📚برخی منابع به نقش علی صالح خان  برادر  محمدحسین خان در کشتن احمد خان اشاره کرده اند و وی مدتی در زندان بود . دستور داد از خوانین ابوالفتح خان و منصور خان و محمدحسین خان و جلال خان خانه های خود را به دارالسلطنه اصفهان برده و در آنجا ساکن شوند. 📌در سال ۱۱۴۸ هجری قمری . نادرشاه پس از سرکوبی علی مرادی (علی مراد خان میوند چهارلنگ) ، دو هزار خانوار بختیاری را به رهبری ابوالفتح خان بختیاری آسترکی دورکی و پدرش قاسم خان و علی صالح خان بختیاری آسترکی دورکی  به نواحی مرزی جام در خراسان کوچ داد و رهبری آنجا را به ابوالفتح خان بختیاری آسترکی واگذار نمود. طبق اسناد و روایات در آن هنگام به طور کلی به خراسان کوچ داده شدند گرچه پس از مرگ نادرشاه بیشترین آنها بازگشتند اما شماری از آنها در آنجا ماندگار شدند و در دهه اخیر نگارنده با آنها ارتباط برقرار کرده ام. نادر شاه پس از مدتی ابوالفتح خان بختیاری آسترکی را به بیگلربیکی مرو شاهجان (اکنون جزو ترکمنستان است) گماشت و علی صالح خان بختیاری آسترکی (فرزند یوسف خان ف خلیل خان بختیاری آسترکی ف امیر جهانگیرخان ف امیر تاجمیرخان ف امیر بابک شاه ف امیربختیار شاه ف امیر بهرام شاه_آسترکی) را به ریاست بختیاری های ساکن جام و باخزر گماشت و در فرمانی در سال ۱۱۵۸ هجری قمری . این جابه جایی ثبت شده است. 📝نگارش: 🖊 ۱۳۹۷/۱۰/۲۱ پارسوماش ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇
پژوهش اِدمُلّاوَند
#ایل #تبار #طایفه #خاندان #بوم #ایل_لُر #لر #شهماروند #بختیاری #ایران #افغانستان 🟢لرها در افغانستان
✍از سوی دیگر نادرشاه در سرزمین اصلی بختیاری نیز علی صالح بیگ زراسوند دورکی فرزند عبدالخلیل را وکالت داد و او را منصوب کرد. در سال ۱۱۵۰ هجری قمری دو نیروی بختیاری برای شرکت در جنگ قندهار آماده شدند . یکی به فرماندهی ابوالفتح خان بختیاری آسترکی و پدرش قاسم خان و محمدحسین خان بختیاری آسترکی و علی صالح خان بختیاری آسترکی که در خراسان بودند و دیگری از سرزمین بختیاری به رهبری علی صالح بیگ زراسوند و آ صیدمراد  اسیوند دورکی و آ کلبی  اسیوند دورکی به سپاه نادر پیوستند . دو نیروی بختیاری پس از ادغام بر بنیاد منابع نزدیک به ۴۰۰۰ تن برآورد شده اند که در فتح قندهار حضور داشتند. 📌محاصره قندهار به درازا کشید و نادرشاه ناگزیر شد در نزدیکی آن شهری به نام نادر آباد بسازد. بختیاری ها متوجه شدند که اگر سالیان دراز بگذرد و نادرشاه چند شهر دیگر هم بنا کند، قلعه قندهار با حمله های معمولی گشوده نخواهد شد. آنها تصمیم گرفتند تا در روز آدینه که مردم قندهار برای شرکت در نماز جمعه رفته بودند ، هنگام ظهر برق آسا و جان بر کف به قلعه یورش بردند و قلعه را گرفتند. صدای شلیک تیر و هلهله سواران بختیاری ،نادرشاه را از خواب بیدار کرد و متوجه شد که بختیاری ها پس از هفده ماه قندهار را گشوده اند. 📌 از این دلاوری ها و رشادت های بختیاری ها دلتنگ شد و می خواست سواران بختیاری را نابود کند اما میرزا مهدی خان استرآبادی منشی نادر که از خشم وی آگاه شده بود با ساختن این دو بیت شعر دلتنگی شاه را از میان برد . تو مپندار بختیاری کرد حق مدد کرد و بخت، یاری کرد شاه ایران و نادر دوران خاک بر فرق قندهاری کرد  📌یکی دیگر از افراد بختیاری که در منابع نام برده شده که در قندهار حضور داشته است. ملا آدینه مستوفی بختیاری است که با وجود کهن سالی از نادر درخواست می کند که در گشایش قلعه قندهار شرکت جوید.  📌 گرچه نادر شاه ابتدا او را به خاطر کهن سالی باز می دارد اما با پافشاری ملا به او پروانه شرکت در نبرد داده می شود و او یکی از برج های معروف قلعه قندهار بنام برج دده را تسخیر می کند. البته این روایت دوم با روایت یکم که بختیاری ها بدون آگاهی نادرشاه قلعه را گشودند تناقض دارد. 🔎بنابر پژوهش های میدانی  ملا آدینه مستوفی بختیاری از باب بهداروند تیره شمس الدین وند می باشد. 🌸دیدبان دیربین وند اردی اویده دورکی به قندهار پرچم زیده دادار و خرد یارتان 📝نگارش: 🖊 ۱۳۹۷/۱۰/۲۱ پارسوماش 📚منابع: ۱/جهانگشای نادری, میرزا مهدی خان استرآبادی  ۲/عالم آرای نادری, مروی  ۳/بنه وار من ایل من، علی بهرامسری بختیاری دورکی  ۴/تاریخ تحولات سیاسی بختیاری (صفویه تا قاجار به)، علی بهرامسری بختیاری،آماده چاپ. + نوشته شده در جمعه بیست و یکم دی ۱۳۹۷ ساعت 15:0 توسط علی بهرامسری بختیاری سرداران بختیاری در فتح قندهار http://alibahramsariastereki.blogfa.com/post/252 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─