💎پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد...
او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست...
پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد...
آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را سرزنش میکردند پدر بزرگ فقط اشک میریخت و هیچ نمیگفت...
یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی میکرد. پدر روبه او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!
•••یادمان بماند که:
"زمین گرد است..."•••
#داستانک_ها
#بهمددالهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#درخانه_بمانیم
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕 @eeshg1
#ایستگاه_تفڪر🤔
ميخواهي بفہمـي
چقـدر بزرگ هستي❗️
ميخواهي بداني
چقدر وسعـتِ روح، دارے❗️
❌ببیــڹ
👌چقدر از بخشیدڹ سرمست ميشوے؟
💕💕💕 @eeshg1
🔴 یک نکته برای پیشگیری از کرونا
✍ اگر چپ دست هستید، از دست راست و اگر راست دست هستید، از دست چپ برای باز کردن در خانه، حمام، توالت و یا درب تاکسی و میله اتوبوس استفاده کنید. چون شما این دست مخالف را معمولا به صورتتان نمیزنید. در کره جنوبی این کار را کردند و خیلی موفق بود
@eeshg1
📌دچار نفخ معده هستید ؟
✍ آب لیموی طبیعی را نیم ساعت قبل صبحانه در آب ولرم حل کنید و میل کنید به سرعت نفخ شما برطرف میشه
@eeshg1
امام صادق علیهالسلام می فرمایند:
♦️ الْمُؤْمِنُ بَيْنَ مَخَافَتَيْنِ ذَنْبٍ قَدْ مَضَى لَا يَدْرِي مَا صَنَعَ اللَّهُ فِيهِ وَ عُمُرٍ قَدْ بَقِيَ لَا يَدْرِي مَا يَكْتَسِبُ فِيهِ مِنَ الْمَهَالِكِ.
♦️مومن بین دو ترس و نگرانی واقع شده است:
1- گناهی که در گذشته انجام داده و نمی داند خداوند در مورد آن با او چه می کند؟
2- عمری که باقی مانده و نمی داند چه خطری در مسیر اوست و نمي داند چه گناهانى كه مايه هلاك او است مرتكب مىشود.
📚كافي؛ ج2؛ ص71.تحف العقول ص377
#مسلم_ابن_عقیل
از حال و روز کوفه پریشان شدم حسین
گفتم بیا به کوفه پشیمان شدم حسین
شهادت غریبانه سفیر الحسین علیه السلام حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام تسلیت باد
⚫️آجرک الله یا صاحب الزمان⚫️
💎 #روزعرفه
روزدعوت عاشقانه به سوی خداست
💎روزعرفه
روزنیایش وروزبارش چشم های
خاکیان ازشما
التماس دعا✋
@eeshg1
پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔
🌿🌼اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏
🙏 التماس دعا 🙏
🍃باز هم پنج شنبه
و غم دوری عزیزانمون
امروز با خواندن آیه ای از قرآن کریم 📕
روحشان را شاد کنیم🙏
@eeshg1
📖 #مردم_بی_وفا
@eeshg1
علامه مجلسی در جلاء العیون نقل می کند: هنگامی که حضرت مسلم ابن عقیل صدای پای اسبان را شنید، دانست که به طلب او آمده اند. فرمود: اِنّا لله وَانّا اِلَیْه راجِعُونَ و شمشیر خود را برداشت، از خانه بیرون آمد، چون نظرش به آن ها افتاد شمشیر خود را کشید و به آنها حمله کرد و جمعی از آنان را بر خاک هلاکت افکند و به هر طرف که رو می آورد از پیش او می گریختند، حضرت چند نفر از آنها را به عذاب الهی واصل گردانید، تا آنکه یکی از دشمنان ضربه ای بر صورت او زد و لب بالای مسلم خونین شد، اما آن شیر خدا به هر سو که رو می آورد؛ کسی در برابر او نمی ایستاد. چون از جنگ او عاجز شدند بر بام ها برآمدند و سنگ و چوب بر او می زدند و آتش بر نی می زدند و بر سر ایشان می ریختند، چون آن سید مظلوم آن حالت را مشاهده کرد و از زنده ماندن خود نا امید شد، بر آن کافران حمله کرد و جمعی را از پا درآورد. در این هنگام ابن اشعث دید که به آسانی دست بر او نمی توان یافت. گفت: ای مسلم! چرا خود را به کشتن می دهی! ما تو را امان می دهیم و به نزد ابن زیاد می بریم و او اراده قتل تو ندارد، مسلم گفت قول شما کوفیان را اعتماد نشاید و از منافقان بی دین وفا نمی آید.
@eeshg1