🕊💌منتظران شهید🌷🌷🌷🌷🌷👇👇👇 شھیدمحمدرضاشفیعی
🌹🌹🌹شهیدمحمدرضا شفیعی در سال ۱۳۴۶ در محله پامنار قم🌹 و در خانهای ساده و پر از صفا و صمیمیت دیده به جهان گشود🌹
در سن 14 سالگی میل و رغبت زیادی داشت که به جبهه برود اما چون سنش کم بود موافقت نکردند . اصرارهایش برای ثبت نام فایدهای نداشت پس با دستکاری شناسنامهاش سن خود را یک سال بالا برد و🌷 هزار صلوات هم نذر امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌷 کرد و بالاخره بعد از ثبت نام عازم جبهه شد🌷مادر محمد رضا میگوید: «پسرم خیلی با خدا بود ، زمانی که از جبهه به خانه میآمد شبها ساعتها با خدا مناجات میکرد🌷زیارت عاشورا میخواند و اشک میریخت🌷 شاید دلیل سالم ماندن جسد او این باشد که اشکهایش برای امام حسین(علیه السلام) را به تن خود میمالید.»🌷
به گواهی همرزمان محمدرضا او غسل جمعه، زیارت عاشورا و نماز شبش ترک نمیشد و همیشه با وضو بود .
سال 1365 عملیات کربلای چهار ترکشی به شکم محمدرضا اصابت کرده و مجروح میشود همرزمانش سعی میکنند او را به عقب برگردانند اما موفق نمیشوند و او اسیر میشود و در نهایت به شهادت می رسد .
قبرها را یکی یکی میشکافند؛ قرار بود پیکر پاک شهدا بعد از سالها به وطن بازگردد و در خاک ایران اسلامی آرام بگیرند . قبر شماره 128 ردیف 18 باز شد. اما با تکههای استخوان روبهرو نمیشوند ، این شهید گویی همین امروز به شهادت رسیده است .
بعد از استعلام نام این شهید را در لیست میبینند«محمدرضا شفیعی واحد تخریب لشکر علی بن ابیطالب (علیه السلام) اعزامی از قم».
وقتی صدام این خبر را میشنود دستور میدهد چند روزی زیر آفتاب بماند و برای تجزیه زودتر روی آن آهک بریزند؛ این کار انجام شد اما تاثیری نداشت و جسد همچنان سالم ماند.
حالا پیکر پاک او در گلزار شهدای قم آرام گرفته، روی سنگ قبرش نوشته شده است: «شهید راه اسلام، پاسدار شهید محمدرضا شفیعی فرزند حسین که در سن 19 سالگی در تاریخ ۱۳۶۵/۴/۱۰ در خاک عراق در حین اسارت به درجه رفیع شهادت نایل و پس از 16 سال مفقودیت در تاریخ ۱۳۸۱/۵/۱۴پیکر پاکش به خاک سپرده شد. قطعه 7 ردیف 14 شماره ۱ 🕊صلوات🌷اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌷🌷🌷🌷
https://eitaa.com/eeshg1
🔻امام سجاد عليه السلام فرمود:
مَن ثبتَ علي ولايَتنا في غيبةِ غائِبنا أعطاهُ اللهُ أجرَ ألفِ شَهيدٍ مِن شُهداءِ بَدرٍ و أحدٍ؛(بحار الانوار، ج 52، ص 125)
هر كس كه در زمان غيبت غائب ما بر ولايت ما ثابت قدم بماند، خداوند اجر هزار شهيد از شهداي بدر و احد را به او عطا میکند.
ارزش شهداي بدر را- كه اسلام بنا بر حمايت آنان قوت يافت - نمیتوان بيان كرد؛ اما بنا بر اين حديث شريف، منتظران حضرت حجت عليه السلام كه در زمان غيبت و طولاني شدن آن، بر ولايت اهلبیت عليهم السلام پايدار ميمانند، ثواب يك هزار نفر از شهيدان غزوههاي بدر و احد را احراز خواهند كرد و اين، نشان دهندة ارزش منتظران در مكتب الهي تشيّع است.
767/م/97
🕋https://eitaa.com/eeshg1
وقتی کاری انجام نمی شه ، شاید خیری توش هست ، صبر کن
وقتی مشکل پیش بیاد ، شایدحکمتی داره
وقتی تو زندگیت ، زمین بخوری حتما ًدرسی است که باید یاد بگیری
وقتی بهت بدی می کنند ، شاید وقتشه که تو خوب بودن رو یادشون بدی
وقتی همه ی درها به روت بسته می شه ، شاید با صبر و بردباری در دیگری به روت باز بشه و خدا بخواد پاداش بزرگی بهت بده
وقتی سختی پشت سختی میاد ، حتماً وقتشه روحت متعالی بشه
وقتی دلت تنگ می شه ، حتماً وقتشه با خداي خودت تنها باشی...
🕊🌱🕊🌱❤️🌱🕊🌱🕊
غروب جمعه شد
و خبر ز یار نشد.
دعای منتظرین
هم اثرگذار نشد.
مولای خوب و عزیزم
چشم به راهت می مانم
تاهمیشه باعشق میخوانم
🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻
#خانواده
✔️ معمولاً ازدواج به خاطر قیافه و موقعیت افراد شکل میگیرد و طلاق به خاطر اخلاق!
👈 وقت آن رسیده است که کمی در معیارهایمان تجدید نظر کنیم!
https://eitaa.com/eeshg1
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🌸
#مرد_عرب_نگران_نزد_پیامبر_آمد
حدود دو سال است که خدا فرزند پسری به من داده است، من و همسرم هر دو سفید پوستیم ولی بچه ی ما سیاه به دنیا آمده است
تا اینکه کسی در دلم نگرانی ای ایجاد کرد و گفت: همسرت به تو خیانت کرده است و این پسر، پسر تو نیست چرا که همرنگ تو به دنیا نیامده است، اکنون این فکر تمام وجودم راه فرا گرفته است که نکند همسرم به من خیانت کرده باشد و این پسر، فرزند من نباشد
پیامبر فرمودند:
به بیرون از مدینه برو جوانی مشغول به کار است و در حال ساختن خانه ای می باشد، او را پیدا کن و فرزندت را کنار او رها کرده و نظاره گر باش
اگر فرزندت به نزد او رفت بدان حلال زاده است اما اگر پسرت از آن جوان دوری کرد نطفه اش از تو نیست
🍃مرد چنین کرد
بیرون از مدینه رفت و جوان را دید
فرزندش را کنار او رها کرد و خود عقب رفت، کودک کمی به مرد که در حال کار کردن بود نگاه کرد، کمی اطراف او راه رفت و اطرافش را نگاه کرد
مرد عرب ایستاده بود و از دور تماشا می کرد که کودک چه می کند، در دلش غوغایی بود، دید پسرکش گوشه ی پیراهن جوان را گرفت و تکان داد و دستهایش را باز کرد تا جوان او را بغل کند
دید که جوان دست از کار شست و کودک را بغل کرد، از دور لبخند کودک و آن مرد جوان را دید دلش آرام گرفت
به نزد جوان آمده و سلام کرد و کودک را خواست که از آغوش جوان بگیرد، کودک خودش را به آغوش مرد جوان چسبانیده بود
بالاخره پدر، پسرش را گرفته و از مرد جوان عذر خواست و خداحافظی کرد
به مدینه و مسجد پیامبر آمد و ماجرا تعریف کرد
رسول گرامی اسلام به او فرمودند: شک نکن که این پسر فرزند توست و ممکن است در اعقاب تو فردی سیاه بوده باشد که این فرزند به او تمایل پیدا کرده و نطفه به شکل او منعقد شده است
مرد عرب از رسول گرامی اسلام پرسید : می شود آن جوان را به من معرفی کنید
حضرت فرمودند: او برادر و عموزاده ی من علی بن ابیطالب است
🔹سپس رو به عرب فرمودند :
#دروغ_می_گوید_آنکس_که_می_گوید_حلال_زاده_است_اما_با_علی_دشمنی_دارد.
📗امالی صدوق، ص ۲۰۹
📗بحار الانوار، ج ۲۷، ص
https://eitaa.com/eeshg1
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸