🕌یا علے ابڹ موسـے الرضـا 🕌
🌷مال و منال و قیمٺ و شوڪٺ نخواستیم
🌷از محضر تـو غیر محبٺ نخواستیم
🌷باب الجواد و پنجره فولاد شاهدند
🌷ما از ڪسی بہ غیر تو حاجٺ نخواستیم
@eeshg1
#امام_رضا_علیه_السلام
باید غبار صحن تو را توتیا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند
«هر گز نمیرد آنکه دلش» جَلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرب و بلا مبتلا کنند
دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاهِ گوشه چشمت دوا کنند
از آن حریم قدسیات آقای مهربان!
«آیا شود که گوشهٔ چشمی به ما کنند»
#سید_حسن_رستگار
پیشاپیش میلاد امام رئوف مبارک 💐
@eeshg1
💕💚💕
از نژاد چشمه باش
بگذار آدم ها تا میتوانند
ســنگ باشند...
مـهـم این است
که تو جاری باشی
و از آنها بگذری
خوشبخت کسی هست که
شکوه رفتارش
آفرینندهی لبخند برلبهای
دیگران باشد...
💕💙💕
فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت و گفت هندوانهای برای رضای خدا به من بده فقیرم و چیزی ندارم.
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها
گشتی زد و هندوانهٔ خراب و بدرد
نخوری را به فقیر داد.
فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به
درد خوردن نمیخورد
مقدار پولی که به همراه داشت به
هندوانه فروش داد و گفت به اندازه
پولم به من هندوانه ای بده.
هندوانه فروش هندوانه خوبی را وزن
کرد و به مرد فقیر داد.
فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد
و گفت خداوندا بندگانت را ببین...
این هندوانه خراب را بخاطر تو داده
است و این هندوانه خوب را بخاطر پول...
✔️ وای اگر این تفکر در کل زندگی ما باشد ...
💕💛💕
ﺑﻌضے ﺁﺩﻡﻫﺎ...
ﻧﺎﺧﻮاستہ...
ﻫﻤﯿﺸـــہ متهم ﺍﻧﺪ ...
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺳڪوﺗﺸﺎڹ...
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﺸﺎڹ ...
ﮔﺬﺷﺘﺸﺎڹ ...
بے ڪینہ ﺑﻮﺩﻧﺸﺎڹ ...
ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺸﺎڹ ...
ﮔﻮیے ﺟـــــﺎڹ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍے ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺑﺴﺘڹ ...
ﻭ ﺍﺯ همہ ﺑﺪﺗﺮ ﺍینڪہ ...
ﺧﻮﺑے ﻫﺎﯾـــﺸﺎڹ ﺯﻭﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ مے ﺷﻮﺩ...!!!
💕💛💕
عکس هایتان را قاب بگیرید.
محیط زندگی که برای خودمان فراهم می کنیم می تواند تاثیر زیادی بر سلامت ما بگذارد.
استفاده از لوازم شخصی و قاب های عکس در سطح منزلتان نه تنها می تواند جنبه دکور داشته باشند بلکه می توانند به لحاظ روانی به شما کمک کنند، احساس شما را نسبت به خودتان مثبت تر کنند و میزان تولید انتقال دهنده های عصبی که منجر به اضطراب می شوند را کاهش دهند.
پس عکس هایی از خودتان و یا خانواده و دوستانتان را همراه با مدال ها، افتخارات، مدارک تحصیلی، دست ساخته ها و هر چیزی که به آنها حس مثبتی دارید را در مکانی قرار دهید که بتوانید آنها را به راحتی ببینید.
این کار باعث می شود که در روز های بد زندگی، با دیدن این افتخارات و عکس ها به یاد روز های خوب و موفقیت های خود بیافتید.
👤 دکتر اشجاری (روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تورنتو کانادا) @eeshg1
#تلنگـــــر‼️
قرار بود شہید شه...
یه تڪ نگاه انداختـــــ به نامحرم
پرونده اش رفتـــــ آخر لیستـــــ...💔🚶🏿♂
#حیفنیستـــــ...؟!
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕💚💕
روزی حضرتـــــ موسی برای عبادتـــــ به ڪوه طور میرفتـــــ؛
در راه، جوانی سالم و سرحال ایشان را دید و گفتـــــ : ای موسی برو به خدایتـــــ بگو من نه تنها تو را عبادتـــــ نمیکنم بلڪه هر آنچه به عنوان گناه مشخص ڪرده ای انجام میدهم، هر عذابی میخواهی بڪن!
حضرتـــــ موسی به ڪوه رفتـــــ؛
پس از مناجاتـــــ، خداوند به ایشان فرمود: «ما پیغام آن جوان را ڪه به تو داده بود تا به ما برسانی شنیدیم گرچه تو شرم داشتی ڪه آن پیغام را به ما برسانی؛ از طرف ما نیز این پیام را به آن جوان برسان و به او بگو:
چه عذابی سختـــــ تر از اینڪه لذتـــــ مناجاتـــــ با خود را از تو گرفته ایم و تو حتی متوجه آن نیستی!».
آمده استـــــ جوان پس از شنیدن جوابـــــ، آهی ڪشید و بر زمین افتاد و دیگر هیچگاه بلند نشد!
#گناه #بندگی
💕💙💕
🔷هر وقتـــــ ڪه دستتـــــ ازهمه جا ڪوتاہ شد، بگو :
وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّـہِ ۚ
إِنَّ اللَّـہَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ
ڪارم را به خُـــــدا مۍسپارم،
خُداوند بیناۍ بہ بندگان استـــــ.
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕💙💕
#فــوق_العاده
#داستان_مردی_که_زبان_گربهها_را_آموخت
مردی به پیامبر خدا ،حضرت سلیمان ، مراجعه کرد و گفت:
ای پیامبر میخواهم، به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی.
سلیمان گفت: توان تحمل آن را نداری.
اما مرد اصرار کرد
سلیمان پرسید، کدام زبان؟
جواب داد: زبان گربه ها، چرا که در محله ما فراوان یافت می شوند.
سلیمان در گوش او دمید و عملا" زبان گربه ها را آموخت
روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند.
یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم.
دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد،
آنگاه آن را میخوریم.
مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید،
آنرا خواهم فروخت، فردا صبح زود آنرا فروخت
گربه امد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت: نه، صاحبش فروختش،
اما، گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.
گربه گرسنه آمد و پرسید: آیا گوسفند مرد؟
گفت: نه! صاحبش آن را فروخت.
اما صاحب خانه خواهد مرد، و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت
و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت
نزد پیامبر رفت و گفت: گربه ها میگویند امروز خواهم مرد!
خواهش میکنم کاری بکن!
پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی،
سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت
و کفن و دفن آماده کن!
.
حکمت این داستان :
خداوند الطاف مخفی دارد،
ما انسانها آن را درک نمی کنیم.
او بلا را از ما دور میکند،
و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم !!!
💕💚💕