فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣از دنیا سه چیز طلب میشود :
🌸#عزت و #بی_نیازی و #راحتی
❣اما آنکه
🌸زُهد وَرزد عزیز میشود
❣آنکه
🌸قناعت پیشه کند بی نیاز میشود
❣آنکه دست از
🌸طلب باز کشد، به راحتی میرسد.
#شیخ_بهائی
@eeshg1
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷هی "بخند" و غصه را
🌸شرمنده کن
🌷لحظه را از خنده ها
🌸آکنده کن....
🌷خنده کن خنده بهتر
🌸از "طلاست"
🌷خنده بر هر
🌸"درد بی درمان"دواست...
@eeshg1
🌸🍃
🌷یک عالمه گلِ مهر
❤️با آرزویِ سلامتی و خوشبختی
🌷تقدیم بہ تک تک شما
❤️بزرگــــــــــــــواران
🌷سپـاس از حضـور گرمتـون
❤️هر چه آرزوی خوبه مال تو 👈❤️
@eeshg1
🌼🍃
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️👈چهار خوردنی غیر مجاز در طول عمر.👉
1- حسرت زندگي ديگران:
يکي از خوردني هاي بسيار خطرناک حسرت است. چقدر ناراحت کننده است وقتي انسان مي بيند که عده اي مدام در حال حسرت خوردن به زندگي اين و آن هستند که خوش به حال فلاني، چه خانه و زندگي و شرايط خانواده اي دارد و بدين شکل روح و روان خود را رنجور و بيمار کرده اند و روز به روز وخامت حالشان بيشتر مي شود.
🌼🍃@eeshg1
2- حق دیگران
متاسفانه عده اي بدون توجه به عواقب خطرناک استفاده از اين خوردني غيرمجاز به راحتي، حق ديگران را مي خورند و اين حق مي تواند از موارد ساده اي مثل گرفتن نوبت يک نفر در صف نانوايي و عدم رعايت حق تقدم در رانندگي باشد تا مواردي همچون عدم پرداخت بدهي ها و تعهدهاي مالي که اکنون در بازار کسب و کار شاهد آن هستيم.
🌼🍃
3- غصه:
يکي ديگر از خوراکي هاي مسموم، غصه است. کم نيستند کساني که عليرغم هشدارهاي فراوان، اندوه و غصه ي گذشته را مي خورند که چرا چنين و چنان شد و کاش فلان اتفاق نمي افتاد.
يادتان باشد غصه خوردن علاوه بر آنکه امروز شما را تباه و فاسد مي کند سلامت جسم و روان شما را نيز به طور جدي به خطر مي اندازد.
🌼🍃
4- فريب دنيا:
يکي از خوردني هاي آلوده و بسيار شايع نيز اين است که انسان فريب زرق و برق چندروزه ي دنيا را بخورد و چنان مجذوب و شيفته و دلباخته ي دنيا شود و براي گرفتن سهم بيشتري از دنيا، به گونه اي تقلا و خودکشي کند که انگار عمر جاويدان دارند و تا ابد زنده خواهد ماند.اينها که از اين خوردني ها، بي مهابا استفاده مي کنند معمولاً اطرافيان، مرگ، قيامت و خدا را يک جا فراموش مي کنند.
🌼🍃@eeshg1
🌹
به رسم هر صبح
به رسم ادب
به رسم ارادت
به رسم یه نوکر
به رسم سلام دست به روی سینه میزارم و از راه دور سلام میدم به محضر حضرت ارباب
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@eeshg1
✨
خوراکیهای سنگ ساز کلیه:
🔴نمک
⚪️نوشیدنی گازدار
🔴قهوه زیاد
⚪️موادغذایی فرآوری شده
🔴شیرینکنندههای مصنوعی
⚪️گوشت قرمز
🔴ماهی ساردین
⚪️ریواس
🔴کرفس
⚪️سبزیجات سبزرنگ
🔴محصولات لبنی
@eeshg1
🦋
#یک داستان زیبای اخلاقی
✍بین برخی افعال مثبت و منفی، مانند: شجاعت و حماقت و تواضع و رذالت و... تار مویی بیش فاصله نیست. یکی از این افعال منفی و مثبت نزدیک به هم، ترحّم و احترام است. شبی در مسیر خوابگاه دانشگاه تهران میرفتم که روشندلی را دیدم که با عصایِ فنری در حال حرکت است. سلام دادم و دست او را گرفتم. مسافتی رفتیم. روشندل (نابینا) ناگهان ایستاد و از من پرسید: چرا دست مرا گرفتی؟ ماندم چه جواب دهم، سکوت کردم. جواب خوبی داد. گفت: عزیزم اگر بر من احترام قائل شدی که یک انسانم و دست مرا گرفتی، ببر و مرا در پرتگاهی رها کن، بخدا ناراحت نمیشوم ولی اگر دلت به حالم سوخت و از روی ترحّم دستم را گرفتی رهایم کن که من نیازی به ترحّم کسی ندارم. روشندل ادامه داد: حال بگو کدام ترحّم یا احترام؟؟ گفتم: از روی ترحّم بود ولی اکنون از روی احترام شد. تبسّمی کرد و گفت: رهایم نکن تا برویم.
#داستان ها و پندهای اخلاقی@eeshg1
🍃
🦋🍃
🔴داستان فوق العاده جالب در مورد جادوی مرتاض هندی و آیت الله طباطبایی!
آیت الله شبیری زنجانی:
مرتاضی از هند به قم آمده بود و ادعاهای عجیبی داشت. از جمله اینکه می گفت می توانم انسان ها را با نیروی روحم از زمین بلند کنم و راست می گفت چون تعدادی از مردم را بلند کرده بود.
روزی در مجمع ما آمد. دوستم سید موسی صدر - که بعدها امام موسی صدر شد_ گفت: اگر می توانی مرا از زمین بلند کن.
مرتاض گفت: درون آن سینی بنشین.
ما با خود فکر کردیم سید موسی حالا وردی ذکری چیزی می گوید و جادوگری این مرتاض را باطل می کند. اما مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد!!
وقتی قضیه تمام شد ما سید موسی صدر را سرزنش کردیم که این چه کاری بود کردی؟ چرا آبروی ماها را بردی؟!
سید گفت: می خواستم طلسمش را بشکنم، ولی هر چه تلاش کردم گویی مرا بسته بودند و نمی توانستم از روی سینی به زمین بپرم.
مرتاض را نزد استاد خود علامه طباطبایی بردیم. به استادمان گفتیم که این مرتاض از هند آمده و کارهای خارق العاده می کند...
علامه فرمود: مثلا چه کارهایی؟
گفتیم مثلا انسان را روی هوا بلند می کند!
هیچ تعجبی در علامه بر انگیخته نشد و فرمودند :خب نشان دهد.
مرتاض گفت: به ایشان بگویید می خواهد تا ایشان را بلند کنم؟
وقتی به علامه گفتیم ایشان فرمود: من همینطور که مشغول نوشتن بودم به نوشتنم ادامه می دهم و او کار خودش را بکند ...
مرتاض مقداری دم و دستگاهش را در آورد و اورادی خواند و مدتی کارهایش طول کشید.
علامه هم کماکان سرش روی کاغذ بود و کنار دیوار نشسته بود و مشغول نوشتن .
مدتی گذشت یک دفعه علامه سر خود را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد و دوباره سرش را پایین انداخته و مشغول نوشتن شد.
مرتاض در هم شد اما دوباره ادامه داد. اوراد و اذکاری می خواند که ما نمی فهمیدیم و اداها و اطواری هم در می آورد.
مدتی گذشت دوباره علامه سرش را لحظه ای بالا آورده و نظری به چشمان مرتاض انداخت و دوباره مشغول نوشتن شد.
مرتاض که عصبی شده بود باز هم ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید.
علامه در مرحله سوم نگاهش را به او دوخت و اندکی طول داد!
مرتاض بلند شد و وسایل خود را جمع کرد و با سراسیمگی و التهاب بیرون رفت.
برخی از ماها پی اش رفتیم و از وی پرسیدیم چه شد؟ نتوانستی؟
با عصبانیت گفت :من تمام نیرو و توان خود را بکار گرفتم تا روح او را تسخیر کنم و بعد ایشان نگاهی به من کردند و تمام اورادم باطل شد و کارهایم نقش بر آب!!
به علاوه نفوذ نگاهشان جوری بود که کم مانده بود قبض روح شوم. مثل اینکه کسی گلوی مرا گرفته و کم مانده بود خفه شوم.
دفعه ی دوم سعی بیشتری کردم ولی ایشان با یک نگاه کوتاه دوباره کم مانده بود جان مرا بگیرد.
دفعه ی سوم نهایت درجه ی تلاشم را و هر چه بلد بودم به کار بردم تا تسخیرش کنم ولی این بار هم جوری نگاه کرد که احساس خفگی و اینکه کسی گلوی مرا می فشرد از دو دفعه ی قبل بیشتر شد و این بود که فهمیدم این روح را نمی توان تسخیر کرد و خیلی عظمت دارد ...@eeshg1
🍃
🦋🍃