💔#سینه_زنی_امام_حسین_
ماه میگویدحسین با آه میگوید حسین
آیه آیه حضرت الله میگوید حسین
یار میگوید حسین دلدار میکوید حسین
در مدینه احمد مختار میگوید حسین
نار میگوید حسین گلزار می گوید حسین
شاه مردان حیدر کرار میگوید حسین
💔به ابی انت و امی یا ابا عبدالله
خار میگوید حسین غمخوار میگوید حسین
فاطمه بین در و دیوار میگوید حسین
خاک میگوید حسین افلاک میگوید حسین
مجتبی با سینه صدچاک میگوید حسین
خواب میگوید حسین مهتاب میگوید حسین
منبر و سجاده و محراب میگوید حسین
گاه میگوید حسین بیگاه میگوید حسین
شمع و نجم و کهکشان و ماه میگوید حسین
هوش میگوید حسین مدهوش میگوید حسین
بین خیمه کودکی آواره میگوید حسین
چاره میگوید حسین بیچاره میگوید حسین
غنچه شش ماهه در گهواره میگوید حسین
هوت میگوید حسین لاهوت میگوید حسین
ذوالجناح از قتل شه مبهوت میگوید حسین
شیر میگوید حسین شمشیر میگوید حسین
در تن شه سنگو تیر و نیزه میگویدحسین
آل میگوید حسین گودال میگویدحسین
تازیانه برتن اطفال میگویدحسین
ناله میگویدحسین آلاله میگوید حسین
درخرابه دختری باناله میگوید حسین
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مدح_روضه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
ای سفــــره دار آل عبا ، اَیُّــهَا الکریم
ای نامـــدار جـود و سَخا ، اَیُّــهَا الکریم
در بین سفره های کَرَمخـانه خورده است
خوان کَرم به نام شـــما ، اَیُّـهَا الکریم
سائل به جستجوی کرمخـــانه می رود
امــا روی تو ســمـتِ گـــدا ، اَیُّـهَا الکـریم
سبقت گرفته ای تو به حُـسن و جمال از
زیبـــاترین نبــیّ خــــدا ، اَیُّــهَا الکریم
آیینــــه دار حُســــــنِ خـــداوند داوری
آیینـــه ای تمــــام نمـــا ، اَیُّـــهَا الکریم
رویت حسن وَ خُلق نکــویت شده حسن
حــق برگـــزیده نام تو را ، اَیُّــهَا الکریم
بر تربت بقیع ، ز تو عـــزت رسیده است
خاکش گرفتــه رنگ شِــفــا ، اَیُّهَا الکریم
نگذاشتند گر که تو صـــاحب حرم شوی
داری حـرم در این دل ما ، اَیُّـــهَا الکریم
چیـــزی نمــانده خـانه آل سعــود هــم
ویران شود به هر دو سـرا ، اَیُّهَا الکریم
مانند مــادرت به همین قبــر خاکی ات
بودی تو در مقـــام رضــا ، اَیُّــهَا الکریم
عمــری به یاد کوچــه و مادر گریستی
زین غم نبوده ای تو ،جدا ، اَیُّهَا الکـریم
فرموده ای که روضه من،داغ مادر است
بیــن تمـــام خاطـــره هــا ، اَیُّهَا الکریم
آه ای غریب شـهر پیمبــر ! چـه کرده اند
با یادگـــار شیـــر خـــدا ، اَیُّهَا الکـریم
نام غـــریب آل عبـــا هـم به نام توست
آه ای غریب ، در همــه جـا ، اَیُّهَـا الکریم
حتـــی غریبِ خــانه و کاشــانه بوده ای
از همســـرت رسـیده جفـــا ، اَیُّهَا الکریم
یک شب که زینبت شده مهمان خانه ات
گشتـــه نشـــان تیـــر بــلا ، اَیُّـهَا الکریم
می ریخت پاره های جگردر میان تشت
می زد شـرر به اهـل ولا ، اَیُّهَا الکـریم
آن دَم که بود رأس تو بر زانـوی حسـین
دیدی تو اشـک و آه و نوا ، اَیُّهَـا الکریـم
کــردی اشــاره ای تو بر آن روز واقـعــه
در کــارزار کــــرب و بــلا ، اَیُّهَا الکریم
گفتی ، اَمان ز شام بلا ، چوب خیــزران
رأس حسین و تشت طلا ، اَیُّهَا الکـــریم
در کربلا به جـای شــمـــا هـم دو یادگار
هستند در صــف شهــدا ، اَیُّهَـــا الکریم
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
روضه امام حسن .دانشگاه گلستان.شریفی.m4a
10.48M
ای سفــره دار آل عبـا ایها الکریم
ای نامدار جود و سخا ایهاالکریم
#هفتم_صفر
#شهادت_امام_حسن_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#اجرا_استاد_حاج_علی_شریفی_گرگان
#صفر_1401
─═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═─
PTT-20220904-WA0176.opus
67.8K
─═༅࿇༅❃﷽❃༅࿇༅═─
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شعر_اجرا_استاد_کاشانی
مولا،،،تو نورچشم ماســوایی
کــریــم و مظـهـر سـخـــایی
تـو پــاره تـــــن پیــمـــــبـر
عـــزیـــز جـــــان مرتـضـــایی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مولا،،،شکوه صبـری وشکـیبی
تـو در زمـــانه غـــم نصیـــبی
فــدای رنــج و غصــــه هایت
که توبه خــــانه هـــم غریـبی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مولا،،، در پیش چشـمان تر تو
ســـیلی زدنـد بـر مـــــــادر تو
به جــــای گلـباران جـســمــت
شــد تـــــیــر بـاران پیکـــر تو
شعر:طاهرکاشانی
─═࿇༅ ❃༅࿇༅❃
#یا_بقیه_الله_روحی_لک_الفدا
جانم فدایش می فرماید:
ای اهل عالم چشم هایم اشک وخون است
هر صبح تیره هر شب من نیلگون است
ای اهل عالم عمه ام در راه شام است
کار جنون غصه های من تمام است
ای اهل عالم قصه اینجا سوز ناک است
هشتاد و چار اختر اسیر و روی خاک است
می بارد از چشمان دنیا خشم و کینه
افتاده از پا عمه جان من سکینه
ای اهل عالم گم شده طفلی در این دشت
در گوشه تاریخ باید در پی اش گشت
او در کتابی سوخته مکتوم مانده
بغض احد در تنگه نامختوم مانده
باید بیاید هرکه در این عشق پایه ست
چشم انتظار دست عباسم رقیه ست
ای اهل عالم جد من بوده ست تشنه
دیروز نه امروز هم او هست تشنه
ای اهل عالم وقت یاریمان رسیده
اینک به لب دیگر تمام جان رسیده
قد قامتی خواهد صلات صبح قائم
شیران روز و عبد شب چون حاج قاسم
من از شما خواهم که از غیبت درآیید
ای اهل عالم غایب و پنهان شمایید
دیگر بس است از هجر و از دوری نخوانید
خود را بری از کوفیان هرگز ندانید
این کوفه ها را در جهان بسیار دیدیم
کوفه همان داغی ست که از پینه چیدیم
از پینه های روی پیشانی بعضی
آنان که بودند از نماز خویش راضی
ای اهل عالم جد من بی شک غریب است
مضطر تر از مضطر خود امن یجیب است
وقتی که دریک قطره نقل از قول دریاست
انگار خورشیدی به دام شام یلداست
آقای نورانی من شب را ببخشید
بر زینب این شیدای زینب را ببخشید
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
4_5845889547182803952.mp3
1.2M
❣﷽❣
🔻#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🔻#واحد #جامانده کربلا
🔻#حاج_یوسف_ارجونی
🔻#سبک کربلا کربلا اللهم الرزقنا ..
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
دلم میخواست كه این روزا زائرِ كربلات بودم
كنارِ قبرِ شش گوشه ات منتظرِ نگات بودم
دلم میخواست این اربعین از غصه بر لب میشدم
مثلِ اونا كه اومدند همراه زینب میشدم
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
می اومدم تا كه بگم زینب چها كشیده است
تو مجلسِ یزدیان چه دیده چه شنیده است
میخوام بهت بگم آقا یاس پرپرت چی شد
شبیه مادر شما، رقیه دخترت چی شد
میخوام بگم تو شهر شام به زخمِ دل نمك زدند
میون چشم بچه هات خواهرت و كتك زدند
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
دلم میخواد تو كربلا آقا به من خونه بدی
مثلِ همه كبوترات به من آب و دونه بدی
كبوتری كه این دلش عاشق و مبتلا باشه
میخواد طواف كعبهاش یه گنبدِ طلا باشه
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
.
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#اربعین
#سبک_در_خرابه_شام_دختری_بخواب_است
روز داغ و ماتم،اربعین مولاست
زینب پریشان،دلغمین مولاست
غم از این سفر دارد
بر دلش شرر دارد
یا حسین زهرا۲
آمده کنار،قبر پور زهرا
ریزد اشک ماتم،از بصر چو دریا
گوید ای گل زهرا
با تو می کنم نجوا
یا حسین زهرا۲
کوه غم به دوشم،در سفر کشیدم
ای امید عالم،از غمت خمیدم
دیده ام روی خاکت
غرق خون و صد چاکت
یا حسین زهرا۲
جسم غرق خونت،زد شرر به جانم
بعد تو برادر،کم شده توانم
رفتی و دلم خون شد
زینب تو محزون شد
یا حسین زهرا۲
دشمنان بی دین،حرمتت دریدند
از بدن سر تو،یا حسین بریدند
خواهر تو هستم من
در غمت نشستم من
یا حسین زهرا۲
خواهر تو دیده،ماتم کثیری
بی تو یا حسینم،رفته ام اسیری
داغ تو شده مشکل
بی تو بسته ام محمل
یا حسین زهرا۲
بی تو ای برادر،روز من شده شام
بی تو رفته ام من،سوی کوفه و شام
زخم من نمک خورده
کودکت کتک خورده
یا حسین زهرا۲
الامان ز شام و،اهل بیت و دشنام
بر همه اسیران،سنگ زدند ز هر بام
حال زینبت بنگر
خون شد جگر زینب
یا حسین زهرا۲
خواهر تو دلخون،از شام خراب است
قامت خم من،از بزم شراب است
تو دم زدی از محبوب
او زد به لب تو چوب
یا حسین زهرا۲
تو مگیر سراغ از،دخترت رقیه
مانده در خرابه،از ظلم امیه
وای از این همه بیداد
تا دید سرت جان داد
یا حسین مظلوم۲
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_کربلا_رسیده
#اربعین_حسینی
👇
🕊﷽🕊
💔#روضه_حضرت_زینب_س
💔#هنده
❣#دفتری_زینب_س 3
✨اول به مدینه مصطفی را صلوات
✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم
✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات
✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست
✨یاد آور بهترین نسا را صلوات
✨از ما همه بر امام مسموم سلام
✨مظلوم امام مجتبی را صلوات
✨مظلوم دگر امام در خون خفته
✨افتاده به خاک کربلا را صلوات
(دعای فرج)
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#السلام_علیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یا_زینب_یا_زینب_س
این دل همـاره دارد
حال و هوای زینب
امروز دلم گرفته
از غصه های زینب
از بین آتــــــش و دود
آید صدای زینب
🍂منــــــم گـدای زینب
🍂جانم فدای زینب3
از کربلا به کوفه
از شهر کوفه تا شام
بگذشت تـــــــازیانه
پا جای پای زینب
🍂جــانم فدای زینب
من خاک پای زینب
منم گـــــــدای زینب
🍂جانم فدای زینب
پیــــــــراهن حسینش
از او جدا مسازید
این تحفه یــــادگاری
مانده برای زینب
🍂 جانم فــدای زینب..
⬅️قربون غصههای دلت برم بیبی جان.
وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار..
یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه.
صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی..
صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم..
آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه..
هر روضه ای رو بخونی نام بیبی زینب میاد..
⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه..
پاره های جگر برادر حسنُ میبینه..
توو گودی قتلگاه زینبه..
علقمه زینبه..
اسیری زینبه..
خرابه شام زینبه..
🖤(آخ میون همه دلها
امان از دل زینب2)2
⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید.
اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد..
فرمود زینبم مادر..
مادر برات وصیتی دارم .
کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه
زینب جان.
روزی میاد روز عاشورا..
مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم..
روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد..
زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس..
(دشتی)
🖤(آخ میون همه دلها
امون از دل زینب3)
⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا
هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم.
یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن..
تاج بزار..
رو تخت سربازا ببرنت.
خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش.
همچنین که رسید بچههای حسین دارند میبینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن..
این بچه ها هم تشنه.گرسنه.
⚫️ یه وقت سکینه دوید بچهها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه..
نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون
زن یزید گفت..
تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه..
کی این حرفُ میزنه..
یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است..
اومد کنار بیبی زینب نشست..
🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید..
این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه...
بیبی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟
⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،،
بگو حسین براش دعا کنه..
خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،،
مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم.
اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم..
ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده..
⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد..
(سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم..
یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی.
بیبی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم.
امروز برا زینب بلند بلند گریه کن.
برا دردای دل زینب گریه کن..
برا غربتش گریه کن..
برا مظلومیت بیبی ناله بزن
(بگمو التماس دعا)
صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،،
بگم؟
(دشتی)
🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت
(کوحسینت)
🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت
🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت
بیبی قرمود هتده سرتو بیار بالا
⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب
(صدا زد چی تو زینبی؟)
میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین.
این خانمم زینبه..
یه وقت بیبی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا.
🔘او میدوید و من میدویدم
🔘او سوی مقتل من سوی قاتل
🔘او مینشست و من مینشستم
🔘او روی سینه من در مقابل
🔘او میکشید و من میکشیدم
🔘او از کمر تیغ من آه از دل
🔘او میبرید و من میبریدم
🔘او ازحسین سر من از حسین دل
▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
کاروان داشت می رسید از راه دل زینب (روضه شب اربعین 93)- سيد مهدي ميرداماد:
کاروان داشت می رسید از راه،دل زینب در التهاب افتاد
ديدي نزديك كربلا دلت شور ميزنه،شدي اينجوري تا حالا؟اصلاً مي ري نجف اينجوري نيستي،كاظمين اينجوري نيستي،مشهد اينجوري نيست،فقط جنس جنس كربلاست
کاروان داشت می رسید از راه،دل زینب در التهاب افتاد
تا که چشم ستاره های کبود،بر سر قبر آفتاب افتاد
کاروانی که از هزاران دشت،از سر شوق با سر آمده بود
به مرور غم خودش که رسید،کم کم از مرکب شتاب افتاد
*
همه خودشون رو انداختن رو خاك
*
دختری سمت علقمه رفت،مادری سمت قبر کوچک خود
خواهری بر سر مزار خودش،دل به دریا زد و به آب افتاد
اينجا قبر حضرت زينب ِ، اون روزي كه امام سجاد تو رو خاك كرد،خواهرتم باتو خاك كرد.
گفت: اگرچه که بی پر آمده است
بی پر و بی برادر آمده است
چشم وا کن که خواهر آمده است
که پس از تو به اضطراب افتاد
زینبی که اسیر مویت بود
بین خون، گرم جستجویت بود
در به در شد درست آن وقتی
که به موی تو پیچ و تاب افتاد
بعد تو خیمه در حصار آمد
از زمین و زمان سوار آمد
به حرم امر برفرار آمد
همه ی خیمه در عذاب افتاد
پای غارت به خیمه ها واشد
دستهای پلید پیدا شد
سر یک گوشواره دعوا شد
سنگ بر شیشه ی گلاب افتاد
...
داداش تا شب ِ آخر بچه ات هي مي گفت:عمه گوشام درد ميكنه،همه رو ساكت كردم دخترت رو نتونستم ساكت كنم،داداش:
داغدارم هنوز از کوفه
از گریز رئوس مکشوفه
داغدارم از آن زمانی که
از سر بچه ها حجاب افتاد
تشنگی های تو کویرم کرد
غم دوری تو اسیرم کرد
ماجراهای شام پیرم کرد
کار به مجلس شراب افتاد
خیزران را که غرق خون دیدم
از غرور رقیه ترسیدم
لرزه بر جان بچه های تو و
بر لبت بوسه بی حساب افتاد
هي رو پا بلند شد،عمه بذار من برم جلو،بذار دستش رو بگيرم،بذار سر بابامو بغل كنم،حسين،جلوش رو گرفتم،والا دق مي كرد،داداش خيلي طول نكشيد،همچين كه سرت رو بغل كرد،ديد لب هات پاره پاره است،دندونت شكسته است،غيرتي شد دخترت، ديدم هي مي زنه تو دهنش،لب هاش رو گذاشت رو لب هاي خونيت،اي حسين....
💌راه های شکرگزاری به توصیه امام صادق علیهالسلام:
1⃣هنگام استفاده از هر نعمتی توجه کنیم که خدا آن را به ما داده است و نیز "الحمد لله" بگوییم.
2⃣ از کسی که به ما خوبی می کند و نعمت خدا به واسطهی او به ما میرسد، تشکر کنیم.
3⃣وقتی شخص مشکلداری را می بینیم، با یاد سلامتی و آسایشِ خود، خدا را حمد کنیم.
(البته به شکلی که آن شخص نشنود و رنجیده خاطر نگردد).
4⃣ وقتی نعمتی به ما می رسد یا یاد نعمتی می افتیم سجده شکر کنیم و اگر موقعیتمان مناسب نیست، صورت را بر دست گذاشته، "الحمدلله" بگوییم.
💚 امام صادق علیه السلام:
برای هر نفسی از نفسهایت شکری و بلکه هزار و بیشتر از هزار شکر بر تو واجب است.🤲
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
بِحَقِ زِینَبِ کُبریٰ(سَلٰامُ الله)✨❤️🔥
🍃✨ألّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم✨🍃
┄┅═✧❁✨🌹✨❁✧═┅┄
❥↬کانال عاشقان ظهور حضرت مـهــــ♡ــــدی عج🌺
.
🇮🇷🏴🏴🏴
🌑 کارهایی که رزق و روزی را،
زیاد میکند...
امام حسن مجتبی (علیه السلام) میفرمایند:
🔹قوی ترين، اسباب کسب روزى:
۱. نماز خواندن با تعظيم و خشوع.
۲. خواندن سوره واقعه به ويژه در شب و وقت عشاء،
۳. خواندن سوره «يس» و «مُلْك» در صبح،
۴. حضور در مسجد پيش از اذان،
۵. هميشه با طهارت بودن.
۶. انجام نافلۀ فجر و نماز وتر در منزل،
و این که سخن لغو نگوید.
📚بحار الأنوار، ج۷۳، ص: ۳۱۹
┄┅═✧❁✨🌹✨❁✧═┅┄
❥↬کانال عاشقان ظهور حضرت مـهــــ♡ــــدی عج🌺
#اربعین
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_الس
لسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ"
*مثل اونایی که الان رسیدن کربلا،مثل زائرایی که با پاهای آبله زده الان رسیدن روبرو حرمش،مثل جابر که اومد کربلا سلام کرد؛مثل زینب که هر طرف رو که نگاه میکنه یاد یه خاطره می افته؛دستت رو روی سینه بگذار
"اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
✨بسوز ای دل که امروز اربعین است
دل مادر پی آن کاروان است
✨عزای پور ختم المرسلین است
✨قیام کربلایش تا قیامت
✨سراسر درسْ بهر مسلمین اس
✨که از کرب و بلا، با غم روان است
✨چه زنجیری به دست و بازوان است
✨که گریان دیده روح الامین است
✨به یاد کربلا دلها غمین است
✨دلا خون گریه کن چون اربعین اس
روز اربعین ، امام حسین دو زائر دل شکسته داشته ، یکی زینب و دیگری جابر است اما عاشقان ابی عبدالله جابر برای اولین بار قبر ابی عبدالله را زیارت می کند .
ولی عمه سادات اولین بار در گودال قتلگاه بدن بی سر برادر را در آغوش گرفت بوسه بر رگهای بریده برادر گذاشت . سر به طرف آسمان بلند کرد گفت : خدایا این قربانی را از آل الله قبول بفرم
یکی از زایران ابی عبدالله جابر بن عبدالله انصاری...
اومد کربلا...
با آب فرات غسل کرد...
با خضوع و خشوع...
اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست...
دست گذاشت روی قبر مبارک...
صدا زد...
السلام علیک یا اباعبدالله
دید جوابی نیومد...
دوباره صدا زد
جواب نیومد...
صداش به ناله بلند شد...
ا حبیب لا یجیب حبیب
آیا دوست جواب دوست رو نمیده...
یدفعه خودش جواب خودش رو داد گفت...
جابر جواب سلام از آقایی میخواهی که بین سر و بدنش جدایی افتاده...
جابر داره عزاداری میکنه...
یدفعه صدای قافله ای رو شنید...
یه قافله ای...غريبانه...
داره به کربلا نزدیک میشه...
🔸ز جا برخیز جابر، دلبر جانانه می آید
🔸قدم از خانه بیرون نه، که صاحب خانه می آید
جابر... بلند شو...
بلاکش دوران زینب داره میاد...
🔸ره واکنید قافله سالار میرسد
🔸یک قافله اسیر ،عزادار میرسد
🔸برخیز یا حسین سری دست و پا نما
🔸دلبر برای دیدن دلدار میرسد
نميدونم این زن و بچه ها چه حالی داشتند...
وقتی رسیدند کربلا...
عقده های دلشون باز شد...
صدای ناله از هر طرف بلند شد...
اما صدای ناله یک خواهری از همه جانسوزتره...
🔸رسیدم کربلا اى داد بى داد
🔸حسین سر جدا، اى داد بى داد
🔸چهل روز است گریانم حسین جان
🔸چو موى تو پریشانم حسین جان
🔸چهل روز است میخوانم حسین جان
🔸حسین جانم حسین جانم حسین جان
خدایا همین جا بود عزیزان ما رو سر بریدند...
همین جا بود اطفال ما رو کشتند...
همین جا بود تیر به گلوی اصغر زدند...
🔸همین جا شیر خواره گریه میکرد
🔸رباب بى ستاره گریه میکرد
🔸گهى بر گاهواره گریه میکرد
🔸گهى بر مشک پاره گریه میکرد
🔸خدایا از چه طفلم دیر کرده؟
🔸مرا بیچاره کرده پیر کرده
خدایا خیلی برام سخت گذشت...
🔸همین جا دور اکبر را گرفتند
🔸ز ما شبه پیمبر را گرفتند
🔸ولى از من دو دلبر را گرفتند
🔸هم اکبر هم برادر را گرفتند
همین جا بود جلو چشمانم علی اکبرم رو قطعه قطعه کردند...
دستهای عباسم قطع کردند
خودم دیدم نانجیب با خنجر برهنه روی سینه برادرم حسین...
جلو چشمانم حسینم رو پرپر کردند
🔸خودم دیدم ز بالای بلندی
🔸که محبوب خدا را سر بریدند
🔸خودم دیدم کبوترهای معصوم
🔸همه، سر زیر پرها کرده بودند
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
سادات حسینی:
سادات حسینی:
یا حسین مظلوم
روضه سوزناک بلال
حضرت زهرا س🖤😭😭😭
💠💠💠💠
السلام علیک یا فاطمه الزهرا س🖤🖤
💠💠💠
مجسم کن گلیم خانم در خونه پهنه😭😭 حسن یه گوشه زانو بغل گرفته حسین یه گوشه ام کلثوم یه گوشه زینب هم مثل پروانه دور مادر میگرده😭😭😭
شندین تو نه ساله زندگیه با علی یه جا فاطمه از علی خواهش نکرده اما یه وقت صدا زد حسینم بابات علی را بگو بیاد کارش دارم😭😭😭
علی خوشحاله خانمش می خواد چی بگه علی جان یه خواهشی دارم چیه خانمم علی جان شنیدم بلال اذان گوی بابام اومده مدینه علی جان می خوام بری دنبال بلا ل به بلال بگید دختر پیغمبر سلام رسوندن
به بلال بگو امروز برو بالای مناره برام اذان بگو علی اومد تو کوچه های مدینه
آی مادر من خواهر من😭😭
تا بلال علی را دید اشکه چشای بلال جاری شد😭😭😭
علی جان شنیدم هیزم آوردن در خونتو آتیش زدن علی جان شنیدم جلوی چشای امام حسن تو صورت مادرش سیلی زدن 😭😭
دیگه چی؟ علی جان شنیدم چهل نفر در را به روی خانمت فشار دادن
های های های به به😭😭 آخر مجلس یه حال وهوایی داری ها😭😭
علی جان شنیدم هر موقعه فاطمه نفس میکشه خون از سینش بالا میاد😔😔😭ای امان ای امان به به😭😭
صدا زد بلال همه ی این کارها را انجام دادن بلال پاهام با ریسمان بستن بلال دستام بستن بلال
بلال آنچنان مغیره بلال به بازوی فاطمم زد😭😭جگر علی را مردم مدینه آتیش زدن🔥🔥وای وای وای 🔥🔥
بلال زهرا دلش گرفته گفته اگه میشه برو برام اذان بگو بلال رفت بالای مناره گلیم مادر را در خونه پهنش کردن الله می خواد چخبر بشه
فاطمه گوش داره میده بلال می خواد اذان بگه
الله اکبر
خدا زن و مرد دیدن مادر امام زمان گریه اش شروع شده یه نگاه به حرم بابا انداخت بابا یا رسول الله بلندشو بیا ببین فاطمتو خونه نشبنش کردن😭😭
بابا از وقتی رفتی از علی رو مبگرم بابا
الله اکبر
یا الله
این زینبه خسته حسین خسته حسن خسته مادرشون داره جلوی چشاشون بال بال میزنه صدا زد بابا
فاطمه صدا زد بابایه روز اذان میگفت بلال می اومدی خونه ی من بابا منو بغل میکردی میگفتی فاطمه ی من تو بوی بهشت میدی بابا
اما بابا حالا بیا همون سینمو بو کن بوی خون گرفته😭😭😭
یا الله حسین دیگه طاقتش نمیاد زینب چکار کنم خواهرم مادرم داره میمیره خواهر نگاه کن مادر دیگه نمیتونه نفس بکشه زینب صدا زد حسینم حسنم برید به بلال بگید دیگه اذان نگه😭😭
اشهد ان محمد ن رسوالله
یازهرااا صدا زد بابا بیا ببین دیگه دستم بالا نمیاد😭😭
دستات بیار بالا هر گوشه نشستی بگو یا زهرا یا زهرا یا زهرا😭😭
دختر پیغمبر فاطمه گله علی😭😭
💠😭🙏🏻💠💠💠💠
ey-emam-hame.mp3
336K
#نوحه ی #سنتی#امام حسن علیه السلام
🍁🥀▪️🍁🥀▪️🍁🥀▪️
ای امام ِ همه یا حسن ِ مجتبی
پسر فاطمه یا حسن ِ مجتبی
ای دلت پر شرر،پاره پاره جگر
یبن الزهرا یبن الزهرا...
ای به قربان آن طلعت چون ماه تو
تو کریمی و ما سائل درگاه تو
بده ای باوفا،صدقه بر گدا
یبن الزهرا یبن الزهرا...
دم آخر به قلب ِ بر بلا مبتلا
گریه کردی به غمهای شه کربلا
بر حسین ِ غریب،شاه شیب الخضیب
یبن الزهرا یبن الزهرا...
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
نوحه اربعین حسینی
اربعین شاه دین زینب بیامد کربلا۲
بر سر خاک حسینش دارد او شور ونوا۲
کربلا ماتمسرا،کربلا ماتمسرا ۲
__
خاک قبراو بسر می ریرد او با شور وشین
اشک می ریزد فراوان در غم هجر حسین
کربلا ماتمسرا
__
گوید ای هستی زینب لحظه ای خیز وببین
خواهرت را قد کمان وموسپید ودل غمین
درچهل روزی که بر من چون چهل سالی گذشت
برمن آمد سیل غمها از یسار واز یمین
کربلا....
_____
بعد تو جانا پناه کودکانت بوده ام
حافظ جان علی از دشمنانت بوده ام
در اسارت بوده وبس طعنه ها بشنیده ام
کوفه و شام بلا من قهرمانت بوده ام
کربلا....
___
من خجالت می کشم بهر سه ساله دخترت
مانده در شام بلا بخشا قصور خواهرت
ای برادر کن دعا تا روی قبرت جان دهم
تا بیارامد کنارت زینب غم پرورت
کربلا...
شعر:اسماعیل تقوایی
کاروان داشت می رسید از راه دل زینب (روضه شب اربعین 93)- سيد مهدي ميرداماد:
کاروان داشت می رسید از راه،دل زینب در التهاب افتاد
ديدي نزديك كربلا دلت شور ميزنه،شدي اينجوري تا حالا؟اصلاً مي ري نجف اينجوري نيستي،كاظمين اينجوري نيستي،مشهد اينجوري نيست،فقط جنس جنس كربلاست
کاروان داشت می رسید از راه،دل زینب در التهاب افتاد
تا که چشم ستاره های کبود،بر سر قبر آفتاب افتاد
کاروانی که از هزاران دشت،از سر شوق با سر آمده بود
به مرور غم خودش که رسید،کم کم از مرکب شتاب افتاد
*
همه خودشون رو انداختن رو خاك
*
دختری سمت علقمه رفت،مادری سمت قبر کوچک خود
خواهری بر سر مزار خودش،دل به دریا زد و به آب افتاد
اينجا قبر حضرت زينب ِ، اون روزي كه امام سجاد تو رو خاك كرد،خواهرتم باتو خاك كرد.
گفت: اگرچه که بی پر آمده است
بی پر و بی برادر آمده است
چشم وا کن که خواهر آمده است
که پس از تو به اضطراب افتاد
زینبی که اسیر مویت بود
بین خون، گرم جستجویت بود
در به در شد درست آن وقتی
که به موی تو پیچ و تاب افتاد
بعد تو خیمه در حصار آمد
از زمین و زمان سوار آمد
به حرم امر برفرار آمد
همه ی خیمه در عذاب افتاد
پای غارت به خیمه ها واشد
دستهای پلید پیدا شد
سر یک گوشواره دعوا شد
سنگ بر شیشه ی گلاب افتاد
...
داداش تا شب ِ آخر بچه ات هي مي گفت:عمه گوشام درد ميكنه،همه رو ساكت كردم دخترت رو نتونستم ساكت كنم،داداش:
داغدارم هنوز از کوفه
از گریز رئوس مکشوفه
داغدارم از آن زمانی که
از سر بچه ها حجاب افتاد
تشنگی های تو کویرم کرد
غم دوری تو اسیرم کرد
ماجراهای شام پیرم کرد
کار به مجلس شراب افتاد
خیزران را که غرق خون دیدم
از غرور رقیه ترسیدم
لرزه بر جان بچه های تو و
بر لبت بوسه بی حساب افتاد
هي رو پا بلند شد،عمه بذار من برم جلو،بذار دستش رو بگيرم،بذار سر بابامو بغل كنم،حسين،جلوش رو گرفتم،والا دق مي كرد،داداش خيلي طول نكشيد،همچين كه سرت رو بغل كرد،ديد لب هات پاره پاره است،دندونت شكسته است،غيرتي شد دخترت، ديدم هي مي زنه تو دهنش،لب هاش رو گذاشت رو لب هاي خونيت،اي حسين....
.
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
من که به درد و غصه و ماتم عجینم
مانند عمه قهرمان اما حزینم
من دختر شاهم که حالا اینچنینم
بر دوش بابا بودم و حالا زمینم
ای شامیان من دخت مصباحالهُدایم
از نسل زهرای بتول و مرتضایم
گرچه پر از درد است از سر تا به پایم
هر چند بی جوهر شد از غم نالههایم
زخم است دست و پا و گوش و پلکهایم
هم بازدم بالا نیاید هم صدایم
اما قیام کوچه را تصویر کردم
همراه عمه شام را تسخیر کردم
#نصیر_حسنی✍
.
.
💥سبک: #مناجات
🎙مداح: #میثم_مطیعی
▪️ #امام_زمان (عج)
سر می شود زمانه ولی بی تو غرق آه ...
جان مرا رسانده به لب ، بغض گاه گاه ...
آه یابن الحسن ...
تو حاضری و ما همه در بند غیبتیم ...
آقا نجاتمان بده از این شب سیاه ...
آقا علاج رو سیهی چیست جز اشک ...
حالا به سوی روضه ات آورده ام پناه ...
ای ملجا همیشگی ابن سبیل ها ...
جا مانده ام شبیه یتیمی میان راه ...
یک دم بیا به خیمه ی ما ، جان مادرت ...
آتش بزن دل همه را با شرار آه ...
باید شوی تسلی آن قلب مضطرب ...
آقا بیا که روضه رسیده به قتلگاه ...
یک جسم نیمه جان و دو صد نیزه و سنان ...
یک لشکر حرامی و سردار بی سپاه ...
ناگه رسید زینب کبری فراز تل ...
فریاد زد ز سوز جگر وا محمداه ...
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست ...
این صید دست و پا زده در خون حسین توست ...
زانو بغل گرفته زینب ...
حسین میگه می شنوی امشب ؟
گمون کنم از دل صحرا داره میاد صدای زهرا ...
از حالا هی میگه بنی می کشنت چه جوری فردا ؟
زوده هنوز این بی قراری که فردا شب این موقع داری ؟
رو تاول های پای یتیمام مرهم می ذاری ...
فردا شب این موقع تو اوج دردی ...
با آتیش های خیمه تو نبردی ...
تو قتلگاه دنبال من می گردی ...
نذار بگم که میری از حال ...
فردا که اومدی تو گودال ...
اگه انگشترو ندیدی ...
پیرهن مادرو ندیدی ...
طاقت بیار اگه عزیزم رو پیکرم سرو ندیدی ...
آروم شو زینب صبورم ؛ بدون که از تو خیلی دورم ...
چشم به راه مادرمون تو کنج تنورم ...
یه بار منو رو نیزه ها می بینی ...
یه بار به زیر دست و پا می بینی ...
یه بار توی طشت طلا می بینی ...
ای غافله سالار زینب ، پنجاه و چند سال یار زینب ...
چطور دلت میاد که این جا تنهام بذاری یابن زهرا ...
چی کار کنه خواهرت ای وای میون این گله ی گرگ ها یوسف زهرا ...
میخوای بری برو عزیزم ؛ ولی نگو بهم نریزم ...
کاشکی بذاری دست رو قلبم که برنخیزم ...
بذار زیر حنجرتو ببوسم ...
بوسه گاه مادرتو ببوسم ...
دستو با انگشترتو ...
من که دل از زمونه کندم ...
چادرمو کمر می بندم ...
میام نگن لشکر نداره ، غریبه و یاور نداره ...
مادرمم بودش میومد ، میام نگن مادر نداره ...
تو میری و من میرم از حال ...
من غصه دار و خولی خوش حال ...
قرار بعدی منو تو گوشه ی گودال ...
اون جا که تنها تورو گیر میارن ...
سنگ و سنان و تیغ و تیر میارن ...
خواهرتو آخر اسیر میارن ....
.👇
YEKNET.IR - monajat - shabe 7 ramezan 1401 - motiee.mp3
4.65M
💥 #مناجات_امام_زمان(عج)
🎙مداح: #میثم_مطیعی
سر می شود زمانه ولی بی تو غرق آه
4_6033117784479629697.mp3
3.97M
.
#روضه
#اربعین
با نوای: #حاج_حسن_خلج
شاعر شعر اول: #حاج_علی_انسانی
شاعر شعر دوم: #مصطفی_متولی
غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند
ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند
ستاره گان حرم را به ريسمان بستند
بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند
ميان آن همه لشکر چو بي كسم ديدند
به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند
از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی
دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی
می خواستم به پات سرم را فدا کنم
اما به خواهر تو ندادند مهلتی
بهتر نبود جای تو من کشته می شدم؟
بی تو چگونه صبر کنم،با چه طاقتی؟
از بس برای زخم لبت گریه کردهایم
چشمی ندیدهام که ندیده جراحتی
تو رفتی و غرور حریمت شکسته شد
هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی
آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن
دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی
کم مانده بودخم بشوم، کم بیاورم
از دست تازیانۀ بیرحم لعنتی
#روضه_اربعین
.
YEKNET.IR - tak - 2 safar 1441 - meysam motiee.mp3
6.65M
💥 #زمینه
🎙مداح: #میثم_مطیعی
▪️ #اربعین
هیچ پرچمی غیر کربلا بالا نیست
حسین معنی آزادی است
حسین چشمه خوبی ها
حسین برکت این دنیا
حسین پاکی بارانها
حسین روشنی جانها
بابی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی
همه وجودم گرفته، به هوای تو شور و حالی
عشق پا برجاست، زندگی زیباست
تا دلا دست، ابی عبدالله ست
«ابی عبدالله...»
هیچ لاله ای چون شهید تو زیبا نیست
شهید آیه شیدایی ست
شهید دسته گل پرپر
شهید هدیه یک مادر
در این لشکر عاشقها
مرا، هم بپذیر آقا
بِاَبی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی
جایی بده کنج حریمت، به کبوتر خسته بالی
عشق یعنی آه، در دل سنگر
شوق دیدارِ، آن شهِ بی سر
«ابی عبدالله...»
هیچ لحظه ای مثل دیدن مولا نیست
ظهور اول زیباییست
ظهور مژده عاشورا
ظهور دلخوشی دنیا
کجاست وارث این پرچم؟
کجاست صاحب این ماتم؟
بِاَبی انت و امی و نفسی و اهلی و مالی
سر و دل و جان میدهم تا تو بدهی اذن وصالی
از تبار حسین، یادگار علی ست
او که در دستش، ذوالفقار علی ست
«یااباصالح»
.
YEKNET.IR - shoor - fatemie 1399.10.06 - amir kermanshahi.mp3
6.39M
💥 #شور_احساسی
🎙مداح: #امیر_کرمانشاهی
من از این زندگی رو دست خوردم
دلم رو تا ته بن بست بردم
ولی هر جوری بود اومدم اینجا
بقیشو دیگه به تو سپردم
اومدم بگم منو نکنه رها کنی
همه با هم اومدیم نکنه سوا کنی
وقتی گریه میکنم نزدیکتم آقا
بخشش از بزرگتره کوچیکتم آقا
به من تو روضه مادر شیر میداد
غمت آرامش خواب شبم بود
من اسم خودمو بلد نبودم
ولی اسمت همیشه رو لبم بود
بدیمو به روم نیار نذار آبروم بره
زده مادرم حسین به تو زلفمو گره
من از این سیاهیا دست بر نمیدارم
دستمو رها نکن خیلی گرفتارم
شنیدم روی خاک افتاده بودی
پیش زینب سر تو رو بریدن
یه عمره با شنیدن گریه کردم
شنیدن کی بود مانند دیدن
مادرت نشسته بود توی قتلگاه تنگ
میزدن تو رو همه با عصا و تیر و سنگ
اونقده غریب شدی خنجر کشیدن روت
کربلا مدینه شد با زخم رو پهلوت
.
1_5842807604.mp3
12.52M
#واحد | #کربلا به خون خود تپیدن است
کربلا به خون خود تپیدن است
جرعه جرعه مرگ را چشیدن است
کربلا صفا و مروهای شگفت
پا به پای تشنگی دویدن است
روضه نیست کربلا که بشنوی
کربـــلا سر بریده دیدن است
خلقت دوباره، جلوۀ جدید
کربـلا دوباره آفریدن است
کربلا مرور روشـن معاد
از مغاک خاک بر دمیدن است
حرمت حماسه، غیرت غیور
قطره قطره خون شدن چکیدن است
هر چه میدوم به خود نمیرسم
کربلا به اصل خود رسیدن است
شاعر: مرتضی امیری اسفندقه✍
#حاج_مهدی_رسولی🎤