eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
418 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
دکتر محمد فراهانی4_5834583359308698668.mp3
زمان: حجم: 35.08M
📻 بشنوید | ادامه نکات ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ ۰۲ 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۱/۲۶ ✅ ارتباط مزاج فرد با نغمات مجالس بزمی و رسمی مجلس هیئتی مداح سنتی خوان ، برای اینکه بتواند به روز بخواند ، باید ابتدا الگوی مربوطه را دهها بار فقط گوش کند و بعد وارد همخوانی با الگو شود اجرای الگوی اضطراب در مقابلِ تهوّر (اعتماد به نفس کاذب) مجلس رفتن و میدان دیدن، درمانِ اضطراب است اول باید در هیئت خودت مداح بشی و بعد خودت رو در هیئت بزرگِ دیگران در معرض مستمعان قرار بدهی مداح باید برای همه ایامش استاد داشته باشد و کسب معرفت کند.
4_6039352956006960115.mp3
زمان: حجم: 139.6K
❣﷽❣ 🔺 🔺 🔺 شده ویرانه از کینه قبور آل طاها چکد اشک عزا از دیده ی امّ ابیها کنار قبر ویران ، بگویم زار و گریان 🔺حسن جانم حسن جان بگیرد دم به دم این دل به هرجایی سراغت فدای غربت آن قبر بی شمع و چراغت الا ای رکن ایمان ، مزارت قبله ی جان 🔺حسن جانم حسن جان تو بین کوچه ها دیدی جفای بی قرینه ز داغ مادرت کرببلا گشته مدینه شده عالم پریشان ، دلت گردیده سوزان 🔺حسن جانم حسن جان ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6039352956006960045.mp3
زمان: حجم: 105.8K
❣﷽❣ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ خدا مادرم را کجا میبرند ▪️ سنی سسلورامداده یابن الحسن هامی خلق اُفتاده یابن الحسن اولورچوخ جنایت،،ئولوبدورعدالت آقاهارداسان یورولدوق ستمدن،،بودردواِلمدن آقاهارداسان اوره کلرفراقونده مغموم اولوب علی شیعه سی گورنه مظلوم اولوب ئوز حقیندن عالمده محروم اولوب گل ای شهریاریم،،،شه تاجداریم آقاهارداسان منیم گلعذاریم،،وفالی نگاریم آقاهارداسان گل ای دللری قان ائدن غیبتی ووران هر دله اوخ،غم غربتی اوره کلرده قالدی بقیع حسرتی نه واردی چراغی،نه صحن ورواقی آقاهارداسان نه بیرآغلیان وار،سینه داغلیان وار آقاهارداسان نئجه شیعه دوزسون بودردوغمه بقیعون غمی اود سالورعالمه یاتوب اورداغملی،خانیم فاطمه سولوبدی عذاری،بیلنمورمزاری آقاهارداسان گل آل انتقامین،،قیل احیامرامین آقاهارداسان (محمدرضامحمدی(ناعم)) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
aein-mastan.rzb.ir4_6039352956006960044.mp3
زمان: حجم: 2.25M
🕌 🕌 🕌 روزی به خدا بقیع را می سازیم مثل حرم امام رضا می سازیم بر روی چهار قبر خاکی آن روز گلدسته و گنبد طلا می سازیم 🕌لعنت الله علی من عاداک یا علی 🕌اسدالله علی ولی الله علی یاحیدر… آن روز مدینه کربلا خواهد شد صحنین حسن دار الشفا خواهد شد با همت شیعیان ایران آنجا یک پنجره فولاد بنا خواهد شد 🕌لعنت الله علی من عاداک یا علی 🕌اسدالله علی ولی الله علی یا حیدر… خسته شده ام از این همه ظلم فجیع کوری عدو بگو به آوای رفیع تا عمر بود به هشت شوال بگو امروز بود روز جهانی بقیع 🕌لعنت الله علی من عاداک یا علی 🕌اسدالله علی ولی الله علی یا حیدر… عمریست رهین منت زهرائیم مشهور شده به عزت زهرائیم مردیم اگر به قبرمان بنویسید ما پیر غلام حضرت زهرائیم 🕌لعنت الله علی من عاداک یا علی 🕌اسدالله علی ولی الله علی یا حیدر… 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. بغض‌ها در سینه اما فرصت فریاد نیست روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست باد مویم را پریشان میکند مانند آن_ _پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست مادری در لابه لای خاک گندم ریخته پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن" بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست می‌نویسم آرزویم را به روی خاکها خانه‌ات آباد، ای که خانه‌ات آباد نیست‌ ✍ .
4_6030564585335949872.mp3
زمان: حجم: 1.37M
❣﷽❣ 🍂 🍂 کوچه ها را غم گرفته هشت شوّال روز غربت گشته ویران قبر عترت سوی خصم ولایت بتازیم عاقبت ما بقیع را بسازیم 🍂یا زهرا یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... جسم اسلام و جنایات تیغ تفریط،تیر افراط فِرقه ای که پر از کینه بودند هَتکِ حُرمت زِ قرآن نمودند 🍂یا زهرا یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... عاقبت با قلب آگاه با ظهورِ حجّتُ الله ما که بر عشق مولا اسیریم انتقامِ بقیع را بگیریم 🍂یا زهرا یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... ای بقیعِ گشته ویران تو چه ها دیدی به دوران دیده اي با غمِ بی کرانه قدّ خم گشته،دفنِ شبانه 🍂یا زهرا یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... مرتضی بِنهاده غمناک جسم زهرا در دلِ خاک کرده گریه بر آن قلبِ خسته بر غمِ یارِ پهلو شکسته 🍂یا زهرا یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هیئت‌جان‌نثاران‌امام‌زمان(عج)4_6030556751315602107.mp3
زمان: حجم: 3.37M
❣﷽❣ 🔲 🔲 خوشبختی یعنی 🔲 بقیع برات حرم می سازیم چهار تا شبیه هم می سازیم خیابون عشق و حرم تا به حرم می سازیم اونجا باب الکرم می سازیم اخرش روزی دسته مهندسای ایرانی بقیع می شه صاحب ایوانی ای جانم اخرش روزی توی بقیع سینه زنی می شه ذکر حسن جان علنی می شه ای جانم دیده ها دریا می شه روزی از سینه غم پا می شه روزی به دست اقامون درای صهن وا می شی روزی بقیع چه غوغا می شه روزی اخرش روزی بقیع برا تو می سازیم گنید قشنگ تر از کربلاو مشهد ای جانم اخرش روزی بقیع تورو دوباره می سازیم برای تو مناره می سازیم ای جانم کاشکی کبوتر تو بودم همیشه محضر تو بودم کاشکی منم فرش قبر مطهر تو بودم همیشه در بر تو بودم کاشکی من اقا غبار خاک پای تو بودم نوکر نوکرای تو بودم حسن جان کاشکی من اقا فدای چشمای ترت بودم سپر برای مادرت بودم حسن جان (رضا نصابی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ ❣﷽❣ 🔲‍ ‍ س ◼️ ✨یادته اون لحظۀ آخر بابات ✨گفت به جز،بچه‌های فاطمه ✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون ✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه *ام البنین داره با پسر صحبت میکنه.... یادته به همه گفت برن بیرون؛عباس بمونه...* ✨یادته اون لحظۀ آخر بابات ✨گفت به جز،بچه‌های فاطمه ✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون ✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه ✨مُزد کنیزی‌هام بود ✨فاطمه شد مادرت *آخه میگن علقمه مادرِ عباس اومد، اما زهرا بود...زهرا اومد بغل باز کرد گفت:پسرم... ✨علقمه بوی گل یاس میاد ✨صدایِ مادر عباس میاد ✨مُزد کنیزی‌هام بود ✨فاطمه شد مادرت ✨چه افتخاری کردم ✨شاید نشه باورت ✨فخرم این بود، می‌گفتن ✨بچّه‌های علی بِت برادر ✨مادر هستم،برای،اونکه ✨زهرا براش بوده مادر ✨واویلا....واویلا... *قربونت برم با چه افتخاری بچه هاتو فرستادی کربلا... تو هم اگر زرنگ باشی همین امشب اربعینتو میگیری و میری کربلا....* 💥کنار قدم هایِ جابر 💥سوی نینوا رهسپاریم 💥ستون های این جاده را ما 💥به شوق حرم میشماریم 💥 شبیه رباب و سکینه 💥برای شما بی قراریم 💥از این سختی و دوری راه 💥به شوق تو باکی نداریم 💥فدایی زینب،پر ازشوق و عشقیم 💥اگرکه خدا خواست،بزودی دمشقیم لبیکَ یابن الحیدر .. ⬅️*اونجایی که گفتم «شبیه رباب و سکینه،برای شما بی قراریم» یکی از بی قراریای سکینه رو بگم .... بی بی جان ام البنین ! مقاتل نوشتن امام حسین به هزار زحمت از کنار علقمه بلند شد .... تنها برگشت ... ⏺آخه سعی کرد این بدنُ جمع کنه ... نشد .... عباس لحظه های آخر صدا زد : «یا اَخی ماتُرید منّی» میخوای با من چه کنی ؟ منو به خیمه ها نبر .... میدونید امام حسین چه جوری برگشت؟ «و رَجَعَ الحسَین منکَسِراً، حزیناً، باکیاً....» دیدند آقا داره برمیگرده سمت خیمه ها .... کمرش خم شده .... داره گریه ... ⬅️«یُکَفکِفُ دُموعَه بِکُمِّه...» هی با آستین اشکاشُ پاک میکنه ... زن ها اومدن دورشو گرفتن .... سکینه آمد یه سوال کرد .... «وَ سألَتهُ عَن عَمِّها ...» بابا عمو کجاست؟ 🔰«فَاَخبَرَها بِقَتلِه...» دخترم! دستای عموتو بریدن .... دخترم تیر به چشماش زدن .... دخترم! تیر به مشکش زدن .... دخترم ! با عمود آهن به سرش زدن .... (چی فکر کردی؟! اگر در مقاتل معتبر ندیده بودم نمیگفتم ....) پاشو قطع کردن .... (میدونید چی شد؟) میگه زن ها شروع کردن بلند بلند گریه کردن .... (خب این طبیعیه ... اشکالی هم نداره ... زن ها دلشون رقیقه .... اما نوشته) ⚜«وَ بَکَی الحُسَین مَعَهُنَّ ....» لشکر دشمن نگاه کرد .... دید امام حسین بین زن ها ایستاده داره بلند بلند گریه میکنه ....حسین.....* وقتی گرفت دستتو اون روز بابات، یادته؟، گریه‌ ش گرفت آسمون گفت که حسینم رو سپردم به تو،بعد از این،جون تو و جون اون حالا بگو کو حسین؟، زینب برا چی تنهاست؟ *عباس! قرارمون این نبود....قرار نبود زینب تنها برگرده....* حالا بگو کو حسین؟،زینب برا چی تنهاست؟ به دختر پیمبر، بگم عزیزش کجاست؟ کاش نپرسه،پیمبر، پس کجاست روشنیِ دو دیده ا‌م؟ کاشکی حیدر، نخواد که، بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟ واویلا....واویلا.... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
◾روضه حضرت اُم البنین سلام الله علیها ◾بانوای :ِ حاج مهدی سلحشور قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین مکان گریه برای حسین اگر حرم است مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین *می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست* نخورد آب زمانی که روضه می خوانده گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین "محمّدقاسمی" تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی یه همدم تو غم ها برایِ علی یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی تو موندی کنار علی یک تنه تو گفتی که زهرا پناهه منه نذاشتی علی بهت بگه فاطمه نذاشتی که زینب دلش بشکنه *اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...* نخِ چادُرت دلبری میکنه تو رو فاطمه یاوری میکنه واسه بچه هاش مادری کَردیُ برا بچه هات مادری میکنه چقدر مثل زهرا شده شوکتت چقدر مثل زهرا شده غیرتت ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود ان شاءالله که نیلی نشه صورتت ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو نشینه غلافی رو بازویِ تو بمونی همیشه کنارِ علی نره میخِ در تویِ پهلویِ تو الهی نبینی غمِ حیدر رو نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو نداره دلی خوش زدیوار و در امیری که کنده دَرِ خیبر رو می ترسم بخونم برات روضه من فقط اینه دیگه دعام دائماً ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو نبینه چیزایی که دیده حسن خدا گر زحکمت ببندد دری زرحمت گشاید دَرِ دیگری خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش به جاش داده عباسِ نام آوری *نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد.. نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟ گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین....
سید مهدی حسینیenc_16398199585046300759790-۱.mp3
زمان: حجم: 6.97M
🏴🏴🏴 همه مادر دارن من ندارم سایۀ سر دارن؛ من ندارم همه میگن زهرا سیلی خورده همه باور دارن؛ من ندارم مگه کسی/ دلش میاد/ دست روی مادرم بُلَن کنه حالا بابام/ با چه دلی/ تنهایی عشقشو کفن کنه رو سرِ این خونه بارونه دل علی خونه بارونه چشمای خیس ما مهمونِ بارونه همه طاقت دارن؛ من ندارم خواب راحت دارن؛ من ندارم راحت از زخمای پهلو میگن انگار عادت دارن؛ من ندارم چجور دلم/ میاد بگم/ چشمای مادرم شده کبود تُو کوچه‌ها/ داد می‌زدم/ کمک کنید ولی کسی نبود بغض گلوی من پنهونه کی حال و روزم رو می‌دونه همه اینا یادم می‌مونه بارونه خوشی دیدن مردم؛ ما ندیدیم هرچی طعنه بودو ؛ ما شنیدیم سرِحالن مردم، بیخیالن همۀ دردا رو ما کشیدیم چیکار کنم/ دلم پره/ هیچکی نگفت اینا گنا دارن یکی نگفت/ حیا کنید/ یه بچۀ کوچیک/ تُو را دارن بابام تُو این شبها حیرونه محسنشو کشتن، گریونه باگریه لالایی می‌خونه، بارونه حمید رمی✍ 🏴🏴 😭😭😭😭 هديه محضر بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صلوات 🌷🍃