🍃🌷﷽🌷🍃
#شور_زمزمه_ابوالفضلی
#بیقرارم_بیقرارم
🌹🌹168🌹🌹
بےقرارم بےقرارم
ازین فراق و دوری
بغضے باشدشکستہ درگلویم
🌹
بےقرارم غصه دارم
تاڪی دگرصبورے
رسانم تو مرابہ آرزویم
🌹
دل بسته ام من برکرم تو
شاید بینم روزے حرم تو
ازتودورم دل تنگ و حزینم
درحسرتت من باغصه عجینم
🌹
تسکینم شد عکس حرمت ارباب
شاید بینم شبی حرم را درخواب
🌹
نظرےڪن برمن ارباب
گلہ داردقلب بیماڕ
خیره شد چشمان من بڕ
عکس گنبدکنج دیواڕ
🌹
گردم به فدایت بین حال وهوایم
دلتنگ حریم آن کرببلایم
(یاثارالله)❸ حسین غریب مادر ❶
✅بنددوم
محول الاحوال من
گداے خونہ زادم
توماهی در شبهای بی چراغم
🌹
بےتو ارباب درگردابم
چوشمع رو بہ بادم
درهیاهو، بہ گوشہ ے اتاقم
🌹
توهیئتاباعشق محرم
سینہ زنم باذکر تو هردم
پدرمن نون حلالم داد
که حالانشستم توهیئت آزاد
🌹
حسینی ام همینہ افتخارم
هرچی دارم ازهیئت تو دارم
🌹
دیوونه ی عباستم
میگیرم ذکرش رو دائم
جون میگیرم هروقت میگم
💪
یاقمربنی هاشم(ع)
🌹
قمرالعشیره اےشاه پرازفضل
سیدنا العباس آقام یاابالفضل (ع)
🌹
یل دریا دل ❷ سالارقلب منی
یا ابوفاضل (ع)
💠💠💠1⃣6⃣8⃣💠💠💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجید_مرادزاده
1_1148600678.mp3
17.61M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_مجلس_عبیدالله
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲)
▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍ متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_مجلس_عبیدالله
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲)
▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
▪️یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم
▪️در طول آن مسیر رکابی که داشتم
▪️در زیر سایه تو حجابی که داشتم
▪️دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم
▪️دیدی چه شد مقنعه و معجرم حسین
▪️یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد
▪️یک نیمه روز امید دلم ناامید شد
▪️هجده گلم مقابل چشمم شهید شد
▪️از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد
▪️داغت هنوز هم نبوَد باورم حسین
▪️گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد
▪️گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد
▪️یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد
▪️پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد
▪️تو دست و پا زدی و من زدم بر سرم حسین
▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
یا صاحب الزمان
▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
▪️بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت
▪️شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت
▪️با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت
▪️ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین
دیگه روضه ها سنگین تره، ساکت باشی جفا کردی
▪️دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی
▪️ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی
▪️ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی
▪️گویا غریب بودی و مادر نداشتی
▪️قربان غربتت پسر مادرم حسین
▪️نگذاشتند گریه بر آن پاره تن کنم
▪️نگذاشتند سایه ای بر آن بدن کنم
▪️نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم
▪️نگذاشتند کاری برای یوسف بی پیرهن کنم
▪️میخورد خاک پیکر تو در برم حسین
حالا از گودال بیا کوفه،
ببرم روضه رو همونجا که باید ببرم
▪️ما را پس از تو خار شمردند کوفیان
▪️بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان
▪️نان علی مگر که نخوردند کوفیان
▪️از من چه آبرو که نبردند کوفیان
▪️دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین
▪️دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت
▪️وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت
▪️صبر و قرار از دل زین العباد رفت
▪️کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت
▪️چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین
تا رسیدن تو مجلس ابن زیاد،
نانجیب شروع کرد طعنه زدن
الحمدْللهِ فَضَحَکُم وَ قَتَلَکُمْ
فَرَقَّتْ زَیْنَبُ وَ بَکَتْ
اشک چشم زینب رو درآورد
شراب میخورد با اون حالت مستی، خوشحال بود غرور دختر علی رو شکسته، یه وقت دیدن رباب بلندشد،
دوان دوان به سمت طشت طلا رفت،
همه حواسها رو از زینب به سمت خودش برگردوند،
سر بریده رو از میان طشت برداشت چسباند به سینه،
فَوَللّه لا نَسیتُ حُسَیْناً،
اَقصَدَتْهُ اَسنَّةُ الْاَدْعِیاءِ
به خدا یادم نمیره نیزهدارها چجوری با نیزه میزدنت....
حسین...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍ متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
ما برای دفن شاه کربلا آمادهایم
رو به سوی قتلگاه و علقمه بنهادهایم
یک بدن صد پاره از شمشیر و تیر خنجر است
این گل دامان لیلا یا علی اکبر است
یک بدن بیدست و سر مانده کنار علقمه
مثل مادر اشک ریز و در عذایش فاطمه
سیزده ساله گلی افتاده در دریای خون
از حنای خون شده سر تا به پایش لالهگون
لالهها پیداست اما غنچهی پرپر کجاست
پیکر سرباز ششماهه علی اصغر کجاست
جسم یاران حسین ابن علی بر روی خاک
از دم شمشیر و خنجر قطعه قطعه چاک چاک
از کنار علقمه آید صدای زمزمه
میچکد بر جسم ثارالله اشک فاطمه
✍ #غلامرضا_سازگار
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
کانال نوحه مجمع الذاکرین.mp3
949K
❣﷽❣
🏴 #سینه_زنی_امام_سجاد_ع
🏴 #دشتی #آقای_سلطانی
خودم دیدم به نی راس بریده
ز سیلی رنگ رخسار پریده
🏴غریبم من غریبم من غریبم
علمدارم به خون غلطیده دیدم
فغان و ناله ی طفلان شنیدم
ز بی آبی خزان گلهای زهرا
همه بار مصیبت را کشیدم
🏴غریبم من غریبم من غریبم
خرابه کودکی در پیچ و تاب است
تمام گریه اش بهر رباب است
شنیدم عمه ام با طفل میگفت
کنون مهمان سر خونین باب است
🏴غریبم من غریبم من غریبم
(مرتضی محمودپور)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5976765416964360056.mp3
463.2K
نوحه شهادت امام سجاد(ع)
زهر کین زده شرر، بر جان وبه پیکرم، ای وای، ای وای
باقرم بیا ببین، آمده چه بر سرم، ای وای ای وای
یادگار کربلایم، می روم سوی خدایم
من علی بن الحسین، من علی بن الحسینم2
______________________
تا پایان عمر خود، با یاد کرببلا، گریان بودم
بهر تشنه کامیِ، بابای غریب خود، نالان بودم
پدرم تشنه فدا شد، سر او زتن جدا شد
من علی بن.....
_______________________
در کرببلا شدم، بیمار وبه بستر، خود افتادم
زار وناتوان شدن، جز اشک دیده نکرد، استمدادم
چیده شد گلهای زهرا، غرق خون گردید صحرا
من علی بن...
_________________________
دستان عموی من، شد از پیکرش جدا، تشنه جان داد
پیکر برادرم، ارباًاربا شده و، بر خاک افتاد
پدرم شد زار وتنها، عمه شد مادر غمها
من علی بن....
___________________----
ای وای از جسارت و، سختی اسارت، الشام الشام
کوچه گردانی ما، در اوج قصاوت، الشام الشام
خواهرم آنجا فدا شد،کودکان را مقتدا شد
من علی بن...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شعر:اسماعیل تقوایی
4_5913717023635932966.mp3
2.72M
سینه زنی شور شهادت امام سجاد (ع)
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
شده وقت سفر
بیا ای همسفر
منو با خد ببر
بیا ای همسفر
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
بعد تو روز خوش ندیدم
ببین محاسن سفیدم
شبیه عمه ام خمیدم
تنم رو دنبالت کشیدم
تا اینکه امشب
به آرزوم رسیدم
این نماز آخر من
که اومده برادر من
اومده باز عموم اباالفضل
نشته روبروم اباالفضل
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
کجایی یار من
ببین دلدار من
تموم کار من
کجایی یار من
آخر شده غربت من، بابا بابا حسین
بیا ببین غربت من، بابا بابا حسین
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
فدا خون تو
لب گلگون تو
اومده مهمون تو
فدای خون تو
تو کربلا کشته شدم، بابا بابا حسین
به خونت آغشته شدم، بابا بابا حسین
سری به این خسته بزن، بابا بابا حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ببین شده اشهد من، بابا بابا حسین
⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️
➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس "
نام زینب در شئون زندگی گل می کند
در دل عشاق ایجاد تحول می کند
مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست
در مقام ذکر با زینب توسل می کند
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد
مقصود از تکلم طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس
غیر از خدای عز و جل خونبها نشد
در خلقتش زمین و مکانهای محترم
بسیار آفرید ولی کربلا نشد ....
ما گندم رسیده ی شهر ری توایم
شکر خدا که نان تو از من جدا نشد
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
حالا که کربلای تو روزی ما نشد
*داداش*
داغ تو اعظم است تحمل نمی شود
در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد
شاعر:علی اکبر لطیفیان
ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛
وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...."
برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه"
بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...."
اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...."
حسین
لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...."
زخانه ها بوی طعام می آید .....
اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........."
حسین ..........
غم عشقت بیابون پرورم کرد .......
هوای وصل بی بال و پرم کرد ......
ای دل .....ای دل .....
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ......
دلم را هر چه میخواهی بسوزان
تنم را هرچه میخواهی بلرزان
ولی در کوچه های کوفه و شام ....
به پیش چشم نامحرم مگردان ...
حسین ......... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5834694568896891363.mp3
1.54M
#روضه_های_کوتاه
امام_حسین_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
لب تشنه سر بریدند
( سلطان کربلا را ) 2
همه برا لب تشنه ی امام حسین (ع) گریه کردند ، حضرت زهرا (سلام الله علیها ) وقتی روضه میخونه ، زبان حالش اینه : بُنَیَّ ، بُنَیَّ ، ...
بُنَیَّ ، پسرم ، قَتَلوک
مادر ، مادر ، مادر
وَ ما عَرَفوک
مادر ، نشناختنت ، حسین
این جمله ی آخرش جگر و میسوزونه ... دیدی مادر داغ جوان دیده ، چه جوری ناله میزنه :
وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک
آبت ندادند ، حسین ...
لب تشنه سر بریدند
سلطانِ کربلا را
در خاک و خون کشیدند
عطشانِ نینوا را ...
۱۱ بهمن ماه ۱۳۹۹
قم ، مسجد امیرالمومنین
(علیه السلام) #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها