eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
445.4K
نوحه شب پنجم ( حضرت عبدالله علیه السلام ) رها کن دستم عمه جانم – ببوسم پایت مهربانم از آن می ترسم جا بمانم –  ( واویلا ) یتیمم قلبم را مسوزان – علی اصغر هم رفته میدان فقط من ماندم دیده گریان ( واویلا ) واویلا –  عمویم شده بی کس و بی یاور زده حلقه گرد عمویم لشگر – مزن عمه بر سر من از تبار شاه مدینه ام عقده ی کوچه مانده به سینه ام ز خیمه آیم ای بی قرینه ام (( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))   به بالای تل قد کشیدم – صدای آهت را شنیدم   ز خیمه تا مقتل دویدم ( عمو جان ) مسیر گودالت شلوغ است – دگر چشمانم بی فروغ است که گفته این روضه دروغ است ( عمو جان واویلا – چرا گیسویت دست این و آن است به زیر لگد آیه ی قرآن است – ز تن خون روان است زسینه آه هل من معین مکش میان مقتل آهی حزین مکش محاسنت را روی زمین مکش  (( یابن الزهرا مظلوم کربلا )) به خنده آمد نیزه داری – صدا زد به به چه شکاری به حنجر زد یک زخم کاری ( واویلا ) پر از خون شد ناگه دهانت – مچرخان دور لب زبانت دهد با پا دشمن تکانت ( واویلا ) واویلا – ضریح تنت زیر پای دشمن به دندان گرگان نخ پیراهن – تن تو ، تن من تن تو من با نیزه شد جدا چه صحنه ای شد در زیر دست و پا رسیده وقت بازی نیزه ها (( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))  
37_hamcho_mah(koveytipoor).mp3
2.14M
ای سری که بر نیزه  همچو ماه تابانی  سـرورشهـیدانی ای سری که بر نیزه همچو ماه تابانی سـرور شهـیدانی  در برابر چشمم  روی نی نمایانی سـرور شهـیدانی *****************8 خصم دین زند هردم تازیانه ام برسر میوۀ دل زهــــرا شمع گلشن حیدر لحظه ای نظر فرما  زیر نیزه بر دختر زیر نیزه از دختر  می کنی نگهبانی  *************************** من که خسته ام بابادلشکسته ام بابا قلب کوچک خود را  بر تو بسته ام بابا چون ز گلبن باغتتازه رسته ام بابا تو شـقایق زیبـا زیب این گلســتانی  ************************ هم خدا به بازارعاشقی خریدارست هم سراسر هستی محو عشق وایثارست هم جمال دین سیراب از گلوی خونبارست هم جمال ربانی هم نمونه انسانی  ************************** با کمال بی رحمی دشمنت بیازردم در طریقۀ عشقت  تازیانه ها خوردم همچو گل ز دامانگلشن تو پژمردم ای سر به خون خفته آفتاب ایمانی  ********************* می تراود از نایت لا اله الا الله ورد لعل لبهایتلا اله الا الله ای کلام زیبایتلا اله الاالله حامی رسول الله پاسدار قرانی
Hossein Taheri - Ye Konj Az Haram (320).mp3
7.94M
نوحه یه کنج از حرم حسین طاهری ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─ یه کنج از حرم بهم جا بده… دلم تنگته خدا شاهده! هوای حرم هوای بهشت… ببر کربلا به جای بهشت… نگاه بکن پناه به این پرچم آوردم! بدی و خوبی آقا درهم آوردم خودت یه کاری کن برام من کم آوردم آقا حسین… آقا حسین… بمیرم برات نه اینم کمه! تو فرق میکنی حسین با همه واسم مادرت دعا میکنه… به من خاکتم وفا میکنه! قسم به تربتت خسته دردم… چقدر با مهر تربتت درد دل کردم! این دفعه کربلا بیام برنمیگردم… حسین طاهری یه کنج از حرم بهم جا بده
☑️بند اول من یادگار حسنم. بدونید من افتخار حسنم بدونید جاریه خونه علی توی رگهام من ذوالفقار حسنم بدونید مثل بابا شجاعم و دلیرم مثل بابام شیرم و بی نظیرم آرزومه به پای عشق. عموم سر بدم و دست. بدم و بمیرم برا عموم حسین منم یه سردار بی مثَلم تو لحظه های پیکار اگه بده عمو حسین اجازه دشمنا با تیغم میشن تار و مار عموحسین عموحسین عموجان ☑️بنددوم عمه ببین عموم و تنها شده دوره بر عموم چه غوغا شده عمه ببین تو گودیه قتلگاه غریب و تنها گل زهرا شده عمه ببین توو عمق شیب گودال انگار عمومه داره میره از حال بزار برم یه وقت خدا نکرده جلو چشام هی نزنه پرو بال عمه دلم داره براش میجوشه تنها شده لشگری روبه روشه بزار برم اون لحظه رو نبینم دست لعینِ شمر میونه موشه عموحسین عموحسین عموجان ☑️بند سوم عمه ببین چقد شدم هراسون عمه بذار برم به سمت میدون ببین عموم غریب و تنها شده میون وحشیای این بیابون عمه ببین چه بغضی توو گلومه دیر برسم کاره عموم تمومه بزار برم تا وقت دارم کنارش جونم و پاش بزارم آرزومه بابام منو دست عموم سپرده میرم کنارش تا هنوز نمرده میرم کنارش نبینم ی وقتی خنجر کند به حنجرش نخورده عموحسین عموحسین عموجان ☑️بند چهارم توو قتلگاه که اومدی عموجان وقتی که بال و پر زدی عموجان ای یادگاره مجتبی عزیزم جلو چشام پرپر زدی عموجان یه عمر برام پسر شدی عموجان برام تو بال و پر شدی عموجان اما حالا این نفسای آخرم برا تنم سپر شدی عموجان حرومیایی که به من رسیدن عموحسین از لب تو شنیدن وقتی دیدن زاده ی مجتبایی سر تو رو مقابلم بریدن عموحسین عموحسین عموجان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
. سلام_الله_علیها اجرای شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر شرف درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حُسن حَسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هُرم این تب یکیست تا به سحر مسیر هر شب یکیست هر چه نوشتیم مرکب یکیست چنان که نام خالق و رب یکیست نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه ی باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را نتوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است 🎤 .👇
. اگه قابل بدونی من گداتم بغل وا کن که دلتنگ نگاتم دلم با اسم تو آروم می گیره آره آواره ی کرب و بلاتم اگه باشم کنارت رو به راهم به جز خیمت کجا میشه پناهم قبولم کن که من عبد رقیم قبولم کن با این روی سیاهم ای رفیق بی ریا حسین اشکامو نگیریا حسین لحظه ی مرگم بیا حسین مامن این روسیا حسین ای رفیق بی ریا حسین ۴ ....................................... دلم وقتی که می کوبه توو سینم یعنی باز  بی قرار اربعینم چشامو وقتی که آروم می بندم خودم رو توی موکب هات می بینم به دوری حرم عادت ندارم گره افتاده بازم توی کارم یعنی امسال ضریح ت رو می بینم یعنی سر روی شش گوشه ت میذارم سرپناه آخرم حسین آخ بگو کجا برم حسین اربعینت داره می رسه بطلب ما رو حرم حسین ای رفیق بی ریا حسین۴ ................ الهی نوکرت واست بمیره هنوزم پیکرت توی حصیره هنوزم کوچه های شام غوغاس هنوزم خواهرت زینب اسیره می کوبه باز به سینه مادر تو هنوز مهمون خولیه سرتو هنوزم از روی نیزه می بینی کجاها داره می‌ره خواهر تو وای از اون روی کبود حسین از محله ی یهود حسین وای از اون بزم شراب حسین از غم دل رباب حسین ای غریب کربلا حسین ۴ ✍ 👇
مداحی+نریمان+پناهی+برای+اربعین.mp3
1.21M
نریمان پناهی🎤 سفر کرب وبلا حاصلش رنج وبلاست خطبه خوان نهضتش دختر شیر خداست سیدی یا مظلوم یا ابا عبدالله … در زمین کربلا شور و غوغا برپاست پیکر خون خدا زخمی تیغ بلاست سیدی یا مظلوم یا اباعبدالله … در ره کوفه و شام دختری محزون است از جفای اشقیا قلب پاکش خون است سیدی یا مظلوم یا ابا عبدالله
. سلام_الله_علیها اجرای شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر شرف درناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است بیا و جلوه ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر ببین حُسن حَسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل توالا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هُرم این تب یکیست تا به سحر مسیر هر شب یکیست هر چه نوشتیم مرکب یکیست چنان که نام خالق و رب یکیست نام حسین و نام زینب یکیست جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر از نم گریه تر است هر که خودش مانده و بی یاور است غم نخورد آن که تورا نوکر است سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه ی باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است ازنگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را نتوان دست بست فصل خطاب خطبه ها زینب است 🎤 .👇
کاروان می رفت اما کودکی جا مانده بود او در آغوش عطش در قلب صحرا مانده بود گر نمی دانست آیین اسارت را ولی ناز پرورد اسیران بود، اما مانده بود هر چه بابا گفت آن شیرین زبان در طول راه در جواب بی جوابی های بابا مانده بود یک بیابان غربت و یک کودک بی سر پناه بی عزیزانش -زبانم لال- تنها مانده بود بر فراز نیزه ها منظومه ای را دیده بود سِیر چشم مهر جویش سوی بالا مانده بود خیزران و چهره گل نسبتی با هم نداشت چرخ گردون نیز در حل معما مانده بود سینه ام آتش گرفت از این مصیبت یا حسین ز آن که دلبندی سه ساله روی شن ها مانده بود علی آذر شاهی