#مصائب شام
1️⃣ منظره ورود اسیران به شام و خبر سهل ساعدی
اسیران آل محمد (ص) را در روز اول ماه صفر سال 61 ه.ق وارد شام کردند اکنون به چند حادثه جانسوز که در شام بر اسیران آل محمد (ص) گذشت در اینجا اشاره می شود:
هنگامی که اسیران آل محمد (ص) به نزدیک دمشق رسیدند حضرت ام کلثوم علیه السلام به شمر که رئیس نگهبانان بود نزدیک شدو به او فرمود: مرا به تو نیازی است.
شمر گفت : آن چیست؟
فرمود: نخست اینکه ما را که به این شهر می برید از دروازه ای وارد کنید که تماشاگر کمتر باشد دوم اینکه: به این مامورین بگو سرها را از میان کجاوه ها بیرون ببرند و از ما دور کنند تا تماشاگران به تماشای سر بپردازند واز تماشای ما دور گردند.
ولی شمر از روی عنادی که داشت به عکس این تقاضا دستور داد سرها رادر میان کجاوه ها عبور دهند و از همان دروازه حلب (که جمعیت بیشتر در آن صف و آمد می کند) وارد سازند.(1)
برای روشن شدن چگونگی ورود اهلبیت علیه السلام به دمشق کافی است که به خبر سهل بن سعد ساعدی انصاری (2) که در آن هنگام در مسیر خود به بیت المقدس به شام آمده بود توجه کنیم:
سهل می گوید: به بیت المقدس می رفتم گذارم به دمشق افتاد دیدم مردم به جشن و سرور پرداخته اندو طبل و ساز می زنند و پایکوبی می کنند با خود گفتم: حتما امروز عید مردم شام است تا اینکه از چند نفر که با هم سخن می گفتند پرسیدم:آیا شما شامیان عید مخصوصی دارید که ما به آن اطلاع نداریم؟
گفتند: ای پیرمرد گویا بادیه نشین بیابانی هستی گفتم: من سهل هستم و رسول خدا محمد (ص) را دیده ام.
گفتند: ای سهل! تعجب نمی کنی که اگر آسمان خون نبارد و زمین اهلش را در خود فرو نبرد؟
گفتم: مگر چه شده؟
گفتند: این سر حسین علیه السلام و عترت محمد (ص) است که از عراق به ارمغان آورده اند.
گفتم: واعجبا سر حسین علیه السلام را آورده اند؟! و مردم شام شادی می کنند؟ از کدام دروازه وارد کرده اند؟
آنها اشاره به دروازه ساعات (3)کردند: در این میان ناگاه پرچم هایی را پی در پی دیدم و سواری را دیدم پرچمی در دست دارد از بالای آن پیکانی بیرون آورد که سری بر آن بود که آن سر شبیه ترین انسان ها به پیامبر (ص) بود. پشت سر آن پرچمدار دیدم بانوانی بر پشت شتر بی روپوش سوار هستند نزدیک رفتم از نخستین زن پرسیدم تو کیستی؟
گفت: من سکینه دختر حسین علیه السلام هستم.
گفتم: من سهل ساعدی هستم جد تو را دیده ام و حدیث او را شنیده ام اگر حاجتی داری برآورم.
گفت: به حامل سر بگو آن را جلوتر ببرد تا مردم به تماشای آن بپردازند و به حرم پیامبر (ص) ننگرند.
سهل می گوید: نزد آن نیزه دار رفتم و چهارصد دینار به او دادم و گفتم: سر را جلوتر ببر او پذیرفت و جلو رفت و سپس آن سر را نزد یزید بردند.
من هم با آنها رفتم یزید را دیدم که بر تخت نشسته و تاجی که با در و یاقوت زینت داده شده بود بر سر دارد و در کنار او گروهی از سالخوردگان قریش نشسته بودند.
حامل سر بر او وارد شد و گفت:
اَوفِر رِکابِی فِضَّهً وَ ذَهَبا
اَنَا قَتَلتُ السَّیِّدَ المُحَجَّبا
قَتَلتُ خَیرَ النّاسِ اُمّاً وَ اَباً
وَ خَیرَهُم اِذ یُنسَبُونَ نَسَباً
تا رکاب مرا نقره و طلای فراوان بریز من آقای ارجمند و بزرگوار را کشتم من آن آقائی را که از جهت مادر و پدر و نسب بهترین انسانها است کشتم.
یزید به او گفت: اگر می دانستی حسین علیه السلام بهترین انسان است چرا او را کشتی؟
او گفت : به طمع جایزه تو
یزید ناراحت شد و دستور داد گردن او را زدند.
آنگاه سر مبارک امام علیه السلام را در طبق زرین گذاشتند و یزید می گفت:
کَیفَ رَاَیتَ یا حُسَینُ
ای حسین قدرت مرا چگونه دیدی؟(4)
ـــــــــ
1- لهوف ص 174-نفس المهموم ص 239
2- سهل بن سعد در هنگام رحلت پیامبر (ص) پانزده سال داشت او آخرین نفر از اصحاب است که در سن 96 سالگی در سال 77 ه.ق در مدینه وفات کرد (و به نقل مشهور آخرین نفر جابر بن عبدالله انصاری بوده است)
3- وجه نامگذاری این دروازه به دروازه ساعات یا از این نظر است که بر سر در آن ساعت مخصوص نصب شده بود (نفس المهموم ص 241) و یا اینکه وقتی که اسیران آل محمد (ص) را آنجا آوردند سه ساعت آنها را در آنجا نگه داشتند تا یزید اجازه ورود به آنها داد از این رو به دروازه ساعات (ساعتها) معروف گردید که قبلا به دروازه حلب معروف بود موضوع غم انگیز اینکه دشمنان اهلبیت علیه السلام را اول صبح به دروازه دمشق آوردند و نزدیک غروب آنها را به در خانه یزید رساندند در صورتی که از دروازه تا قصر یزید چندان مسافتی نبود در این مدت آنها را در کوچه و بازار در معرض تماشای مردم نگه داشتند. (تذکره الشهداء ص 410)
4- بحار ج 45 ص127-128
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها
کنج ویرانسرا میمیرم امشب
دیگر از زندگانی سیرم امشب
جان میدهم جان، در کنج ویران
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
روی من از ستم گردیده نیلی
شمر دون بر رُخم زد ضرب سیلی
چشمانم از غم گردیده باران
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
ای پدر بر تنم باشد نشانه
ضربه ی کعب نی با تازیانه
پس کو تنت ای سلطان خوبان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
یا حسین کُشته ی صوم و صلاتی
بر همه شیعیان باب نجاتی
جانت فدا شد با کام عطشان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
یا حسین دستُ میگیرم به دیوار
راه رفتن به من سخت است و دشوار
از غم رسیده بر لب دگر جان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
ای پدر جان چه شد طفل صغیرت
اصغر ان کودک نا خورده شیرت
در این عزا شد ( فرج) نوا خوان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
خیلی قشنگه با حوصله بخونید 🙏🙏
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود حبیب جوانی بیست ساله بود
او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هر جا امام حسین می رفت این عشق و علاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید
پدرحبیب که متوجه حال پسر شد
از او پرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمود پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مر اتا جایی می کشاندکه درعشق خود فنا میشوم
مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد وگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب فرمود: بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند، امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد
روز مهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید
از دورحسنین را به همراه پدر دید درحالی که
سراسیمه از بالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد
پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان در بدن نداشت پدر حبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت
امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمود مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا او را نمی بینم ؟!
پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد
امام اصرارکردکه حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد
امام فرمود بدن حبییب را برای من بیاورید
بدن بی جان
حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد
حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین حبیب را بار دیگر زنده کند
در این هنگام دعای حسین مسنجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری خداوند به شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هر کس پسرم حسین را زیارت کند نام اورا در دفتر زائران حسین ثبت خواهی کرد.
به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده
سلام برکسی که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت.
(ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را را در دفتر زائران حسین ثبت کن.)
منابع:
دانشنامه امام حسین(ع) نوشته ایت الله محمدی ری شهری
منتخب طریحی
مقتل خوارزمی
منتهی الامال #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌴🍁💚❤️💔
نوحه حضرت ابوالفضل العباس
سبک گهواره خالی قنداقه خونی
✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی
باب الحوایج دورت بگردم۲
آقا نظرکن داروی دردم
من به امیدی آمدم آقا ابالفضل ۲
باب الحوائج ۳
یک گوشه چشمی آقا به ما کن۲
امشب گدا را حاجت روا کن
دست منو دامان تو مولا ابالفضل ۲
باب الحوائج ۳
درمیزنم با صدناله و آه۲
بهر گدایی پیش تو ای شاه
مشگل گشا ی عالمینی یاابافضل ۲
باب الحوائج ۳
توشیرحیدر درکربلایی۲
سقای طفلان داد ازجدایی
مولا علمدارشهید کربلایی۲
مظلوم حسین جان۳
🌴🕊❤️💔🌴
💚💔 توسل به حضرت اباالفضل (ع) ...
در همهء مجالس اهلبیت
به سبک دشتی و هم سینه زنی و زنجیر زنی
💢کرم یک قطره و دریا اباالفضل
گرفتاری بگو یک یا اباالفضل
💢بُوَد مشکل گشای خَلق عالم
در این دنیا و آن دنیا اباالفضل
💢شفای درد بی درمان عالم
بُوَد در تُربت آقا اباالفضل
💢تمام زائرانِ کربلا هم
شوند بیمه همیشه با اباالفضل
💢علی بوسید هنگام تولد
دو دستانِ توو گفتا اباالفضل
💢امیر لشکر کرببلایی
پناه زینبِ کبرا اباالفضل
💢برادر مثلِ تو دیگر نیاید
به غمخواری در این دنیا ابالفضل
💢خودم دیدم عزای اَرمنی را
به ظهر روز تاسوعا اباالفضل
💢تو را من در شجاعت می نویســـــم *یااباالفضل*
* جانـــــم *
تورا من در شجاعت می نویسـم
چو حیدر لافَتا اِلّا اباالفضل
💢کنار علقمه خوانده به زاری
تو را فرزند خود زهرا اباالفضل
💢زهنگام جَزا پَروا ندارم
بُوَد تا شافعِ فردا اباالفضل
💢در آنجا فاطمه با هردو دستت
به گریه می کند غوغا اباالفضل
بُوَد ، ذکر لبِ ( عالم) همیشه
سلام الله علیک یا اباالفضل
بُود ، ذکر لبِ (گرفتارا) و ذاکرا همیشه
سلام الله عیلک یا اباالفضل
اباالفضل یا اباالفضل یا اباالفضل ۲
یا کاشِفَ الکَربِ اَن وَجهِ الحسیـن علیه السلام اِکشِف کُروبَنا به حقِ اَخیِکَ الحسیـن علیه اسلام
خدایا به حق اون ساعتی که حسین آمد کنار بدن ازهم پاشیده شده برادر زانو زد سرو صورت برادرش را نگاه کرد من نمیدونم اون ساعت چی به دل حسین گذشت.... ای وایــــــــ
خاک و خون ها را از رو صورت برادر پاک کــــرد
حالاهرچی ارادت داری به آقا ماه منیـر قمر بنی هاشم بلندو جلی صدا بزن یـا ابالفضل
یا ام البنیــن یازهرا
اللهم عجل لولیک الفرج و عاقبت و نسل
الهی آمیــن🕊 التماس دعا از شما بزرگـواران گروه 🙏 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه پنج تن صلوات الله علیه
🎤🎤🎤👇👇👇
ب احترام غمه مادرت بیا مهدی
قسم ب عمرکمه مادرت بیامهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیامهدی
دل هاروببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی
ب دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمی که راهش بسته شده هروقت دلتنگ فاطمه میشدند هروقت بهانه قبر مخفی رو میگرفتند میامدند ب زیارت قبرشما حالا اونایی که آرزوی نجف دارن
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا
یاعلی امدم صحن و سرایت دیدم
گلی از گلشن رویت چیدم
جان عالمی ب فدای ان مولایی که وقتی سلام ب مردم مدینه میکرد جواب سلام مولارو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرارو داره اما یجا خیلی ب مولا سخت گذشت اونم اون لحظه ای بود
که دسش رسید ب بازوی ورم کرده ب صورت سیلی خورده
اما حالا یه کاروان اشک ببریم مدینه کنار بستره مادری که ب سختی نفس میکشه ب سختی دست بالا میاره ی دست ب گردن حسن ی دست ب گردن حسین .....👇👇👇
ودختر4ساله ای که زبانحالی داره ازهمگی التماس دعا اونایی که سوز دل دارن عزیزایی که داغ مادر دیدن منو ببخشن
اخ..به 18ساله بانویی بباله
دعا میکرد طفلی 4ساله
الهی مادرم زهرا جوان است
چرا در نوجوانی پیر گشته
چرا ازعمرخود او سیر گشته
اما این خواهر دلش ب برادرا خوشه ای کاش امام مجتبی
رو هم مثل مادرش شبانه ب خاک میسپردند دیگ هفتاد چوبه تیر ب تابوت برادر
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
اما کربلا رفته ها حسینیا روزی برا این خواهر سخت از روز عاشورا نبود که وقتی اومد کنار بدن برادر ،برادرو نشناخت ناله میزنه
گلی گم کرده ام میجویم اورا
به هر گل میرسم میبویم اورا
اگرجویم گلم را در گلستان
به اب دیدگان میشویم اورا
همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...یا مظلوم حسین ....
التماس دعا..
#روضه_پنج_تن
روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام
قصه ی تشییع جنازه ی پنج تن آل عباخیلی عجیب و غریبانه است . همه ی مردم معمولا وقتی از دنیا میروند خیلی با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند ...پنج تن آل عبا سروران همه ی عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روی زمین ماند .عده ای از مردم بی اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علی جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمی خواهم آنهایی که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفی کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ی امام حسن (ع) را روز برداشتند که ای کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجای احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بی احترامی کردند و به جای گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم برای آن امامی که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقی ماند .
این بنده ی خدا و عاشق بی چون حسین توست
قلبش دریده و غرق دریای خون حسین توست
سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور
زخم های قلب او شده از تن برون حسین توست #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه پنج تن آل عبا علیهم السلام
قصه ی تشییع جنازه ی پنج تن آل عباخیلی عجیب و غریبانه است . همه ی مردم معمولا وقتی از دنیا میروند خیلی با عزت و احترام تشییع میشوند .دوستان و آشنایان هم جمع میشوند و به بازماندگان تسلیت میگویند …پنج تن آل عبا سروران همه ی عالمند اما ببینید چطور تشییع شده اند . جنازه مطهر رسول خدا (ص) سه روز بر روی زمین ماند .عده ای از مردم بی اعتنا از مساله در سقیفه جمع شده بودند و بر سر تصاحب قدرت با یکدیگر میجنگیدند این از وضع تشییع رسول خدا حضرت زهرا(س) هم فرمود : علی جان مرا شب غسل بده و شب کفن کن . نمی خواهم آنهایی که در حق من ظلم کرده اند در تشییع جنازه ام شرکت کنند . امیرالمومنین بدن فاطمه اش را در نهایت غربت و مظلومیت تشییع کرد . مثل این ایام هم چند نفر از خواص جنازه امیرالمومنین را مثل حضرت زهرا مخفیانه و غریبانه دفن کردند و تا صد سال بعد که حضرت امام صادق (ع) مرقد آن حضرت را معرفی کرد مردم آن حرم شریف را نمیدانستند . شاید بپرسید چرا دیگر بدن امیرالمومنین را مخفیانه و شبانه دفن کردند ؟ من میگویم : به همان دلیل که این خاندان جنازه ی امام حسن (ع) را روز برداشتند که ای کاش او را هم شبانه دفن میکردندچون این نامردمان روزگار بجای احترام و تکریم و تشییع ، جسارت و بی احترامی کردند و به جای گلباران تابوت را تیر باران کردند اما من بمیرم برای آن امامی که کارش به تابوت و کفن و دفن نرسید . لگد کوب سم اسبان شد و سه روز زیر آفتاب سوزان عراق باقی ماند .
این بنده ی خدا و عاشق بی چون حسین توست
قلبش دریده و غرق دریای خون حسین توست
سردار سر به نیزه و راسش به دیر تنور
زخم های قلب او شده از تن برون حسین توست
┅#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅
1_6017624940.mp3
13.86M
شاهان کربلا
مداح : سید محمد هدایت و علی زارع
@@@@@
مولانا سلطان العاشقین
نرجوهُ بالآهِ و الحَنین
أُرزقنا فى الحشر یاحسین
أَسراباً نأتیک طائعین
یانورَمن نورٍ من نور
وِتر الجبارِ الموتور
یا سِر العجازِالمستور
و یا صاحبى الأوفىٰ حسین
من الدرّ المصفَى حسین
وصل الله على الباکین على الحسین
.............
مولانا عباس ابن علی
فرزند ارشد ام البنین
فرموده آقا جونم حسین
رزقت رو از برادرم بگیر
ای اعجاز نور خدا
ای غیرت خون خدا
ای دستانت از تن جدا
تو ای مشکُ و دستانت پر آب
علمدار و ای درِّ نایاب
.............
دعواتى فى العزا مقضیّه
بالزهرأ الراضیهٔ المرضیهٔ
حاجاتى کُلُها یا الله
للمهدى القائم المهدِّیه
یا صاحب الأمرالعجل
ؤیا باعثاً فینا الأمل
یا راعیاً لا ما هَمَل
و یا طالباً ثارالحسین
تَقٕبَلّنا فى خطِّ الحسین
وصل الله على الباکین على الحسین
#مداحی_ماندگار #ساخت_مداحی_استودیویی #متن_مداحی #ذاکر_استودیو #امام_حسین #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1_6017588773.mp3
8.98M
🎼آلبوم استودیویی محرم🏴
موضوع:حضرت رقیه(سلام الله علیها)
شاعر و نغمه پرداز:محمد حسین فروغی فر
مداح: کربلایی محمد حسین فروغی فر
@@@@@
/بند اول/
تو که رفتی بلا دیدم
کجا رفتی نفهمیدم
همه گفتند سفر رفتی
ولی بابا خودم دیدم
سرت رو نیزه بود و نگام کردی
کسی نشنید ولی تو صدام کردی
با با جونم
حالا تو شام ویرونم
یه چند روزه پریشونم
میگه عمه بخواب آروم
بدون تو نمیتونم
/بند دوم/
مث طفل کفن پوشت
میخوابم توی آغوشت
بیا بابا ببر من رو
نشه ای کاش فراموشت
برای بار آخر نگام کردی
با با از سمت گودال صدام کردی
بابا جونم
ببین اشک چشام خونه
نشستم کنج ویرونه
به غیر از تو باباجونم
کسی دردم نمیدونه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه دو_دمه
واویلا.... (مداح)
واویلا.... (سینه زن)
من زاده ی پیغمبرم
واویلا
از خاندان حیدرم
واویلا
من زینب دلاورم
واویلا
با لاله های پرپرم
واویلا
با کشته های بی سرم
واویلا
آتش گرفته جگرم
واویلا
خم شده از غم کمرم
واویلا
چه ماتمی آمد سرم
واویلا
داغ علی اکبرم
واویلا
داغ علی اصغرم
واویلا
آن ساقی آب آورم
واویلا
آن قاسم نام آورم
واویلا
حسین عزیز مادرم
واویلا
حسین شهید بی سرم
واویلا
گشته بهار من خزان
واویلا
بر نیزه راس تشنگان
واویلا
از کودک و پیر و جوان
واویلا
از غم شدم قامت کمان
واویلا
شد تیره پیشم آسمان
واویلا
گشتم اسیر ساربان
واویلا
خوردم نهیب بی امان
واویلا
سیلی زدند بر کودکان
واویلا
روی لبم رسیده جان
واویلا
سالار و شاه کشتگان
واویلا
شد پاره لب با خیزران
واویلا
دست بریده دیده ام
واویلا
جسم تپیده دیده ام
واویلا
سرو تکیده ام
واویلا
صید دریده دیده ام
واویلا
خون چکیده دیده ام
واویلا
قد خمیده دیده ام
واویلا
رنگ پریده دیده ام
واویلا
طفل شهیده دیده ام
واویلا
شد سینه ام از غم کباب
واویلا
ای وای از شام خراب
واویلا
چیزی ندیدم جز عذاب
واویلا
بر نیزه آل بوتراب
واویلا
راس حسین بزم شراب
واویلا
کردند کار ناثواب
واویلا
ناله کند با من رباب
واویلا
ششماهه ام ناخورده آب
واویلا
وای حسین پاره تن
واویلا
آن کشته ی دور از وطن
واویلا
روی زمین عریان بدن
واویلا
خاک پر از خون در دهن
واویلا
غارت شد از او پیرهن
واویلا
در خاک رفته بی کفن
واویلا
ای وای من ای وای من
واویلا
ای وای من ای وای من
واویلا
هادی_همتی
زینب_س امام_حسین_ع دودمه
بگوشم آید از میدان صدای اکبرم زینب
حرم را لاله باران کن برای اکبرم زینب
گلم تقدیم داور شد به خون غلتید و پرپر شد
علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم
مرا ذکر علی بر لب ، علی بابا صدا می کرد
خودم دیدم خودم دیدم جوانم دست و پا زد
گلم تقدیم داور شد به خون غلتید و پرپر شد
علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم
سرشک از دیده باریدم به موج خون قمر
بنالید ای بنی هاشم که من داغ پسر دیدم
گلم تقدیم داور شد به خون غلتید و پرپر شد
علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم
عل یافتاده خاموش و سخن با ما نمی گوید
سراپا گوشم امّا او دیگر بابا نمی گوید
عدو از زخم فرزندم به زخم دل شفا داده
دل غم دیده مارا دو صد داغ جفا داده
گلم تقدیم داور شد به خون غلتید و پرپر شد
َعلی جانم علی جانم علی جانم علی جان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5944998425798903614.mp3
4.06M
#امام_زمان
به ضربه دسته حیدر. به بودو هست حیدر
به ذوالفقار مولا. به ناز شصت حیدر
به رمزو راز حیدر. حال نماز حیدر
به سر غرق خون و. به فرق باز حیدر
خدا اقامون و برسون
به ماجرای زهرا. سوزو نوای زهرا
به صورته کبودو. به غصه های زهرا
به عشق ناب حیدر. به دختر پیمبر
به پهلوی شکسته به خونه مونانده بر در
خدا. اقامون و برسون. 3
به رنگ و روی زینب. بقضه گلوی زینب
به راس رونیزه. در روبه روی زینب
به گریه های زینب. به ناله های زینب
به لحظه ی قنوت و. به ربنای زینب
خدا اقامون و برسون. 3
به غیرت ابالفضل. به عزت ابالفضل
به تشنگیه اصغر خجالت ابالفضل
به چشمای دریده. به قامت خمیده
به مشک پاره پاره. به دستای بریده
خدا اقامون برسون. 3
شعرو سبک #رضا_نصابی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها