#حضرت_معصومه_س_شهادت
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سالها منتظر روی برادر بودم
روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سالها میشود از پیرهنش بی خبرم
روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تن خسته و با قد خمیده رفتم
بنویسید همه دور و برم ریختهاند
چقدر دستهی گل روی سرم ریختهاند
چقدر مردم این شهر ولایی خوبند
که سرم را نشکستند، خدایی خوبند
بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد
چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت
...من کجا، شام کجا، زینب بی یار کجا؟
من کجا، بام کجا، کوچه و بازار کجا؟
بنویسید که عشّاق همه مال هماند
هر کجا نیز که باشند به دنبال هماند
گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید
من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...
روی قبرش بنویسید برادر بوده
سالها منتظر دیدن خواهر بوده
روی قبرش بنویسید که عطشان نشده
بدنش پیش نگاه همه عریان نشده
بنویسید کفن بود، خدایا شکرت
هر چه هم بود، بدن بود، خدایا شکرت
یار هم آن قَدَری داشت که غارت نشود
در کنارش پسری داشت که غارت نشود
او کجا، نیزه کجا، گودی گودال کجا؟
او کجا، نعل کجا، پیکر پامال کجا؟
* *
بنویسید سری بر سر نی جا میکرد
خواهری از جلوی خیمه تماشا میکرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
Z0000348.MP3
7.9M
◼️دشتی حضرت معصومه(س)◼️
بسوز ای دل ز داغ بانوی قم
عزادارش شده امام هشتم
تو ای ریحانه ی موسی بن جعفر
ز داغت قم گشته روز محشر
به جامِ دیده ها خون دارم امشب
دلی از داغ محزون دارم امشب
ز هجران برادر همچو زینب
کشیدی انتظار هر روز و هرشب
ندارد شهر بی تو رنگ و بویی
تو بر این حالِ خسته چاره جویی
آی غبارِ آستانت آبرویم
هوای کوی تو شد آرزویم
غمت بانو به قلب من شرر زد
مدینه مادرت دست به کمر زد
غم دو فاطمه دارم به سینه
یکی در شهر قم یکی مدینه
زَنَد(هستی)به دفتر نقش ماتم
بخوانَد(پرویزی)با چشم پِر نَم
👈اجرای سبک: استاد پرویزی🎙
👈سراینده شعر: علیمحمدی📝
روضۂ دفتری حضرت معصومه(س)
👈🏻اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
ای حرمت کعبۂ جان همه
عمۂ سادات بنی فاطمه
فاطمۂ فاطمه بنت الامام
حضرت معصومه علیهاالسلام
دخترموسایی وطورتو قم
وادی سیناست به طورتوگُم
◾امروز اگه اومدی گدایی ساکت نباش، آخه بی بی معصومه حلقه ی اتصال من و شما محضر امام رضاست آقاجان یا امام رضا تسلیت میگیم سرت سلامت
فرمودند: اگر میخواید مادر مارو زیارت کنید برید به زیارت فاطمه ی معصومه در شهر قم، قربونت برم مثل مادرتون فاطمه تو بستر بیماری افتادید،روضه ی حضرت معصومه رو که میخونیم چندتا در باز میشه از روضه های اهلبیت، یادِ عمه ی سادات می افتی ، یاد مادر سادات می افتی دلت میره کوفه و شام دلت میره کربلا، دلت میره مدینه، وقتی حضرت معصومه از دنیا رفت دو سوارِ نقاب دار اومدن همه رو کنار زدن معصومه رو باید معصوم دفن کنه، حتما هم باید دو نفر باشن، یکی بدن رو بده یکی هم بدن رو میان قبر بذاره، میدونم دلت کجا رفت ، وفتی بدن مبارکش رو تو سرداب مقدس دفن کردند، جناب موسی بن خزرج رفت مقداری بوریا آورد. برای چی؟ بدن که دفن شد ، لحدم چیده شده بود، گفت این قبر زیر آفتاب نمونه آااااخ اسم آفتاب که میاد ناخودآگاه بند دلاتون پاره میشه یکی از سویدای دل میگه بگو یا حسین...
آخ لا یوم کیومک یا اباعبدالله بی بی جان حتی مردم قم نذاشتن خاک قبرتم زیر آفتاب بمونه ، اما دلها بسوزه برا اباعبدالله بی بی زینب اومد ، بین این بدن و آفتاب سایه کند داداش: حالا که نتونستم بهت آب بدم حالا که نتونستم جلو تیر و نیزه ها رو بگیرم اما بدنمو سایه میکنم آفتاب بدن پاره پاره تو نسوزونه
هر کجای این مجلس نشستی سه مرتبه با سوز دل بگو یا حسین۳
.
#وفات_حضرت_معصومه سلام الله علیها
مشهد بُوَد برادر و قم هست خواهرش
اما چه خواهری که جدا از برادرش
دردانه خواهری که به دریایِ معرفت
شد غرقِ در مقام رضا پای تا سرش
در وصف آن سلاله ی عصمت همین بس است
خوانند پاره ی تن موسی بن جعفرش
دارالسلام خانه ی آن خانمی است که
محضِ سلام آمده جبریل محضرش
بانوی قم که با سخن "اِشفَعی لَنا"
خواندند آب و آینه خاتون محشرش
حوا به وصف پاکی او خواند مریمش
هاجر به شرح عصمت او خواند کوثرش
گفتم به دل زیارت زهرا کجا کنم ؟
گفتا برو به جنّت قم نزد دخترش
ای اهل قم ستاره بچینید از آسمان
تا لحظه ی ورود بریزید بر سرش
ای کاروان که محمل آیینه میبری
ای وای اگر غبار نشیند به معجرش
خون جای اشک میچکد از چشم کائنات
سخت است این مصیبت و سخت است باورش
زندانِ غم بود دلش از ماتمِ پدر
زنجیر غم به پا بود از مرگِ مادرش
داغ جدایی از پدر او را شهید کرد
شد ماجرای هجر رضا داغ دیگرش
این داغ دیده خواهر والا مقام را
بُردند دو امام به قبر مطهرش
بسیار ناله کرد و فراوان گریست او
دیگر ندید آتش و خون دیده ی ترش
گریم به خواهری که روی خاکهای گرم
می دید بی کفن تن پاک برادرش
گریم به خواهری که ملائک گریستند
وقتی ز بی کسی زده بر سینه و سرش
خواهر به روی تَلّ و برادر به زیر پا
زد دست و پا برادر و خواهر برابرش
می دید مادر آمده بوسد گلوی او
می دید خون چکد ، ز کف شمرو خنجرش
#فاطمه_معصومه
#حضرت_معصومه
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.
وفات حضرت معصومه _ماهور.mp3
4.49M
#دستگاه_ماهور
#حاج_اسماعیلی
#حضرت_معصومه
جود و کرامت از کرمش جاودان شده
هر چه دخیل هست به سویش روان شده
جبریل هم اگر برسد در حریم او
حس میکند که وارد صحن جنان شده
او ظاهرش بتول ولی باطنش علی است
در پشت آن جمال، جلالی نهان شده
از چه تمام فاطمه ها عمرشان کم است
دنیا چرا به "فاطمه " نا مهربان شده
خواهر حریف هجر برادر نمیشود
بیهوده نیست اینهمه قدش کمان شده
با احترام آمد و با احترام رفت
هر آنچه شأن اوست در اینجا همان شده
دور و برش فرشته نگهبان معجرش
پس ما فدای زینب بی پاسبان شده
گاهی میان محمل نامحرمان شهر
گاهی میان محمل بی سایبان شده
شکر خدا مقام تو زخم زبان نخورد
شکر خدا برادر تو خیزران نخورد
شاعر: #لطیفیان✍
.
.
قلم بردار ... ✍
سرم ازشرم ازخجلت،سرم از غصه پایین است
مصیبتتلخوغمجانکاهوفکرشسختسنگیناست
خبر ساده ، خبر زخمی ، خبر لبریز از آتش ...
فلسطین داغدار و زلفهای غزه خونین است
خبر از سال شصتویک بهگوش غزه پیچیده:
که مرگ سرخوباعزت بِه از دنیای ننگین است
امام عاشقان فرمود ، ای عالم به پا خیزید...
که بحث اول اسلام در عالم«فلسطین» است
پر از دارو و درمانند بی شک زخم ِ زیتون ها...
کهقرآنهمقسمهایشبهوالزیتونبهوالتیناست
چهدینی دارد این خاخام ِ ناخاخام ِ بدکردار...
کهدر هرمذهبی کودککشی منفور وننگیناست
کسیکه خوب میداند ، خدا میبیند اینغم را
مصیبت هرچه همباشد برایش باز شیریناست
خدا میبیند اینغم را تحملکردن آسان نیست
خدا میبیند اینغم را ، غیاثالمستغیثیناست
سپیده می دمد یک روز ، در بی تابـی ِ آتش
کلیم الله می آید ، مبارک طور سینین است
قلم بردار ای شاعر ، اشداء ُ عَلی َ الکفار ....
تـبرا کن تبـرا کن ، تبرا بخشی از دین است
#روح_الله_قناعتیان ✍
.
.
زمینه
#وفات_حضرت_معصومه (س)
میام تو صحن تو
با کوله بارِ راز
به سمت تو دارم
دستِ نیاز...
از نگاهم معلومه قلب من نا آرومه
پاضریحت میخونم الدخیل یامعصومه
عمتی المظلومه
فاطمة المعصومه(٤)
خوبه کنارتم
خوبه کنارمی
تو سختیام بی بی
تو یارمی...
وقتی دلتنگِ طوسم بازضریح و میبوسم
پنجره فولاد داری که نَکرده مأیوسم
(از نگاهم...)
عمتی المظلومه
فاطمة المعصومه(٤)
یه نامه از داداش
داری به یادگار
دمای آخری
دلتنگِ یار...
کوثرِ وادیِ قم ناموسِ ماهِ هشتم
قم کجاوُشهرِشام زينبُ جُورِ مردم
(از نگاهم...)
عمتی المظلومه
فاطمة المعصومه(٤)
شبای جمعه رو
تو صحن تو میام
یه کربلا فقط،
ازتو میخوام...
یادِ جَدِ تو با آه.. میخونم روضه جانکاه
باسلامی برمظلوم دل میره تا قتلگاه
(از نگاهم...)
حبیبی یا ثارالله
حسین اباعبدالله
عمتی المظلومه
فاطمة المعصومه(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#حضرت_معصومه
#زمینه #شور
#ربیع_الثانی
.👇
.
#واحد_تند (#واحد_شلاقی) دو بانو..
- دوبند حضرت معصومه(س)
- دوبند حضرت زینب(س)
صحن تو، بهشتم، یامعصومه
عشق تو، سرشتم، یامعصومه
روی دل، نوشتم ، یامعصومه
یامعصومه یامعصومه
دل و گره زدم، به پرچم شما، روی گنبد
حریم تو برام، مثال کربلاست، مثل مشهد
فدای جود و کرمت
فدای صحن و حرمت
یه کربلا اَزت می خوام
فقط بگو می برمت
(یافاطمه اُخت الرضا
یافاطمه مولاتنا)(۴)
فدای، ضریحت، یامعصومه
نگاهِ، مليحت، یامعصومه
ندیدیم ، شبیهت، یامعصومه
یامعصومه یامعصومه
نگاه تو میده، به قلب من امید، بی بی جانم
تو کعبه ی منی، خودم رو سوی تو، می کشانم
تویی بقیع و سامرام
تویی تو مشهدالرضام
تو زینب ایرانی و...
تویی دمشق و کربلام
(یافاطمه اُخت الرضا
یافاطمه مولاتنا)(۴)
____________________
دخترِ ، فاطمه، جان یازینب
بانوی، عالمه، جان یازینب
قاضی ، مَحکمه، جان یازینب
جان یازینب جان یازینب
عقیلة العرب، داری شما عجب، با این هیبت
تو اسوه ی غمِ، معصومه خانمی، مهدِ غربت
با خطبه های حیدری
تو اوجِ فتنه محشری
با وجودِ رقیه جان
داری تو شام چه لشکری
(زینب شریکة الحسین
زینب امیر عالمین)(۴)
وارثِ ، مرتضی ، جان یازینب
راویِ ، کربلا، جان یازینب
شیرِ ، شام بلا، جان یازینب
جان یازینب جان یازینب
تو افتخار هر، زنِ مسلمانی، با حجابت
من افتخارمه، تو شام فدا بشم، پا رکابت
داریم مدالِ نوکری
مارو زیارت میبری
سینه زناتو یک به یک
برا شهادت میخری
(زینب شریکة الحسین
زینب امیر عالمین)(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#شهادت_حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه
#حضرت_زینب
#واحد_حضرت_زینب
.👇