1_869775969.mp3
3.03M
▪️دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ زِيادٍ▪️
🔖منبر کوتاه🔖
#استاد_عالی
💠وقتی که عقیله بنی هاشم #حضرت_زینب سلام الله علیها وارد قصر ابن زیاد شد واکنش میرزای بزرگ شیرازی 💠
🔻شيخ مفيد ره در ارشاد مينويسد: دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ زِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ [هنگامي که زينب به مجلس پسر زياد در آمد پستترين جامه را پوشيده بود و به طور ناشناس وارد شد.] 😭
🔻 در منتخب طريحي و مقتل ابی مخنف است که: وَ کانَتْ تَتَخَفَّي بَيْنَ النِّساءِ وَ هِيَ تَسْتُرُ وَجْهَها بِکُمِّها لِاَنَّ قِناعَها اُخِذَ مِنْه . [خود را در ميان زنان مخفي ميکرد و صورت خود را با آستين ميپوشانيد چون مقنعه اش را از او گرفته و ربوده بودند.] 😭
#حضرت_زینب_کبری سلام الله علیها
🔻عفت زینب کبری سلام الله علیها
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا اُمَّ المَصَائِبِ یَا زِینَبُ الکُبرَی(سلام الله علیها)، اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُهَا لِلحُسَینِ(علیه السلام) المَظلُومِ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔷🔹
✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف نام «حضرت زینب(سلام الله علیها)» آمده است :
1⃣شب عاشورا :
امام سجاد(علیه السلام) فرمود :
وقتی امام حسین(ع) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(س) فرمود :
حضرت زینب(س) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛
📋《لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا》
♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد.
امام حسین(ع) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود :
📋《يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ》
♦️خواهرم! پرهیز کاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱)
2⃣پس از شهادت #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام :
در مقاتل آمده است که حضرت زینب(س) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(ع) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند.
وقتی زینب کبری(س) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(ع) مواجه شد؛
📋《فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ》
♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(ع) انداخت.
در این حین از آنجایی که امام حسین(ع) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند.
امام حسین(ع)؛
📋《فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ》
♦️نعش علی اکبر(ع) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲)
3⃣هنگام شهادت #حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام :
طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا استنصار میکرد.
📋《فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ》
♦️نداى استغاثه امام(ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست.
امام حسین(ع) به سمت خیمهها پیش افتاد و به حضرت زینب(س) فرمود :
📋《نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ》
♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم.
حضرت زینب(س) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(ع) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳)
4⃣قبل از شهادت #حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام :
طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(ع) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(ع) در کنار زینب کبری(س) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛
📋《فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ :
وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!》
♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(س) فرار کرد و خود را به امام(ع) در قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴)
5⃣هنگام وداع #امام_حسین_علیه_السلام :
هنگامی که امام حسین(ع) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود :
📋《یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً》
♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵)
سپس حضرت(ع) فرمود :
📋《يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ!》
♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶)
6⃣آخرین لحظات حیات #امام_حسین_علیه_السلام در قتلگاه :
طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد :
📋《یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟》
♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته میشود و تو تماشا میکنی؟!(۷)
7⃣هنگام شهادت #امام_حسین_علیه_السلام :
وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(ع) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(ع) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت :
📋《وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ》
♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸)
ادامه مطالب :👇
8⃣هنگام هجوم به خیمهها :
شمر بعد از به شهادت رساندن امام حسین(ع) وارد خیمه شد و وقتی با امام سجاد(ع) رو به رو می شود، قصد کشتن امام سجاد(ع) را کرد، که در این هنگام حضرت زینب(س) خود را روی امام(ع) انداخت و فرمود :
📋《وَاللهِ لَایُقتَلُ حَتَّی اُقتَلُ!》
♦️به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم.
که حضرت(س) به این وسیله آن پلید را از قصدش منصرف کرد.(۹)
9⃣مجلس عبیدالله بن زیاد در کوفه :
شیخ مفید نقل می کند که؛
📋《وَ أُدْخِلَ عِيَالُ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى ابْنِ زِيَادٍ فَدَخَلَتْ زَيْنَبُ أُخْتُ الْحُسَيْنِ(ع) فِي جُمْلَتِهِمْ مُتَنَكِّرَةً》
♦️اهل بیت امام حسین(ع) وارد کاخ ابن زیاد شدند، حضرت زینب(س) در بین آنها با بی اعتنایی به ابن زیاد وارد کاخ شد و به گوشه ای از کاخ رفته وکنیزان حضرت(س) دور تا دور حضرت(س) قرار داشتند.
در این هنگام عبیدالله پرسید :
📋《مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَ مَعَهَا نِسَاؤُهَا؟》
♦️این زن چه کسی است که از سایر اسراء جدا شده و دور تا دور او را کنیزانش فراگرفته است؟
کسی به او جواب نداد.
سؤالش را تکرار کرد و باز هم کسی جواب نداد.
دفعه سوم یا چهارم یکی از زنها گفت :
📋《هَذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)!》
♦️این زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول اکرم(ص) است.(۱۰)
بعد از این که ابن زیاد، حضرت زینب(س) را شناخت، چنین گفت :
📋《كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟》
♦️رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟
زینب کبری(س) جواب داد :
📋《مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلَاً!》
♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم.(۱۱)
🔟مجلس یزید بن معاویه در شام :
وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد.
و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسراء می نگریستند.
در این حین حضرت زینب(س) خطاب به یزید لعین فرمود :
📋《یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟
قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!》
♦️آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پردهها قرار دادهاى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كردهاى، پردههاى حرمت آنان را دريده، چهرههايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي گردانى، آنگونه كه مردم شهرها و آبادىها و قلعهها و بيابانها به آنان مي نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۱۲)
1⃣1⃣در مدینه :
بعد از حضور و استقبال مردم مدینه از کاروان اهل بیت(علیهم السلام) و ایراد خطبه توسط امام سجاد(ع)، حضرت زینب کبرى(س) خود را به مسجد حضرت رسول اکرم(ص) رساند و در حالى که دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به حضرت رسول خدا(ص) عرضه داشت :
📋《یَا جَدَّاهْ! إِنِّی نَاعِیَةٌ إِلَیْکَ أَخِیَ الْحُسَیْنَ(علیه السلام)》
♦️یا جدّاه! من خبر مرگ برادرم حسین(ع) را براى تو آورده ام.(۱۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
سِرّ نی در نینوا می مانْد اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیّتِ لب تشنگان
در کویر تفته جای می ماند اگر زینب نبود
زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ
در گلوی چشم ما می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی، بی سوار و بی لگام
در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشتِ کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود
👤احمد زاده
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۴
۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴
۳)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۶
۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۰
۵)اللهوف سید بن طاووس، ص۸۲
۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۷)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲
۸)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳
۹)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱
۱۰)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۱۵ - ۱۱۶
۱۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۶۰
۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴
۱۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۷
5⃣شروط ازدواج #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها !👇
✅نقل می کنند که؛
هنگامی که عبدالله بن جعفر بن ابی طالب به خواستگاری حضرت زینب(سلام الله علیها) آمد، حضرت زینب(س) این ازدواج را با دو شرط پذیرفت :
۱)شرط اول؛ آن که حضرت زنیب(س) روزی یک بار به دیدار برادرش امام حسین(علیه السلام) برود!
۲)شرط دوم؛ آن که هرگاه امام حسین(علیه السلام) خواست به سفر برود، عبدالله اجازه دهد زینب(سلام الله علیها) هم با حسین(علیه السلام) همراه شود و مانع او نگردد!
✍اما باید بگوییم که؛
این یک ماجرای ساختگی است و هر دو شرط آن دروغ است و حتی در منابع ضعیف هم این ماجرا هیچ سند و شاهدی ندارد.
👤 #استاد_رجبی_دوانی محقق و نویسنده معاصر تاریخ اسلام درباره این مطلب می گوید :
«وقتی منابع تاریخی مستند و دست اول و همچنین سیره زندگی حضرت زینب(سلام الله علیها) را بررسی میکنیم، در هیچ یک از موارد با چنین مطلبی برخورد نمیکنیم که آن بانوی گرامی چنین شرطی برای ازدواج خود گذاشته باشند.
حتی در احادیث هم به این موضوع اشارهای نشده است.
گویا این مطلبی غیر واقعی است که ساخته و پرداخته ذهن افراد است.
این در حالی است که وقتی مشاهده میکنیم حضرت زینب(سلام الله علیها) همراه امام زمان خود یعنی امام حسین(علیه السلام) حرکت کرده و راهی سرزمین کربلا میشوند، درواقع حرکتی بر مبنای مسئولیت اسلامی و وظیفه شرعی را انجام دادهاند و قصد دفاع از امام خود را داشتهاند که در معرض خطر دشمن و تهدیدهای شدید قرار گرفته بودند.
در چنین اوضاعی میدانیم که حتی زنان هم مسئولیت دینی و شرعی دارند که ساکت و بیاعتنا نبوده و از امام خود و دین اسلام دفاع کنند.
چنین مسئولیتی نیازی به اجازه و اذن گرفتن از شوهر ندارد که حضرت زینب(سلام الله علیها) بخواهند، چنین شرطی با همسر خود بگذارند.»(۱)
📚منبع :
۱)مصاحبه ایشان با سایت شفقتنا
6⃣شبهه سر بر چوبه محمل زدن #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها در کوفه هنگام دیدن راس برادر!👇
✅اصل روایت را ابتدا علامه مجلسی نقل می کند که شخصی به نام «مسلم جصّاص(گچکار)» نقل می کند که؛ من در کوفه مشغول تعمير و گچکاری دارالعماره بودم که اسراء را وارد کوفه کردند.
سپس حضرت زینب(س) هنگامی که با سر مبارک برادر رو به رو شد.
📋«فَنَطَحَتْ جَبِينَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّى رَأَيْنَا الدَّمَ يَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا»
♦️پیشانی خود را به چوبهی محمل زد و خون را دیدم که از زیر مقنعهاش بیرون میزد.(۱)
✍بررسی روایت :
🔰این روایت را علامه مجلسی در بحارالانوار بدون سند یا به اصطلاح «مرسل» نقل کرده و خود مرحوم مجلسی نیز به مرسل بودن آن اذعان کرده است و در ابتدای روایت می گوید :
📋«أَقُولُ رَأَيْتُ فِي بَعْضِ الْكُتُبِ الْمُعْتَبَرَةِ رُوِيَ مُرْسَلًا عَنْ مُسْلِمٍ الْجَصَّاصِ»
♦️در بعضی کتب معتبر از مسلم جصاص روایتی مرسل از مسلم جصاص نقل شده است.
این اذعان شخص بزرگوار علامه مجلسی به نامعتبر بودن این روایت تاریخی کافیست.
[مرسل : حدیثی که مقابل خبر مسند میباشد، و خبری را که همه یا برخی از راویان آن از سلسله سند حذف و اتصال اسناد آن به معصوم قطع شده باشد؛ فرقی ندارد که نام راوی یا راویان از ابتدای سلسله سند یا از وسط و یا از آخر آن حذف شده باشد و یا راوی آن مشخص نباشد.]
🔰علاوه بر مرسل بودن این گزارش، شخص «مسلم الجصاص» نیز مجهول است که موجبات ضعف سند را از جهتی دیگر نیز فراهم میکند.
🔰مرحوم شیخ عباس قمی منشاء این روایت جصاص را دو کتاب «نورالعین» و «منتخب طریحی» می داند و در نقد سند آن می نویسد :
ذکر محامل و هودج، در غیر خبر مسلم جصاص نیست و این خبر را گرچه علامه مجلسی نقل کرده؛ لیکن مآخذ آن منتخب طریحی و کتاب نورالعین است که حال هر دو کتاب بر اهل فن پوشیده نیست.(۲)
🔰کتاب «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» معروف به «منتخب طریحی»، نوشته فخرالدین طریحی از علمای قرن یازدهم است.
از آنجا که این کتاب کشکول گونه به صورت نامستند و بدون تحقیق تالیف شده، بسیاری از کتاب شناسان و حدیث پژوهان از آن انتقاد کرده اند.
به عنوان نمونه مرحوم میرزا محمد ارباب می گوید که در کتاب منتخب مسامحات بسیار به کار رفته و روایت مختص به آن اعتباری ندارد.(۳)
🔰کتاب «نور العین فی مشهد الحسین(ع)» نیز کتابی بسیار ضعیف و نامطمئن است که حتی نویسنده آن نیز به درستی مشخص نیست.
مرحوم «علی بن عبدالله بحرانی ستری»، از فقها و مراجع تقلید امامی قرن سیزدهم و چهاردهم، کتاب نورالعین را کتابی سراسر کذب و افترا و بهتان می خواند و بیان می دارد اشعاری که در این کتاب به اهل بیت و امام حسین(ع) نسبت داده شده آن قدر از نظر فصاحت و بلاغت و وزن و قافیه ضعیف است که نمی توان آن ها را به افراد عادی نسبت داد، چه برسد به فصیح ترین و افراد عرب!(۴)
🔰به نظر می رسد که علامه مجلسى این مطلب را از منتخب طریحى نقل کرده است؛ زیرا علیرغم آنکه مشهور شده است که ماخذ این روایت کتاب نورالعین است، در گزارشی که در آن کتاب آمده است، سخنی از داستان سر به محمل کوبیدن نیست، بلکه طبق نقل این کتاب، اساساً محملی بر روی شتران نبوده تا زینب(س) سرشان را به چوبه آن بکوبند!
این کوباندن سر در نسخه چاپى مقتل الحسین(ع) منسوب به أبى مخنف، نیز نیامده است.(۵)
🔰براساس گزارش های متقدمین، اسراء را با شتر بدون جهاز می بردند تا ناراحتى ببینند و تنها در این روایت است که وجود محمل بر روی شترها ذکر شده است.
اساسا محمل یک وسیله محترمانه است و هیچکس آن را براى اسیر خود انتخاب نمیکند.
لذا محملی وجود نداشت که به فرض حضرت زینب(سلام الله علیها) سر خود را به آن بکوبند.
این مطلبی است که شیخ مفید و سید بن طاووس، شیخ طوسی آنرا بیان نموده اند.
به عنوان نمونه، راوی نقل می کند من در کوفه بودم و تجمع مردم کوفه را مشاهده کردم در حالی که مردم هم برای دیدن آن از خانه هایشان بیرون آمده بودند ؛
📋«فَلَمَّا أُقْبِلَ بِهِمْ عَلَى الْجِمَالِ بِغَيْرِ وِطَاءٍ»
♦️پس وقتی کاروان اسراء کربلا نزدیک شد، دیدم اهل بيت(ع) را سوار بر شتران بى جهاز کرده اند.(۶)
افزون بر این، در خود اشعارى که در این روایت به امام سجاد(ع) نسبت داده شده به صراحت آمده است؛
📋«تُسَيِّرُونَا عَلَى الْأَقْتَابِ عَارِيَةً»
♦️ما را بر شتران برهنه سوار کردند.(۷)
روشن است که منظور حضرت(ع) شخص وى نیست، بلکه تمام اسرا را این گونه سوار کردند.
📚منابع:
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۱۴
۲)منتهی الآمال محدث قمی، ج۱، ص۵۶۹
۳)عاشورا پژوهی با رویکرد تحریف شناسی صحتی سردرودی، ص۷۱
۴)قامعه اهل الباطل بحرانی ستری، صص۲۰-۷۷-۹۰
۵)المنتخب طریحی، ج۲، ص۴۳۵
۶)امالی شیخ طوسی، ص۹۱
۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۱۴
7⃣فرزندان #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها!👇
✅ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن اثیر درباره حضرت زینب(علیه السلام) می نویسد :
📋«وَ زَوَّجَهَا أَبُوهَا اِبنَ أَخِيهِ عَبدِ اللَّه بنِ جَعفَرِِ فَوَلَّدَت لَهُ أَولَادَاََ»
♦️امام علی(علیه السلام) زینب کبری(سلام الله علیها) را به ازدواج برادر زاده اش عبدالله بن جعفر در آورد و زینب کبری(سلام الله علیها) نیز فرزندانی را به دنیا آورد.(۱)
آنچه مسلم است اینکه حضرت زینب(سلام الله علیها) از عبدالله بن جعفر صاحب اولاد شده است ولی اختلاف در این است که آیا آن دو تن [عون و محمد] که نامشان جزء شهدای کربلاست، فرزندان مشترک عبدالله و زینب کبری(سلام الله علیها) بودند یا خیر؟
👤شیخ مفید نقل می کند که؛
وقتی امام حسین(علیه السلام) مکه را به قصد کوفه ترک کرد، در بین راه؛
📋«وَ أَلْحَقَهُ عَبْدُاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ بِابْنَيْهِ عَوْنٍ وَ مُحَمَّدٍ»
♦️عبدالله همسر حضرت زینب(سلام الله علیها) دو فرزند خود به نام های عون و محمد را نزد امام حسین(علیه السلام) فرستاد.(۲)
👤عماد الدین طبری می نویسد :
محمد و عون فرزندان حضرت زینب(سلام الله علیها) از عبدالله بوده است.(۳)
👤اما محمد بن جریر طبری می نویسد :
📋«مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللّه وَ اُمُّهُ الخَوصَاء بِنتُ حَفصَةَ بنِ ثَقيفِ بنِ رَبيعَةَ»
♦️مادر محمد بن عبدالله خوصاء بنت حفصه بن ثقیف و عبدالله بوده است.(۴)
اما درباره عون در منابع اینگونه آمده است که؛
👤بلاذری می نویسد :
📋«كَانَ لِعَبْدِاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اِبنَانَ بِاِسمِ عَوْنٍ، لِذَا سُمِّي أَحَدُهُمَا عَونَ الأَكبَرِ وَ الآخَرُ عَوْنُ الأَصغَرِ، وَ كَانَت اُمُّ أَحَدِهِمَا زَينَبُ(س) وَ الآخَرُ اُمُّهُ جَمَانَةُ بِنتُ المُسَيِّبِ»
♦️عبدالله دو پسر به نام عون داشت که نام یکی عون اصغر و نام دیگری عون اکبر بود.
مادر یکی از آن دو حضرت زینب(سلام الله علیها) بود و مادر یکی دیگر نیز جمانه دختر مسیب بن نجبه بود.(۵)
پس در اینکه کدام یک از این دو در واقعه کربلا حضور داشتند و کدام یک فرزند حضرت زینب کبری(سللم الله علیها) بود، اختلاف است.
👤ابوالفرج اصفهانی در حل این اختلاف می نویسد :
📋«أَنَّ عَوْنَ الأَكبَرِ اِبنُ زَينَبَ(س) وَ هُوَ قُتِلَ مَعَ الحُسَينِ بنِ عَلِيِِ(ع) فِي وَاقِعَةِ الطَّفِ و أَنَّ اُمَّ عَوْنَ الأَصغَرِ جَمَانَةُ بِنتُ المُسَيِّبِ وَ هُوَ الَّذَّی اُستُشهِدَ فِي وَاقِعَةِ الحَرَّةِ»
♦️همانا عون اکبر پسر زینب کبری(سلام الله علیها) بود که در واقعه کربلا به همراه امام حسین(علیه السلام) بنت مسیب بود که عون اصغر در واقعه حرّه در مدینه به شهادت رسیدند.(۶)
📚منابع :
۱)الإصابة ابن حجر عسقلانی، ج۸، ص۱۶۶
۲)الإرشاد شیخ مفید،ج۲، ص۶۸
۳)کامل بهایی عماد الدین طبری، ص۶۴۷
۴)تاريخ طبری، ج۵، ص۴۶۹
۵)أنساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۲۵
۶)مقاتل الطالبيين ابوالفرج اصفهانی، ص۸۳
8⃣حضور #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها در واقعه کربلا!👇
✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف نام حضرت زینب(سلام الله علیها) آمده است :
🔰شب عاشورا :
امام سجاد(علیه السلام) فرمود :
وقتی امام حسین(علیه السلام) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(سلام الله علیها) فرمود :
حضرت زینب(سلام الله علیها) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛
📋«لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا»
♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد.
امام حسین(علیه السلام) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود :
📋«يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ»
♦️خواهرم!
پرهیزکاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱)
🔰پس از شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) :
در مقاتل آمده است که حضرت زینب(سلام الله علیها) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند.
وقتی زینب کبری(سلام الله علیها) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(علیه السلام) مواجه شد.
📋«فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ»
♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(علیه السلام) انداخت.
در این حین از آنجایی که امام حسین(علیه السلام) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند.
امام حسین(علیه السلام)؛
📋«فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ»
♦️نعش علی اکبر(علیه السلام) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲)
🔰هنگام شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام) :
طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا استنصار میکرد.
📋«فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ»
♦️نداى استغاثه امام(علیه السلام) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست.
امام حسین(علیه السلام) به سمت خیمهها پیش افتاد و به حضرت زینب(سلام الله علیها) فرمود :
📋«نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ»
♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم.
حضرت زینب(سلام الله علیها) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(علیه السلام) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳)
🔰قبل از شهادت عبدالله بن حسن(علیه السلام) :
طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(علیه السلام) در کنار زینب کبری(سلام الله علیها) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛
📋«فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ : وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!»
♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(سلام الله علیها) فرار کرد و خود را به امام(علیه السلام) در گودال قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴)
🔰هنگام وداع امام حسین(علیه السلام) :
هنگامی که امام حسین(علیه السلام) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود :
📋«یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً»
♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵)
سپس حضرت(علیه السلام) فرمود :
📋«يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ»
♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶)
🔰آخرین لحظات حیات امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه :
طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد :
📋«یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟»
♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته میشود و تو تماشا میکنی؟!(۷)
🔰هنگام شهادت امام حسین(علیه السلام) :
وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(علیه السلام) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(علیه السلام) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت :
📋«وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ»
♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(علیه السلام) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸)
ادامه مطالب :👇
🔰هنگام هجوم به خیمهها :
شمر بعد از به شهادت رساندن امام حسین(علیه السلام) وارد خیمه شد و وقتی با امام سجاد(علیه السلام) رو به رو می شود، قصد کشتن امام سجاد(علیه السلام) را کرد، که در این هنگام حضرت زینب(سلام الله علیها) خود را روی امام(علیه السلام) انداخت و فرمود :
📋«وَاللهِ لَایُقتَلُ حَتَّی اُقتَلُ»
♦️به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم.
که حضرت(سلام الله علیها) به این وسیله آن پلید را از قصدش منصرف کرد.(۹)
🔰مجلس عبیدالله در کوفه :
شیخ مفید نقل می کند که؛
📋«وَ أُدْخِلَ عِيَالُ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى ابْنِ زِيَادٍ فَدَخَلَتْ زَيْنَبُ أُخْتُ الْحُسَيْنِ(ع) فِي جُمْلَتِهِمْ مُتَنَكِّرَةً»
♦️اهل بیت امام حسین(علیه السلام) وارد کاخ ابن زیاد شدند، حضرت زینب(سلام الله علیها) در بین آنها با بی اعتنایی به ابن زیاد وارد کاخ شد و به گوشه ای از کاخ رفته وکنیزان حضرت(سلام الله علیها) دور تا دور حضرت(سلام الله علیها) قرار داشتند.
در این هنگام عبیدالله پرسید :
📋«مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَ مَعَهَا نِسَاؤُهَا؟»
♦️این زن چه کسی است که از سایر اسراء جدا شده و دور تا دور او را کنیزانش فراگرفته است؟
کسی به او جواب نداد.
سؤالش را تکرار کرد و باز هم کسی جواب نداد.
دفعه سوم یا چهارم یکی از زنها گفت :
📋«هَذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)»
♦️این زینب دختر فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول اکرم(ص) است.(۱۰)
بعد از این که ابن زیاد، حضرت زینب(س) را شناخت، چنین گفت :
📋«كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟»
♦️رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟
زینب کبری(سلام الله علیها) جواب داد :
📋«مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلَاً!»
♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم.(۱۱)
🔰مجلس یزید در شام :
وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد.
و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسراء می نگریستند.
در این حین حضرت زینب(سلام الله علیها) خطاب به یزید لعین فرمود :
📋«یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟
قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد»
♦️آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پردهها قرار دادهاى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كردهاى، پردههاى حرمت آنان را دريده، چهرههايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي گردانى، آنگونه كه مردم شهرها و آبادىها و قلعهها و بيابانها به آنان مي نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۱۲)
🔰در مدینه :
بعد از حضور و استقبال مردم مدینه از کاروان اهل بیت(علیه السلام) و ایراد خطبه توسط امام سجاد(علیه السلام)، حضرت زینب کبرى(سلام الله علیها) خود را به مسجد حضرت رسول اکرم(ص) رساند و در حالى که دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به حضرت رسول خدا(ص) عرضه داشت :
📋«یَا جَدَّاهْ! إِنِّی نَاعِیَةٌ إِلَیْکَ أَخِیَ الْحُسَیْنَ وَ هِیَ مَعَ ذَلِکَ لَا تَجِفُّ لَهَا عَبْرَةٌ وَ لَا تَفْتُرُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کُلَّمَا نَظَرَتْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ تَجَدَّدَ حُزْنُهَا وَ زَادَ وَجْدُهَا»
♦️یا جدّاه! من خبر مرگ برادرم حسین(علیه السلام) را براى تو آورده ام.
زینب(سلام الله علیها) پیوسته گریه مى کرد و اشک و آهش تمامى نداشت.
و هر بار که به برادر زاده اش على بن الحسین(علیه السلام) مى نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى شد.(۱۳)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۴
۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴
۳)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۶
۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۰
۵)اللهوف سید بن طاووس، ص۸۲
۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۷)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲
۸)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳
۹)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱
۱۰)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۱۵ - ۱۱۶
۱۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۶۰
۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴
۱۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۷
9⃣هجرت به شام و وفات #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها !👇
✅در مورد علت هجرت حضرت زینب(سلام الله علیها) به سرزمین شام چهار دلیل بیان شده است :👇
1⃣تبعید ایشان به شام توسط یزید!
🔰حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از بازگشت از شام به مدینه، از هر فرصتی استفاده می کرد و در هر مجلس و محفلی چهره ی پلید یزید و یزیدیان را افشاء می نمود و مردم را به قیام علیه یزید تحریک می کرد.
این خبر توسط فرمانداران و جاسوسان به یزید رسید و او فهمید که اگر زینب کبری(سلام الله علیها) در مدينه بماند، سرزمين حجاز را بر ضد دستگاه يزيد می شوراند، زيرا زينب(سلام الله علیها) در مدينه همواره رسواگر حكومت يزيد بود و مردم را بر ضد او ميشوراند و هدف شهيدان كربلا را بيان می كند.
بنابراین یزید دستور داد او را از مردم دور کنند و به مصر تبعید نمایند تا از نزدیک ایشان را زیر نظر داشته باشد.
حضرت(سلام الله علیها) به مصر تبعید شد و به نقل برخی منابع در مصر از دنیا رفت.(۱)
و بنابر نقل برخی دیگر از منابع حضرت(سلام الله علیها) مدتی در مصر ماند و بعد از اینکه همسرش عبدالله بن جعفر که تاجر بود به شام آمد، حضرت زینب(سلام الله علیها) برای دیدن همسرش از مصر به شام عزیمت کرد و در این سفر در شام از دنیا رفت.(۲)
┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈
2⃣به خاطر در امان ماندن از واقعه حرّه!
🔰منظور از واقعه حَرّه، همان برخورد خشونت آمیز لشکر شام به دستور یزید به فرماندهی مسلم بن عقبه(مُسرف) با قیام مردم مدینه در سال ۶۳ بود.
فرمانده سپاه شام، مسلم تا سه روز اموال و نواميس مردم مدينه را بر لشكر خود مباح نمود.
در اين فاجعه از بزرگان مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از ساير مسلمين ده هزار تن به قتل رسيدند.
سپاه بى حياىِ شام شروع به غارت و هتك حرمت نواميس مسلمانان كردند.
در اين حادثه با هزار دختر باكره زنا كردند، و هزار زن بى شوهر باردار شدند، كه آنها را «اولاد حرّه» ناميدند.(۳)
پس حضرت زینب(سلام الله علیها) برای در امان ماندن از این حادثه هولناک به شام رفت و در آنجا از دنیا رفت.(۴)
┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈
3⃣به خاطر قحطی در سرزمین حجاز و مخصوصا مدینه!
🔰علت مسافرت حضرت زينب(سلام الله علیها) از مدينه به شام، اين بود كه قحطی شديدی در حجاز و مدينه پديد آمد.
عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زينب(سلام الله علیها) تصميم گرفت به همراه زینب کبری(سلام الله علیها) به شام سفر كند، و پس از نابودی قحطی، به حجاز بازگردد.(۵)
┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈
4⃣همراهی با عبدالله به شام جهت سرکشی به باغات و اراضی عبدالله!
عبدالله بن جعفر در شام صاحب مزرعه و باغستان بود و از طرفی آب و هوای شام نیز بسیار مطلوب و سرزمین سر سبزی بود.
پس عبدالله به شام سفر کرد و زينب کبری(سلام الله علیها) نیز در اين سفر به همراه شوهرش بود و حضرت(سلام الله علیها) در مدت اقامت در آنجا، مریض شد و از دنیا رفت.
✍نقد و بررسی احتمالات :
۱)احتمال اول :
اكثر راویانی كه عبیدلی از آنان روایت نقل كرده است، مجهول هستند و در كتب رجال و تراجم و نسب هیچ اثری از آن روایان نیست.
و زینبی كه در مصر (قاهره) دفن شده است، «زینب بنت یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب» است.(۶)
اینکه ایشان به این دلیل از مدینه به مصر تبعید شوند و بعد از مصر به شام رفته باشند، و در آنجا از دنیا رفته باشند، قول مشهور است.
۲)احتمال دوم :
حضرت زینب(سلام الله علیها) به نقل مشهور در سال ۶۲ هجری قمری، یعنی یکسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفته است و واقعه حره در مدینه در سال ۶۳ هجری اتفاق افتاده است و در صورت صحت تاریخ وفات ایشان در آن سال، مطمئنا ایشان این واقعه را درک نکرده است و دیگر اینکه اهل بیت(علیهم السلام) به امامت امام سجاد(علیه السلام) در آن سال وقوع حادثه حره در مدینه حضور داشتند و دلیلی ندارد که حضرت(سلام الله علیها) به خاطر این حادثه آن هم به سرزمین شام رفته باشند؟!
۳)احتمال سوم :
در تاریخ هیچ نقلی درباره وقوع حادثه قحطی و خشکسالی در مدینه گزارش نشده است و مدینه از شهرهای مهمی است كه مثل بسیاری از شهرهای مهم دنیا برای آن تاریخ های متعددی نوشته اند.
بعضی از این كتابها به حوادث مهمی كه در مدینه اتفاق افتاده مثل سیل، آتش گرفتن حرم رسول اكرم(ص) وزیدن باد سرخ و...پرداخته اند.
اگر چنان قحطی و گرسنگی در آن سال در مدینه اتفاق افتاده بود، قطعا در این كتاب های تاریخی درباره آن بحث می شد، در حالی كه چنین چیزی مطرح نشده است.
۴)احتمال چهارم :
اینكه گفته شده است كه عبدالله بن جعفر در حومه دمشق مزرعه و باغ و اراضی داشته و همراه همسرش جهت سركشی یا بهره برداری از آنها رفته بوده و در این سفر حضرت زینب(سلام الله علیها) درگذشته است مطلب بی اساسی است و در هیچ یك از كتب تاریخی از چنین مزرعه ای اسمی به میان نیامده است.
ادامه مطالب :👇
✅در مورد تاریخ وفات و علت وفات ایشان نیز محل اختلاف است.
اما مشهور این است که آن حضرت در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری پس از تحمل مصائب کربلا و رنجهای اسارت در ۵۷ سالگی از دنیا رفتند.(۷)
اقوال شاذی هم وجود دارد که علت وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) را شهادت ایشان به واسطه سمّ می دانند.
📋《أَنَّهَا قُتِلَت بِسَبَبِ السَمِّ الذِّي قَد يَكُونُ دُسَّ إِلَيهَا مِن قِبَلِ الطَاغِيَةِ يَزِيدَ، حَيثُ لَا يَبعُدُ أَن يَكُونَ قَد تَمَّ ذَلِكَ بِسِرِّيَةٍ تَامَّةِِ، خَفِيَت عَنِ النَّاسِ وَ عَنِ التَّارِيخِ》
♦️زینب کبری(سلام الله علیها) به سبب سمّی که از طرف طاغوت زمان، یزید بن معاویه به ایشان خورانده شد، به شهادت رسید.
که بعید نیست، شهادت ایشان به خاطر این عمل باشد که از تاریخ و مردم پنهان مانده است.(۸)
📚منابع :
۱)اخبار الزینبات یحیی بن حسن عبیدلی، ص۱۱۵
۲)السیده زینب(س) شریف قرشی، ص۲۹۹
۳)شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج۳، ص۲۵۹
۴)هدیة الزائرین شیخ عباس قمی، ص۳۵۳
۵)نزهة اهل الحرمین، سید حسن صدر، ص۳۹
۶)اعیان الشیعه سید محسن امین، ج۷، ص۱۴۲
۷)موسوعة التاريخ الإسلامي یوسفی غروی، ج٦، صص٢٢٦_٢٢٧
۸)زينب الكبری من المهد الى اللحد قزوینی، ج۱، ص۲۹۲
🔟مرقد #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها !👇
✅در مورد محل دفن حضرت زینب(سلام الله علیها) سه دیدگاه وجود دارد :
الف)شام :
نقل مشهور این است که قبر مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) در شام است و این مکان اکنون در جنوب دمشق قرار دارد و به سبب وجود حرم حضرت زینب(سلام الله علیها)، این منطقه «شهرک السیدة زینب(سلام الله علیها)» نام گرفته است.
عماد الدین طبری در «كامل بهائی» می نویسد :
📋«رُوي أنَّ أُمَّ كُلثُومَ(س) أُختَ الحُسَينِ(ع) تُوُفِّيِت بِدَمَشقَ وَ ثَبَتَ مَا يَقُولهُ البَعضُ مِن أَنَّ زَينَبَ(س) هِي أُمُّ كُلثُوم»
♦️روایت شده است که ام کلثوم(س) خواهر امام حسین(علیه السلام) در دمشق وفات یافته و ثابت شده است که زینب(سلام الله علیها) همان ام کلثوم است.(۱)
ب)مدینه :
برخی از مورخان، قبرستان بقیع در مدینه را محل دفن ایشان دانسته اند.
سید محسن امین عاملی می نویسد :
«يَجِبُ أن يَكونَ قَبرُها فِي المَدِينَة المُنوَّرةِ فَإنَّهُ لَم يثبت أنَّها بَعدَ رُجُوعِها لِلمَدِينةِ خَرَجَت مِنهَا»
قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) در مدینه منوره می باشد و بعد از رجوعش از شام به مدینه، اینکه مجدد از مدینه خارج شده باشد، ثابت نشده است.(۲)
ج)مصر :
برخی نیز مرقد مطهر حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) را در مصر دانسته اند.
این بارگاه در قاهره در منطقه سیدة زینب قرار دارد و به مقام السیدة زینب(س) و مسجد السیدة زینب(سلام الله علیها) مشهور است.
یحیی بن حسن عبیدلی طبق نقلی می نویسد :
«تُوفِّيَت زَينبُ(س) بِنتَ عَلِی(ع) سَنَةَ ٦٢ مِن الهِجرَة وَ دُفِنَت بِمَخدَعِهَا بِدَارِ مُسلِمَة المُستَجدّة بِالحَمرَاءِ القَصوَى»
دختر امام علی(علیه السلام) در سال ۶۲ هجری درگذشت و بدن ایشان در خانه «مسلمه بن مُخلّد» در منطقه «الحمراء القُصوى»(منطقه ای بین قاهره و شهر فسطاط) در مصر دفن شد.(۳)
📚منابع :
۱)كامل بهائی عماد الدین طبری، ج٢، ص٣٠٢
۲)اعیان الشیعة محسن امین عاملی، ج۷، ص۱۴۰
۳)اخبار الزینبات عبیدلی، ص۱۱۵
📜توسل عالم اهل تسنن به ساحت نورانی #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها!
✅یکی از ویژگی های حضرت زینب(سلام الله علیها) گرهگشایی از آحاد مردم حتی از غیر شیعیان است و این خصلت بر سایر مذاهب مخفی نمانده است.
به عنوان نمونه، «مؤمن بن حسن شبلنجی شافعی» از مشاهیر و علمای اهل تسنن(متوفی سال ۱۳۰۸ ه.قمری)، از قول «شیخ عبد الرحمن بن حسن بن عمر الاجهوری» فقیه مالکی مصری(متوفی سال ۱۱۹۸ ه.قمری) چنین مینویسد :
در کتاب شیخ عبدالرحمن اجهوری که نامش «مشارق الانوار فی آل البیت الاخیار» است خواندم که [نوشته بود] :
«در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری های زمانه حاصل شده بود، به مقام سیده زینب(س) که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، و به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است؛
«آلِ طَاهَا! لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ
لَا سِواكُمْ بِمَا لَكُمْ آلآءُ
مَدحُکُم فِی الکِتَابِ جَاءَ مُبِینَاً
اَنبَاتُ عَنهُ مِلَّةٌ سَمحَاءُ وَ..»
♦️ای آل طاها! تنها شما به خاطر نعمت هایی که از آن بهره مند شدید بر ما ولایت دارید.
مدح و منقبت شما اهل بیت، آشکارا در کتاب خدا آمده است و الی آخر.(۱)
📚منبع :
۱)نور ألأبصار فی مَناقب آل بَیت ألنّبیّ ألمخْتار(ص) شبلنجی، صص۳۸۲_۳۸۳
╭────────────╮
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙اجرای ابتهال «یا شقیقه السبطین» توسط امام المبتهلین مرحوم «شیخ محمد سید النقشبندی»(متوفی سال ۱۳۵۵ ه.شمسی) سرآمد عصر طلایی موسیقی آئینی مصر، در وصف #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها در مسجد سیده زینب(سلام الله علیها) در شهر قاهره
╭────────────╮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مدیحه_سرا
#ویدئوی_کمتر_دیده_شده
🌷نوحهای برای حضرت زینب سلام الله علیها 🌷
◽️حاج مهدی سماواتی، ذاکر راستین اهلبیت علیهمالسلام و عصاره و خلاصه خانواده ستایشگرانی است که بزرگتر آنها پیرغلامی به نام حاج غلامعلی سماواتی است.
◽️این نوحه، واگویهای است از نجوای حضرت زینب سلامالله علیها با برادرش حسین بن علی در صحرای سوزان کربلا
◽️حاج مهدی سماواتی این نوحه را در حضور استاد غلامرضا سازگار خوانده است.
◽️این برنامه، محرم سال ۱۴۰۱ در مراسم تجلیل و تکریم پیرغلامان در هیأت محبینالائمه ضبط شده است.
#پیرغلامان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای هنده همسر یزید😭😭😭😭😭😭
هدایت شده از کانال منتظران موعود12
🔴ماجرای تکراری!
🔹اکنون که کشور در آستانه یکی از مقاطع مهم و سرنوشتساز خود قرار دارد و در پایان سال ۲ انتخابات حساس برگزار میشود، مطابق با رسم رایج در هر دوره از انتخابات، جمعی از افراد و عناصر سیاسی به دلیل موضوع رد صلاحیتها، متعرض عملکرد شورای نگهبان شدهاند. قضاوت درباره عملکرد شورای نگهبان کار دشواری نیست؛ از قضا پاسخ به این پرسش که مبنای عمل شورای نگهبان آیا ضوابط قانونی است یا تمایلات سیاسی، در زمره سادهترین سؤالات به حساب میآید.
🔹هیچ نهادی مصون از خطا نیست، اما آنهایی که امروز منتقد رفتار و عملکرد شورای نگهبان هستند، خود و جناح متبوع آنان در ادوار گوناگون در قوه مجریه و مقننه مسئولیت اداره کشور در بخش اجرایی و قانونگذاری در اختیار آنان بوده است. عدهای که امروز شدیدترین نقدها و اتهامات را نسبت به شورای نگهبان دارند، در مقاطع متعدد خود از سوی این نهاد تأیید شدهاند و بر اساس همین سازوکار به مناصب رسيدهاند. نمیشود تازمانی که حکم شورا به نفع ما باشد، تمکین کنیم و زمانی که علیه ما باشد، جنجال و اعتراض راه بیندازیم.
🔹عدم تأیید صلاحیت برخی داوطلبان در انتخاباتها به معنای پیاده کردن برخی از چارچوب انقلاب و نظام سیاسی نیست که مدیر مسئول محترم یکی از روزنامههای کشور اعلام میکند «وقتی از قطار انقلاب افراد و گروهها را پیاده و بلکه پرتاب و بیحیثیت میکنیم، سادهترین برداشت این است که چرا سوار شویم که چنین سرنوشتی پیدا کنیم.» این چه منطقی است که شورای نگهبان باید همه داوطلبان و خاصه همه چهرههای شاخص سیاسی را بدون در نظر گرفتن ترتیبات قانونی تأیید صلاحیت کند، تا به سیاسیبازی و سیاستورزی متهم نشود؟ و کدام دلیل عقلی و منطقی میگوید اگر فردی در یک انتخابات صلاحیت او تأیید نشد، پس در نتیجه از قطار انقلاب و نظام سیاسی به بیرون رانده شده است؟
🔹نظام جمهوری اسلامی ایران در طول همه این سالها به سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی عمیقاً اعتقاد دارد. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که نظامهای سیاسی و مقامات یک کشور، دور و بَر یک سیستم و ساختار سیاسی خود را خلوت کنند و طرفداران و هواداران خودشان را از نظام برهانند. بنابراین متهمسازی نظام جمهوری اسلامی به اتهاماتی از قبیل اخراج برخی از ساختار هیچ گونه پایه واقعی و عقلانی ندارد. این را باید مد نظر داشته باشیم که قوانین انتخابات در اختیار شورای نگهبان نیست، لذا بخشهای متولی لازم است برخی روشهای معیوب را با هدف تحقق انتخابات و انتخاب مطلوب بازنگری و ساماندهی کنند.
#خط_رهبر
.
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
➖➖➖
تو هر گرفتاری ،دل که حزین میشه
دستم دخیل سفره ی ام البنین میشه
من که به لطف این ، بانو یقین دارم
هر چی که دارم از بیبی ام البنین دارم
تو باب الحوائجی ، مادر باب الحوائجی
تو دریای عشقی و ، آخر باب الحوائجی
یا ام الکرم ، ام السخا یا ام البنین
یا ام الادب ام الوفا یا ام البنین ۲
( یا ام البنین ، ام البنین یا ام البنین)
عالم رو میگیره ، یک روزی میبینی
این سفره های شنبه های امالبنینی
صد مرده شد زنده ، این اعتقاد ماس
تنها با یک گوشه نگاه مادر عباس
بانوی جلیله ای ، مادر ماه قبیله ای
الگوی رقیه و ، محرم راز عقیله ای
یا ام الشهید ، ام الحیا یا ام البنین
یا ام الادب ، ام الوفا یا ام البنین ۲
یا ام البنین ام البنین یا ام البنین
#ابراهیم_واعظی✍
➖➖➖
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#شهادت
#شور
بند1⃣
سلام ایزد منان
سلام خالق سبحان
به محضر زینب، به منبر زینب
سلام شاه شهیدان
سلام ساقی عطشان
به معجر زینب، به لشگر زینب
زینب امیر عرصه ی میدان کربلاس
زینب نماد قدرت ایمان کربلاس
زینب طلایه دار قیام حسین شد
زینب امید بخش امامان کربلاس
ای دومین خیرالنساء، زینب زینب
تسبیحات اهل کساء، زینب زینب
ذکر ملک صبح و مساء، زینب زینب
زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب درد آشنا زینب غرق بلا زینب
غم قهرمانی
زهرا نیشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
بند2⃣
درود خیل خلائق
درود هر دل عاشق
به منصب زینب، به یارب زینب
درود کنز حقایق
درود حضرت صادق
به مذهب زینب، به مکتب زینب
زینب حقیقتا خود زهرای اطهر است
زینب هر آینه صد و ده بار حیدر است
زینب چه زینبی که نگین نبوت است
زینب چه زینبی که سرا پا پیمبر است
ای تفسیر قالو بلی زینب زینب
ای تکبیر کرب و بلا زینب زینب
ای خورشید شام بلا زینب زینب
بند3⃣
ندیده عالم و آدم
ندیده چشم فلک هم
به هیبت زینب، به همت زینب
ندیده خط مقدم
ندیده غیر محرم
به غیرت زینب، به عزت زینب
زینب حسین بود ولی در حجاب شد
زینب در آسمان حرم آفتاب شد
زینب طلوع کرده علی در بلاغتش
زینب برای حق طلبی انتخاب شد
هم رتبه ای با اولیا زینب زینب
همنشینی با انبیا زینب زینب
اسطوره ی حجب و حیا زینب زینب
شعر و سبک: #امیر_آهمند