eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5774070959484964198.mp3
440.3K
❣﷽❣ 🔳 ع 🔳 سریال تنهاترین سردار 🔳 اِی عمو جانِ حضرتِ زهرا شیرِ پیکار سَیّدالشّهدا سِپرِ دین مدافعِ حرمی دل و دلدار سیّدالشّهدا فاطمه پایِ روضه‌هایِ شما می‌زند زار سیّدالشّهدا سینه‌ات را گرفته نیزه هدف شده تکرار سیّدالشّهدا بدنت مُثْله می‌شود اِی وای روضه‌یِ یار سیّدالشّهدا تَهِ گودال هر که آمد زد سخت شد کار سَیّدالشّهدا خاک خوابید و نیزه‌ها بر خواست کوچه بازار سیّدالشّهدا غیرتی‌ها به رویِ نِی بودند دید اِنگار سیّدالشّهدا گلِ یاسی دوباره سیلی خورد خون و دیوار سیّدالشّهدا یادِ غمهایِ مادرش افتاد سینه مسمار سیّدالشّهدا اگر این روضه‌ها پریشان است می‌رسد یار سیّدالشّهدا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
4_5769624461447793643.mp3
530.9K
❣﷽❣ 🔳 🔳 کربلا منتظر ماست از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه شهر پیغمر شده ماتمسرا واحمزتاه هم برادر،هم عمو،هم تکیه گاهش کشته شد خون شد از غم قلب ختم‌الانبیا واحمزتاه قطعه قطعه پاره پاره اربا اربا چاک چاک پیکرش افتاده روی خاکها واحمزتاه دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم نیزه زد بر پهلوی او بی هوا واحمزتا تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش بر رویش انداخت پیغمبر عبا واحمزتا خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت شد احد از ناله هایش کربلا واحمزتا فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش در کنار قبر او میزد صدا واحمزتاه تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند پیش چشم شوهرم در کوچه ها واحمزتا تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند تو نبودی سوختم در شعله ها واحمزتا کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب بین دشمن از دو دست مرتضی واحمزتا در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا روی تل میزد صدا واجعفرا واحمزتا نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر ناله میزد واعلیا وااَخا واحمزتا کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو یا که زینب را برد در خیمه ها واحَمْزَتاه ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5769624461447793642.mp3
1.14M
❣﷽❣ 🍁 🍁 مستان همه افتاده و ساقی نمانده 🍁 🍁 آه ای فلک پشت و پناهم را گرفتی با کشتن حمــزه سپــاهم را گرفتی باغصه روبرویم کشته شده عمویم میــــان آه و ناله واحَمـــــزَتا بگویم 🍁آه و واویلا اصلاً عمــویم نَه ، علمدارم تو بودی در اوج سختی ها هوادارم تو بودی باور نداشتــــــم من روزی کنــم نظاره بر روی خاک صحرا جسم تو پاره پاره 🍁آه و واویلا۴ پوشانده ام جسمت رو با عبا ، به گریه بلکه نیفتد بر تنت چشــــــم صفیّــــــه وقتی که خواهر آمد بینَد ترا به این حال گریستــــم به حالِ... زینب میـــان گودال ....... دیدی چه آمد بر سرم برادر من مُقَطَّــع الاَعضــا شدی برابر من سرت بروی نیزه ؛ تنت به خون طپیده بوسه زنم حسین جان ؛ به حنجر بریده ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5769624461447793659.mp3
261.3K
❣﷽❣ 🖤 🖤 یا صاحب الزمان آجرک الله یا خیرالشهدا یا اسد الله از خون تو شده احد قتلگاه گریان از این غم شد رسول الله ⭕️یا صاحب الزمان آجرک الله فرمان به عزایت داده پیمبر داغت جگر سوز است ، ای پاره جگر خانه به خانه مدینه شد آه ⭕️یا صاحب الزمان آجرک الله تربتت شسته شد با اشک کوثر زائر قبرت شد زهرای اطهر تسبیح گریه دارد به همراه ⭕️یا صاحب الزمان آجرک الله ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5769624461447793660.mp3
18.12M
❣﷽❣ 🔳 ع 🔳 از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه شهر پیغمر شده ماتمسرا واحمزتاه هم برادر،هم عمو،هم تکیه گاهش کشته شد خون شد ازغم قلب ختم‌الانبیا واحمزتاه 🔳واویلتا واحمزتا قطعه قطعه پاره پاره اربااربا چاک چاک پیکرش افتاده روی خاکها واحمزتاه دست وحشی بشکند یارب که ازراه ستم نیزه زدبرپهلوی اوبی هوا واحمزتا تانیفتدچشم خواهر برجراحات تنش بررویش انداخت پیغمبر عبا واحمزتا 🔳واویلتاواحمزتا خواهرش جسم برادررا ندید ازحال رفت شداحد ازناله هایش کربلا واحمزتا فاطمه بعدازپدر باپهلوی بشکسته اش درکنار قبر اومیزد صدا واحمزتاه تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند پیش چشم شوهرم درکوچه ها واحمزتا تونبودی خانه ام را ازجفا آتش زدند تونبودی سوختم در شعله ها واحمزتا کاش بودی ای عمو تاباز میکردی طناب بین دشمن ازدو دست مرتضی واحمزتا درمدینه مادر و،دختر به دشت کربلا روی تل میزد صدا واجعفرا واحمزتا نیزه ها میرفت بالا زینب ازسوزجگر ناله میزد واعلیا وااَخاواحمزتا کاش حمزه بود تاخنجر بگیرد از عدو یاکه زینب را برد درخیمه ها واحمزتا 🔳واویلتا واحمزتا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🍂با نام و یاد عشق تو مولا،سه شنبه ها.... لبیڪ می شوم به ندای سه شنبه ها 🍂هر روزِ ما به نام و یاد تو شب میشود ولی در این میان شَوَم به فدای سه شنبه ها...
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت محمد یا قرة عین رسول یا سیده تنها و مولا تنا انا توجهنا وستشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدین حاجاتنا یا وجیهتا عند الله اشفعی لنا عند الله...... به سمت زهــرا تا به ســــر  دویدم من آتیــــش جلــوتر بود دیر رسیـــدم من بیـــن در و دیــوار فاطمـــه پـرپـر شــد دیــدم که قـــرآنــم بـدون کــوثــر شــد زهــرای مظلــــــومه(۴) میــونِ اون آتیش محشـــر کبـــریٰ بود نــوای "یا مهــــدی" رو لب زهــــرا بود امان از اون وقتی که در به روش افتاد نالهٔ زهــــرا داشت عرشو تکون می داد زهــرای مظلــــــومه(۴) می دید منـــو بردن  با دستـــای بسته دنبـال من بود با پهلـــــوی بشکســـته چشمـــامو بستـــم تا روی زمین افتاد غــلاف شمشیــــر و نمــی برم از یــاد زهـــرای مظلـــــومه(۴) کاش بجای دستام چشامو می بسـتن نمی دیدم وقتی بازوشو میشکـســتن این همه بی رحمی جون به لبـــم آورد وقتی به جای من زهرا کتک می خورد زهــرای مظلــــومه(۴) جـــوون بیمـــارم قصـــد سفـــر داره نشــونیـــاش امـــا رو در و دیـــواره میـــره ولــی از این دشمنــــا بیــزاره سینـــهٔ مجروحش زخمـــــیِ مسماره زهــرای مظلــــومه(۴) میگه خـــداحافــظ علــی حـــلالم کن نبینـم اشکـــاتو رحمــی به حـــالم کن نــذار دل زینــب بگیـــــــره از غصـــه یا حسنــم بی من بمیــــــره از غصـــه مـــراقب اشـک نور دو عیــــنـــم باش شبــا به فکــــر آب برا حــسینـــم باش دم دمای آخر بی‌بیِ؛ خانم صدا زد : زینبم،دخترم بیا.....آخه مادرِ...میخواد از الان فضا رو براش آماده کنه...اگه از الان آماده نکنه،زینب کربلا جون میده... یه بقچه‌ای کنار گذاشتم... بقچه رو برام بیار.گفت: چشم مادر.بقچه رو آورد جلو مادر گذاشت... گفت: دخترم خودت بازش کن... با اون دستهای کوچولوش بقچه رو بازکرد...تا بازکرد دید سه تا کفن میونشه... اول کفن مالِ خودمه... دوم کفن مالِ باباته... سومی مالِ حسنه....زدن زیر گریه هم مادر فهمیده،هم زینب... مادر داره روضه میخونه... ای بی کفن حسین... صدا زد نگران نباش...برا حسینم یه پیراهن کنار گذاشتم.... با دستهای خودم بافتم.... زینب این پیراهن باشه... روز آخر ازطرف من زیر گلوی حسین رو ببوس، پیراهنو تنش کن.... زینب گفت چشم مادر... به وصیت مادر باید عمل کنه....تا حسین اومد بره میدون صدا زد یابن زهرا ...مهلا مهلا....یه مرتبه حسین برگشت،چیه خواهرم؟ صدازد:مادرم وصیت کرده گفت پیراهن رو به تو بدم ....زیر گلوی تورو بوسه بزنم....از طرف مادر میخوام ببوسم....از طرف مادر بوسه زد...هنوز به دلِ زینبه از طرف خودش یه بوسه به گلوی حسین بزنه.... *فهمیدی چی شد؟!* چند لحظه بیشتر نگذشت اومد تو گودال نیزه هارو کنار زد، بذار از طرف خودم ببوسمت ...اما یه نگاه کرد دید سر نداره....همه دیدن زینب خم شد... لبهاشو گذاشت به رگها....یاحسین....یا اباعبدالله....یا اباعبدالله....شب آخر فاطمیه از قدیم رسم بوده درِ خونه ی باب الحوائج ابالفضل العباس علیه السلام میرن...فقط یه جمله عرض کنم امام زمان بیان...فرمودند هرجا نام عموم عباس برده شه میام....خیلی عباس حضرت زهرا رو دوست داره...کشته مرده ی اسم فاطمه ست... میگه هروقت با اباعبدالله تو کوچه‌های بنی هاشم قدم میزدم، می‌دیدم اباعبدالله رو زمین میشینه ناله میزنه...ادبِ عباس اجازه نمیده بپرسه چیه؟ اما یه بار فرمود: چرا تو کوچه این نقطه میرسی رو زمین میشینی؟ چه خبر شده اینجا ؟گفت عباسم دست رو دلم نذار....تازه حسین که ندیده.... علامه حسن زاده آملی میفرمودند: هروقت امام حسن از این کوچه رد میشد، رو زمین میشینه دستاشو رو سرش میذاره... خودم دیدم که مادر رو زمین افتاد..... همش میگفت: حسین! ایشالله یه روزی منم مثل مادر تو بشم... مثل فاطمه هم شد. تاابیعبدالله اومد.... راوی میگه دیدم وسط میدان روز زمین افتاد حسین.... یه شیئ رو برداشت هی میبوسه به چشماش میذاره.... گفتم نکنه قران پیدا کرده. یه نگاه کردم دیدم دستهای قلم شده عباسه... گفت:حسین جان اگه دستای مادرت رو با غلاف زدن منم دستای منم فدایی برا مادرت باشه.... اگه تو کوچه سیلی به صورت مادرت زدن...چشمای مادرت سرخ شد... به چشمای منم تیر زدن... چشمای منم پُرِ خون شده حسین جان....آی حسین....
بتاب اى مه تو بر کاشانه من که تاریک است امشب خانه من بتاب اى مه که بینم روى نیلى بشویم در دل شب جاى سیلى بتاب اى مه که تا با قلب خسته دهم من غسل ، پهلوى شکسته بتاب اى مه که شُویم من شبانه ز اشک دیده ، جاى تازیانه بتاب اى مه که تا کلثوم و زینب ببیند روى مادر در دل شب بتاب اى مه حسن مادر ندارد حسین من کسى بر سر ندارد بتاب اى مه گلستانم خزان شد به زیر خاک ، زهراى جوان شد
نسرین: میرزاوند🍂🍁🍂 نوحه حضرت زهراس زمینه حاج نریمان پناهی 😭😭 به سمت زهرا از حجره دویدم من عدو جلوتر بود دیر رسیدم من فاطمه افتاد و ناله کشیدم من لگد به پهلوش خورد دیر رسیدم من صدایی از بینِ شعله شنیدم من سینه ی زهرا سوخت دیر رسیدم من دود فراگیر بود خوب ندیدم من محسنِ من سقط شد دیر رسیدم من رو بدنِ زهرا عبا کشیدم من فاطمه از حال رفت دیر رسیدم من صدای سیلی از کوچه شنیدم من چشم ، پر از خون شد دیر رسیدم من ... به سمت گودال از خیمه دویدم من ؛ شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود نعره کشیدم من سرِ تورو بردند دیر رسیدم من خستگی از بدنت می ریزه داره نیزه به تنت می ریزه مگه چی گفتی عدو سنگت زد داره خون از دهنت 🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی امیر برومند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حدیثی میگم من ازکلامہ حضرت هادی که خیلی نابہ زائر عبدالعظیم توی رِی جزء زوار الحسین حسابہ وسط صحنش دل هوایی میشہ،نینوایی میشہ،کربلایی میشـــــــہٓ وسط صحنش دل کنار حسینہ،در جوارِ حسینہ،بی‌قرار حسینـــــــہٓ ‌ ‌در مقامش دختر ،یارِ امامش بوده هم کلامش بوده در پناهِ لطفِ مستدامش بوده از فقیهان بوده ،اهل ایمان بوده ولی برحقِ نور یزدان بوده مولا یا عبدالعظیم... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ‌‌وسط جنگ اُحُد تو میدون اونی که خسته نشد یه لحظه وکناره مرتضی می جنگید کسی نیست به جزجناب حمزه حضرت حمزه افتخاره نبی شد آخه یاره نبی شد جان نثار نبی شد حضرت حمزه غرق نور خداشد،واسه مولا فداشد،سیدالشهداشد درمقام شهدا که کاشف الکرباتہ فاعل الخیراتہ یاورپیغمبر اکثر اوقاتہ ازدلیران بوده،مرد میدان بوده طبق حرف معصوم شیر غُران بوده.