eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_12317067323.mp3
1.22M
🌹السلام علیک یا بقیة الله الاعظم 🌹 [جایگاه منتظرین امر فرج] ✅امام جعفرصادق "علیه السلام" فرمودند: هر کس از شما بمیرد در حالے که منتظر این امر (ظهور امام) باشد مانند کسے است که با حضرت قائم "عجل الله فرجه" در خیمه ایشان بوده باشد. نه ! بلکه مانند کسے است که همراه با حضرت شمشیر بزند. نه ! به خدا قسم نیست مگر مانند کسے که همراه رسول خدا "صلے الله علیه و آله وسلم" شهید شده است. 📚بحارالانوار/ج ۵/ص۱۲۵/ح۱۸ پر شد تمام ظرف زمان بـے حضور تو پس کے ظهور میکنے اے منجے زمین...؟ وجهان_منتظر_آمدن_مهدے_ماست اے_صاحب_دنیا_کجایـے ❤️"اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج"بحق حضرت زینب کبری سلام الله❤️ 🌺سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان علیه السلام 🌺
Sahbe 10 - Master 002.mp3
10.65M
🎤 شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب میرسه از تو گودال یه ناله جگر سوز که تیغ ابن ملجم تو دست شمره امروز دم نوحه مون رو نغمه حجازه دیگه وقت خوندن روضه بازه عقده های کهنه و نعلای تازه ویلی ویلی علی الحسین ... قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِ چه بلایی به سر تو اومده از مدینه مادر تو اومده وا اماه رسیده زینب تو با پای برهنه سرو به سختی میبره خنجر کهنه آه حسین نیزه شکسته ها و قتلگاه حسین بعد از رفتن سنان اومد تازه ساربان شمر با خنده میگه که انگشتر مبارکه شهید بن شهید غریب بن غریب سلام الله علی شیب الخضیب به جای خواهری که نیمه جونه مادرمون خودش رو میرسونه خولی سرت رو میبره شبونه روشن نباشه کاش تنور خونه منتظرم باش ام حبیبه تو شهر حیدر زینب غریبه یه سر طناب بازوی من و یه طرف گردن زین العابدین دعا کن برا رقیه دخترت وقتی از رو ناقه میخوره زمین امروز تموم زندگیمو دادم از دست دلگیر ترین غروب جمعه ست این طالب بدم المقتول بکربلا ...
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز نشده بود پاش به گودال که شد رگ های بریده ندیده بود که دید لحظه ای که اومد بالا سرت سنان کی می‌دونه که زینب تو چی کشید دلسنگیه سنان - فوق تصوره هر کاری می کنه - خنجر نمی بره (واویلتا حسین) ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سایه ی تو رو هچکسی ندیده بود همسفری اما حالا با حرمله بال و پر تو زخمی و شکسته بود اما زدنت جای همه قافله خاکِ رو چادرت - میده منو عذاب جونت به لب رسید - توو مجلس شراب (واویلتا حسین) ۴ . 👇
. شمر اگه بره ، سنان نمی گذره توو قتلگاهِ تو ، زمان نمی‌ گذره حتی ازت دمِ ، اذان نمی‌ گذره توو قتلگاهِ تو ، زمان نمی‌ گذره غروب شد ، آفتاب نشست شمر ولی از تنت پا نشد اذون شد ، نمازش رو بست راهِ حلقت ولی وا نشد یک زنِ تنهام چطور شمرو ازت جدا کنم پاشو اذون مغربه من به کی اقتدا کنم سید مظلوم من... با مرکب از تنِ ، برادرم گذشت آب از سرت گذشت ، آب ا سرم گذشت خودم دیدم چیا ، به مادرم گذشت آب از سرت گذشت ، آب از سرم گذشت خلاصه ، راحت شدی من بمیرم بهت سخت گرفت میدونم ، این نصف روز قدر یک عمر ازت وقت گرفت نذار جلو نامحرما تو رو بلند صدا کنم پاشو اذون مغربه من به کی اقتدا کنم سید مظلوم من... : 👇 .👇
. غریب آقا تو رو کشتنت یه عده نانجیب آقا بمیرم برات که موندی بی حبیب آقا توی قتلگاه پیچیدِه عِطر سیب آقا با پا می زد یه حرومی ضربه هاشو از قفا می زد مادرت یه گوشه ای تو رو صدا میزد توو جواب یه پیر مردی با عصا میزد _ جفا کردن با لبای تشنه راستو جدا کردن همه عقده هاشونو سر تو واکردن تیر و نیزه هارو توو تن تو جاکردن سرو بُردن بمیرم که یادگار مادر و بُردن نانجیبا پیرهن و انگشترو بُردن روی نِی سر علیه اصغر و بُردن __ جنایت شد توی خیمه های عمه ها قیامت شد به مخدرات و اهل بیت جسارت شد قسمت زَنا و بچه ها اسارت شد کتک خوردن هرجایی که اسمت و به زیر لب بُردن رو به روی نیزه ی تو عمه ها مُردن زن و بچه ی تو رو غریب گیر آوردن ----------------------------- ✍ .👇
. صلوات_الله_علیه ۴۶۰ مقتل نوشته سهم تو شد بوریا حسین جسم تو زیر پا شده از هم جدا حسین مقتل نوشته بر بدنت گیر کرده بود تیری که شد به سینه‌ی تو جابجا حسین مقتل نوشته دور تنت ازدحام شد هم باخشب زدند به توهم عصا حسین مقتل نوشته که، نفست بند آمده از نیزه ای که خورد به تو بی هوا حسین مقتل نوشته نحر گلو طول می کشید نیزه به حلق بود و زدی دست و پا حسین مقتل نوشته روی تنت راه رفته اند کوبیده شد تنت ز سم اسبها حسین مقتل نوشته بر دهنت چکمه می‌زدند چکمه چه کرده با لب خشکیده یا حسین **** .
. صلوات_الله_علیه ۴۶۲ همین که روح از جسم لطیف تو رها می‌شد ندیدی که چگونه مادرت گرم دعا می‌شد دعا کردم برایت تا نمانی زیر دست و پا چه اعضائی که دیدم روی خاک از هم جدا می‌شد دلم می‌خواست تا بهتر در آغوشت بگیرم؛حیف به هر عضوی که دستم خورد دیدم که دو تا می شد تو بند قلب من بودی و هر بند تنت ای وای به جای گندم ری زیر مرکب آسیا می‌شد فتادم از نفس من از نفس های صدادارت ولی دیدم که هر لحظه لبانت بی‌صدا می‌شد سرت بر دامنم بود و سرت را شمر می‌چرخاند تمام مهره های گردن تو جابجا می‌شد **** ✍ ‌ .
. صلوات_الله_علیه ۴۶۳ افتادنم به روی زمین ماجرا شده هر عضو عضو پیکرم از هم جدا شده آن گیسویی که مادرم آرام شانه زد حالا به پنجه های کسی آشنا شده دست خودم نبود اگر دست و پا زدم یک نیزه ای به سینه‌ی من جابجا شده خواهر برو مواظب گوش سه ساله باش خواهر برو به خیمه عدو بی حیا شده یک نیزه را به ترقوه‌ی من سنان زده بیرون کشیدو باز به حلقوم جا شده چشمان خود ببند که با چکمه آمده بر سینه ای که زخمیِ سر نیزه ها شده هنگام رگ جداشدنم با لگد مزن ای شمر دون نفس زدنم با صدا شده **** ✍ .