۲۰۲۴_۰۷_۲۶_۲۱_۰۱_۱۷_میانکوه.mp3
3.18M
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعیست که جانها همه پروانه اوست
هر کجا می نگرم رنگ رخش جلوه گر است
هر کجا می گذرم جلوه مستانه اوست
هر کسی میل سوی کرببلایش دارد
من چه دانم که چه سریست به در خانه اوست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداح حاج اکبرعلیزاده
■ برای بی بی شریفه
□ دختر مظلومه امام حسن مجتبی علیه السلام
کیست او کیست؟ دختر حسن است
یک کریمه که ارث او محن است
نام او فاطمه ست این یعنی
کوچه در کوچه گرم سوختن است
آه تابوت مجتبی ست مگر؟!
غصه ی چادرش کمرشکن است
عمه را کشت در تمام مسیر
زخم هایی که روی آن بدن است
شک ندارم سه ساله ای میگفت
حال بی بی شریفه مثل من است
دفن کردند بین راه او را
من بمیرم که دور از وطن است
تن او را به خاک تا که سپرد
ای غریب مدینه! زینب مرد
مسعود یوسف پور
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6_144232837807962388.mp3
4.78M
دنیا رو آب ببره چشما رو خواب ببره
ما رو تنها میتونه کشتی ارباب ببره
کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات
میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#جدید_۱۴۰۳
#کربلایی_محسن_عرب_خالقی
.
.
#روضه_متنی _ دیرِ راهب و #اسارت خاندان آل الله _حاج مهدی رسولی
┄┅═══••↭••═══┅┄
از صبح دل تو دلش نیست ، یه خوابی دیده عیسی مسیح بهش گفته مهمون داری ... از صبح نشسته منتظر خدا این مهمون من کیه که عیسیِ پیغمبر اینجور سفارششُ کرده ... کأنَّ یه کِشِشی تو این دلشِ .. یه هول و وَلایی تو این دلش ایجاد شده ... همینجور منتظر ساعات گذشت ، ظهر شد عصر شد ، نزدیک غروب از دور یهو دید یه سیاهی داره نزدیک میشه ، اومد بیرون با دقت نگاه کرد دید یه قافله ای داره میاد ... همینجور که قافله نزدیکتر میشد نگاه کرد دید این قافله حالاتش عجیب غریبه ... یه عده مرد جنگی ، از سر و وضعشونم معلومه لا اُبالی ... پشت سرشون هشتاد و خورده ای زن و بچه قد و نیم قد ... یه آقایی روی ناقۀ لنگ ... دستاشو بستن ... پاهاشو از زیر شکم ناقه ...
نگاه میکنه به چهرۀ این قافله، خدا این قافله عجب عجیب غریبِ ... نه به اون مردایِ جنگی ، نه به این زن و بچه ... اینا کی ان؟.. نکنه اینا همون مهمونایی ان که عیسی مسیح به من وعده داده .. یه نگاهی درستی کرد دید بالایِ نیزه یه تعداد سرُ زدن .. اما این زن و بچه همش نگاهشون به یه سر که بین اون یکی سَرا مثل خورشید داره نور میده ...
هی نگاه میکنه ، خدایا چقدر نورانیِ این رأس مبارک ... این همون مهمونیِ که عیسی به من وعدۀ اومدنشو داده .. ایستاد، آرام آرام آمدند
راهب بگو ببینم تو این دِیرت یه جا برا استراحت ما هست یا نه؟ گفت بفرمایید میتونید اینجا استراحت کنید، میگه آمدن خودشون چادر زدن و اسباب غذا ، یه عده ای زن و بچه ها رو هم جمع کردن پشت دِیر (کلیسا) زن و بچه ها کنار هم ، آروم آروم داره غروب میشه، هوا داره سرد میشه ، لباس نامرتب تن این بچه ها ...
دید تو این زن و بچه ها چشم همه شون به یه خانم .. انگار همه پروانۀ دور اون شمعند ... صدا میزنه بچه ها بیان جلوتر، بچه ها تو پناه این دیوار پناه بگیرید ، سرما کمتر اذیت کنه .. یکی میگفت عمه پاهام .. یکی میگفت عمع امروز یکم عقب افتادم بد زدن تو کمرم .. صدا میزد کلثوم، چند تاشونو تو بغل کن .. رباب چند تاشونوم تو بغل کن .. فضه نزار این بچه ها جدای از هم بشینن .. صدا زد اون نازدانه ام بیاد بغل خودم عمه ... عمه فدات بشه عمه ..
┄┅═══••↭••═══┅┄
با یه زحمتی بچه ها رو خواباند، بگذرم اومد جلو ، به این نیزه دار گفت یه خواهشی ازت دارم.
_چیه؟ راهب چی میگی؟ گفت میتونم ازت خواهش کنم این سر امشب مهمون من باشه؟.. گفت اینجوری نمیشه، باید پولی بدی عطایی بدی . زری داد و سرُ از بالایِ نیزه پایین آورد .. شاید بی بی هی زیر لب داره میگه راهب میدونی قیمت اون سر چی بود؟.. راهب اون سر تو بغل زهرا بزرگ شده .. راهب قیمت اون سر رو این دختر فقط میدونه .. از اینجا به بعد رو ابن شهر آشوب در مناقبش نقل میکنه منم نقل میکنم، سرُ آورد با احترام در رو بست خدایا این سر کیه اینجوری دل منو میلرزونه ؟.. بگو راهب سر چیه؟.. یه اسم از کربلاش میاد دل ما میلرزه.. اما اینجا دید داره هاتفی صدا میزنه طوبی لَک .. طوبی لَک .. خوش به سعادتت .. خوش به سعادتت ..
خدایا چه خبره؟.. کیه این هاتف؟ .. دید نه، این سر عجیب غریبه، هی صدا زد با من حرف بزن، یه ذره با من حرف بزن ، دید نمیشه یهو صدا زد یا ربّ بِحَق عیسی تَأمُرُ هذا الرأس بتَکَلُّم مِنّی .. به این سر امر کن با من حرف بزنه .. یهو دید لبا داره به هم میخوره ..
الهی فدایِ اون لبای خونیت
آره این شده جوابِ مهربونیت ..
میگه گوشامو جلو بردم بینم چی میگه صدا اومد راهب میخوای چی بشنوی؟ صدا زد شما کی هستی ؟ خودتو به من معرفی کن، میگه دید دوباره لبا داره به هم میخوره،میخوای منو بشناسی؟ ..
أنا ابنُ محمدٍ المصطفی ... أنا ابنُ علیٍ المرتضی ... أنا ابنُ فاطمةِ الزهراء ... من میگما، شاید یهو صدایِ مادرش ..
راهب داره گوش میده، یهو دید لبا داره بازم به هم میخوره، صدا داره میاد راهب : انا المَظلوم ... انا الغَریب ... انا العَطشان ... قربونت بشم اینطوری نگو جگرِ راهب خون شد .... دیگه نتونست تحمل کنه خم شد وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ ... جایِ رقیه خالی .. جای رباب خالی .. جای سکینه خالی ... جای زینب خالی ... صورت رو صورت ابی عبدالله گذاشت ... راهب میدونی این صورت رو صورت کیا نشسته ... آقا چرا محاسنت خونیِ ... راهب ، اون خون ، خونه علی اکبرشِ ... هم غلام سیاه جُونِشِ ... هم خونه دونه دونه شهداشه ... از همه مهم تر خونه علی اصغرشِ ... آقا چرا محاسنت خاکستری شده ... ای داد ...
بابا ...
از رو نیز نگام میکردی یادته
من تو رو نگاه می کردم یادته
پای نیزه تن سیلی خوردم یادته
من همش زمین میخوردم یادته
چشم و گوش و دهن و دست شود مست اگر...
بشنویم و بنویسیم و بخوانیم: «حسین (ع)»
#روضه_حضرت_رقیه
#دیر_راهب
#روضه_شب_جمعه
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#راس_الحسین_علیه_السلام
#روضه_دیر_راهب
.👇
(بسم رب الحسین)
#زمینه
#شهادت_حضرت_شریفه_خاتون_علیهاسلام
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
بانوی رنج و مِحَن ،ای دور از خاک وطن
نــور چشـمان حـرم ، دلبنـــد حســـن(۲)
تو قوت دل و قــرار زینبی
طبیب حاذقی برا آل الله و یار زینبی
مرهم زخم اهل حرم و غمگسار زینبی
نــور چشـمان حـرم ، دلبنـــد حســـن(۲)
بانوی رنج و مِحَن ،ای دور از خاک وطن
نــور چشـمان حـرم ، دلبنـــد حســـن(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
بانوی جود و سخا ، محبوب آل عبا
خــاک درگاه تو دارد عطــــر شِـفا(۲)
شریفه ای و مثل دُرّ ِ در صدف
به خاک حِلّه داده قدمهای تو عزت و شرف
عزیزی و شدی مایهٔ فخر شهنشه نجف
خــاک درگاه تو دارد عطـــر شِــــفا(۲)
بانوی رنج و مِحَن ،ای دور از خاک وطن
نــور چشـمان حـرم ، دلبنـــد حســـن(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
ای دخت پاک امام ، خورشید حِلّه ، سلام
شد غربت ، قسمت تو از کوفـه به شام(۲)
شدی اسیر زخمِ بند و سلسله
به زیر پای ناقــه ها با پاهـــایِ پُر زِ آبله
ماندی و جان سپردی دور از چشمان اهل قافله
شد غربت ، قسمت تو از کوفـه به شام(۲)
بانوی رنج و مِحَن ،ای دور از خاک وطن
نــور چشـمان حـرم ، دلبنـــد حســـن(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۳/۵/۵
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1.59M
(بسم رب الحسین)
#زمینه
#اسارت_حضرت_زینب_علیهاسلام
آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین
پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲)
شاعر : #رقیه_سعیدی_کیمیا
با نوای مداح اهل بیت: #کربلایی_مالک_عبدی
#قزوین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
•※❍ ※ ❍ ※ ❍※•
❍🩸❍
جای جنایتکار
در المپیک نیست!!!
#غزه #امام_زمان
هدایت شده از گمنام
Ali Ghanbari Hossein.mp3
5.21M
نوحه فرات فرات فرات چه بی وفایی ای فرات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
»───♫♫●||●♫♫───«
https://eitaa.com/eetazeinab
متن آهنگ جدید علی قنبری به نام فرات فرات
علم دوشدی یره سوزوم دوشوبدی دیللره
امان دیدال اگر باشیم دوشوب دیللره
امان دیدال اگل باشیم دوشیب اللره
آقام آقام آقام حسین آقام آقام آقام
آقام آقام آقام حسین آقام آقام آقام
آقام آقام آقام حسین آقام آقام آقام
آهنگ غصه نخور میدونم آهای تموم جونم
فرات فرات فرات چه بی وفایی ای فرات
رقیه منتظر بود برات فرات فرات فرات
علی اصغرم بود کباب برات فرات
😭😭😭😭😭
دلم یه جوریه آره پر از صبوریه
غم تو اصغرم واسه دلم یه جوریه
غم تو اصغرم واسه دلم یه جوریه
علی لالا لالا روله لالا لالا
علی لالا لالا روله لالا لالا
https://eitaa.com/eetazeinab
#کربلایی_علی_قنبری🎤🥀
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
هدیه محضر شهدای دشت کربلا و شهدای صدراسلام تاکنون و اموات مؤمنین ومومنات خصوصا اموات اینگروه و مادر منه حقیر فاتحه مع الصلوات 🥀🥀
#اللهم_صل_علی_محمدﷺ_و_آل_محمدﷺ_و_عجل_فرجهم