eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
که می‌گوید حسیـــــن زیـــــنب دعایش میکند چاوشی بدرقه زائر دارم میرم به کربلا، بشم کبوتر حرم ....... منم به آرزوم رسیدم دارم میرم به کربلا، آب بریزین پشت سرم ......منم به آرزوم رسیدم دارم میرم به کربلا، من با دعای مادرم ...... منم به آرزوم رسیدم حالا چی می خوام از خدا، دیگه شدم حاجت روا مارو طلبیده حسین ،برا حرم کربلا سلام کرببلا ...... سلام کرببلا همین خوبه امام رضا، امروز و فردا میکنه .... منم به آرزوم رسیدم بیاد ببینید که آقام، داره گره وا می کنه ..... منم به آرزوم رسیدم داد می زنم وقتی داره، برگمو امضا می کنه...... منم به آرزوم رسیدم کار خودشو کرده آقا، کرببلا جور شد برام ....منم به آرزوم رسیدم اون همه سلام بر حسین، رسیده جواب سلام سلام کرببلا ..... سلام کرببلا دارم می رم توی حرم ،با اولین نگاه بگم...... منم به آرزوم رسیدم سرم رو بالا بگیرم، برم تو قتلگاه بگم ..... منم به آرزوم رسیدم غریب مادربخونم، کنار خیمگاه بگم ......منم به آرزوم رسیدم دل منو این روضه ها، بروی لبم این دعا حالا که میمیرم یه روز، اون روز باشم کرببلا 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
فرمود خدا فرشته ها را صلوات اوّل به مدینه مصطفی را صلوات دوّم به شه نجف سلامی بکنیم رُخسار علی شیر خدا را صلوات زهرا که ندانیم کجا تربت اوست یاد آور بهترین نسا را صلوات از ما همه بر امام مسموم سلام مظلوم امام مجتبی را صلوات مظلوم دگر امام در خون خفته افتاده به خاک کربلا را صلوات گفتم ز حسین چون نگویم سجاد آن پاک امام پارسا را صلوات پس باقر علم آن امام معصوم دریای فضیلت خدا را صلوات صادق که رئیس مذهب شیعه بود آن حنجرۀ علم و ضیا را صلوات یاد آر امام کاظم زندانی زندانی زنجیر به پا را صلوات رو جانب مشهد الرضا کن و بگو در طوس غریب الغربا را صلوات یاد آر امام تقیِ صاحب جود هم هادی و عسکریّ ما را صلوات حالا تو بیا حضور مهدی برسیم آن روشنی و نور هُدی را صلوات افروخته عرش کبریا را صلوات یک بار دگر آل عبا را صلوات ... ايوان نجف عجب صفائي دارد ..... حيدر بنگر چه بارگاهي دارد اي كعبه به خود مناز از روي شرف ...... جايت بنشين كه هر كه جائي دارد هرگز نكند واهمه از روز جزا ...... هر كس چو علي پشت وپناهي دارد ريزد گنهش به مثل برگ پائيز ....... گر زائر دلخسته گناهي دارد هرگز نشود ديده او نابينا ....... هر كس كه بر اين بقعه نگاهي دارد خوشبخت كسيكه اندراين وادي عشق ...... با راز و نياز اشك و آهي دارد بي حب علي عبادت نامقبول است ......... با مهر علي قدر و بهائي دارد هر كس كه نگشت پيرو مكتب او ....... قطعا تو بدان راه خطايي دارد حاجت بطلب هميشه از شاه نجف ........ زيرا كه يد گره گشائي دارد بروادي رحمتش دو صدبار سلام ....... مدفون دو سه صد مرد الهي دارد از كوفه رسد ناله حيدر بر گوش ....... زان خانه پر نور كه چاهي دارد نوميد نگردد ز سراي علوي ....... هر كس به درش دست گدائي دارد رحمت به روان آنكه گفت اين مصرع ....... ايوان نجف عجب صفائي دارد برای رفتن به چاووشی خون چرا از دوری خاکت نبارم کربلا! مانده ام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا! گفته اند از آسمان ها، من ولی از کودکی در هوای بوی خاکت بی قرارم کربلا! روزها را هی شمردم تا که شد وقت سفر تا بیایم لحظه ها را می شمارم کربلا! دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است دارم آه و تشنگی در کوله بارم کربلا! خاک ما گِل کرده اند از روز اول با فرات زاده ی عشق تواند ایل و تبارم کربلا! بی قرار از دیدن سقای تشنه پیش آب اشک ریزان تا قیامت روزه دارم کربلا! من کبوتر نیستم-حالا بماند چیستم- هر چه هستم، بسته بر این در مهارم کربلا! با ملائک روضه می گیریم بگذارند اگر ذره ای از تربتت را در مزارم کربلا عاقبت خاک گِل کوزه گران، هم گر شوم با نسیم آید به سوی تو غبارم کربلا! آمدم، رفتم، چه می شد بر نگردم یک سفر حر روزی بگیری در کنارم کربلا 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بدرقۀ زائران کعبه زبانحال زائر کعبه به میهمانان گریز به خروج حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از مکه کریمی مراغه ای رفیق اولوب بیزه توفیق کبریا گئدیروخ نصیب اولوب سفر خانه گئدیروخ حلال ائدون بیزی بیزده سیزی دعا ائدروخ اورک دولی سوزیلن دل دولی دعا گئدیروخ عملدن اللریموز بوش گناهیله دولیدی اودور حضور خدایه یوزی قرا گئدیروخ قوناق حقیر اولا گر،قوناقچی اعظمدی برای مغفرت و پوزش خطا گئدیروخ دوتوبدی گوگلومیزی محنت و ملال و گناه صفا و مروه دن اخذ ائتماقا صفا گئدیروخ گرک داش آتماقا شیطانه حق کمک لق ائده مناده نفسیمیزی کسماقا فدا گئدیروخ مصمّموخ حجرالاسودین زیارتینه گرک او سنگ محکدن آلاخ بها گئدیروخ پیمبره سوزوز اولسا مدینه ده یتیراخ مشرّفِ حرم پاک مصطفی گئدیروخ اولاردی نور علی النّور بو سفرده اگر ضمیمه سفر اولسیدی کربلا گئدیروخ حسین آقا او کوزل قبره جانیمز قربان قوتاردی عمر قالور دلده مدعا گئدیروخ قوتولدی ائولریموزدن ده مُهر کرب و بلا گوگلده حسرت دیدار نینوا گئدیروخ نولیدی بیرده گوریدوخ که سس لنور چاووش گلون گلون آچیلوب راه کربلا گئدیروخ مریض جرم و خطایوخ گناه خسته سیوخ طبیب حاذق الیندن آلاخ دوا گئدیروخ گرک امام حسن قبرینه پناه آپاراخ هامی مرضلره اوردان آلاخ شفا گئدیروخ بقیع بُقعه ذکر و دعادی دار سلام او یرده حاجتیمیز اولماقا روا گئدیروخ فدا اولاخ او یره دورد امامه مدفن اولوب ائدر او منطقیه غبطه نه سما گئدیروخ قالوبلا گون قاباقیندا نه گنبد و نه ضریح اولوبلا شیعه لره مایه عزا گئدیروخ سَپاخ او قبرلره گوز یاشی گلاب عوضی دویونجا آغلاماقا قویسا اشقیا گئدیروخ سیزی دعا ائده روخ روضه پیمبرده اجابته یتیشر اوردا هر دعا گئدیروخ اگر چه نیّتیمیز کعبه دی مقام خلیل ولی به عشق ذبیحا من القفا گئدیروخ حسین!آقا سنه چون قسمت اولمادی عرفات بو غصّه قلبیمیزی ایلیوب یارا گئدیروخ مناده اولمادی ممکن کسمدون قربان سنون مناوه منا دئدی مرحبا گئدیروخ او کعبه که اورا منزلگه ملائکه دور او کعبه که اونا عاشقدی انبیا گئدیروخ همان او کعبه حسیندن صورا عزایه باتوب آقام ئولندن ائدوب پرده سین قرا گئدیروخ حسین او کعبه دن آیریلدی آیرلاندا دئدی الهی جبرا ائویندن اولوب جدا گئدیروخ بو دار امن ده ده بیزلره امان یوخدی غریب دربدروخ بیلمروخ هارا گئدیروخ
4_5933856438819489440.mp3
5.57M
ارادت به امام حسین (ع) آرزوی زیارت بیر  نظر ایت پادشه  کربلا شیعه لرون  قبریوه اولسون  فدا
4_5787685520481982559.mp3
6.22M
❣﷽❣ 🥀 🥀 نمیشه باورم محرمت بیاد و بین روضه هات نباشم نمیشه باورم میون جمع دسته های باصفات نباشم نمیشه باورم این‌ اربعین آقا منم تو کربلات نباشم نمیشه باورم خیمه بازم علم میشه،ایشالله با دعای تو خیلی دلتنگتم حسین، توسر دارم هوای تو اشهدُ اَنَّکَ ،اَقَمتَ الصَّلاه لک زده باز دلم، واسه کربلات 🥀سیدی یاحسین امیر عالمین خودت یکاری کن دلم آقا دیگه ازین زمونه سیره سیره خودت یکاری کن مثه گذشته روضه ها دوباره پا بگیره خودت یکاری کن نزاری نوکرت توحسرت حرم بمیره خودت یکاری کن منوبازامتحان نکن، رد میشه نوکرت حسین جمع میشیم‌ بازکنارهم،با لطف مادرت حسین زندگیمون فدا،همه بچه هات لک زده باز دلم، واسه کربلات 🥀سیدی یاحسین_امیر عالمین چه حس خوبیه همین که رام میدی بیام کنار تو بشینم چه حس خوبیه میزاری اربعین بازم ضریحتو ببینم چه حس خوبیه گداتم اما انگاری که شاه رو زمینم چه حس خوبیه وقتی که گریه میکنم،روضت آقا بهشتمه اینکه هستم غلام تو،بهترین سرنوشتمه تو اجازه بدی ، میمیرم برات لک زده باز دلم واسه کربلات 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شام ی(1).mp3
128.5K
نوحه ورود اهل بیت ع به شام کاروان اسیران،آمده شام ویران خم شده زین مصیبت،قامت غم نشینان از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری امان از مردم شام،بی وفایند و بد نام می زدند بر سر ما،سنگ کین از لب بام از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری آن چه بر ما روا بود،همه جور و جفا بود شام غم بر اسیران،بدتر از کربلا بود از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری همه با دست بسته،از سفر گشته خسته بوده همراه آن ها،زینب دل شکسته از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری اهل بیت محمد،همگی بی قرارند جور و کین گشته افزون،جز خدا کس ندارند از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری دشمنان ظالمانه،از ستم وحشیانه می زدند کودکان را،کعب نی تازیانه از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری شامیان بهر زینب،بوده این غم عذابش دشمن دین و قرآن،برده بزم شرابش از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری امان از ظلم عدوان،تشت زر صوت قرآن بر لبان حسینش،می زند چوب خزران از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری گل زهرای اطهر،می زند دم ز محبوب یزید بی مروت،می زند بر لبش چوب از مصیبات شام بلا خونجگر شد زینب کبری
مناجات 1 🔸آفتابا بسکه پیدائی نمیدانم کجائی 🔸دور از مائی و با مائی نمی‌دانم کجائی امام زمان... این روزها همه جا صدای یا بن الحسن بلنده... همه دارن شما رو صدا میزنند... ای منتقم کجایی... 🔸هر طرف رو آورم روی دل آرای تو بینم 🔸جلوه گر از بس بهر جائی نمیدانم کجایی عزیز فاطمه... ما منتظر اون روزی هستیم... که صدای شما از کنار خانه خدا بلند ميشه: « ألا یا أهل العالم أنا بقیه الله» 🔸کعبه‌ای یا کربلا یا در نجف یا کاظمینی 🔸یا کنار قبر زهرایی نميدانم کجایی امشب.. کجا زانوی غم به بغل گرفتی... کجا برا جد غریبت اشک می ریزی... آقا جانم... 🔸عبد را هجران مولا تلخ تر از زهر باشد 🔸من تو را عبدم تو مولائی نمی‌دانم کجائی ما که جز در خونه ی شما جایی رو نداریم... آقا... ما که جز شما اهل بیت کسی رو نداریم... یا صاحب الزمان شب هفتم محرم... اومدیم بگیم آقا... 🔸مانده بر لب های اصغر همچنان نقش تبسم 🔸تا برای انتقام آئی نمی‌دانم کجائی آقا بیا انتقام شش ماهه ی کربلا رو بگیر... یا بن الحسن...
متن روضه 1 🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست 🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها... گوشه خرابه... 🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست 🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست شب سوم محرم... معمولا رسمه... متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله... زهرای سه ساله... 🔸به سنگ قبر من بی‌گناه بنویسید 🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست چه کردن با این نازدانه...خدا... 🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم 🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست (سازگار) نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه... کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه... با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه... هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه... اما ... هر جا شما بچه یتیم ببینید... حتما نوازشش می کنید... باهاش همدردی می کنید... من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله... چه خوب نوازشش کردند... چه خوب باهاش همدردی کردن... کنار سر بابا... هر کجا رسیدن... بهش تازیانه زدند... بهش سیلی زدند... 🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست گوشه خرابه... نیمه های شب... بی بی رقیه... شروع کرد به گریه کردن... هی بهونه بابا میگیره... میگه عمه جان زینب... من بابامو میخام عمه جان...بابام کجاست... بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست... صدازد... عمه جان انقده بی تابی نکن... عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن... هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد... اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن صدای ناله اهل خرابه بلند شد... خبر به کاخ یزید معلون رسید... خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده... گفتن دختر ابی عبدالله... گوشه خرابه... هی بهونه بابا می گیره... نانجیب صدا زد... خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش... یا صاحب الزمان... امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه... گذاشتند جلو دختر بچه... حالا تصور کن... یه دختر سه ساله... سر باباش رو در مقابلش بگذارن... چه حالی پیدا میکنه... تا نگاهش به سر بابا افتاد... صدا زد بابای خوبم... کجا بودی... يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ! بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده... يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده... يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي (نفس المهموم 456) بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد... هی دست رو صورت بابا میکشه... هی نوازش میکنه... گریه میکنه... صدا زد... بابا... نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا... يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ بابا... بعد از تو داد از غريبي (انوار الشهادة 244) خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا دستهامون رو بستند...بابا طناب به گردنمون انداختند...بابا ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند... بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند... 🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا 🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب... بدن رو سپر میکرد... مبادا تازیانه به ما اصابت کنه... بابا اصلا باورم نميشه... 🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا 🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا 🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا 🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا بابا... ببین صورتم کبود شده... موهای سرم سفید شده... مثل مادرم زهرا قدم خمیده... بابا دیگه طاقت ندارم... دیگه تنهام نزار... منم با خودت با خودت ببر بابا... انقدر کنار بدن بابا ناله زد... یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف... عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده... 🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم 🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود 🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم 🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ شعراء 227 -
آمد سراغ صندوق، آمد شبانه راهب از قبل شد کمان‌تر، قدّ کمان راهب یک عمر منتظر بود تا سر بیاید از راه به او سپرده بودند، پیشینیان راهب با مشت زد به سینه، با اشکِ دیده‌اش گفت زیباتر از مسیحا! دردت به جان راهب شاهی که هر دو عالم بودند در امانش آن شب سپرد اما، سر در امان راهب بعد از تنور خولی، قبل از مساجد شام شد نوبت کلیسا، شد میهمان راهب تا شد سرش مرتب، پیش نگاه زینب فوراً رسید خیرش، به خاندان راهب مریم به سینه می‌زد، آسیه گریه می‌کرد در مجلسی که زهرا شد روضه‌خوانِ راهب دردی به جانش افتاد، تا دید وضع سر را دردی که شعله می‌زد، تا استخوان راهب گیسوی چنگ خورده...، ابروی سنگ خورده... اوضاع صورتش برد، تاب و توان راهب وضع بد دهان را، زخم روی زبان را تا دید ناگهان بند آمد زبان راهب آبی نخورد دیگر، نانی نخورد دیگر خونِ جگر از آن پس، شد آب و نان راهب آرام شد رقیه، وقتی که از کلیسا آمد سحر به گوشش، صوت اذان راهب در اوج قِصه بوسه می‌زد به گونه‌ی او جای رباب خالی در داستان راهب ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 بابا، برلب رسید ازغصه جونم کجـا بـودی بـابـای مهـربونم تمـام دختـران شـامی امروز همه بابا شونو دادن نشونم بیـا بـابـا یتیـم خـویش دریـاب شدم از طعنه های شام بیتاب یکی ازدختران باطعنه می گفت رقیـه، مـن پـدر دارم،دلـت آب پدر داران مرا تحقیر کردند دگر از زنده ماندن سیر کردند همه بر گریه ام خندیده بودند سه ساله دخترت را پیرکردند اگر دردمندی بگو با رقیه اسیری به بندی بگو یا رقیه بکارت گره گر فتاده بگو ز کارت گره وا کند تا رقیه میان خاک ها دادند جایش پر از تیغ مغیلان بود پایش برای دخترک جای عروسک سر ببریده آوردند برایش دهان من ز مشت زجر کج شد تمام دنده هایم رج به رج شد دگـر پاها و دستم حس ندارند رقیـه جـان تـو دیگـر فلج شـد سه ساله بـار غم بـردم بدوشم دگر افتادم از آن جنب وجوشم شکسته پهلـویم بـابـا ، بمـانـد اَمــانـم را بــریـده درد گــوشم به شام و کوفه دلم رامحک زدند ز طعنه زخـم درونـم نمـک زدنـد عـدو بـه خنده مـن و عمه ی مرا چوشکل فاطمه بودیم کتک زدند 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴