eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5900198751510728411.mp3
7.14M
‍ ‍ هدیه به امام حسن عسکری شور یا زمینه و زمزمه امام حسن عسکری گریز روضه حضرت زهرا شعررضا نصابی به نفس کربلایی ابوالفضل حسینی بیا ببین که توون نداره پیکره من ببین تو جسمه لاغره من ببین تو حاله مضطره من از زهر کینه پا تا سرم می سوزه بابا چشم ترم می سوزه بابا بال و پرم می سوزه بابا غریب سامرا حسن جان می سوزم از تب افتاده ام میونه بستر با قلبه خون و زار و مضطر می خونم روضه های مادر این لحظه ها من به یاد  دیوارو در هستم یاد غمای حیدر هستم به یاد داغه مادر هستم غریب سامرا حسن جان لگد به در زد با ضربه های محکم پا چهار چوب در کنده شد از جا در افتادش به روی زهرا به پشت اون در می زد صدا محسن مو کشت با ضربه پا محسن مو کشت فضه بیا محسن مو کشت غریب سامرا حسن جان رضا نصابی
‍ ‍ هدیه به امام حسن عسکری صلوات شور لطمه زنی شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی حبیب رضوی مهدی    مهدی پسرم بیا کناره بسترم مهدی  مهدی می سوزه از زهر کین پاتا سرم مهدی    مهدی پسرم لحظه های  اخرمه  مهدی    مهدی رولبم رو ضه های مادرمه بی هوا زد از جفا زد در و کندش با لگد از جاشو می دید حیدر با چشه تر میونه اتیش و دود زهراشو چادری سوخت معجری سوخت میونه اتیش و دود بال و پری سوخت اخ دری سوخت مادری سوخت به دنیا نیومده یک پسری سوخت مهدی     مهدی بیا قرص قمرم   ای بابا مهدی    مهدی از عطش شعله ورم ای بابا مهدی      مهدی لحظه های اخرم   ای بابا مهدی     مهدی یاد دیوارو  درم  ای بابا پر مادر سر مادر توی شعله ها می سوخت  معجر مادر قنفد اومد پست نامرد تو کوچه مادرمون و خیلی بد زد دل شکسته زارو خسته حیدر رو بردن ولی با دست بسته پیشه زهرا تنه مولا رو زمین کشیده شد اه و واویلا رضا نصابی‍ هدیه به امام حسن عسکری صلوات شور لطمه زنی شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی حبیب رضوی مهدی    مهدی پسرم بیا کناره بسترم مهدی  مهدی می سوزه از زهر کین پاتا سرم مهدی    مهدی پسرم لحظه های  اخرمه  مهدی    مهدی رولبم رو ضه های مادرمه بی هوا زد از جفا زد در و کندش با لگد از جاشو می دید حیدر با چشه تر میونه اتیش و دود زهراشو چادری سوخت معجری سوخت میونه اتیش و دود بال و پری سوخت اخ دری سوخت مادری سوخت به دنیا نیومده یک پسری سوخت مهدی     مهدی بیا قرص قمرم   ای بابا مهدی    مهدی از عطش شعله ورم ای بابا مهدی      مهدی لحظه های اخرم   ای بابا مهدی     مهدی یاد دیوارو  درم  ای بابا پر مادر سر مادر توی شعله ها می سوخت  معجر مادر قنفد اومد پست نامرد تو کوچه مادرمون و خیلی بد زد دل شکسته زارو خسته حیدر رو بردن ولی با دست بسته پیشه زهرا تنه مولا رو زمین کشیده شد اه و واویلا رضا نصابی.
‍ |♻️من سکینه ی حزینه ام... زنی و توسل ویژه شهادت  حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده من سکینه ی حزینه ام سنگ غم شکست آئینه ام.. یه دنیا غمه توسینه ام وای وای وای ، وای وای وای... اونکه بغضشو خورد تو گلو اونکه تو دلش موند آرزو... اونکه مشکو داد دست عمو وای وای وای ، وای وای وای.. عمو رفتی برنگشتی عمو تو کجای دشتی.. عمو فراموش نکردی عمو گفتی برمیگردی.. عمو بی تو آب حرومه عمو کارمون تمومه.. رقیه غش میکنه اگه تب کنی کاش بودی اوضامونو مرتب کنی.. ای غیرت الله کجایی تا که نگاه به چشمای خیس عمه زینب کنی.. «علمدار خدانگهدار ، علمدار خدانگهدار» آسمون نشین ای مه جبین.. به خاطر ما خوردی زمین جاش خالی کجاست اُم البنین..   «وای وای وای ، وای وای وای» مادرت که نیست عمه که هست.. جای تو شده علم به دست رفتی و قد بابا شکست.. «وای وای وای ، وای وای وای» عمو چشم خورد قد و بالات عمو تیر زدن توو چشمات.. عمو دستاتو بُریدن عمو رو تنت دویدن.. عمو تو کمین نشستن عمو فرقتو شکستن.. رفتی و صحرا رنگ بی رحمی گرفت هر دلی از رفتنِ تو زخمی گرفت.. سفره ی نذری تو علقمه چیدیو هر کسی از پیکر تو سهمی گرفت.. « علمدار خدانگهدار ، علمدار خدانگهدار » حالا که عمو شدی شهید دور خیمه ها شمر پلید برا ما خط و نشون کشید...       «وای وای وای ، وای وای وای» خنجر با نگاه نشون میده چکمه ی سیاه نشون میده راه قتلگاه نشون میده..        «وای وای وای ، وای وای وای» عمو وای از دلِ سنگی عمو صد مرکب جنگی.. عمو وای از ته گودال عمو وای از تن پامال.. عمو پیرهن میره غارت عمو ما میریم اسارت.. تنگه دلم دست عمو رو بوس کنه بابا کجاست دخترشو عروس کنه.. کارم به جایی رسید بریم شهر شام مطرب بیارن نگاه به ناموس کنه.. «علمدار خدانگهدار ، علمدار خدانگهدار
متن روضه 2 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت آجرك الله يا صاحب الزمان... امشب کجا زانوی غم بغل گرفتی... برای غربت امام عسکری زار زار گریه می کنی و... اشک میریزی... 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت 🔸خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت داغ پدر.. خیلی سخته... مخصوصا.. برا کسی که پنج سال بیشتر نداره... مخصوصا.. برای کسی که بابای مهربونی...مثل امام عسکری داره... 🔸داغی نشسته بر جگر داغدار تو 🔸در خون نشسته است دل درد پرورت 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس خدایا امشب خانه امام عسکری چه خبره... 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس 🔸سیراب گشته است به دست مطهرت یکی از سخت ترین لحظات برای فرزند... اون موقعیه که... بابا در بستر احتضار باشه و... فرزند نتونه کاری کنه... امام زمان آمد کنار بابا نشست... هی خیره خیره به صورت قشنگ بابا نگاه میکرد... گریه میکرد... یک وقت امام عسکری فرمودند... پسرم... مهدی جان... تشنه ام بابا... سریع رفتند یک ظرف آبی رو آوردند... خود امام زمان... با دستان مبارک لحظات آخر به بابا آب دادند... پدر رو سیراب کردند... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... اما دلها بسوزه برای اون آقایی که کربلا... گودال قتلگاه... با لب تشنه... سر از بدنش جدا کردند... 🔸مگر به کرببلا آب قیمت جان است 🔸چرا نگفته کسی این حسین مهمان است فقط همین رو بگم... وقتی ذوالجناح برگشت به طرف خیمه ها... دختر ابی عبدالله اومد کنار ذوالجناح... صدا زد... ذوالجناح... میدونم بابام رو به شهادت رسوندند... میدونم سر از بدنش جدا کردند... فقط بهم بگو... آیا بهش آب دادند یا نه... یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً 🔸چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد 🔸به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد -
متن روضه 1 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود -
. 🏴سبک یا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و گریز به کربلا 🏴بند اول هوای سامراتو کرده این دل اما زیارتت شده یه مشکل نذار بمونه داغ اون (تو قلب سائل)۲ بذار کبوتری بشم رو گنبد اگر چه سائلم یه سائلِ بد پر میگیرم از صحن تو (تا شهر مشهد)۲ به قلب من تو دلبری مولا امام عسکری چرا منو به سامرا نمیبری نوکرتم دریاب آقا تویی برام ارباب آقا مسبب الاسباب آقا 《مولا امام عسکری》 🏴بند دوم تو قلب من غمت زده جوونه توام غریب واقع شدی تو خونه شدی تو خونه زندونی (گرفتی بونه)۲ شنیدم آقا که به حج نرفتی از زهر معتمد آروم گرفتی از این نامردا تو چقدر (طعنه شنفتی)۲ از همه دلبرا سری مولا امام عسکری چرا منو به سامرا نمیبری سامرای تو جنتم با پسر تو بیعتم خوشنود از این ولایتم 《مولا امام عسکری》 🏴بند سوم خبر دارم چقدر تو زجر کشیدی خیری از این زمونه تو ندیدی از پسرت مهدی چجور (تو دل بریدی)۲ داشتی میسوختی از آتیش کینه سامرا شد برای تو مدینه به یاد مادر میزدی (دائم به سینه)۲ دائم به یاد کوچه ها میخوندی روضه بیصدا میگفتی زیر لب که مادرم بیا مادر اسیر محنتم منم تو شهر غربتم به یاد تو ناراحتم 《مادر بیا مادر بیا》 🏴بند چهارم تشنه بودی برا تو آب آوردن تو رو به مجلس شراب نبردن ولی سر جد تو رو (رو نیزه بردن)۲ با احترام تو رو به خاک سپردن برای جدت نعل تازه بردن شمشیر و نیزه واسه ی (جدت آوردن)۲ اقوام فتنه کشتنش به زیر دشنه کشتنش بهش ندادن آب و تشنه کشتنش مظلوم کربلا حسین ذبیح بالقفا حسین سردار سرجدا حسین 《مظلوم حسین مظلوم حسین》 🎤 کربلایی سید ناصر اسماعیل نسب ✍کربلایی امیرحسین سلطانی 👇