eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۸ (حضرت معصومه س) تویی معصومه جان،نور چشم همه همچو زینبی تو،تالی فاطمه گل زهرا اخت الرضایی تو همچو مادر مشکل گشایی تو تسلیت مولی۴ او برای رضا،همچنان زینب است از غم هجر او،جان او بر لب است تا ببیند معصومه روی او از مدینه آمد به سوی او تسلیت مولی۴ با تمام وجود،شد خریدار عشق بین ره یاد او،شده بیمار عشق خواهر مولی راهی قم شد مورد استقبال مردم شد تسلیت مولی۴ آن که چون زینبین،بوده عرشی مقام از غم هجر یار،شده عمرش تمام آن که سر تا پا بوده در محنت چون برادر جان داده در غربت تسلیت مولی۴ گلبن باغ دین،رفته از این جهان رفته اخت الرضا،سوی باغ جنان شیعه از این غم می زند بر سر در جنان سوزد موسی جعفر تسلیت مولی۴ شهر قم زین عزا،شده ماتمسرا شورشی شد به پا،همچنان کربلا شد به پا امشب ماتم عظمی ذکر عالم شد آه و واویلا تسلیت مولی۴ شعله بر جان زند،غم اخت الرضا دیده گریان شده،شیعه در این عزا زین مصیبت سوزد همه عالم اهل قم گریند زین غم و ماتم تسلیت مولی۴
۲۶ (حضرت معصومه س) گلی از تبار یاسینی هدیه از خالق مبینی در کرامت تویی چون زهرا واویلا واویلا واویلا۳ دختر موسی جعفری گل گلشن پیغمبری بحر دین را تو در یکتا واویلا واویلا واویلا۳ مرقد تو در قم بهشتم مهر و حب تو در سرشتم دین شده با تو بانو احیا واویلا واویلا واویلا۳ دیده گریان ز سوز هجران آمدی تو سوی خراسان شدی تو به غم ها مبتلا واویلا واویلا واویلا۳ برای دیدن برادر آمدی تو غمدیده خواهر شدی بیمار عشق رضا واویلا واویلا واویلا۳ بانو از کرامات و احسان شدی بر مردم قم مهمان غرق گل گشتی اخت الرضا واویلا واویلا واویلا۳ در همین شهر قم جان دادی جان خود را به جانان دادی بزم غم بهر تو شد برپا واویلا واویلا واویلا۳ پیکرت روی دوش یاران اهل قم نمودند گلباران همه عالم بود در عزا واویلا واویلا واویلا۳ فتادم من به یاد زینب که در شام غم شد جان بر لب شد غریبی زینب معنا واویلا واویلا واویلا۳ خون دل او نموده در شام می زدند سنگ کین از هر بام خونجگر گشته اند از اعدا واویلا واویلا واویلا۳ .
متسیبنمستب.mp3
2.91M
🔸موج پرچم به فرمان ام البنینه 🔸 مداحی موج پرچم به فرمان ام البنینه‌ حسن اعطایی   موج پرچم به فرمان ام البنینه‌ اشک نم نم به فرمان ام البنینه وقتی عباس به فرمانشه شکن نکن پس کل عالم به فرمان ام البنینه به فرمان ام البنین ابر بارون میشه به فرمان ام البنین ماه پیدا میشه کسی که فلج هم به دنیا اومد تو حرم به فرمان ام البنین پا میشه نذرش سال هیئتو تأمین میکنه فردای من و تو رو تضمین میکنه از حالا داره برای اربعین بعد جای موکبا رو هم تعیین میکنه یا ام البنین یه زن کربلایی جوونش بمیره اعتقادش به ام البنین بی نظیره میره انقدر میمونه تو صحن ابالفضل تا جون بچه شو پس نگیره نمیره اراده کنه یک شبه کور بینا میشا اراده کنه یک شبه مرگ منحل میشه اصلا جمع کنن مشکلات همه عالمو اراده کنه یک شبه حل میشه سفره دار شنبه های کرببلا عمرش رو گذاشت برای کرببلا با اینکه نبود ولی با چهار تا شهید غوغا کرد تو ماجرای کرببلا یا ام البنین منبع : کاشوب.
◾️◾️◾️◾️◾️ هرکس گدایی می‌کند بر ساحت زهرا باید بیاید قم بیاید خدمت زهرا معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا پیداست در صحن و سرایش جنت زهرا مانند زهرا روشنایِ خانه این بانوست راضیه و انسیه و حنانه این بانوست کوثر شده زهرایِ اطهر می‌شود بی شک انسیه الحورای دیگر می شود بی شک معراج را معنا و مظهر می شود بی شک بندِ دل موسی بن جعفر می شود بی شک *اومدن یه عده درِ خانۀ آقا در زدن .. با حضرت کار داشتن، فرمودن آقا نیستم رفتن بیرونِ شهر چه کار دارید؟ سوال داشتیم محضرِ امام کاظم .. سوالتون چیه؟! سوالا رو گرفتن جواب دادن .. بر میگشتن تو راه بر خوردن به امام کاظم سلام الله، سلام و احوال پرسی کجا بودید آقاجان منزل شما بودیم سوال داشتیم .. سوال ها رو دخترتون فاطمه معصومه جواب دادن .. حضرت فرمودن ببینم جوابِ سوال ها رو تا نگاه حضرت افتاد دیدن حضرت هی می فرماید: «فداها أبوها ..» نمیشه ساده از این جمله گذشت .. امام معصوم داره اینطور می فرماید «فداها أبوها ..» این جمله رو دیگه کجا، کدوم بابا به کار برد ؟.. اینجا اگه اینا شنیدن بابا به قربونت بره همه دوست بودن، مُحب بودن .. اما یه جا دیگه سراغ دارم یه بابا گفت فاطمه جان فداها أبوها .. کاری کردن بین در و دیوار هی گفت بابا ..* بابا اگر این است دختر باید این باشد چون فاطمه حق است اُم المؤمنین باشد وا می‌شود سجاده‌اش، وا می‌شود درها درهای الطاف خداوندی به نوکرها از نسل اسماعیل‌ها تا نسل هاجرها در محضرش از فضه‌ها هستند و قنبرها در کهکشانش شاعران منظومه می‌گویند معصوم ها یا حضرت معصومه می‌گویند دستِ کریمه برکتش مثل کریمان است قم ظاهراً خشک است، در باطن گلستان است باران نمی خواهد همیشه نورباران است هر زائر قم زائر شاه خراسان است محتاجم و دور کس دیگر نمی‌گردم از محضر او دست خالی بر نمی‌گردم *وقتی این خانمُ دفن کردن یه عده رفتن طوس محضرِ امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود ما یه امانتی تو شهرِ شما داریم .. یه فاطمه از ما تو شهرِ شما دفن شده .. زیارتش میرید یا نه .. لذا اونجا حضرت فرمود هرکسی خواهرم در قم رو زیارت کنه انگار منه امام رضا رو زیارت کرده ..* چون فاطمه نور است و شرحی در بیانش نیست چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست بر آسمان نیزه ماه کاروانش نیست بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً بیمار شد اما نشد اینجا اسیر اصلاً باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد غارت شد از هر گوشه ای پیکر که تنها شد در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد روبندۀ زن‌ها به‌دست این و آن افتاد آی گریه کن ها؛ هفده روز این فاطمه تو شهر قم مهمان بود .. انقدر احترامش کردن، انقدر فهمیده بودن طوری شد زن ها اومدن به شوهرهاشون گفتن این چند روزه از اینجا عبور نکنید گفتن چرا؟ گفتن آخه یه فاطمه تو این خونه ست .. آخ برات بمیرم برات مادر، نامرد بی هوا زد تو صورتش .. بعد هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت، چه تشییع جنازه ای کردن اهالی قم تو تاریخ نوشتن محل دفن بی بی قبلا باغی بوده، قبر رو سادات و بزرگان شهر قم آماده کردن آخه دخترِ امام احترام داره .. لذا وقتی بدنُ گذاشتن زمین هیچ کسی جرات نمی کرد به این بدن دست بزنه .. همه رفتن عقب خدا چه کار کنیم ..(خبره های روضه جلوتر رفتن ..) یه وقت دیدن دو تا سوار از سمت قبله دارن میان ..( ان شالله هیچ وقت داغ مادر نبینی ..) یه وقت اگه بخوان بدن یه خانمُ دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرما برن کنار، باید دو تا محرم باشن .. لذا میگن امام رضا اومد، جواد الائمه اومد .. این بدنُ با احترام نماز خواندن بدنُ دفن کردن .. باید یکی بره داخل قبر، یکی هم از بالا بدن رو روانۀ خانۀ قبر کنه .. ( چی میخوام بگم؟) اگه این روایت چهل و پنج روزِ شهادتِ بی بی رو بخوام بگم مثه این شبا علی هی رفت تو قبر بیرون آمد .. هی نگاه به قبر میکرد نگاه به فاطمه می کرد .. قهرمان خیبر به چه کنم، چه کنم افتاد .. یه وقت دید دو تا دست شبیه به دستان پیغمبر .. هی میگفت الی .. این دو تا بدن .. یه جا دیگه هم برات بگم .. بنی اسد هی نگاه به این بدن می کردن یه وقت دیدن یه سوار از سمتِ قبله آمد .. بنی اسد کنار برید .. من این بدن ها رو خوب می شناسم .. برید یه قطعه بوریا بیارید .. ای بی کفن .. به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند.
سبک واحد تند حضرت معصومه (س).mp3
1.62M
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:مجتبی دسترنج ملتمس ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ - دوبند حضرت معصومه(س) - دوبند حضرت زینب(س) صحن تو، بهشتم، یامعصومه عشق تو، سرشتم، یامعصومه روی دل، نوشتم ، یامعصومه یامعصومه یامعصومه دل و گره زدم، به پرچم شما، روی گنبد حریم تو برام، مثال کربلاست، مثل مشهد فدای جود و کرمت فدای صحن و حرمت یه کربلا اَزت می خوام فقط بگو می برمت (یافاطمه اُخت الرضا یافاطمه مولاتنا)(۴) فدای، ضریحت، یامعصومه نگاهِ، مليحت، یامعصومه ندیدیم ، شبیهت، یامعصومه یامعصومه یامعصومه نگاه تو میده، به قلب من امید، بی بی جانم تو کعبه ی منی، خودم رو سوی تو، می کشانم تویی بقیع و سامرام تویی تو مشهدالرضام تو زینب ایرانی و... تویی دمشق و کربلام (یافاطمه اُخت الرضا یافاطمه مولاتنا)(۴) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دخترِ ، فاطمه، جان یازینب بانوی، عالمه، جان یازینب قاضی ، مَحکمه، جان یازینب جان یازینب جان یازینب عقیلة العرب، داری شما عجب، با این هیبت تو اسوه ی غمِ، معصومه خانمی، مهدِ غربت با خطبه های حیدری تو اوجِ فتنه محشری با وجودِ رقیه جان داری تو شام چه لشکری (زینب شریکة الحسین زینب امیر عالمین)(۴) وارثِ ، مرتضی ، جان یازینب راویِ ، کربلا، جان یازینب شیرِ ، شام بلا، جان یازینب جان یازینب جان یازینب تو افتخار هر، زنِ مسلمانی، با حجابت من افتخارمه، تو شام فدا بشم، پا رکابت داریم مدالِ نوکری مارو زیارت میبری سینه زناتو یک به یک برا شهادت میخری (زینب شریکة الحسین زینب امیر عالمین)(۴)
کربلایی ابراهیم رحیمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کار عشق است کار معصومه دل شده بی قرار معصومه دست خالی نمی رود هرگز کسی از کوچه سار معصومه آسمان ها به زیر پای او کهکشان ها کنار معصومه زائر قبر حضرت زهراست خاکبوس مزار معصومه اینجا کویر داغ و نمک‌زارِ شور نیست ما روبروی پهنه ی دریا نشسته‌ایم بوی مدینه می‌وزد از شهر ما، بیا ما در جوار حضرت زهرا نشسته‌ایم *فرموده اند: اگه میخواهید مادر مارو زیارت کنید،بروید به زیارت این خانوم...بی بی جان! قربونت برم،مثل مادرتون فاطمه تو بستر بیماری افتادید... روضه ی حضرت معصومه سلام الله علیهارو که میخونید، چند تا در بروتون باز میشه از روضه های اهلبیت،یاد عمه ی سادات می اُفتی،یاد مادر سادات می اُفتی،دلت میره کوفه،شام... هارون فرزند موسی بن جعفرِ، روایت اینجوری نوشته:با بیست و سه نفر از فامیل هاشون راهی مرو و توس شدند، که به امام رضا برسند،یکی از اونها وجود نازنین فاطمه ی معصومه است،اما همه ی مرداشون رو توی ساوه کشتند، اونجا کربلایی داشته بی بی، اما نمیدونم سر بریده دیده یا نه؟ نمیدونم بی بی رو تازیانه زدن یا نه؟ بی بی جان!..* اگر چه ناقه سواری ولی اَمان داری سوار محمل نوری و سایه بان داری *خانوم عزادارِ،داغ برادر دیده،داغ فامیل دیده،یه سایبون برا بی بی درست کردن،یه محمل با عزت و احترام،خواهر امامِ،دختر امامِ....* عزیز فاطمه هستی و دور تا دورت حجابی از پر و بال فرشتگان داری اگر چه خسته ی این جاده های هجرانی گمان نمی کنم آثارِ ریسمان داری *کسی تو رو زنجیر نکرده....* کسی سراغ نخِ معجرت نمی آید همیشه محترمی چون که پاسبان داری *بی بی جان! داغ هجر امام رضا رو دیدید،دلتون میخواست داداشتون رو ببینید،اما خدارو شکر بدن به خون غلتان ندیدی،تو مثل زینب تشت طلا ندیدی....* هر کسی هر چه توان داشت به زینب خندید مُرد صد بار پس از هجرت تو خواهر تو *بانوان با فضیلت قم، ایام بیماری شما اومدن به عیادت شما،مردم حال شمارو می پرسیدن تو شهر قم،بعضی ها میگن:دشمنان اهلبیت ،بی بی رو مسموم کرده بودن، هفده روز بی بی تو شهر قم عبادت می کرد،خانوم های قم می رفتن به عیادت بی بی،حالش رو می پرسیدن،براش دارو و دوا می بردن، اما من یه فاطمه ی دیگه سراغ دارم، تو مدینه خیلی ها آرزو می کردن این خانوم زودتر بمیره....* خون ی این مریضه تو مدینه است میدونی دردش چیه؟زخم سینه است کسی دیده که مادر زدختر رو بگیره چرا مادر دعا کرد که دیگه زود بمیره *ناله بزن: یازهرا....*
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍سرم سودایی جام حسین است 💚همیشه بر لبم نام حسین است 🤍دلم گر چون کبوتر پر بگیرد 💚اقـــامتگاه او بام حسین است 🤍سلام ارباب خوبم.
السلام علیک یا بنت رسول الله،السلام علیک یا بنت موسی ابن جعفر یا اخت الرضا یا عمة ولی الله یا اخت ولی الله یا بنت ولی الله اشفعی لی فی الجنة بریم کنار حرم فاطمه معصومه ،امام صادق علیه السلام فرمود هر کی میخواد ما اهل بیت و زیارت کنه ،قم ،فاطمه معصومه رو زیارت کنه ،خیلی مقام داره همه از درکش عاجزند، ای عمه ی بزرگوار امام زمان دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم 2 محتضر، خسته، از این بی کسی ایامم ازهمان کودکی ام روزی من هجران شد چهارده سال هم از وصل پدر ناکامم ▪️چهارده سال بابام رو ندیدم براش خواستگار زیاد میومد ،می فرمود تا بابام رو نبینم .... از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟ شده تسکین به همین نامه کمی آلامم ▪️نامه ی امام رضا براش باقی موند چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم وقتی آمد وارد شهر قم شد بزرگان از علمای قم همه پا برهنه رفتن استقبال بی بی اونقدر براش گل آورده بودن گفتن عمه ی امام خواهر امام دختره امامه... چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم چشم ناپاک نیفتاده سوی محمل من فکر آوارگی زینبو شهر شامم،....آی مردم.. جز سلام،از همه یک بی ادبی نشنیدم سربازار ندادست کسی دشنامم داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم دست بسته سرهر کوچه تماشا نشدم عزتم را نشکستند خیالت راحت داره با امام رضا حرف میزنه عزتم را نشکستند خیالت راحت داره با امام رضا حرف میزنه عزتم را نشکستند خیالت راحت غیرتم را نشکستند خیالت راحت پر خاکی ننشسته به روی چادر من حرمتم را نشکستند خیالت راحت کسی از بام به پیشانی من سنگ نزد صورتم را نشکستند خیالت راحت مثلِ کوفه وسط خطبه ی من کف نزدند صحبتم را نشکستند خیالت راحت دست بر سینه مودب همه ره وا کردند شوکتم را نشکستند خیالت راحت ▪️برا زینبم همین کارها رو کردن با لگد باز نکردند درِ بیت النور خلوتم را نشکستند خیالت راحت قم کجا شام کجا غربت سادات کجا سرِ بر نیزه و دروازه ساعات کجا حالا آگه میخوای خوب گریه کنی بسم الله... دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره ی بد داریم شود این حادثه تکرار خدارحم کند ▪️سیدها به من اجازه میدن یکی دو جمله بگم.... یک زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند وای وای وای دست انداخت یکی پرده ی محمل را کند جلوی چشم علمدار خدا رحم کند ▪️با هزار خجالت با هزار سرافکندگی عرض میکنم راهشان از گذر برده فروشان افتاد اینهمه چشم خریدار خدا رحم کند ای جانم زینب .... زینب از دور صدا زد نزنیدش با سنگ یک سر و اینهمه آزار خدا رحم کند 🏴🏴🏴 میون اون همه شلوغی چشمم افتاد به سر بریده صدا زد : نیزه داران همه مستند نیفتی پایین 2 حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند زنی از بام صدا زد که کدام است حسین نوبت من شده این بار خدارحم کند حسین ......🍃🍃🍃🍃 حالا روضه بخونم دلهاتون رو ببرم کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله علیه،بدن بی بی رو برداشتند میان تابوت ، همه ی قم ، اطراف،سیاه پوشه" آنقدر مردم برا تسلیت گل آوردند پیکر خانم میان تابوت بین گل ها غرق شد کنار قبر آوردند ،آی... شنیدید اون شخص میگه دیدم دو تا سوار اومدن همه کنار رفتن اختیار از همه گرفته شد،این بدن رو میان خاک گذاشتند ای وای ای وای میگم بدن این فاطمه رو روز برداشتن ،بدن این خانم رو خوب تشیع کردن همه گل آورده بودن ،سلمان میگه در خانه ی علی باز شد دیدم یه بدنی رو غریبانه بیرون آوردن حسنین جلو جنازه ،مظلوم عالم سر برهنه پا برهنه دنبال جنازه یه وقت شنیدن یه کسی صدا می زنه مادر مادر اماه ....،کیه داره جانسوز ناله میکنه دختر علی زینبه ،اینجا دنبال تابوت مادر دوید ،اصلا مثل اینکه دویدن شده سهم این خانم  راوی میگه از خیمه ها یه زنی بیرون اومد دودستش رو، رو سر گذاشت فنادا به صوت الحزین ......،یا حسین .....
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة سربازای امام زمان با آقا مناجات کنند وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً حالا همه باهم یابن الحسن.... ▪️آقا سلام روضه ی مادر شروع شد(۲) ▪️باران اشک های مکرر شروع شد ▪️آقا اجازه هست بخوانم برایتان ▪️این اتفاق از دم یک در شروع شد ▪️تا ریشه های چادر خاکیِ مادرت ▪️آتش گرفت ، روضه ی معجر شروع شد خود بی بی داره گزارش میکنه فَجَمَعُوا الْحَطَبَ الْجَزَلَ عَلَي بابِنا وَأَتَوْا بِالنَّارِ تا هیزم ها رو آتش زدند فَسَقَطْتُ بِوَجهِى وَ اَنا حٰامِلٌ و النّار تَسعَرُ و تَسفَحُ وجهى یعنی هم آتش صورتم رو سوزاند هم با صورت زمین خوردم... ▪️تا ریشه های چادر خاکیِ مادرت ▪️آتش گرفت ، روضه ی معجر شروع شد ▪️فریاد های مادر پهلو شکسته ات ▪️تا شد فشار در ، دوبرابر ، شروع شد ▪️این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب ▪️بی اختیار گریه ی حیدر شروع شد اسماء میگه من آب میریختم فَلما جَنَّ اللَّیل غَسَّلَها بِماء الجنّة... ملائکه هم دارند بدن رو برمیگردونن... یه وقت دیدم.. فَبَکیٰ ابوالحَسَن..بُکاءًطویلا... تاریکی شب... غسل زیر پیراهن... علی چی دیده... قطعا چیزی ندیده بود... اما وقتی داره دست میکشه و غسل میده.. علی مرد جنگه..زخم های کاری و جنگی رو میشناسه... فقط همین نقل شده تو تاریخ... تا دستم رسید به بازوی ورم کرده.... ▪️وقتی رسیدقصه به اینجای شعر من ▪️ایام خانه داری دختر شروع شد حال این روزای بی بی دو عالم اینه.. بٰاکِیَةَ العَین خانم کمک کن ما هم..رزق گریه داشته باشیم... یعنی نه یه بار نه یه روز... مَا زالَت بَعدَ اَبِیها بٰاکِیَةَ العَین مُحتَرِقَةَ القَلب و یُغشیٰ عَلیها ساعَتاً بَعدَ ساعة... یعنی دم به دم مادرمون از حال میرفت... یه لحظه به هوش اومد... دید علی بالا سرشه.. نمیدونم تو چشمان امیر المومنین چه دید.. فرمود .... ابکِ لِی یٰا اَبالحسن وَابکِ لِلیَتاما علی جان برا من و بچه یتیمام گریه کن... اما ولا تَنسَ قتیل العِدٰاء بِطَفِّ العِراق... امیر المومنینم گریه کرد.. زبان حال علی رو بگم... گفت... ▪️خانم شده پاییز بهار منو تو.. ▪️غم و غصه ست، کنار من و تو.... ▪️برو زهرا ولی کرب و بلا.. ▪️ته گودال، قرار من و تو... حسین....